تسنيم/ عمليات رمضان که به گواه فرماندهان جنگ اولين عمليات ايران در خاک عراق محسوب ميشد، نتوانست خيلي از اهداف خود را تامين کند. رژيم بعث عراق رزمندگان را در اين عمليات با زبان روزه به شهادت رساند.
عمليات رمضان، يک عمليات سياسي-نظامي بود که براي رقم زدن پايان عادلانه به جنگ ميان ايران و عراق انجام شد. اين عمليات که به گواه فرماندهان جنگ اولين عمليات ايران در خاک عراق محسوب ميشد، نتوانست خيلي از اهداف خود را تامين کند اما موفقيتهايي نيز در پي داشت. عمليات رمضان در تاريخ 23 تيرماه سال 61 با رمز ياصاحب الزمان ادرکني در مناطق عملياتي شلمچه شمال غربي خرمشهر و شرق بصره، طي چند مرحله توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي اجرا شد. اين عمليات در چهار مرحله انجام گرفت که در مرحله اول و دوم نيروهاى ايران توانستند به مواضع دشمن حمله کرده و به رغم تصرفات قابل توجه و تلفات و خسارات سنگينى که بر دشمن وارد کردند، ناچار به عقب نشينى شدند.
اين عمليات نيز مانند ديگر عملياتهاي هشت سال دفاع مقدس، شهدا، مجروحين و مفقوديني از نيروهاي خودي داشت با اين تفاوت که شهدا در اين عمليات در ماه رمضان با زبان روزه به شهادت رسيدند. شهيد «محسن رضايي» يکي از شهداي عمليات رمضان است که در سال 1361 در منطقه شرق بصره مفقودالاثر شد. اين شهيد اهل شهرستان خوئين از استان زنجان است و هم اکنون نام او در شمار شهداي مفقود الجسد جاي گرفته است. شهيد محسن رضايي برادر شهيد مجيد رضايي است و امروز از او وصيت نامه بلند و پرمحتوايي به جا مانده که در آن به نکات مختلف اخلاقي و عرفاني اشارات بسياري داشته است. اين وصيت نامه در 14 ارديبهشت ماه سال 61 نوشته شده است.
متن وصيت نامه در ادامه ميآيد:
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام علي المهدي الذي وعدالله عز و جل به الامم ان يجمع به الکلم و يلم به الشعث و يملا به الارض قسطا و عدلا و يمکن له و ينجز به وعد المؤمنين.
رب اشرح لي صدري و يسرلي امري واحلل عقده من لساني يفقهوا قولي
بهترين و فراگيرترين طريق اثبات وجود خدا طريق فطرت است، خدا قوه و ادراکي را در درون انسان به وديعت گذارده که به سبب آن فطرت مادرزاد هر کسي وجود خدا را وجدان ميکند و ميبايد خدايي را که صانع اوست و او بدان تکيه داده است، مييابد قيوميت خدا را به اين که ما سوي الله به عصاي او سرپا هستند.
فاقم وجهک للدين حنيفا فطرت الله التى فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلک الدين القيم و لکن اکثر الناس لا يعلمون
کساني هم که بر اثر تبليغات سوء اينه دلشان زنگار گرفته وقتي با حادثهاي مواجه ميشوند که آن واقعه اميد واهي آنها را در نافذ غير خدايي و دنيوي قطع ميکند در آنگاه به يکباره زنگار از سينهشان محو شده و دگر بار حقايق را به واقع منعکس ميکنند که با پايان گرفتن آن زنگ بيدار باش دوباره همچو گذشته به سوراخ غفلت ميخزند.
فاذا رکبوا في الفلک دعوا الله مخلصين له الدين فلما نجاهم الى البر اذا هم يشرکون
اثبات وجود خدا از طريق فطرت شيوهاي است که خدا و انبيا و ائمه عليهم السلام به کار بستهاند، در اين مورد طريق استدلال و فلسفهاي هم هست که فلاسفه و دانشمندان در پيش گرفتهاند که اين طريق بيشتر کاربردشان در مقابله با خصم است وگرنه فايده عملي چنداني ندارد. هر عمل ظلم گونهاي بازگشتش به بيش از سه ريشه و منشأ نيست که عبارتند از ترس، جهل و نفع(که اين سه خودشان به مسئله نياز بازميگردند) بدين ترتيب که هر ستمي که از کسي صادر ميشود علتش يکي يا دو يا هر سه اين عوامل است که باعث بروز آن عمل ميشود چون خدا موجودي واجب بالذات است، لذا هيچ يک از آن سه عامل در او راه ندارد. بنابر اين راه هر گونه ظلم بر او بسته است(البته نه بدين معني که هرگونه اختيار را از کفش ربوده باشيم) بلکه خدا با اينکه مبسوط اليه است در عين حال در مورد کسي ظلم روا نميدارد.
