تسنيم/ علي مطهري در برنامه تلويزيوني "دست خط" از نگرانيهاي شهيد مطهري درباره رابطه مرحوم هاشمي و مجاهدين خلق(منافقين) سخن گفت.
علي مطهري نائب رئيس دوم مجلس شوراي اسلامي و فرزند شهيد آيت الله مطهري مهمان اين هفته برنامه تلويزيوني "دست خط" بود.
متن ذيل مشروح گفتگوي علي مطهري در "دست خط" است.
مجري: سلام و خيلي خوش آمديد.
مطهري: سلام خدمت شما و همه بينندگان عزيز.
س: آقاي دکتر مطهري چه خبر؟ شما دو سالي هست که نايب رئيس مجلس شدهايد، گويا فضاي شما با قبل در اين دو سال فرق کرده و اين نايب رئيسي قدري دست و بال شما را بسته!
مطهري: فکر نميکنم اينطور باشد. ما در دو جايگاه هستيم. يک وقت هست که من در جايگاه نائب رئيسي صحبت ميکنم و در زمان اداره جلسه، من سخنگوي مجلس هستم و نميتوانم مواضع خاص خود را اعلام کنم. ولي در مصاحبهها و دانشگاهها سخنراني ميکنم و حرفهاي خودم را مانند قديم بيان ميکنم، لذا خيلي تفاوتي ندارد. اما به هر حال به عنوان نائب رئيسي مجلس ملاحظات بيشتري بايد باشد.
س: پدر شما يکي از نابترين گوهرهاي جمهوري اسلامي است و در تشکيل جمهوري اسلامي نقش اساسي داشت و به دست همين منافقين شهيد شد. برخي تعجب کردند که آقاي علي مطهري از تريبون مجلس درباره محاکمه منافقين صحبت کند. گفتند پدر شما که خودش قرباني منافقين بود، چرا شما حرف اينطور ميزنيد؟
مطهري: درست است؛ حرف ما هم همين بود. ما گفتيم اين موضوع توضيح داده شود تا سوء استفاده نشود.
س: يعني خيلي از زوايا را ميدانيد و دوست داريد زوايا گفته شود تا شائبهها و تهمتها ايجاد نشود.
مطهري: بله. اينکه جنبه فقهي و شرعي موضوع و نوع عملکرد را توضيح دهيم.
س: قبل از اين که مجلس بياييد به عنوان چهره فرهنگي محسوب ميشديد. نقدهاي شما در دورههاي مختلف به خصوص در دوره دوم خرداد، در حوزه مسائل فرهنگي بازتاب ويژهاي داشت؛ الان هم چنين است. الان وضعيت فرهنگي کشور را چطور ميبينيد؟
مطهري: الان گاهي کمتوجهيهايي در حوزه فرهنگ وجود دارد. اصلا دولتها از ابتدا تا امروز توجه کافي به مسئله فرهنگ ندارند و فرهنگ را امري حاشيهاي و طفيلي ميدانند.
س: چرا چنين است؟
مطهري: البته اين امر اشتباه است.
س: اين نگاه وجود دارد و کمترين بودجه براي فرهنگ ميرود. آخرين نگاهها به فرهنگ است. چرا اينچنين است؟
مطهري: بله همينطور است، در حالي که اگر ما فرهنگ عمومي را اصلاح کنيم در مسائل اقتصادي، سياسي و اجتماعي هم موثر است. امروز شاهد هستيد که مثلا خط عابر پياده نه براي راننده و نه براي عابر معني ندارد. فکر ميکنيم يک نقاشي روي زمين براي قشنگي است؛ فردي که روي خاط عابر باشد، به ندرت کسي رعايت کند.
يا مثلا استفاده از کلمات بيگانه هم اينطور است. چقدر در تابلوهاي ما کلمات انگليسي هست. فروشگاهي ميخواهد حراج بزند و فروش فوقالعاده بزند به جاي اين که از کلمه "حراج" يا "فروش فوقالعاده" استفاده کند، مينويسدsail و يا "تخفيف" را مينويسد off.
