نماد آخرین خبر

عضو مجلس خبرگان: شبکه‌های اجتماعی بایکوت نامه رهبر انقلاب توسط رسانه‌های غربی را شکستند

منبع
تسنيم
بروزرسانی
عضو مجلس خبرگان: شبکه‌های اجتماعی بایکوت نامه رهبر انقلاب توسط رسانه‌های غربی را شکستند
تسنيم/ حجت‌الاسلام والمسلمين قمي گفت: جوانان انقلابي و دوستداران انقلاب اسلامي در دنيا با مشاهده بايکوت شديد نامه رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمريکاي شمالي، از طريق شبکه‌هاي اجتماعي فضاي بايکوت را شکسته و اين نامه را به مخاطبان رساندند. حجت‌الاسلام والمسلمين قمي، مسئوليت‌هايي همچون عضو مجلس خبرگان رهبري، عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي، عضو مجمع جهاني اهل بيت (ع)، عضو هيئت نظارت بر مطبوعات، استاد حوزه و دانشگاه و ... را برعهده دارد. وي که پيش از حجت‌الاسلام والمسلمين محمديان، رياست نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها را نيز برعهده داشت، سعي دارد کمتر در رسانه‌ها حاضر شود و بيش و پيش از هر اقدام ديگري، به اجراي ماموريت‌هاي خود در حوزه‌هاي مختلف بپردازد. خبرنگار سياسي خبرگزاري تسنيم پيرو نامه مهم رهبر معظم انقلاب اسلامي به جوانان اروپا و آمريکاي شمالي، به سراغ اين عضو شاخص شوراي عالي انقلاب فرهنگي رفته است تا به انعکاس تحليل وي از محتوا، علت و انگيزه صدور و همچنين ميزان بازتاب اين نامه در بين جوانان در اروپا و آمريکاي شمالي بپردازد. در اين مصاحبه، حجت‌الاسلام والمسلمين قمي ضمن اشاره به جزئياتي از شرايط در اروپا و آمريکا به تحليل چرايي صدور نامه پرداخته و همچنين به توزيع اين نامه توسط جوانان در شبکه هاي اجتماعي پرداخته است.در گفتگوي خود با خبرگزاري تسنيم به بيان نکات مهمي درباره نامه اخير امام خامنه‌اي (مدظله العالي) به عموم جوانان در اروپا و آمريکاي شمالي پرداخت. حجت‌الاسلام و المسلمين دکترقمي در پاسخ به اين سوال که علت صدور نامه رهبر معظم انقلاب چه بود و چرا خطاب به جوانان اروپايي و آمريکاي شمالي نوشته شده است، اظهار داشت: اين نامه در شرايطي از سوي مقام معظم رهبري (مدظله العالي) خطاب به جوانان اروپا و آمريکاي شمالي صادر شد که ما شاهد رشد منفي گرايش مردم غرب نسبت به نظام سلطه کنوني جهاني هستيم. به عنوان مثال در جنگ51 روزه غزه، تظاهرات و اجتماعات مختلفي در شهرهاي گوناگون اروپا و آمريکا انجام شد که تعداد شرکت‌کنندگان در آنان که عليه صهيونيسم بودند - در حقيقت عليه هسته مرکزي سلطه جهاني - حدود 25ميليون نفر برآورد شده است که اين نشان مي دهد در لايه‌هاي زيرين جامعه اروپايي، حوادث جدي در حال وقوع و تحقق دادن است و جامعه اروپايي و آمريکايي به دو قطب تقسيم مي‌شود. وي در تشريح فضاي دو قطبي جامعه اروپايي و آمريکايي گفت: يک قطب همچنان به نظام سلطه متصل است و قطب ديگر نيز براي رهايي از اين نظام به دنبال چاره‌ و راه فراري براي رسيدن به زندگي بهتر، هم براي خودشان و هم براي ديگران مي گردد. عضو مجلس خبرگان رهبري افزود: از سوي ديگر رشد مسلمانان در جهان به ويژه در اروپا و آمريکا افزايش چشم‌گيري داشته است که اين رشد صرفاً ناشي از کثرت تولد مسلمانان نيست، حتي ناشي از ازدواج مسلمانان با غير مسلمانان هم نيست، بلکه ناشي از يک نوع گرايش عمومي به اسلام است که ما در دهه‌هاي اخير شاهد بوده و هستيم و بوميان انگليس، فرانسه، هلند، بلژيک و ساير کشورها به اسلام گرايش خاصي پيدا کرده‌اند. حجت‌الاسلام و المسلمين دکتر قمي با اشاره به آمارهاي منتشر شده در خصوص گرايش بوميان انگليس به اسلام اظهار داشت: طبق برخي از آمارهايي که در اين زمينه ارائه شده ، در طول 10 سال گذشته فقط در انگليس ، 100 هزار نفر از بوميان، مسلمان شده‌اند و اين ميزان گرايش به اسلام مي تواند منافع نظام سلطه را از جهت تسلطي که بر منابع مختلف اقتصادي، نظامي، فرهنگي و فناوري در سطح جهان دارند، تهديد نمايد. استاد حوزه و دانشگاه در ادامه افزود: براي روشن شدن قضيه مثالي را مي توان ارائه کرد که در حال حاضر در شرايط و در جهاني که زندگي مي‌کنيم، شاهد هستيم که که تبعيض و بي‌عدالتي در ابعاد مختلف بر نظام جهاني حاکم شده است چنان که در عرصه اقتصاد 90 درصد ثروت دنيا در دست 10 درصد افراد است و برعکس،90 درصد مردمي که ساکن اين کره خاکي هستند، فقط 10درصد اين ثروت را در اختيار دارند. عضو هيئت نظارت بر مطبوعات با اشاره به بي‌عدالتي‌هايي که در دنياي امروز از سوي نظام سلطه صورت مي‌گيرد، گفت: در عرصه سياسي، حق وتو، يک بي‌عدالتي کامل است. اگر حدود200 کشوري که عضو سازمان ملل هستند و نمايندگانشان را به شوراي امنيت مي‌فرستند، همه يک نظر را داشته باشند و يکي از دولت‌هاي عضو شوراي امنيت که داراي حق وتو است، نظر ديگري داشته باشد، نظر يک دولت بر تمام نظراتي که بقيه دولت ها داشته اند ، غلبه مي‌کند و البته در تاريخ شوراي امنيت، بيشترين بهره‌گيري از حق وتو نيز توسط آمريکا و آن هم به نفع صهيونيست‌ها صورت گرفته است. حجت‌الاسلام والمسلمين دکتر قمي با اشاره به بي‌عدالتي‌هاي نظام سلطه در عرصه‌هاي فناوري نيز تصريح کرد: در گذشته، در رابطه با انقلاب به ما تهمت مي‌زدند که اگر انقلاب اسلامي به پيروزي برسد، چون نظام اسلامي برقرار مي شود و لذا فناوري و علم به بوته فراموشي سپرده خواهد شد ، در حالي که اکنون مي‌بينيم که آنها دانشمندان ما را ترور و شهيد مي‌کنند و مي‌گويند شما چرا به دنبال فناوري‌هاي پيشرفته هستيد؟ ، يا مي‌گويند شما حق ورود به تکنولوژي‌هاي برتر را نداريد ، شما حق داريد کارخانه ماشين‌سازي و رب‌سازي داشته باشيد اما نمي‌توانيد در عرصه‌هاي فناوري‌هاي نوين حضور پيدا کنيد. اين يک نوع آپارتايد فناوري و علمي است که در جهان امروز شاهد آن هستيم. عضو مجمع جهاني اهل بيت (ع) افزود: بحث ديگر تبعيض از لحاظ مسائل فرهنگي و رسانه‌اي است و امروز رسانه‌هاي عمده دنيا در خدمت و اختيار صهيونيست‌ها و حاميان آنها قرار دارد. وي در خصوص موارد تبعيض از نظر جنسيتي در نظام سلطه نيز اظهار داشت: مي‌دانيم که نيمي از جمعيت اين کره خاکي را زنان تشکيل مي‌دهند که واقعا مظلوم واقع شده‌اند. امروزه نگاهي که به زن مي‌شود، يا به عنوان کارگر ارزان در خدمت سرمايه‌دار است و يا به عنوان موجودي است که وظيفه‌اش در خدمت مردان بودن است. در نظام ارزشي سلطه‌گران، يک زن مثل يک مرد نيست که هر وقتي بخواهد در جامعه حضور پيدا کند، ظاهر او اهميتي نداشته باشد، بلکه بايد حتما به گونه‌اي بيرون بيايد که توجه مردم را جلب کند، اين ظلمي است که در عرصه‌هاي مختلف در حال تحقق است که البته بايد در زمان ديگري مورد بحث قرار گيرد. وي افزود: از سوي ديگر، مثلاً در خانواده‌هاي انگليسي، طي آماري که خود آنها منتشر کردند، از هر 3 زن، يک نفر توسط همسرش مورد ضرب و جرح قرار مي‌گيرد يا تعداد قابل توجهي از آنان توسط نزديکانشان مورد تعرض قرار مي‌گيرند. حجت‌الاسلام والمسلمين دکتر قمي با تأکيد بر اينکه مردم غرب از اين فضاي جهاني که آکنده از ظلم، بي‌عدالتي و تبعيض است خسته شده‌اند، افزود: از سوي ديگر، هر توطئه‌اي که غربي‌ها عليه اسلام و مخصوصاً در منطقه به کار گرفته‌اند، با بن‌بست مواجه شد ه است. وي خاطر نشان کرد: مثلاً به بهانه منفجر شدن 2 ساختمان، 2 کشور اسلامي را اشغال کردند، صدها هزار نفر را کشته‌اند و بيش از اين تعداد را مجروح کردند. البته آنها ويراني را از خودشان به جا گذاشتند اما در نهايت نتوانستند به اهداف خودشان برسند. از عراق مجبور شدند خارج شوند و به بهانه مبارزه با تروريسم به افغانستان رفتند ولي آنجا هم نتوانستند موفق شوند. عضو مجلس خبرگان رهبري افزود: امروز طالبان مانند گذشته در ايالت‌هاي مختلف افغانستان حضور دارند، توليد مواد مخدر چندين برابر شده است، ناامني در افغانستان همچنان بيداد مي‌کند و حتي به جايي رسيده که خود آمريکايي‌ها مي‌گويند که ما دو نوع طالبان يعني طالبان خوب و بد داريم! و رسماً با آنها مذاکره مي‌کنند و آنها را به رسميت مي‌شناسند. اين همان طالباني است که آمريکايي‌ها مي‌گفتند ما براي مبارزه با آنها آمده‌ايم. حجت‌الاسلام والمسلمين دکتر قمي گفت: به همين دليل و با توجه به موارد فوق‌، شرايط جهاني صدور نامه رهبر معظم انقلاب اسلامي ( مدظله العالي ) بود، اما يک عامل شتاب‌زا نيز در صدر اين نامه به چشم مي‌خورد که همانا مسئله اسلام‌ستيزي است که در غرب شکل گرفته است. استاد حوزه و دانشگاه با تأکيد بر اينکه من مايلم که از واژه "اسلام‌ستيزي" به جاي "اسلام هراسي" استفاده کنم، تصريح کرد: جالب اينجاست اين مسائل را هنگامي که در بحث يهوديت مطرح مي‌کنند، آن را به نام يهودي‌هراسي نمي‌دانند بلکه يهودي‌ستيزي عنوان مي‌کنند که در واقع نوعي مظلوميت را نشان مي‌دهد اما در خصوص مسئله اسلام، اسلام هراسي را مطرح مي‌کنندکه اين مسئله از سال 2001 در ابعاد مختلف نشان داده شد. وي افزود: بحث سلمان رشدي که قبلاً وجود داشت، برج‌هاي دوقلو، کاريکاتورهاي دانمارکي، فيلم فتنه و ... ديگر حوادث به صورت سلسله وار ادامه پيدا کرد تا اينکه به مسئله شارلي ابدو در فرانسه رسيد و حادثه‌اي در آنجا رخ داد که طي آن 12 نفر کشته شدند. عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي با بيان اينکه رسانه‌هاي غربي به فضايي دامن زدند تا اينگونه القاء کنند که اسلام دشمن شماره يک غرب است، تصريح کرد: حتي در اين حوزه نهضت‌هايي وجود دارد که مي‌توانيم آنها را به نهضت‌هاي نازيست تشبيه کنيم، مانند نهضت پگيدان در آلمان که رسماً مبارزه با اسلام را آغاز و در بعضي از کشورهاي ديگر مانند هلند که سعي کردند اسلام‌ستيزي را