نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
  2. فوری
سیاسی

ولایتی: مذاکره بنده با آمریکایی‌ها دروغ است /تا آنجا که من از تصمیمات نظام اطلاع دارم تصمیم برای مذاکره با امریکا صحت ندارد.

منبع
بروزرسانی
ولایتی: مذاکره بنده با آمریکایی‌ها دروغ است /تا آنجا که من از تصمیمات نظام اطلاع دارم  تصمیم برای مذاکره با امریکا صحت ندارد.
دکتر علي‌اکبر ولايتي را همه به عنوان پزشکي آرام، ديپلماتي محافظه‌کار و در عين حال سرسخت و سياستمداري معتدل مي‌شناسند. پاسخ‌هايش کاملا ديپلماتيک بود و اين براي هر خبرنگاري خيلي خوشايند نيست. مصاحبه با مشرق را پس از ماه‌ها پيگيري، با روي خوش پذيرفت اما نيم‌ساعت بيشتر وقت نداشت گويا مي‌خواست به دعاي عرفه برسد. در بدو ورود به دفتر رياستش در بيمارستان از ما پرسيد «با همين روپوش پزشکي‌ام بنشينم يا کت بپوشم؟» گفتيم ترجيح مي‌دهيم با شخصيت سياسي‌تان به گفت‌وگو بنشينيم. هنوز فرصت نکرده بود پيام رهبر انقلاب به کنگره حج را بخواند. نسخه چاپي خبر پيام آقا در خروجي مشرق را که خواند، گفت‌وگو را اين گونه آغاز کرديم: * شاهد مرحله جديدي در بيداري اسلامي هستيم که مي‌توان آن را انقلاب در انقلاب تعبير کرد؛ انقلابي که به دنبال اصلاح نقاط ضعف روند آغازين است، چرا که بيداري اسلامي در تونس و مصر و يمن به تعبير مقام معظم رهبري در پيام ايشان به کنگره عظيم حج، سبب برخي "سوءاستفاده‌ها" و «غفلت‌ها» شده که از آن جمله مي‌توان به حرکت اخير محمد مرسي، رئيس‌جمهور مصر در ارسال نامه به شيمون پرز، رئيس رژيم صهيونيستي اشاره کرد؛ شما مرحله دوم بيداري اسلامي را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ سقوط حکومت‌هاي وابسته به غرب و روي کار آمدن حکومت‌هاي مردمي در کشورهاي اسلامي با ادعاي اقدامات در چارچوب ارزش‌هاي اسلامي، کاملاً قابل پيش‌بيني بود، پس از اين اقدام، دولت‌هاي استعمارگر و سلطه‌جو همچون آمريکا و اسرائيل دو چيز را از دست دادند، نخست؛ آدم‌هاي گوش‌به‌فرمان حاکم بر برخي کشورهاي عربي را از دست دادند و دوم اينکه گروه جديدي روي کار آمدند که بر خلاف ادعاي غرب، به دنبال احياي ارزش‌هاي اسلامي در کشورهاي عربي هستند که اگر اين اتفاق بيفتد و حکومت‌ها تابع اسلام و منافع مسلمين شوند ديگر جايي براي آمريکا و اسرائيل به عنوان عناصر سلطه‌جو و فرصت‌طلب در منطقه باقي نمي‌ماند؛ البته ممکن است کشوري با آمريکا، انگليس و فرانسه رابطه داشته باشد اما رابطه‌اي با حقوق برابر، احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلي يکديگر؛ در غير اين صورت، نه‌تنها به نفع مسلمانان بلکه به نفع هيچ ملتي نيست که تحت سلطه قرار گيرد. غرب به‌خوبي مي‌داند که اگر اجازه دهد که حکومت‌هاي مردمي با احياي ارزش‌هاي اسلامي به انقلاب خود ادامه دهند ضربه‌هاي اساسي و چندجانبه‌اي را مي‌خورند که زحمات استعمارگرايانه‌شان را به هدر مي‌دهد. مصر، تونس و ليبي در مقابل مسير انحرافي * يعني معتقديد اين «غفلت‌ها» و «سوء استفاده‌ها» برنامه‌ريزي‌شده است؟ با توجه به مطالبي که عنوان کردم انتظار نداريم که غرب ساکت بنشيند و تحت فشار قرار دادن مرسي و اعلام وفاداري وي به کمپ‌ديويد و همچنين درخواست باراک اوباما، رئيس‌جمهور آمريکا در کنگره براي بخشيده‌شدن يک ميليارد بدهي مصر نشانه‌هايي از اين است که آنها ساکت نيستند؛ به عبارت ديگر، اين اقدامات به عنوان شمشير دموکلس بالاي سر محمد مرسي است که يا اگر وي حرف‌هاي ضدآمريکايي و ضدصهيونيستي بزند بخشيده نمي‌شود و فشارها بر روي مصر بيشتر مي‌شود و يا اينکه کشورهاي متحد با آمريکا کمک‌هاي مالي را که به حسني مبارک مي‌کردند قطع مي‌کنند؛ اينها نمونه‌هايي از فشارها بر مرسي و حکومت‌هاي بعد بن‌علي و قذافي است و همه حکومت‌ها نمي‌توانند در برابر اين فشارها ايستادگي لازم را داشته باشند. البته اقدامات مرسي هم درست نبود و برخي از متفکران مصر و بزرگان اخوان‌المسلمين نسبت به تسامح در برابر اسرائيل واکنش نشان دادند. اميدواريم مقاومت ملت مصر، مانع از آن شود که انقلاب‌ها در مصر، تونس و ليبي به مسير انحرافي کشيده شود. * شما به برخي اقدامات اوباما اشاره کرديد، پيش‌بيني شما از فضاي پس از انتخابات آمريکا چيست؟ به نظر مي‌رسد که تا کنون، آراي اوباما جلوتر از رقيب انتخاباتي‌اش است چرا که رقيب او در مناظره‌ها و مصاحبه‌ها رفتارهاي ناشيانه‌اي داشته و اين نشان مي‌دهد که از حداقل ظرفيت لازم براي رقابت با اوباما برخوردار نيست. آمارها هم حاکي از اين است که اگر وضع به همين شکل ادامه يابد احتمال پيروزي اوباما بيشتر از رقيبش خواهد بود مگر اينکه حادثه مهمي در حوزه سياسي و تبليغاتي به ضرر اوباما پديد آيد. * آيا مي‌توان گفت که اگر هر يک از اين دو گفتماني که در آمريکا مطرح است روي کار بيايد در سياست خارجي ما نتيجه‌اي متفاوت حاصل خواهد شد يا خير؟ آمريکا، آمريکاست و ما در طي 34 سالي که از انقلاب مي‌گذرد انواع رؤساي جمهور آمريکا چه دموکرات و چه جمهوري‌خواه را آزموده‌ايم. ما احتياجي به محبت آنها نداريم و اگر امروز ايران جلوي آمريکا ايستاده به خاطر اقتدار جمهوري اسلامي است و همين اقتدار آنها را مجبور به عقب‌نشيني کرده است. منطق ما در برابر آمريکا روشن است، آنها مي‌گويند ما کار هسته‌اي صلح‌آميز نکنيم اما اين حق ايران است و ما به هيچ وجه زير بار نمي‌رويم چرا که اگر به فرض هم ما به طور موقت از حق خود صرف‌نظر کنيم آنها بهانه ديگري را مطرح مي‌کنند. * آيا موضوع تعليق يا عقب‌نشيني ممکن است پذيرفته شود؟ اين، ذهنيت ما نيست چرا که در يک دوره، ايران داوطلبانه و بنا به پيشنهاد غرب، غني‌سازي را متوقف کرد اما آنها به هيچ يک از وعده‌هاي خود عمل نکردند و روز به روز جلوتر آمدند، به همين جهت و با همين اتمام حجت، غني‌سازي باز گشت. تجربه تلخي بود اما يک خاصيت بزرگ داشت و آن اين بود که براي چندمين بار به خودمان ثابت شد که اگر عقب‌نشيني کنيم آنها دست از ادعاهاي خود برنمي‌دارند، ضمن اينکه همه آنهايي که در داخل کشور با حسن نيت خواستار تسامح طرف ايراني بودند فهميدند که برخورد آمريکا با ما تغييري نکرد. * برخي پيشنهاد سازش در مذاکرات و نرمش در برابر سياست‌هاي آمريکا را مطرح مي‌کنند. آيا مي‌توان با اين سياست از اين پيچ تاريخي که مقام معظم رهبري از آن ياد کردند عبور کرد؟ آنهايي که اين پيشنهاد را مي‌دهند راه‌حلي را ارائه نکرده‌اند. سؤال من اينجاست که جمهوري اسلامي تا کجا و تا کي بايد با ملايمت برخورد کند؟ چه تضميني وجود دارد که اگر به عنوان مثال، ايران به بخشي از خواسته‌هاي غرب پاسخ مثبت دهد آنها به به ادعاها و قول‌هاي خود وفادار بمانند؟ آيا آنها اين اقدام را تفسير به ضعف و ترس جمهوري اسلامي نمي‌کنند؟ * با اين اوصاف، سرنوشت مذاکرات هيئت مذاکره‌کننده هسته‌اي کشورمان با گروه 1+5 به کجا مي‌انجامد؟ سرنوشت مذاکرات، به رفتار و راه و روش طرف مقابل بستگي دارد. ما در مذاکرات تجربه زيادي داريم، ما در مذاکره برابر صدام ايستاديم و اعلام کرديم که حتي يک وجب از مرز خود عقب‌نشيني نمي‌کنيم، ضمن اينکه نيمي از اروندرود هم براي ماست. در واقع، آنها مي‌خواستند تمام اروندرود را بگيرند و موضوع اختلاف هم همين بود اما ما بر خواسته خود پاي فشرديم و در نهايت، روزي صدام با ارسال آخرين نامه، همه چيز را پذيرفت. منشأ فشار داخلي بر مذاکره‌کنندگان هسته‌اي * با توجه به سابقه طولاني شما در بحث مذاکره، آن زمان فشارهاي زيادي از داخل بر شما بود که مذاکرات هرچه زودتر به نتيجه برسد؛ آيا در حال حاضر هم فشاري از داخل بر تيم مذاکره‌کننده هسته‌اي هست؟ من وسيله اندازه‌گيري ندارم که ميزان فشارهاي گذشته را با حال مقايسه کنم اما آن زمان، از داخل، من را به سرسختي متهم مي‌کردند و حتي بعضي با زبان بي‌زباني خواستار تسامح در برابر صدام بودند. اکنون هم اين فشارها وجود دارد، همان طور که برخي خواستار انعطاف در مذاکرات هستند. ما نمي‌توانيم از بحث هسته‌اي به‌راحتي بگذريم چرا که جزء منافع مهم ملي ماست و با دانش و هزينه‌هاي فراوان به دست آمده است. چه‌بسا کشورهايي همين هزينه‌ها را مي‌کنند اما به فناوري هسته‌اي نمي‌رسند. ما نبايد اين دستاورد هسته‌اي را دست‌کم بگيريم. ايران يکي از 20 کشوري است که در دنيا از اين فناوري عظيم برخوردار است. مي‌دانيم کشوري که فناوري هسته‌اي دارد ناگزير در نزديک به 500 رشته علمي که به اين فناوري متصل است از پيشرفت‌هاي علمي و فناوري‌هاي پيچيده برخوردار خواهد بود. انرژي هسته‌اي فقط به اين معنا نيست که از اورانيوم 3.5 درصد غني‌شده، برق توليد کنيم. به هر حال، نفت و گاز روزي به پايان مي‌رسد و آن روز، تنها منبع هسته‌اي براي ما مي‌ماند و غرب با علم به اين موضوع، مي‌خواهد اين امکانات را در اختيار داشته باشد تا در زمان مقرر به شرط اطاعت از دستورات، به صورت قطره‌چکاني ما را از اين انرژي بهره‌مند کند. * برخي بر اين باورند که اگر نرمشي از سوي ايران صورت گيرد تحريم‌ها پايان مي‌پذيرد و بسياري از مشکلات اقتصادي مردم برطرف مي‌شود، اين القائات تا چه ميزان اثرگذار است؟ کساني که اين ادعا را دارند شناختي ازفضاي بين‌المللي ندارند چرا که اگر اين فضا را مي‌شناختند اين‌گونه سخن نمي‌گفتند. حرص و طمع غرب تمامي ندارد؛ غرب، سيري‌ناپذير است و من کشوري را در دنيا نمي‌شناسم که بابت خواسته‌هاي ناحق قدرت‌هاي غربي عقب نشسته باشد و آنها به وعده‌شان در دادن امتيازات وعده‌داده‌شده عمل کرده باشند. * بنابر ادعاي آمريکا، تحريم هاي فعلي در مقايسه با تحريم‌هاي زمان جنگ، بسيار سنگين‌تر است و اين‌گونه تحريم تاکنون سابقه نداشته؛ ارزيابي شما به عنوان شخصي که از ابتداي انقلاب اسلامي و دوران دفاع مقدس تا امروز مسؤوليت‌هاي مهمي داشته‌ايد، چيست؟ اين ادعا به هيچ عنوان درست نيست؛ ما در زمان جنگ، گاهي نفت خود را به صورت تک‌محموله روي آب مي‌فروختيم و با ما قرارداد خريد نفت نمي‌بستند و هر وسيله‌اي را که احتمال مي‌دادند کاربرد دوگانه داشته باشد به ما نمي‌فروختند و صنعت خودروسازي ما در زمان جنگ، کيفيت و کميت امروز را نداشت. تفاوت تحريم‌هاي دوره جنگ و تحريم‌هاي امروز * نمونه خاصي از اين قبيل تحريم‌ها به خاطر داريد؟ بله؛ مثلاً زماني که ما درخواست خريد وانت را از ژاپن کرديم گفتند که ممکن است وانت را براي حمل و نقل افراد و ابزارها در جنگ مورد استفاده قرار دهيد و به ما نمي‌فروختند. تحريم‌هاي مربوط به قطعات يدکي هواپيما پابرجا بود و حتي مواد صنعتي و شيميايي را با اين بهانه که ممکن است ما با آن سلاح شيميايي درست کنيم به ما نمي‌فروختند. پيش از انقلاب، آلماني‌ها تعهد کرده بودند کارخانه‌اي در قزوين بسازند که در حال حاضر هم با نام "شيمي‌کشاورز" وجود دارد که مربوط به توليد مواد شيميايي دفع آفات نباتي بود و باز به بهانه امکان توليد سلاح شيميايي آن کارخانه را نيمه‌کاره رها کردند اما پس از مدتي، همين آلماني‌ها سلاح شيميايي ساخته‌شده، گاز سارين و مشتقات گاز خردل را به صدام فروختند؛ بنابراين مشخص است که تحريم‌ها چقدر سنگين بود. برخي مي‌گويند تحريم‌هاي امروز از آن زمان سنگين‌تر است اما آن زمان، ما علاوه بر تحريم ها جنگ را هم تجربه مي کرديم و هر لحظه در هر نقطه‌اي که کسي زندگي مي‌کرد به‌ويژه در نيمه غربي کشور، نگران انفجار يک موشک بوديم، هر لحظه ده‌ها شهيد و مجروح داشتيم و بخش قابل توجهي از بودجه را صرف جنگ مي‌کرديم. * عده‌اي معتقدند که بحث غني‌سازي هسته‌اي، جزء دستاوردهاي دولت نهم و دهم است؛ آيا شما اين حرف را قبول داريد؟ بحث شروع فعاليت‌هاي هسته‌اي از زمان رياست جمهوري مقام معظم رهبري آغاز شده و تاکنون هم ادامه داشته، منتها در دولت نهم، توسعه بيشتري يافت. البته اگر بخواهيم از يک شخصيت محوري در جريانات هسته‌اي صحبت کنيم بايد از شخص مقام معظم رهبري نام ببريم چرا که اگر تدابير ايشان نبود فعاليت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي، خيلي وقت پيش متوقف مي‌شد. رفع مشکلات موجود اولويت دولت باشد * برخي رسانه‌ها به نقل از شما مطالبي را عنوان کردند مبني بر اينکه شما در بحث ورود به رياست جمهوري يازدهم، روزي سه ساعت فکر مي‌کنيد و به بررسي اوضاع اجتماعي مشغول هستيد که آيا ورود پيدا کنيد يا خير. آيا اين موضوع صحت دارد؟ من، نه چنين مصاحبه‌اي کرده‌ام و نه گفته‌ام که روزي سه ساعت فکر مي‌کنم. اصلاً چنين چيزي صحت ندارد و لذا اعتنايي نمي‌کنم و اگر همه به توصيه رهبر انقلاب مبني بر عدم ورود زودهنگام به بحث انتخابات اهتمام کنند حتماً به نفع کشور خواهد بود، چرا که اگر اين فضا داغ شود و هر کسي يک حرف موافق يا مخالف بزند، امور جاري کشور، تحت‌الشعاع اين امور قرار مي‌گيرد و تبديل به موضوع اول مي‌شود در حالي که رفع مشکلات موجود بايد اولويت دولتمردان باشد. تا زمان انتخابات خيلي زمان باقي است و نبايد با ورود نابهنگام و زودرس، به بحث‌هاي انتخاباتي بپردازيم. نامزدي در انتخابات از سوي گفتمان وحدت ملي * برخي شما را کانديداي مقبول دولت وحدت ملي معرفي کرده‌اند. آيا تأييد مي‌کنيد؟ من هم راجع به اين موضوع مطالبي را در برخي سايت‌ها خواندم اما نه کسي با من در اين رابطه صحبتي داشته و نه من با کسي حرفي زده‌ام. اگر در آينده بخواهم راجع به اين موضوع تصميمي بگيرم در همان آينده هم اظهارنظر خواهم کرد. * با توجه به سخنان رهبر انقلاب مبني بر اينکه برخي از کشتي نظام پياده شده‌اند، نظر شما درباره حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست جمهوري چيست؟ کسي که مي‌خواهد در مجلس و يا جايگاهي مهم‌تر همچون رياست جمهوري قرار گيرد بايد به اسلام، نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي اعتقاد داشته باشد و مهم‌تر از همه به اصل ولايت فقيه معتقد باشد، چرا که ولايت فقيه، ستون فقرات نظام است و نمي‌شود کسي براي رياست جمهوري اعلام آمادگي کند که ولايت فقيه را قبول نداشته باشد. بنابراين هرکسي تا زماني که رو در روي نظام قرار نگرفته و مباني و اصول حکومت جمهوري اسلامي را قبول کرده از هر جناح و گروهي که هست مي‌تواند در انتخابات شرکت کند. صحت و سقم خبر مذاکره مستقيم با آمريکا * آيا جمهوري اسلامي ايران، تصميمي بر مذاکره مستقيم با آمريکا دارد؟ تا آنجا که من از تصميمات نظام اطلاع دارم چنين چيزي صحت ندارد. * در برخي خبرهاي منتشرشده از سوي رسانه‌هاي غربي ادعا شده است که شما مذاکرات مستقيمي با طرف آمريکايي داشته‌ايد.. از پايه و اساس دروغ است. * خبرگزاري رويترز، عکسي از شما در اجلاس سران جنبش عدم تعهد منتشر کرد که شما را در حال صحبت درگوشي با محمد مرسي نشان مي‌داد؛ آنجا به مرسي چه مي‌گفتيد؟ اگر قرار بود علني شود که درگوشي حرف نمي‌زديم! چيز خاصي نبود. احوال‌پرسي مي‌کرديم.