مثلاً در غذاخوري وارد ميشويد، فهرست غذاها همه انگليسي است. من اخيراً در خيابان پاسداران يک رستوران را ديدم، علت را پرسيدم؛ گفتند مردم اينطوري جذب ميشوند. مشتري بيشتر جذب ميشود! اين خيلي بد است. اين نوعي خودباختگي و خود کمبيني است که فکر ميکنيم با کلمات انگليسي شخصيت پيدا ميکنيم. اين مسائل مهم است و رهبر انقلاب هم روي اين مسائل تاکيد دارند.
س: فرهنگ عمومي و اجتماعي ما را بيان کرديد و موضوع حجاب هم يکي از مسائلي بود که با حساسيت به آن نگاه ميکرديد. در سال 89 مطلبي از شما خواندم که بايد از ورود دانشجويان بدحجاب به دانشگاه جلوگيري شود و انتقادي به رئيسجمهور وقت داشتيد. الان هم چنين اعتقادي را داريد؟ چون آن چيزي که شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصويب کرده است و بايد اجرايي شود، چنين اتفاقي نميافتد.
مطهري: موضوع که تغييري نميکند. با گذشت زمان فلسفه احکام تغييري نميکند. اين هم همينطور است؛ کمتوجهي است چه در دولت قبلي و چه در دولت کنوني وجود دارد. به همين مسئله حجاب هم کم توجهي ميشود. دولت اسلامي که در جايي که امربهمعروف و نهياز منکر مستلزم اعمال قانون هست، دولت بايد وارد شود و اين کار مردم نيست.
مردم در حد تذکر و امر به معروف و نهي از منکر قلبي و زباني بايد انجام دهند. در جايي که بايد اقدام عملي شود، وظيفه دولت است. معمولاً دولتها از اين وظيفه شانه خالي ميکنند و وارد نميشوند. در اين دولت هم متاسفانه با اين مشکل مواجه هستيم.
امروز با موارد بد پوششي در کشور مواجه هستيم که اينها خوب نيست و نبايد بيتفاوت باشيم و بگوئيم مسئله مهمي نيست. اصل قضيه اين است که آيا اين مسائل مهم است يا خير؟ اصلاً مسائل مربوط به عفاف مهم هست يا خير؟ بايد به قرآن مراجعه کنيم. برخلاف غربيها که ميگويند اين مسائل مهم نيست يعني مسائل مربوط به عفاف و پوشش مهم نيست و هر کسي بايد هر طور که دوست دارد لباس بپشو و آثار اين امر را هم دارند ميبينند.
الان غربيها ضربهها ناديده گرفتن عفاف را دارند ميبينند. فروپاشي بنيان خانواده يکي از موارد است. دائم ميگويند در هاليوود و در انگلستان و غيره، آزارهاي جنسي وجود دارد. خب آدم عاقل چرا بايد اينچنين کند؟ وقتي نيمه عريان بيرون ميآييد به دنبالش اين مسائل هم وجود دارد.
نميخواهند آن را اصلاح کنند و بگويند لباس پوشيدن ما بد است که باعث تحريک ميشود. در مسئله دانشگاهها در خيلي از کشورهاي دنيا يک انيفورم مخصوص دارند که با اين لباس بايد وارد دانشگاه شوند و آنها هم توجه کردهاند و جا افتاده است و به آن عمل ميکنند که دانشگاه محيط علم و تفکر است و نميتوان با التذاذ جنسي مخلوط شود. التذاذ جنسي منحصر در کادر خانواده است و اين تز اسلام است. نميتوان اين چيزها را کوچک دانست.
س: ممکن است برخي بگويند اين وظيفه دولت در حکومت اسلامي است؛ دولت بايد چه کند؟
مطهري: خيلي جاها وظيفه مردم هم هست و وقتي با صحنههاي ناهنجار مواجه ميشوند، بايد تذکر دهند و با زبان نرم و لين برخورد کنند. يک جاهايي مردم نميتوانند اقدام کنند و دائم در نزاغ با هم باشند. بايد وارد شوند و در دانشگاه بايد نظارتي باشد.