به بهانه حادثه شارلو به اوج خود برسانند. وي افزود: من فکر مي‌کنم مقام معظم رهبري (مدظله العالي) به عنوان يک رهبر اسلامي، احساس تکليف کرده‌اند که در اين فضاي کاذبي که توسط رسانه‌هاي غربي دامن زده مي‌شود بايد کاري انجام شود که در اين اقدام ، طبعاً نمي‌توانست مخاطبانش سياستمداران باشند يا پيران و کهنسالان باشند، بلکه معظم له مخاطبان خودشان را جوانان انتخاب کرده و نامه را ارسال کرده‌اند که مي توان به دلايل اين انتخاب هم اشاره کرد. عضو مجمع جهاني اهل بيت (ع) با اشاره با بازتاب‌هاي نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمريکاي شمالي گفت: در ارتباطاتي که جوانان اروپايي و آمريکايي با نهادهاي ذيربط برقرار کردند، تعابير قابل توجهي را در خصوص اين نامه به کار بردندکه به طور مثال گفته‌اند "اين نامه، انتخابي حائز اهميت بود" ، "نامه اي عميق و هوشمندانه‌ که با جواناني که در غرب و در فضاي غربي زندگي مي‌کردند به گفت‌وگو پرداخت" ،" اقدامي بي‌سابقه "، "با ادبيات عاطفي ولي با لحني آکنده از عقل و منطق به زبان پدرانه با جوانان به گفت‌و‌گو پرداختند" و ... عضو مجلس خبرگان رهبري افزود: برخي هم با اشاره به فرمايش مقام معظم رهبري (مدظله العالي) در نامه که فرمودند من شمارا مجبور نمي‌کنم که تلقي مرا از اسلام بپذيريد، گفته‌اند اين نامه سعي کرد از خشونت شکل گرفته عليه اسلام کم کند و واقعيت‌ها را نشان دهد." و يا اين که "نامه، فرصتي براي يادگيري "، "دعوتي هوشيارانه و ظريف "، "محبت‌آميز و حساب شده براي خنثي کردن تبليغات عليه اسلام و دعوت به تفکر، آزادانديشي و توجه به عامل اصلي اسلام‌ستيزي" و يا يکي از آن جوانان که گفته بود "اين نامه مي‌تواند نقش مهمي در جلوگيري از تکرار جنگ‌هاي صليبي داشته باشد." و اين تعابير کساني بوده که اين نامه به دست آنها رسيده است. حجت‌الاسلام والمسلمين دکتر قمي با طرح سئوالي مبني بر اين که حالا نکته‌اي که در اينجا باقي مي‌ماند آنکه چرا نامه؟ و چرا از شکل‌هاي ديگر استفاده نشده است؟ اظهار داشت: اين به روش سنتي ما در اسلام و به همان سيره پيامبر اکرم (ص) برمي‌گردد که سعي مي‌ فرمودند دعوت خودشان را براي اسلام، عدالت، معنويت، اخلاق و عقلانيت از طريق نامه توضيح دهند. مجموعه نامه‌هايي که پيامبر اسلام (ص) در آن زمان به امپراطوري روم و بلاد ديگر نوشتند را مرحوم آقاي ميانجي در کتاب مفاتيح‌الرسول در 5 جلد جمع‌آوري کردند که بيش از 100 عدد از اين نامه‌ها به دست ما رسيده براي دعوت به اسلام بوده است. وي افزود: به غير از اين در سابقه تاريخي انقلاب اسلامي هم مشابه اين مورد که حضرت امام (ره) به گورباچف نوشته‌اند داشته ايم که البته اين دو شباهت‌ها و تفاوت‌هايي هم با يکديگر دارند. عضو مجلس خبرگان رهبري در بخشي ديگري از اين مصاحبه در مورد شباهت‌هاي نامه امام (ره) و نامه رهبر معظم انقلاب گفت: يک شباهت در هر دو نامه اين که هر دو تاثيرگذارند. در آن نامه ديديم که تأثير خودش را در فروپاشي نظام سوسياليستي و کمونيستي بر ‌جاي گذارد و فلسفه مارکسيسم را زير سئوال برد و اين نامه که نظام و شرايط حاکم بر جوامع ليبرال را مورد چالش قرار داد. وي افزود: شباهت ديگر هر دو نامه، دعوت به آزادانديشي و تفکر آزاد است. امام (ره) به گورباچوف پيام دادند نخبگان و هوشمندان خود را بفرستيد تا بيايند و از ظرايف معارف اسلامي بهره مند شوند. حجت‌الاسلام والمسلمين دکتر قمي اضافه کرد: بحث ديگر دعوت به تفکر است . مقام معظم رهبري (مدظله العالي) در همين نامه مجدداً فرمودند که من از شما نمي‌خواهم که اين تصور و باوري که من از اسلام دارم را بپذيريد، بلکه من شما را دعوت مي‌کنم مستقيم به منابع اصيل اسلامي مراجعه و اسلام را از منابع اصلي بشناسيد. وي در مورد ديگر شباهت‌هاي نامه امام (ره) و نامه مقام معظم رهبري (مدظله العالي) اظهار داشت: دومين شباهت اين بود که معظم له فرمودند اصول و ارزش‌هاي اسلامي را با ارزش‌هاي حاکم بر جهان غرب مقايسه کنيد. عضو خبرگان رهبري با بيان اين که نامه امام (ره) و مقام معظم رهبري (مدظله العالي) تفاوت‌هايي نيز دارند به بررسي اين تفاوت‌ها پرداخت و اظهار داشت: نامه حضرت امام (ره) خطاب به سياست‌مداري به نام گورباچف بود. آن زمان شايد در لايه‌هاي عمومي جوامع غيراسلامي اين زمينه وجود نداشت که امام (ره) توده‌ها و جوانان را مورد خطاب قرار دهند اما اکنون شرايط فرق مي‌کند و به دنبال همان نامه و تأثيرات ديگر مي‌توان توده‌ها و جوانان را مخاطب قرار داد، چرا که شرايط متفاوتي بر جامعه حاکم شده است. عضو هيئت نظارت بر مطبوعات افزود: بحث فقط اين نيست که نخبگان مسائل را بفهمند، امروزه توده‌هاي مردم مسئله را درک مي‌کنند؛ خستگي و دلسردي از نظام سلطه، زمينه گرايش آنان به معنويت و معارف والا را فراهم کرده و مقام معظم رهبري (مدظله العالي) در اين فضا ، اين نامه را صادر کردند و از جوانان خواستند که خودشان را از سلطه رسانه‌اي غرب آزاد کنند و به خودشان اجازه مراجعه مستقيم به منابع را بدهند و اسلام را آن گونه که هست درک کنند. وي در پاسخ به سئوالي مبني بر اين که چرا جوانان مخاطب نامه قرار مي‌گيرند؟ تصريح کرد: شايد بتوانيم بگوييم که در نامه، پاسخ به اين پرسش داده شده است. معظم له در اين نامه اشاره مي‌کنند که اولاً جوانان از ويژگي حقيقت‌جويي و حقيقت‌طلبي برخوردارند و حقيقت‌جو هستند و به دنبال اين هستند که حقيقت چيست و وقتي که درک کردند، پاي آن مي‌ايستند. حجت‌الاسلام والمسلمين دکتر قمي اضافه کرد: ذهن جوان، پرسش‌گر است و اين پرسش‌گري به او اجازه مي‌دهد همه ساختارهاي موجود رسانه‌اي را بشکند و فراساختاري عمل کند و سريع تر به متن واقعيت دسترسي يابد. از طرف ديگرجوان موتور محرک يک جامعه است و اگر در يک جامعه انتظار تغيير بنيادي و اساسي را داشته باشيم، بايد به سراغ جوانان برويم وگرنه معمولاً کساني که سنّي از آنان گذشته ، به صورت طبيعي محافظه‌کار مي‌شوند و تعلقات آنها مانع پرواز فکري و عقيدتي است. وي خاطر نشان کرد: نکته سوم ، اين جوانان هستند که از نظام سلطه غرب خسته شده‌اند و از نظام سياسي، اقتصادي، فرهنگي، رسانه‌اي، اخلاقي و مادي‌گرايي و از اضطرابي که در آن زندگي مي‌کنند، دلزده اند و از احساس غربت ، تنهايي و پوچي که نسبت به معني زندگي‌شان به آنها دست مي‌دهد، خسته‌اند. وي تصريح کرد: مسئله ديگري که امروز در بعضي از کشورهاي غربي و اروپايي همچون آلمان سه دسته مطب وجود دارد: 1. مطب‌هايي که براي مشکلات جسماني وجود دارد و مطب پزشکي است. 2. مطب‌هايي که براي مسايل و موضوعات روانپزشکي و مشکلات رواني به آن مراجعه مي‌کنند. 3. مطب‌هاي ديگري هم وجود دارد که از آنها به نام مطب‌هاي معنوي و فلسفي ياد مي‌شود و کساني که به آنجا مراجعه مي‌کنند، نه مشکل جسماني دارند و نه مشکل رواني. دسته سوم مي‌گويند مشکل ما اين است که نمي‌توانيم به سئوال‌هاي اساسي مانند هدف من از اين زندگي چيست؟ ، چه‌کار بايد بکنم؟ ، بايد چه شيوه ، سبک و فرمي را در زندگي خودم انتخاب کنم؟ ، با خودم بيگانه شده‌ام، احساس مي‌کنم که دلم براي خودم تنگ شده و از خودم دور شده‌ام و امثال اين موارد درمان و پاسخ مناسب بيابيم. وي با بيان اينکه چنين مسائلي نشان مي‌دهد که نظام ارزشي‌ امروز که در غرب حکومت مي‌کند، نمي‌تواند جوانان را اقناع کند، اظهار داشت: اگر نظام ليبراليستي امروز حياطي دارد، صرفاً در عرصه رسانه‌اي است اما در ميان توده‌هاي مردم و مراکز پژوهشي - آموزشي امروز، نظام ليبرال و مادي‌گرايي غربي به بن‌بست کامل رسيده و اين زمينه را فراهم مي‌کند که اين جوانان بهتر بتوانند به سراغ اسلام بيايند و راه‌حل جديدي پيدا کنند و از اين بن‌بست خودشان را نجات دهند و به نظر مي رسد اين‌ها انگيزه‌هاي نوشتن اين نامه خطاب به جوانان بود. خبرنگار سياسي تسنيم از عضو مجلس خبرگان رهبري پرسيد: همانطور که گفتيد اين نامه نقطه عطفي در تاريخ جمهوري اسلامي ايران شد و ماهيت تعامل و ارتباط جمهوري اسلامي با دنياي غرب براي صدور مفاهيم بلند انقلاب اسلامي بود. حضرتعالي نامه مقام معظم رهبري (مدظله العالي) را با نامه حضرت امام (ره) به گورباچف مقايسه کرديد. از اين منظر من مي‌خواهم بحث را مورد بررسي قرار دهيد که چقدر احتمال دارد نامه معظم له نيز سرنوشتي مانند نامه امام (ره) داشته باشد؟ چراکه نامه امام (ره) چندان پيگيري نشد و در آن زمان به موجي در ميان افکار عمومي تبديل نشد، هرچند تاثيرات شگرف خود را بر جاي گذاشت؟ آيا اين احتمال وجود دارد که اين نامه نيز به دست فراموشي سپرده شود و پيام‌هاي اين نامه آن طور که بايد و شايد به دست جوانان غربي و آمريکاي شمالي نرسد؟ حجت‌الاسلام و المسلمين دکتر قمي در پاسخ به اين سوال با تأکيد بر اين که انتخاب جوانان به عنوان مخاطبان اين نامه انتخابي با درک درست از شرايطي بود که ما در آن حضور داريم ، تصريح کرد: اين مهم يک انتخاب استراتژيک بود و بر اساس سليقه نبود، زيرا وقتي کسي را شما مخاطب قرار مي‌دهيد خود به خود فرد را ترغيب مي‌کند به اين که به خطاب شما توجه بيشتري کند. وي افزود: از نظر روانشناسي مي‌گويند وقتي کسي را با نام صدا مي‌زنيد شخص بيشترين توجه را به حرف شما و بيشترين تأثير را از حرف شما مي‌پذيرد. پيغمبر اکرم (ص) هم در فرمايشات خودشان "يا معشر الشباب" را مورد خطاب قرار مي‌دادند و بارها مي‌فرمودند جوانان به من ايمان آورده‌‌اند و در هنگام ضرورت به من کمک کردند ، اما پيران اينگونه نبودند. عضو مجمع جهاني اهل بيت (ع) با بيان اينکه مخاطبان اين نامه که جوانان هستند خودشان نمي‌گذارند اين نامه به فراموشي سپرده شود، زيرا