انّ اللّه لا يظلم مثقال ذرّة
خدا از اين جهت که آفريدگار انسان است، لازم ميآيد که راه و روش زندگي را هم به او بنمايد، خداوند در ورد ساير موجودات اين کار(هدايت و راهنمايي) را به صورت تکويني انجام داده و آن موجود است بالاجبار همان مسير تعيين شده را پي ميگيرند ولي در مورد انسان به محض مختار بودنش مسئله حالت ديگري به خود ميگيرد.مختار بودن ايجاب ميکند که راه و چاه به او نمايانده شود که انسان بنا به علاقهاش هر يک را برگزيند که خدا حسن و قبح را از طريق پيامبران مشخص نموده است. دليل ديگرش لزوم بعثت انبيا اين است که خدايي که ميگويد در آن دنيا بساط کيفر و پاداش برپاست بايد در ابتدا به وسيلهاي راه نيک و بد را مشخص نموده باشد.خدا براي اثبات وجود وحدانيت خويش بر انسان سه گواه و حجت عرضه داشته يکي در عالم ذر و الست است که در آنجا همه انسانها و انبيا به گونهاي حضور داشتهآند و در مقابل اين سوال خدا که من ايا پروردگار شما نيستم؟ همگي جواب مثبت دادهاند.
و اذ أخذ ربک من بني آدم من ظهورهم ذريتهم و أشهدهم علي انفسهم الست بربکم قالوا بلي
حجت دوم خدا عقل آدمي است، عقل حجت خدا در درون انسان است، در بسياري آيات قرآن مردم را به تعقل فراخوانده. عقل يک ترازوي دقيق است که خدا مردم را به بهره وري از آن دعوت ميکند «افلا تعقلون» و به خاطر اين است که عقل يکي از منابع چهارگانه استخراج حکم و فتوي است.سومين گواه خدا بر آنان ارسال رسل و انبيا است «رسلا مبشرين و منذرين لئلا يکون للناس» تمام اينها به خاطر اين است که انسان در روز قيامت هيچ عذري براي عدم عبادت و اطاعت نداشته باشد و نگويد که غافل بودم.
" قالوا بلى شهدنا أن تقولوا يوم القيامة إنا کنا عن هذا غافلين "
خدا جمعا سه بار، يکبار در عالم زر، يکبار با جعل عقل و بار سوم با ارسال رسل حجت را بر انسان تمام کرده است و جاي هيچگونه عذر و بهانهاي نيست که ما خدا را نشناختيم. با توجه به آنچه که از روايات برميآيد چنين مسلم ميشود که از آغاز آفرينش انسان تاکنون 124 هزار پيامبر مبعوث گشتهاند و پيامبر با حضرت محمد(ص) آخرين آنةاست.
ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبيين
و لذا قرآن آخرين کتاب آسماني است
و انه لکتاب عزيز لا ياتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه من حکيم حميد
خدا در آفرينش انسان و کل جهان هستي هدف و مقصدي را تعقيب مينموده و مينمايد.(البته نه بدين معني که سودي براي خودش در نظر داشته) جعل خليفه و عبوديت خدا از جمله اهداف آفرينش انسان است.
«و اذ قال ربک للملائکه اني جاعل في الارض خليفه.» ، «ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون»
با درگذشت پيامبر گرامي اسلام(ص) باب رسالت بسته شد، از طرفي خدا چون با بعثت پيامبر بزرگوار اسلام(ص) کاملترين دين را نازل فرمود، ديگر موردي براي برانگيختن رسول جديد نبود و لذا باب رسالت بسته شد ولي حالا بايد با نبود پيامبر نيز اهداف آفرينش استمرار يابد و آيات خدا مصداق داشته باشد يعني بايد در هر زمان عابد کامل باشد و در هر زمان فردي باشد که خليفه خدا باشد و در ضمن حجت براي مردم تمام شود( وگرنه در غير اينصورت حرف قرآن بي محتوا خواهد بود.) که تمام اين خصوصيات در امام معصوم تجسم مييابد که خدا آنها را انتصاب کرده و پيامبر گرانقدرمان(ص) مامور ابلاغ آن به مردم ميگردند.
يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته
که ائمه دوازده نفر هستند که عبارتند از حضرت امير(ع) و يازده تن فرزندان والا گوهر و پاک نهاد او عليهم السلام. با توجه به دلايل وجوب امامت و با توجه به اينکه اين وعده خداوند که دين اسلام بر تمامي اديان ظاهر و پيروز ميشود.
هوالّذي ارسل رسوله بالهدي و دينالحقّ ليظهره عليالدّين کلّه
و صالحين زمين را به ارث ميبرند
«و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر انّ الارض يرثها عبادي الصالحون»
محقق نشده. لاجرم اين مطلب روشن ميشود که ميبايست استمرار امامت تا سرانجام زمين به طول بکشد و بدين منظور دوازدهمين امام و آخرين معصوم حضرت مهدي(عج) هم اکنون در پس پرده غيبت بسر ميبرند تا با رسيدن زمان موعود به امر خدا قيام کرده و آن وعدهةاي خداوند را تحقق بخشند انشاالله
حضرت امام عصر(عج) وظيفه شيعه در زمان غيبت را تبعيت از فقيه دانستهاند و حضرت صادق(ع) نيز در روايتي خصوصيات فقيهي که شايستگي مرجعيت را دارد چنين ابراز فرمودهاند( اما من کان من الفقهاء: صائناً لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً علي هواه، مطيع لامر مولاه، فللعوام اين يقلدوه)
اينجانب با به تکليف شرعي با پيمودن طريقي که براي انتخاب مرجع در رسالههاي عمليه هست. رهبر کبير انقلاب را به عنوان مرجع و ولي فقيه خويش برگزيدم. عدالت و حکمت خدا محکمه و دادگاهي جهاني که در آن به اعمال افراد بازبيني شود طلب ميکند که اين امر در قيامت به وقوع ميپيوندد که در نتيجه آن مومنان به بهشت و کافران به جهنم داخل ميشوند.
ارواح از هنگام مفارقت از بدن تا قيام قيامت در عالم برزخ بسر ميبرند: و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون
که با دميده شدن صور اسرافيل همه براي بازرسي اعمالشان و ديدن ثواب و يا عقاب سر از قبرها برميدارند.
و نفخ في الصور فجمعنا هم جمعا
يَا مَوْلايَ أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لا حَبِيبَ إِلا هُوَ وَ أَهْلُهُ وَ أُشْهِدُکَ يَا مَوْلايَ أَنَّ عَلِيّا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَ الْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّةُ اللَّهِ ، أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ أَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لا رَيْبَ فِيهَا يَوْمَ لا يَنْفَعُ نَفْسا إِيمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرا وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ نَاکِرا وَ نَکِيرا حَقٌّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِرْصَادَ حَقٌّ وَ الْمِيزَانَ حَقٌّ وَ الْحَشْرَ حَقٌّ وَ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الْوَعْدَ وَ الْوَعِيدَ بِهِمَا حَقٌّ يَا مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَکُمْ وَ سَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ فَاشْهَدْ عَلَى مَا أَشْهَدْتُکَ عَلَيْهِ وَ أَنَا وَلِيٌّ لَکَ بَرِيءٌ مِنْ عَدُوِّکَ فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْکَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَرِيکَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِکُمْ يَا مَوْلايَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ نُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَکُمْ وَ مَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَکُمْ آمِينَ آمِينَ.