نميتوان اجازه داد در دانشگاهها دختر و پسر هر طوري که ميخواهند پوشش داشته باشند و اين حرف غلطي است. بايد دولت نظارتي داشته باشد و در جاهايي وارد شود و نميتوان به حال خود رها کرد. من همان عقيده سابق را دارم و تغييري نکرده است.
س: چند نگاه به عرصه فرهنگ وجود دارد و برخيها مثل مشاورين فرهنگي همين دولت ميگويند بايد فرهنگ را به مردم سپرد و عرصه فرهنگ را مردم اداره کنند. برخي معتقدند اينطور نيست و در جامعه اسلامي بايد فرهنگ با نظارت حکومت باشد و برخي نگاه بينابين دارند و ميگويند هم بايد سهم مردم و هم سهم حکومت مشخص شود. شما کدام نگاه را قبول داريد؟
مطهري: بخش اعظم فرهنگ طبيعتا به مردم سپرده ميشود و مردم ضوابط را رعايت ميکنند، چون اکثريت مردم مسلمان هستند و معتقدند. ولي آن جاهايي که نياز به اعمال قانون است، وظيفه دولت است که وارد شود. ضمن اينکه دولت اسلامي و دولت ايدئولوژيک وظيفه دارد که در خصوص اخلاق مردم، عقايد مردم، فرهنگ مردم اقداماتي را انجام دهد و نميتوان گفت، هيچ وظيفهاي ندارد.
س: فضاي مجازي هم تاثير گستردهاي ميگذارد.
مطهري: همين طور است. اين هم پديده جديدي است و هم آثار مثبت و هم آثار منفي دارد و تا حدي از دست خيليها خارج است و هر کسي هر متني را ميتواند منتشر کند.
س: در جاهاي مختلف دنيا که اين تجربه را دارند هم همينطور است؟
مطهري: نظارت حتماً وجود دارد. هم از نظر اخلاقي و هم از نظر سياسي اين نظارت وجود دارد. در کشورهاي ديگر اين طور بي در و پيکر نيست. ما هم حتماً بايد اهميت دهيم و از نظر اخلاقي سختگير باشيم و اين طور نباشد هر چيزي به راحتي منتشر شود.
در خصوص اظهارنظر و اختلافنظرهاي سياسي نبايد خيلي سختگيري کنيم. اما مهمتر اين است که مردم رشد کافي را داشته باشند و بتوانند درک کنند و به تدريج اين حالت هم دارد ايجاد ميشود؛ يعني خيلي راحت تحت تاثير اخبار و تحليلها قرار نميگيرند.
س: وقتي فضا را طوري هدايت ميکنيد که اينچنين تاثيرگذار است نميتوان از مردم انتظار داشت که سره را از ناسره تشخيص دهند.
مطهري: بله، بايد نظارت شود.
س: نه نظارتي که فقط سانسور شود؛ اين اشتباه است. نظارت عقلايي و درستي بايد انجام شود که با زيرساختي باشد که براي خود ما باشد.
مطهري: نظارت در حدي که دروغ و افترا، تهمت نباشد، ولي اينکه کسي تحليلي براي خودش دارد را نميتوان جلوگيري کرد؛ خب يک کسي جواب او را ميدهد. اما مسائل اخلاقي را نميتوان باز گذاشت و گفت هر کاري ميخواهند انجام دهند.
س: خب شما از مديران ارشد مجلس هستيد؛ آيا دولت اين دغدغه را دارد؟
مطهري: بله. دولت دغدغه دارد، در رسانهها، هم هيات نظارت بر مطبوعات که شامل خيلي از سايتهاي خبري هم ميشود و آن کارگروه تشخيص مصاديق مجرمانه در فضاي مجازي هم دائماً رصد ميکنند و حساسيتهاي خاص خودشان را دارند، ولي خب تا حدي ميتوان اين امر را کنترل کرد.