نيروي محرک اين قضيه هستند، افزود: البته شما اشاره‌اي کرديد به اين که نامه حضرت امام (ره) تأثير خودش را گذاشت. من مي‌خواهم عرض کنم که اين نامه در حافظه تاريخ و ملت باقي مي‌ماند و تاثير خودش را مي‌گذارد، مثل نامه‌هايي که پيغمبر اکرم (ص) نوشت هر چند که نبايد انتظار داشت که تاثير نامه‌ها خيلي زود و سريع باشد، همان طور که نامه امام (ره) هم مدتي طول کشيد تا اثر عيني خودش را بگذارد. عضو مجلس خبرگان رهبري با بيان اين که نامه معظم له نيز تأثير خودش را گذاشته و اين طور نيست که اگر افراد مرتبط احياناً کوتاهي کنند، تصريح کرد: مسئولان هم کوتاهي کنند، جوانان کار خودشان را به صورت خودجوش انجام مي‌دهند. البته توجه داريد به اين نکته که امروز واقعاً سلطه رسانه‌هاي غربي را نمي‌توان ناديده گرفت. وي با تأکيد بر اين که رساندن يک پيام به جوانان غربي کار آساني نيست، تصريح کرد: دليلش هم اين است که اکثر اين رسانه‌ها در اختيار گروه‌هايي هستند که آنها با مفاد اين پيام سر سازگاري ندارند، لذا رسانه‌هاي اصلي در هفته‌هاي اول کاملاً سعي کردند اين پيام را مسکوت بگذارند و در حاشيه نگاه دارند. عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي خاطرنشان کرد: با اين حال شاهد بوديم که دوستداران انقلاب اسلامي و جوانان به خاطر اينکه اين مسئله را پيش‌بيني مي‌کردند و مي‌دانستند که نظام رسانه‌اي جهاني اجازه پخش و اطلاع‌رساني اين نامه را نمي‌دهند از ابتدا تدبير خوبي انديشيدند و در شبکه‌هاي اجتماعي اين نامه را منتشر کردند تا قدرت انتخاب را از رسانه‌هاي صهيونيستي و تروريستي بگيرند، به همين دليل در يک سطح وسيعي اين نامه منتشر و پخش شد. حجت‌الاسلام و المسلمين دکتر قمي اضافه کرد: بسياري از افراد به صورت خودجوش، نامه را به زبان هاي گوناگون ترجمه و در فضاي مجازي منتشر کردند و به صورت فيزيکي در متروها، دانشگاه‌ها و ... توزيع نمودند يا با خلاصه نمودن نامه آن را به کليپ تبديل و نامه را تحليل کردند و در شبکه‌ها، رسانه‌ها و نشريات مختلف منعکس نمودند. بعضي از رسانه‌هاي بزرگ دنيا نيز مجبور شدند به يک شکلي با حواشي مختلف و رساندن پيام‌هاي منفي اين نامه را منعکس کنند. وي با اشاره به قدرت رسانه‌ها در شرايط کنوني جهان نيز گفت: رسانه‌ها قدرتشان واقعاً قدرت خيره کننده است و يک مطلبي را که رسانه‌ها بخواهند بزرگ يا کوچک کنند امکانات فراواني دارند ولي به 2 نکته توجه نمي‌کنند؛ اول اين که واقعاً نبايد در قدرت رسانه‌هاي جهاني مبالغه کنيم، زيرا آنها امکاناتي دارند و امکانات ما صرفاً مثل آنها نيست و در حال حاضر حدود 70 درصد رسانه‌هاي جهان به چند کشور تعلق دارد. اما نکته دوم آن که ما نيز رسانه‌هاي خوبي را به برکت انقلاب اسلامي در اختيار داريم و همين پيام انقلاب اسلامي در جاهاي مختلف پخش شده است. امروز رسانه‌هاي زيادي هستند که همسو و هم‌گام با آرمان‌هاي انقلاب ، امام (ره) و رهبري در داخل و خارج کار مي‌کنند و جوان‌هاي داوطلبي هستند که در اين زمينه کارشان را انجام مي‌دهند. وي با بيان اين که وقتي رسانه‌هاي نظام سلطه يک پيامي را ارسال مي‌کنند اين پيام احتياج به رمزگشايي دارد تا مشخص شود هدفشان چيست، اظهار داشت: چرا اين رمزگشايي هميشه به يک شکل انجام نمي‌شود؟ يعني آنها مي‌خواهند يک پيامي را از طريق رسانه بفرستند اما مخاطب خودش آن را رمزگشايي مي‌کند و خودش منبعي را که لازم دارد درک مي‌کند. بيداري که امروز در سطح جهاني نسبت به نظام سلطه مي‌بينيم خود‌به‌خود زمينه توضيح اين پيام را فراهم مي‌کند. استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به سئوالي مبني بر اين که آيا نهادهاي ذيربط در اين زمينه کار خودشان را انجام دادند گفت: واقعاً بايد تشکر کنيم از همه دستگاه‌هاي ذيربط اعم از سياسي، فرهنگي و مردمي که در اين عرصه‌ها فعاليت مي‌کنند ، در همان روزهاي اول توسط جوانان علاقه مند، اين پيام به بيش از 70 زبان ترجمه شد و در شبکه‌هاي اجتماعي مربوطه قرار گرفت و شاهد آن بوديم که خيل عظيمي از جوانان دنبال اين بودند که حداکثر توان خودشان را به کار بگيرند تا اين پيام به دست مخاطبان برسد . البته اگر شما سئوال ‌کنيد که به چند درصد از مخاطبان اصلي اين پيام رسيده ما نمي‌توانيم تحليل درستي ارائه دهيم. موانعي که رسانه‌هاي بزرگ صهيونيستي جهاني ايجاد کردند نمي‌توان برآورد کرد ولي قطعاً آن مقداري که انجام شد بيش از توقعي بود که در ابتداي کار وجود داشت. حجت‌الاسلام و المسلمين دکتر قمي افزود: همين تاکتيکي که توسط جوانان به کار رفت و از شبکه‌هاي اجتماعي براي توزيع نامه استفاده شد، تا حد زيادي بايکوت رسانه‌هاي بزرگ دنيا را شکست و ما فکر مي‌کنيم که اين مقدار از ابلاغ پيام که انجام شده، تاحدودي قابل قبول است. عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي با تأکيد بر اين که کاري که بايد براي اين نامه صورت گيرد ، 3 مرحله اي است گفت: يک مرحله همين ابلاغ پيام است و حالا چه به صورت فيزيکي و چه به صورت مجازي بايد به مخاطبان اصلي آن که همان جوان‌هاي اروپايي و آمريکايي هستند برسد اما اين همه کار نيست.