اي مادر گرامي! در پيش مردم همچون کوه استوار باش
اي پدر و مادر! از شما نهايت امتنان و سپاس را دارم و دستتان را ميبوسم، امتنان بدين جهت که والدين گرانقدر من هستيد سپاسگزاري به خاطر زحماتي که براي من کشيديد و در مقابل از من چيزي جز نافرماني و کارهاي خطا صادر نگشت، تشکر و سپاس به خاطر اينکه مرا به طور کلي در شکرت در تمام مجالس و جلسات اسلامي نه تنها آزاد گذارديد که تشويق هم کرديد بحمدالله در اين جهت راه خطا پيش نگرفتم و به هيچيک از گروهها و احزاب مشرک و ملحد و منافق گرايش نيافتم. اللهم جعل عواقب امورنا خيرا
اي مادر گرامي! نميگويم در سوگم اشک مريز که خدا مادر را کعبه احساس قرار داده ولي خواهش ميکنم در خفا گريه کن و در پيش مردم همچون کوه استوار باش، هر وقت به ياد من افتادي به قرآن و نماز و دعا توسل بجو و از درگاه خدا برايم طلب آمرزش کن که دعاي تو مستجاب ميشود.
اي برادران و خواهران عزيزم! شما را به رعايت بيشتر احکام اسلام و قرآن فرا ميخوانم
اي برادران! و اي خواهران عزيزم! شما را به رعايت بيشتر احکام اسلام و قرآن فرا ميخوانم. زندگي جاويد در عالم قيامت است و اين دنيا محل فراهم آوردن توشه براي آنجاست پس در همه کارها با اين نيت قدم پيش بگذاريد و ساير مقاصد و اهداف پوچ را وانهيد.
اسماعيل! اي برادر کوچکم به تو بيشتر از ديگران سفارش دارم، چون تو در اوان جواني هستي و آمادگي پذيرش هر مطلب و مسئلهاي را داري. اولا از تو ميخواهم که مرا به خاطر سختگيريهايي که دربارهات روا داشتم ببخشي ولي والله اين کار براي تعالي خودت بود.
اسماعيل عزيز از تو ميخواهم که فراگيري قرآن را در نبود من همچنان پي بگيري و از قرآن و عترت هرگز جدا نشوي که سر رستگاري رستگاران در اين مطلب است که به خاطر همين امر کتابهاي طبقه بالاي گنجه را براي تو به يادگار گذاردم. همچنين نوارها را، در اين مسير از مساعدتهاي برادر بزرگوار محمد برخوردار خواهي بود، اسماعيل هرگز او را رها نکن و در غياب من او را به عنوان برادر خود بپذير و انشاالله خدا به او اجر جزيل عنايت فرمايد. اسماعيل هرگاه ياد من در ذهنت تداعي کرد با صوت زيبايت برايم قرآن بخوان.
اي هوادار گروهکها و احزاب منحرف! به دامن پر مهر اسلام فقاهت بازگرديد
اي هوادار گروهکها و احزاب منحرف! به دامن پر مهر اسلام فقاهت بازگرديد که صلاح در رستگاري و شما در اين امر است. آن چه اسلامي است که از حلقوم کساني برميآيد که اصول مقدماتي فراگيري قرآن و حديث را نياموخته دست بر تفسير قرآن ميبرند و به دلخواه تبيينش ميکنند؟ مگر ميشود اسلامي که غير از طريق فقيه به آدمي برسد اسلام قرآن و ولايت باشد؟ اين فقها هستند که در طول تاريخ، سينه به سينه معارف اسلام را از ائمه عليهم السلام به ما رساندهاند، آيا سزاوار است که ما اين طريق را وانهاده به ظلمت و گمراهي سربساييم؟ اي فريب خوردگان اندکي با خويش خلوت کنيد و مسائل را به دور از تعلقات گروهي بررسي کنيد تا حقايق برايتان رخ بنمايد.
اي دوستان مسجدي! از همه شما حلاليت ميطلبم و درخواستم از شما اين است که به موازات کارهاي نظامي و سياسي و اجتماعي به قرآن و اسلام هم بپردازيد و جلسات قرآن و .. تشکيل دهيد. ميدانم در اين مدت کسان بسياري از دوستان را آزرده و وسايل ناراحتي را فراهم آوردهام. مخصوصا کساني را که روابطم با آنها نزديکتر و صميميتر بودبنابر اين از درگاه خدا بيش از ديگران براي خودم طلب مغفرت و بخشايش ميکنم.