س: در سينما چطور ميبينيد؟ فيلمهايي که در سينماي ما اکران ميشود دغدغههاي فرهنگي ما را پوشش ميدهد؟
مطهري: همه فيلمها را نميبينم، ولي گاهي فيلمها را ميبينم و اصرار دارم حتماً بايد ببينيم. حتي من به کميسيون فرهنگي پيشنهاد کردم هر فيلمي که قرار است نمايش داده شود، حتما قبل از آن کميسيون آن را تماشا کند. البته ما نميخواهيم در کار اجرايي دخالت کنيم. ما اين را بيان ميکنيم و خيلي مواقع عمل ميشود و گاهي مواقع هم استقبال نميشود. نميخواهيم در کار اجرايي هم دخالت شود و ببينيم و بگوييم اين اکران بشود يا خير، ممکن است نظر بدهيم. وگرنه کار با شوراي مربوطه است ولي ما بايد اين فيلمها را ببينيم.
خيلي جاها فيلمها را ديديم و فيلمهاي خوبي هم داريم ولي فيلمهاي سطح پائين هم داريم که مثلا ادبيات خوبي ندارند و کلمات خوبي در آنها بکار نميرود و آثار تربيتي خوبي ندارند. با اين نقاط ضعف هم بايد مبارزه شود.
س: اقتصاد و عدالت اجتماعي چقدر در عرصه فرهنگ ما تاثيرگذار است؟ يعني آنچه که مردم در عرصه اقتصاد و عدالت اجتماعي ميبينند، چقدر در پذيرش فرهنگي انها موثر است؟
مطهري: اين بسيار مرتبط است، يعني در جايي که عدالت اجتماعي يا عدالت اقتصادي نباشد آسيبهاي فرهنگي هم ايجاد ميشود. جامعهاي که عدالت اقتصادي و اجتماعي نداشته باشد و شکافهاي طبقاتي در آن زياد باشد و فاصلههاي طبقاتي زياد باشد، اين جامعه به دو گروه محروم و داراي عقدههاي رواني و از آن سو، يک گروه پرتوقع و عزيزکرده بيجهت تقسيم ميشود.
روشن است اين وضعيت، آثار اجتماعي منفي دارد و اين براي جامعه آسيب است که احساس کنند کار و فعاليت ملاک پيشرفت نيست و ملاک گرفتن پستها و ملاک پيشرفت اقتصادي کار و تلاش نيست، بلکه روابط و پول و پارتي تاثيرگذار است. اين خيلي بد است و آثار بد فرهنگي در جامعه دارد.
ارزش کار با اين افکار پائين ميآيد و اين مسائل هم با هم مرتبط است و نميتوان گفت اقتصاد و فرهنگ براي خودشان هستند؛ همه اينها با هم مرتبط هستند و بايد تلاش کنيم عدالت مورد نظر اسلام را پياده کنيم. طبيعي است که تا به نقطه ايدهآل برسيم فاصله زياد است.
س: در همين قضيه حقوقهاي نجومي يا چيزي که با عنوان املاک نجومي درباره شهرداري گفته شد، يکسري گفتند کارکردهاي سياسي داشت و در نهايت هم معلوم نشد، چه شد و ابعاد آن چه بود؟! خيلي از نمايندگان مجلس هم ميگفتند که ما از گزارش ديوان محاسبات قانع نشديم! اين ضربه به اعتماد عمومي مردم ضربه ميزند!
مطهري: بله، در اين زمينهها متاسفانه چون جنبه سياسي پيدا ميکند اغراق هم بکار ميرود. بالاخره يک کارهايي شد و حقوقهايي نامتعارف پرداخت شده بود ولي آن مقداري که تبليغ ميکنند نبود. قانون را به شکلي نوشته بودند و مصوباتي که دولت قبل داشت، در جاهايي دست هياتهاي عامل را در بانکها و جاهاي ديگر باز گذاشته بود که حقوق را خودشان تشخيص دهند و خيلي از اين موارد بود که از جهت قانوني مشکلي نداشت، ولي از نظر وجداني مشکل داشت.
وقتي يک کارگر حداکثر حقوقي که دريافت ميکند يک ميليون تومان است ولي کسي تا 30 ميليون حقوق ميگيرد، هر چند قانوني باشد بايد احساس شود از نظر وجداني درست نيست. چه در اين موضوع و چه در موضوع املاک نجومي اغراقهايي هم صورت گرفت و جنبه سياسي پيدا کرد.