مرحله دوم تبيين محتواي پيام است که محتواي پيام چيست؟ محتواي پيام اين است که در ذهن جوان غربي سئوال ايجاد مي‌کند. سئوال از اين که چرا هميشه رسانه‌هاي غربي سعي مي‌کنند يک دشمني به نام ديگري درست کنند تا بتوانند بر ظلم و جنايتي که اين نظام جهاني مرتکب مي‌شود، سرپوش بگذارند. استاد حوزه و دانشگاه افزود: يک سوال محوري ديگر در پيام مقام معظم رهبري (مدظله العالي) اينکه چرا رسانه‌هاي غربي تلاش مي‌کنند افکار عمومي غرب با اسلام آشنا نشوند؟ اصلاً انگيزه‌ اصلي اسلام‌ستيزي چيست؟ چه ارزش‌هايي در اسلام نهفته است که سرمايه‌داران غربي را مي‌ترساند و به هراس مي‌اندازد؟ اسلام علوي که انسان را دعوت به عدالت ، عقلانيت ومعنويت مي‌کند، چه ترسي را براي آنها ايجاد کرده است؟ حجت الاسلام و المسلمين دکتر قمي اضافه کرد: يک سئوال ديگر اين که چرا غربي‌ها و رسانه‌هاي آنان تلاش مي‌کنند تا گذشته تاريخي خودشان را که مملو از هتک حقوق انسان و نابود کردن آزادي‌ است فراموش کنند و حتي از خاطره‌ها نيز بزدايند. چرا نسبت به آنچه که اتفاق افتاده مانندً مبارزه با بوميان در آمريکا و استراليا بعد از چند قرن عذرخواهي مي‌کنند؟ ، چرا در جنگ بين پروتستان‌ها و کاتوليک‌ها هزاران نفر کشته شدند؟ ، حتي گفته شده که در هيچ کجاي ايتاليا امکان ندارد که حداقل چند نفر در اين جنگ‌ها کشته نشده باشند. وي اضافه کرد: مي‌خواهند بار ديگر مسئله برده‌داري و جنگ جهاني دوم ( ناسيوناليسم باعث شد جنگ جهاني دوم راه بيفتد و حدود 50 ميليون نفر کشته شوند ) تکرار شود و يک بار ديگر اسلام‌ستيزي را مطرح کنند تا چند قرن بعد بگويند اشتباه کرديم؟ يعني تبيين محتواي پيام اين است که سوال‌ها و تاريخچه آن روشن شود. حجت‌الاسلام و المسلمين دکترقمي با بيان اين که يک بخش تبييني ديگر محتواي اين نامه همين است که گفته شود اسلامي که درسانه‌هاي غربي معرفي مي‌کنند با اسلام حقيقي فاصله بسيار عميقي دارد، تصريح کرد: دعوت به تفکر آزاد از نکات ديگر اين نامه است و اتفاقاً در کامنت‌هايي که در شبکه‌هاي مجازي وجود دارد مشاهده مي‌شود که جوانان مي‌نويسند اين نامه به گونه‌اي نوشته شده که جوانان را به عقيده خودش دعوت نکرده ، بلکه جوانان را به تفکر آزاد دعوت کرده است. و مقام معظم رهبري (مدظله العالي) مي‌فرمايند خودتان مراجعه کنيد و به حقيقت برسيد، نه آن که تلقي من را بپذيريد. اين مطالب در کامنت‌ها و بازخوردها خيلي رواج و شيوع دارد. نماينده سابق مقام معظم رهبري در دانشگاه ها مهمترين مرحله را مرحله سوم و تلاش براي تحقق اهداف پيام عنوان کرد و اظهار داشت: يکي از اهداف پيام مراجعه مستقيم به منابع اصيل اسلامي براي شناخت درست اسلام است. حجت‌الاسلام و المسلمين دکتر قمي ادامه داد: يکي ديگر از اهداف پيام ايجاد همان سئوال‌هايي است که در نامه به ان ها اشاره شده است؛ به عبارت ديگر همان طور که شهيد مطهري مي‌فرمايند فرق اصلي انسان با حيوان در احساس درد است، زيرا احساس درد يک عطيه الهي است و همان طوري که در بيماري‌هاي جسماني هم وقتي انسان بيماري با منشأ ميکروبي ، ويروسي و يا مثلا قطع نخاع، مرض قند و ... داشته باشد اما احساس درد نکند وحشتناک و خطرناک است، از نظر روحي نيز همين مسئله صدق مي‌کند. يعني اگر انسان احساس دردهاي دروني و روحي به خاطر کمبودها و نقصان‌هاي خود نداشته باشد، خطرناک است. وي افزود: يکي از اهداف پيام اين است که احساس درد را در جوانان و جوامع بشري از طريق طرح اين پرسش‌ها ايجاد کند. وي با اشاره به ديگر اهداف پيام نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان گفت: يکي ديگر از اهداف پيام دعوت به آزادانديشي و تفکر آزاد است که ما براي تحقق اين هدف‌ها به فعاليت و تلاش بيشتري احتياج داريم، يعني آيا اگر کسي خواست به منابع اصيل اسلامي مراجعه کند و اسلام را بشناسد، شرايط لازم فراهم است؟ و ما چنين رسانه‌اي را در اختيار داريم؟ يعني رسانه معارفي که به زبان انگليسي و اروپايي ترجمه شده باشد و ما بگوييم به اينجا مراجعه کنيد را در اختيار داريم؟ آيا ما مثلاً يک پورتال و سايت داريم که بتواند مرجع قرار بگيرد؟ و بگوييم اطلاعات راجع به اسلام به زبان‌هاي اروپايي در اين سايت وجود دارد و همه مي‌توانند به آن مراجعه کنند؟ دکتر قمي افزود: آيا يک نشريه علمي - بين‌المللي داريم که متناسب جوانان باشد و آنها بتوانند از آن استفاده کنند؟ آيا اصلاً ما مبلغاني داريم که بتوانند با مخاطبان غيرمسلماني که تمايل دارند درباره اسلام مطلبي را بدانند صحبت کنند؟ و يا چقدر در اين زمينه تربيت شده‌اند؟ چه مقدار ما در اين زمينه کتاب ، جزوه ، محتواي اموزشي و ... داريم؟ اين‌ها مشکلاتي است که بايستي به آن پرداخته شود و سازمان‌ها و نهادهاي ذيربط هر کدام در اين زمينه‌ها مشغول کار هستند و وظايفي براي آنها مشخص شده است که بايد به صورت تدريجي انجام دهند. حجت‌الاسلام و المسلمين دکترقمي با بيان اين که جوانان ايراني مي‌توانند در زمينه تبليغ اين نامه بسيار موثر بوده و با جوانان علاقه مند به پيام اين نامه در اروپا و آمريکاي شمالي گفتگو کرده و ارتباط برقرار کنند، خاطرنشان کرد:بايد افکار عمومي در غرب را به مسئله تعصب و افراط معطوف کنيم و بگوييم مسئله تعصب بي‌جا و افراط خنجري است که مي‌تواند دو طرف داشته باشد. همچنان که جنگ جهاني دوم ناشي از همان تعصب و افراط بود و باعث شد که جنگ راه بيفتد، الان هم به شکل ديگر مانند همين جنبش‌هاي ضد اسلامي که در بعضي از کشورها در حال شکل‌گيري و وابسته به نظام سلطه است پيش مي‌آيد. رئيس سابق مقام معظم رهبري در دانشگاه ها افزود : از جمله کساني که در همين جريان شارلي ابدو نقش داشت، جواني فرانسوي بود که در يکي از کشورهاي منطقه آموزش نظامي ديده بود اما وقتي به فرانسه بازگشت هيچکس از او بازجويي نکرد، زيرا مي‌دانستند اين شخص براي کشتن مردم عراق ، سوريه و ... آموزش ديده است ولي چون خنجر دو طرفه است عليه خودشان به کار مي‌رود. وي با بيان اين که افکار عمومي جهان متوجه اين مسئله است که جامعه بشري نياز به هم‌زيستي مسالمت‌آميز دارد و افراد بايستي از هر گونه افراط و خشونت دوري کنند، وگرنه خشونت چيزي نيست که دست صاحب خودش را نبرد، اظهار داشت: گروه هاي زيادي در غرب و جاهاي ديگر به تروريست‌ها در سوريه و عراق کمک مي‌کنند دست‌پرورده خود غرب هستند و شما مي‌بينيد امروز عليه خود غرب به کار گرفته مي‌شود، لذا اسلام‌ستيزي چيزي نيست که صرفاً عليه اسلام باشد بلکه عليه خود غرب هم خواهد بود. خبرنگار تسنيم از حجت‌الاسلام والمسلمين دکتر قمي پرسيد: سئوال مهمي وجود دارد که اصل صدور چنين نامه‌اي اولاً نشان‌دهنده اعتماد واقعي و از صميم قلب نگارنده نامه به اسلام و چنين راه پر فروغي است و از سوي ديگر نشان مي‌دهد که جمهوري اسلامي ايران همچنان بر همان آرمان اصلي انقلاب اسلامي که وقوع تغييرات بزرگ ارزشي در جهان است، پابرجا و استوار بوده و رهبري نظام اين راه را قدرتمندتر از گذشته به پيش مي‌برد با اين حال در کنار اين گونه اقدامات و مواضع رهبر معظم انقلاب ، يک ديپلماسي رسمي در جمهوري اسلامي از ناحيه دولت نيز ظهور و بروز دارد. بخشي از موارد در ديپلماسي رسمي جمهوري اسلامي ايران در برهه کنوني به ويژه در ارتباط ديپلمات‌هاي ما با آمريکايي‌ها و نحوه مذاکره و نشست و برخاست با آنان، ممکن است در ميان دوستداران انقلاب اسلامي در خارج از کشور نگراني‌هايي ايجاد کرده باشد مبني بر اين که ايران در حال عقب نشيني از آرمان هاي انقلاب اسلامي است. با اين حال نامه مقام معظم رهبري نشان داد که جمهوري اسلامي نه تنها بر آن آرمان ها پايبند است، بلکه در سطح کلان نظام و با شيوه‌هاي به روز، در حال پيشبرد آن است. با توجه به اين دو موضوع، به نظر شما ديپلماسي رسمي جمهوري اسلامي ايران چگونه مي‌تواند به پيشبرد بهتر اهداف اين نامه کمک کند؟ چه ديالکتيکي بايد بين اين نامه و موضع ديپلمات‌هاي دولتي جمهوري اسلامي ايران در بخش وزارت خارجه و مقام عالي قوه مجريه بايد وجود داشته باشد؟ حجت الاسلام و المسلمين دکتر قمي در پاسخ به اين سوال خبرنگار سياسي خبرگزاري تسنيم، با بيان اينکه من مايلم درباره نامه رهبر معظم انقلاب اسلامي، از واژه "ديپلماسي فطرت" استفاده کنم، اظهار داشت: فطرت، منطق نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمريکاي شمالي است. "ديپلماسي فطرت" به اين معنا است که نظام جمهوري اسلامي ايران از ابتدا دو‌ رويکرد را به صورت همزمان به پيش برد. وي افزود: يک رويکرد مقابله با نظام سلطه ‌جهاني بود که امام(ره) در اين باره ‌فرمودند: «هرچه فرياد داريد بر سر آمريکا بکشيد» و امروز نيز تجربه‌ 37 ساله‌‌ انقلاب نشان مي‌دهد که اين استراتژي امام خميني(ره) بسيار کار‌ساز بوده است. با تمرکز احساسات مردم و نظام بر اين نکته که دشمن اصلي ملت و دولت ما، آمريکاست ‌در حد بالايي موفق به پيشرفت شديم. اين در حالي است که نظام زورگو‌‌ و قلدرمآب‌ سلطه‌ جهاني ‌مي‌خواهد جوامع ديگر از جمله ملت ايران را به استعمار بکشاند. عضو مجلس خبرگان رهبري با بيان اينکه در کنار ديپلماسي مقاومت، ما يک ديپلماسي ديگري داريم که اسم اين ديپلماسي را‌ "ديپلماسي فطرت "مي‌‌گذاريم، اظهار داشت: اين ديپلماسي به اين معني است که حساب‌ توده‌ مردم، نخبگان و