اي دوستان! دعا براي مولايمان امام زمان(عج) فراموش نشود
اي دوستان! دعا، دعا را فراموش نکنيد. اکنون ديگر به همه اثرات عظيم مادي و معنوي آن پي بردهام و بسياري از ما عينه آن را ديدهايم. دعا براي مولايمان امام زمان(عج) فراموش نشود. خود ايشان فرمودهاند که برايش دعا کنيم، لااقل بعد از نماز صبح همگي با دلي گرفته و غمين از فراق يار و آقايمان دستي بر آسمان بگيريم و ناله سر داده و دعاي عهد را با هم زمزمه کنيم و فرج حضرتش را از خدا بخواهيم. دعا کنيم براي طول عمر رهبر عزيزمان اين پير جماران که انشاالله خدا ايشان را تا ظهور و بعد از ظهور حضرت ولي عصر(عج) طول عمر عنايت فرمايد.
خدايا! به رزمندگان ما که با ايمان به خدا و انجام عمليات شگفت آور صحنههاي دلاوريهاي سپاهيان صدراسلام را در خاطرهها زنده ميکنند هر چه زودتر نصرت و پيروزي عطا فرما.
خدايا! با انبوه گناهم چگونه به درگاهت بشتابم، اگر نبود اميدي که به رحمتت دارم هر لحظه از خوف شدت عذابي که در قبال اعمالم در کمين است قالب تهي ميکردم.
خدايا! مرا به سوي خويش فراخوان که بعد از رفتن مجيد عزيز توان و آرامش خويش را از کف دادهام
خدايا! اگر روز قيامت از من بپرسي که چرا عبادت و اطاعت مرا نکردي چه جوابي بدهم جز شرمساري و سرافکندگي.
خدايا! نفسمان بر ما چيره گشته که حاصلش گرد آمدن انبوه گناه گرديده است.
خدايا! خودت کمکمان کن خدايا ما را در لحظهاي بر خودمان وامگذار که اسير نفس اماره گرديم.
خدايا! کوله باري جز گناه ندارم ولي روي به درگاه تو آوردهام.
خدايا! ميدانم که گناهانم بسيار است ولي رحمت تو بسي عظيم تر است.
خدايا! با ما به فضل رفتار نما که اگر به عدل عمل کني همه مستوجب عقوبت و آتش خواهيم بود.
خدايا! به ما اخلاص و تقوا عطا فرما که در آن لحظه که اعمال هفتگي ما به پيشگاه امام زمان(عج) عرضه ميشود موجبات شادي و فراخي ايشان را فراهم آوريم.
خدايا! اگر بين ما و امام زمان(عج) مرگ جدايي افکند هنگام قيام ايشان ما را در حاليکه کفن به تن و شمشير بر کف داريم از قبر برانگيزان تا در رکاب حضرتش جانفشاني کنيم.
خدايا! ديدگان ما را به جمال زيبا و منور حضرت ولي عصر(عج) روشن بگردان
خدايا! وجود پاک امام زمانمان را از هرگونه خطر مصون و محفوظ بدار.
خدايا! مرا به سوي خويش فراخوان که بعد از رفتن مجيد عزيز توان و آرامش خويش را از کف دادهام
خدايا! ميخواهم سوي مجيد پرکشيده اوج بگيرم تا ارامش خويش را بازيابم.
بسيار مايل خواهم بود که اگر از نظر خاواده اشکال ندارد موتورم در اختيار پايگاه قمر بني هاشم(ع) قرار گيرد و کتابهاي غير درسيام نيز وقف کتابخانه مسجد حضرت ابوالفضل(ع) گردد.
اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِيلاَ أَحُولُ عَنْهَا وَ لاَ أَزُولُ أَبَداًاللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ(وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ) وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِاللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِيّاًفَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً کَفَنِي شَاهِراً سَيْفِي مُجَرِّداً قَنَاتِي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِياللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِوَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِي مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُوَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَکَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِفَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّکَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِکَحَتَّى لاَ يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلاَّ مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُوَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لاَ يَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَيْرَکَوَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَيِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلاَمِ دِينِکَ وَ سُنَنِ نَبِيِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِوَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَاللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُاللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُإِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ
قَرِيباً بِرَحْمَتِکَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
العجل العجل يا مولاي يا ارحم الراحمين
والصلاه علي محمد وآله
محسن رضايي