به طور کلي اختلاف طبقاتي و شکاف طبقاتي نبايد به مقداري باشد که نامتعارف باشد و عقدههاي رواني ايجاد کند، لذا اسلام هم يک راههايي باز گذاشته است مثلاً دولت اسلامي ميتواند مالياتهايي قرار دهد. مسائل اخلاقي مثل توصيه به انفاق، رسيدگي به فقرا و خمس و زکات و غيره هم در اسلام وجود دارد تا اين اختلاف طبقاتي با اين موضوعات کاهش يابد.
اگر توجه نکنيم به مشکلات برميخوريم. امروز هم وقتي ظاهر جامعه را نگاه ميکنيم، روشن است که اختلاف طبقاتي واقعاً زياد است و همه بايد تلاش کنيم وضعيت بهتر شود.
س: آن روزي که بک بندهخدايي از حقوقهاي نجومي دفاع ميکرد و از يک بنده خداي ديگري دفاع ميکرد، شما رئيس جلسه بوديد و جلوي صحبت را گرفتيد.
مطهري: جلوي صحبت را گرفتيم چون در موضوع نبود؛ يعني موضوع چيز ديگري بود و ايشان بايد درباره آن موضوع صحبت ميکرد ولي حرفهاي خودش را بيان کرد. اوايل مجلس هم بود. البته ايشان هم تحت فشار روحي بود و تهمتهايي به پدر ايشان زده بودند و او ميخواست جواب دهد.
حرفهايي عليه خودش زده بودند و حرفهايي را به ايشان نسبت داده بودند. برخورد ما بخاطر اين بود که در موضوع صحبت نميکرد. اگر در نطق ميان دستوري بود که ميخواست حرفهاي خودش را بيان کند، مشکلي نداشت.
س: آقاي مطهري در مجلس هشتم با فهرست اصولگرايان وارد شديد و مجلس دهم با فهرست اميد و اصلاح طلبان آمديد. الان ما بايد شما را کدام سمتي حساب کنيم؟
مطهري: ما هيچ طرفي نيستيم. اينکه در مجلس هشتم در فهرست اصولگرايان بودم، علتش اين بود که ما در ستاد بزرگداشت شهيد مطهري، آقاي مصلحي که رئيس ستاد بودند، ايشان هم دستاندرکار مسئله انتخابات بودند. من تصميم گرفته بودم وارد مسئله انتخابات بشوم. آن زمان انتقادات زيادي به اصلاحطلبان داشتم و طبعاً به اصولگرايان نزديک بودم و به ايشان گفتم، چنين تصميمي دارم.
ايشان هم اقدام کردند و اسم ما را در ليست آوردند. ميتوانستم به کسان ديگري هم بگويم، آن زمان سه گروه بودند، گروهي تحت عنوان پيروان خط امام و رهبري... مثلا ميشد به آقاي عسگر اولادي هم بگويم، ديگران هم بودند و شايد همين اتفاق ميافتد. من آن زمان خيلي توجه به اين نداشتم که کدام ليست هستيم.
آن زمان مردم تا حدودي شناخت داشتند، چون قبل از آن مقاله و مصاحبه زياد داشتم. بعد از ورود به مجلس هم ديديم، در جاهايي انتقادهايي داشتيم که اين آقايان نميپذيرفتند و اختلافاتي شد و نظراتي در مقابل آقاي احمدينژاد داشتيم. ايشان در جاهايي صريحاً ميگفت من قانون را عمل نميکنم. نميتوانستيم سکوت کنيم. وارد شديم. بحث سوال از رئيسجمهور مطرح شد.
س: استعفا داديد؟
مطهري: بله. ميخواستيم مطرح شود ولي هيات رئيسه اجازه اين کار را نميداد. تلاش ميکردند امضاها کاهش يابد.
س: هيات رئيسه آقاي لاريجاني بودند ديگر؟
مطهري: بله. همين دوستان ما بودند اينها ميخواستند اين مسئله مطرح نشود و 8-7 ماه اين موضوع طول کشيد و در نهايت من استعفا دادم. گفتم اگر نتوانيم از حقوق مردم دفاع کنيم نمايندگي فلسفه خودش را از دست ميدهد بنابراين من استعفا ميدهم. استعفا هم روالي در مجلس دارد.