جوانان کشورهاي غربي از‌ حاکمان زر، زور و تزوير جداست. ما بايستي به واسطه اين ديپلماسي به صورت مستقيم با افکار عمومي‌ در غرب و آمريکا‌ سخن بگوييم و اين مراجعه مستقيم به افکار عمومي ‌‌است که منطق انقلاب اسلامي را ريشه‌دار مي‌کند. حجت‌الاسلام و المسلمين دکتر قمي با بيان اين که در سطح جامعه‌ بشري ‌نامه مقام معظم رهبري (مدظله العالي) به جوانان اروپا و آمريکاي شمالي در حقيقت يک اقدام ابتکاري فعال و غير‌منفعل‌ بود، تصريح کرد: نبايد اين نامه به عنوان يک اقدام انفعالي و صرفاً پاسخي به مسئله شارلي ابدو تلقي کرد زيرا اين نامه برخاسته از عمق منطق انقلاب اسلامي است و رسالت اين نظام بيدار کردن دل‌هاي جوانان است ، همان‌طور که رسالت پيغمبر اسلام نيز همين بود. عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي با بيان اينکه "ديپلماسي فطرت" براي ما ظرفيت‌هايي را فراهم مي‌کند تا بتوانيم منطق خودمان را به گوش ديگران برسانيم، گفت: اين ديپلماسي‌ دقيقا مقابل بر‌آيندي‌ است که نظام سلطه مي‌خواهد از خود بروز دهد و تلاش مي‌کند حرف ما به گوش ديگران نرسد. حجت‌الاسلام و والمسلمين دکتر قمي با بيان اين که از نظر بنده‌ آن‌چه در مذاکرات هسته‌اي‌ مي‌گذرد- صرف نظر از اين که نتيجه اين مذاکرات چه خواهد شد - بايد فرصتي براي تقويت "ديپلماسي فطرت" باشد و اين مسئله را‌ به پيش ببرد، تصريح کرد: آن‌ خطوط کلي‌ که از طرف نظام تاييد مي‌شود‌‌ که طبيعتا خطوط قرمز نيز در آن ‌‌لحاظ‌ خواهد شد، افکار عمومي دنيا را به اين نکته متوجه کرد که رسانه‌هايشان با آن‌ها صادق نبودند و به آن‌ها در مسائلي همانند تلاش ايران براي دستيابي به‌ سلاح هسته‌اي يا تروريست بودن ايران يا تلاش براي ايجاد اختلاف در دنيا يا عدم تمايل ايران به مذاکره و صلح، دروغ گفتند اما در مقابل جمهوري اسلامي ايران به آن‌ها نشان داد که اهل ‌منطق‌ و مذاکره است. وي افزود: اين مذاکرات با تأييد مقام معظم رهبري (مدظله العالي) آغاز شده و با تأييد ايشان نيز ادامه پيدا خواهد کرد.‌ اين همان موضوعي است ‌که امروزه در تفکر پست مدرن به آن "قدرت معنايي" يک کشور مي‌گويند، که متفاوت از قدرت سخت و‌ قدرت نرم است. قدرت معنايي به اين معني است که نظام اسلامي ايران حرف و پيامي براي انتقال به کشورهاي ديگر دارد. اين نامه نشان دهنده اين است که نظام اسلامي ايران حرفي براي عرضه به کشورهاي ديگر دارد و اگر کسي بخواهد اين حرف را درک بکند، منابع اسلامي کمک فراواني به وي خواهند کرد. وي در پاسخ به سئوالي مبني بر اين که ديپلماسي رسمي ما چگونه مي‌تواند به ديپلماسي فطرت کمک کند تا اين نامه بتواند اثر بيشتري داشته باشد؟ تصريح کرد: به نظر بنده ديپلماسي رسمي در مرحله دوم و سوم، يعني تبيين پيام‌ اين نامه و همچنين تسهيل ‌زمينه‌ها براي تحقق اين پيام مي‌تواند کمک مطلوبي را داشته است. عضو مجلس خبرگان رهبري با بيان اينکه ديپلماسي رسمي مي‌تواند زمينه‌اي را فراهم ‌کند که نخبگان از کشورهاي غربي وارد ايران شوند يا نخبگاني از ايران به کشورهاي غربي بروند و در رابطه با تحليل اين نامه جلساتي را بر پا کنند، اظهار داشت: ‌اين نامه بايد‌ در روابط و ديپلماسي سياسي و عمومي کشور ما جايگاه مشخصي داشته باشد و محتواي آن به صورت مکرر در سمينارها، کنفرانس‌ها و حتي نهاد‌هاي بين المللي مانند يونسکو براي نوعي از هم‌فکري بشري که بر اساس فطرت شکل مي‌گيرد‌ تبليغ شود. وي در پاسخ به سئوالي مبني بر اين که در کشورهاي غربي و آمريکا دسترسي به منابعي که در اين نامه به آنان اشاره شده وجود دارد يا خير؟ گفت: واقعيت اين است که متأسفانه دسترسي کافي در اين کشورها به منابعي که اين نامه براي رو‌شنگري به آنها ارجاع داده است، وجود ندارد. عضو هيئت نظارت بر مطبوعات با اشاره به يک تحقيق در دانشگاه تهران در رابطه با کتاب‌ها، ‌مقاله‌ها و پايان‌نامه‌هايي که از سال 1960 تا کنون در غرب درباره اسلام نوشته شده است، گفت: نتيجه اين تحقيق اين بود که حدود 5 درصد اين پايان‌نامه‌ها، کتاب‌ها و مقالات‌ رسماً خوانندگان خود را به مبارزه عليه اسلام دعوت کردند.‌ بيش از 80 درصد ، خوانندگان خود را به مبارزه فکري عليه اسلام دعوت کردند‌ و تنها 4 درصد ‌آن‌ها خوانندگان خود را به همراهي با اسلام دعوت کردند، آن‌هم اسلامي که منطبق با ارزش‌هاي غربي باشد يعني اسلام التقاطي! عضو مجلس خبرگان رهبري افزود: اين مقدمه ارائه شد تا به اين نکته برسيم که‌ متاسفانه در غرب به ندرت کتاب‌هاي خوبي پيدا مي‌شود که واقعاً اسلام را همان‌گونه که هست نشان دهد ما در اين زمينه نياز به اقدامات بسيار جدي داريم که بار اصلي آن به دوش دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و حوزه‌هاي علميه ‌است.
پس از این بخوانید

پس از این بخوانید

دانلود اپلیکیشن آخرین خبر