سرمقاله کیهان در مورد در خواست بازدید احمدی نژاد از اوین/حسین شریعتمداری: موافقت دستگاه قضایی با درخواست احمدی نژاد، ناامید کردن مردم از عدالت خواهی این دستگاه است

*بازديد از زندان اوين اگرچه مانند بازديد از ساير مراکز و نهادهاي نظام- با رعايت برخي از شرايط در برخي از موارد- حق رئيس محترم قوه مجريه است ولي درباره نامه ياد شده و درخواستي که در آن آمده پرسش هايي هست که براساس آن، به آساني نمي توان درخواست بازديد ايشان از زندان اوين را در بستر و چارچوب قانوني مورد اشاره و اقدامي عادي و بي حاشيه تلقي کرد! * اولين پرسش آن است که جناب رئيس جمهور با چه انگيزه اي نامه خود خطاب به رئيس قوه قضائيه را در اختيار رسانه ها قرار داده و منتشر کرده اند؟! چرا که اينگونه نامه ها مطابق روال جاري و پذيرفته شده، به صورت محرمانه و با قيد طبقه بندي ارسال مي شود و در صورتي که حاوي مطلب محرمانه اي نباشد نيز، از انتشار آن در سطح رسانه ها خودداري مي شود. ممکن است گفته شود که آقاي رئيس جمهور قصد داشته اند که تمامي اقدامات خود را به اطلاع همه مردم برسانند! که بايد پرسيد؛ چرا ساير نامه هايي که خطاب به سران قوا و يا خطاب به برخي از مقامات بلندپايه ديگر، نظير اعضاي محترم کابينه نوشته اند را منتشر نفرموده اند؟ مخصوصا آن که برخي از آن نامه ها حاوي مطالبي است که آگاهي مردم از آن خالي از فايده نيست. *از سوي ديگر، آيا رئيس جمهور محترم از اين نکته بديهي غافل بوده اند که نامه ايشان بعد از انتشار فقط در ميدان ديد مردم شريف ايران باقي نمي ماند و براي چشم هاي گرسنه و نامحرم دشمنان اسلام و انقلاب نيز که اين روزها- بيشتر از همه روزها- به عرصه سياسي کشورمان دوخته شده است «سوژه» مي سازد؟! *متن نامه آقاي رئيس جمهور حکايت از آن دارد که ايشان 10 روز قبل هم درخواست بازديد از زندان اوين را داشتند و قوه قضائيه بنا به علل و براساس مصالحي اين بازديد را به روزهاي بعد موکول کرده بود. اين نکته بايد بيشتر از نکات قبلي، مانع رسانه اي کردن نامه از سوي رئيس جمهور مي شد. چرا که، اگر آن مصالح همچنان باقي باشد- که خواهيم ديد هست- بازديد ايشان باز هم به تعويق مي افتد و در اين حالت از يکسو توهم اختلاف ميان دو قوه پديد مي آيد و از سوي ديگر، دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها با بهره گيري از اين تعويق و بدون اشاره به علت آن، زمينه تازه اي براي دروغ بافي هاي چندين و چند ساله خود درباره، زندان ها و از جمله زندان اوين پيدا مي کنند! آيا رئيس جمهور محترم به اين نکته بسيار بديهي توجهي نداشته اند؟ و آيا مسئولان دستگاه قضايي ، مصلحت انديشي هاي خود را که -چنانچه اشاره خواهد شد- برخاسته از رعايت عدالت وحقوق همگاني بوده است براي جناب رئيس جمهور بازگو نکرده اند؟ *انتشار نامه فوق الذکر با توجه به نکات يادشده مي تواند اين توهم را در برخي اذهان پديد آورد که آقاي دکتر احمدي نژاد با اطلاع قبلي از مصلحت انديشي و در نتيجه مخالفت دستگاه قضايي با بازديد ايشان در پي آن بوده اند که -خداي نخواسته- اين مخالفت را به حساب بي عدالتي قوه قضائيه و اصرار خود را به حساب عدالت جويي خويش بنويسند! و بعيد نيست شماري از بدانديشان نيز براي مقابله با رئيس جمهور محترم کشورمان اقدام ايشان را به سود توهم پراکني هاي دشمنان بيروني قلمداد کنند! اين توهم به يقين دور از شخصيت آقاي دکتر احمدي نژاد است ولي متأسفانه بايد گفت که انتشار نامه ياد شده مي تواند زمينه ساز توهم مورد اشاره باشد. * پرسش ديگر آن است که چرا جناب احمدي نژاد طي 7 سالي که از حضور ايشان در رأس قوه مجريه مي گذرد به فکر بازديد از زندان اوين نبوده اند؟ * اين سؤال پيش مي آيد که آيا محکوميت آقاي جوانفکر انگيزه اصرار آقاي احمدي نژاد براي بازديد از زندان اوين است؟! مخصوصا آن که رئيس جمهور محترم، بارها مخالفت خود نسبت به محکوميت مشاور خويش را اعلام داشته و به حکم صادره اعتراض کرده بود. اگر چنين است- که ان شاءالله نباشد- اين پرسش مي تواند در افکار عمومي شکل بگيرد که؛ آقاي جوانفکر غير از آن که مشاور آقاي احمدي نژاد بوده است چه تفاوت ديگري با بقيه مجرمان دارد و در کجاي قانون آمده است که نزديکان و مشاوران رئيس جمهور از مصونيت قضايي برخوردارند و چنانچه مرتکب جرمي شوند، بايد از تعقيب قضايي در امان باشند؟! *دستگاه قضايي اگر در پي اجراي عدالت است- که بايد باشد- حق ندارد در ميان مجرمان و محکومان تبعيض قائل شود. موافقت دستگاه قضايي با درخواست آقاي احمدي نژاد، نااميد کردن مردم از عدالت خواهي و انصاف جويي اين دستگاه است. مگر فلان مجرم زنداني با مشاور سابق رئيس جمهور چه تفاوتي دارد غير از اين که در ميان مسئولان نظام حامي عالي رتبه اي ندارد؟!