نماينده نيم ساعت فرصت دارد دلايل خود را بيان کند و ظاهراً نيم ساعت هم وقت هست موافق و مخالف صحبت کنند و در نهايت رايگيري ميشود. من صحبت کردم و دلايل را بيان کردم و خيليها از ما دفاع کردند. به ياد دارم آقاي مصباحي مقدم از من دفاع کردند و اکثراً مخالف استعفاي ما بودند. برخي هم موافق بودند و يکي از آقايان هم گفت خوب است به استعفاي ايشان راي منفي بدهيم تا در دوره بعد مردم ايشان را رد کنند.
اين امر برعکس شد، يعني ما آمديم و راي آورديم و آن بنده خدا راي نياورد. در نهايت مجلس با راي بالا با اين استعفا مخالف کرد. خود اين باعث شد که سوال از رئيسجمهور مطرح شود. بعد از مجلس هشتم ديگر اين دوستان اسم ما را حذف کردند، يعني گفتند بنده و يکي دو نفر ديگر را از فهرست اصولگرايان حذف کردند که ما تحت عنوان "صداي ملت" نامزد شديم.
اگر چه من خيلي مايل به ادامه حضور نبودم، ولي اگر نميآمدم نوعي عقبنشيني محسوب ميشد دوباره کانديدا شدم. تحت عنوان صداي ملت آمديم و به نوعي مستقل بود و راي آورديم. براي مجلس دهم هم به اين شکل شد که فهرست اميد خودشان اسم من را گذاشتند، من درخواستي نکردم. البته من هم مخالفت نکردم و تشکر هم کردم.
البته افرادي بودند که با زور و فشار اسمشان در ليست رفت ولي اسم من را خودشان گذاشتند و من هم گفتم اشکالي ندارد و من هم راي آوردم.
س: برخي در اين فهرست با زور و فشار رفتند؟
مطهري: بله. اصلاحطلب نبودند و با فشارهاي سياسي وارد شدند. بعد از ورود به مجلس هم ميگفتند فراکسيون جديد باز کنيم. من گفتم از نظر اخلاقي درست نيست که در اين فهرست بوديم و راه ديگري باز کنيم. من اخلاقي اين کار را درست نميدانستم. همچنان در فهرست اميد هستيم. ولي واقعاً من نه اصلاحطلب حساب ميشوم و نه اصولگرا حساب ميشوم.
س: براي رياست مجلس به شوهر خواهر خودتان راي داديد، يا به آقاي عارف راي داديد؟
مطهري: اين مسائل سري است. چه ضرورتي دارد؟
س: جالب است بالاخره.
مطهري: گفتن اين امر هم فايدهاي ندارد.
س: اشاره کرديد اختلاف طبقاتي بين مردم زياد شده است. به نظر شما در اين 4 سال وضعيت اقتصادي مردم بهتر شده است؟
مطهري: نميتوان گفت بهتر شده است ولي حفظ ثبات اقتصادي و اينکه تورم تا حد زيادي مهار شد مسئله مهمي است. اينکه در قيمت ارز نوسانات ناگهاني و شديد را نداريم موفقيت محسوب ميشود. با توجه به فشارهايي که وجود دارد در مجموع دولت باز هم خوب عمل کرده است ولي اين که بگوييم وضع اقتصادي مردم بهتر شده فکر نميکنم چنين امري باشد.
س: اين انتقاد منتقدان حتي از طرف برخي افراد اقتصادي طرفدار دولت را وارد ميدانيد که شايد درست نبود دولت همه تخممرغهاي اقتصادي را در سبد برجام قرار دهد؟
مطهري: بله. حالا من اين را به شکل ديگري بيان ميکنم. دولت روي برجام خيلي تبليغات کرد يعني نبايد اينقدر تبليغات ميکردند که ما شاهکار کرديم. البته برجام مهم بود و کار درستي بود و براي کشور مثبت بود و آثار خوبي در پي داشت ولي اينکه تبليغات زيادي روي برجام شد که انتظارات و توقعات مردم را بالا برد، کار درستي نبود. بايد بيان ميکردند توافقي شده و بايد ببينيم چه خواهد شد. ما اين طور نگاه ميکرديم که آينده چه ميشود و ممکن است گشايشهايي ايجاد شود و ممکن است گشايشهايي نباشد. ما بايد اين طور نگاه ميکرديم.
س: درست ميگوييد که در خصوص برجام تلاش شد ولي اينکه ميگوييد دولت نبايد روي آن تبليغات ميکرد، به هر حال مردم يک سختي 12 ساله را تحمل کردند و تحريمها متعدد تحمل شد و به لحاظ هستهاي هم به جايي مثل غنيسازي 20 درصد رسيديم که توانستيم امتيازاتي را بگيريم، حالا که ميخواستيم آن را کنار بگذاريم، اگر دولت نميگفت در ازاي آن چه آوردهاي خواهيم داشت و بر روي آن تبليغات نميکرد، واقعا افکار عمومي اغنا ميشد؟
مطهري: بله، اقناع ميشد. ما چيز زيادي از دست نداديم، اينکه برخي ها ميگويند به کجا رسيده بوديم و همه را داديم و هيچ چيزي نگرفتيم، واقعا اينچنين نيست.
اين طور هم که متخصصان ميگويند هر لحظه هم اراده کنيم ظرف 5 روز ميتوانيم به غنيسازي 20 درصد برسيم. به نظر من، در مجموع صنعت هستهاي ما با برجام پيشرفت بيشتري پيدا ميکند البته حالا بايد ببينيم با مسائل جديدي که ايجاد شده، رفتار امريکا چگونه است.
س: گفته بوديد آمدن ترامپ به نفع ما ميشود؟
مطهري: بله، من گفته بودم. الان هم به نظرم به نفع ما است. يک فرد نامتعادل و تندرو در امريکا به نفع ماست و تا امروز هم به نظرم به نفع ما بوده. درست است که ادبيات خوبي ندارد ولي رفتارهايي که داشته است، باعث شده دنيا حق را به ايران بدهد.
الان امريکا متهم به پيمانشکني است و اروپا در مقابل آن ايستاده است و بقيه کشورهاي دنيا هم حق را به ايران ميدهند. ما الان در موضع بالا هستيم.
س: با اعضاي جديد شوراي شهر تهران ارتباط داريد؟
مطهري: نمايندگان تهران ارتباط دارند ولي من شخصاً ارتباطي ندارم.
س: با شما مشورت درباره شهردار جديد تهران کردند؟
مطهري: خير. من خيلي ارتباطي ندارم.
س: بالاخره شما نمايندگان تهران هستيد، بايد با نمايندگان تهران ارتباط داشته باشند.
مطهري: حداکثر اين است که نمايندگان پيشنهادي بدهند ولي دخالت در امور نميتوانند.
س: از انتخاب آقاي نجفي راضي هستيد؟
مطهري: فکر ميکنم خوب است، چون تجربه مديريتي ايشان هم خوب است. به طور کلي فرد منظم و مديري هستند. در آموزش و پرورش مديريت خوبي داشت و اميدوار هستيم که پيشرفت خوبي داشته باشد.
س: درست است که سفارش آقاي قاليباف را کرديد که دولت از او استفاده کند؟
مطهري: بله. من پيشنهاد دادم و گفتم که ديوارکشي بين اصولگرايان و اصلاحطلبان نکنيم.
س: به آقاي روحاني گفتيد؟
مطهري: به چند نفر از آقايان دولت گفتم، الان دقيق يادم نيست، به شخص آقاي روحاني شايد نگفته باشم. دولتها بايد بتوانند از همه نيروها استفاده کنند. اين خطکشيها مشکل ايجاد ميکند. وقتي يک گروه يا حزبي احساس کند که در قدرت شريک است، بيشتر همکاري ميکنند و کشمکشها کمتر ميشود. اينکه هر دولتي افراد خودش را بياورد و به سرعت افراد را تغيير دهد، من خيلي موافق نيستم.
س: از ترکيب کابينه دوزادهم راضي هستيد؟
مطهري: در مجموع خوب است. اگر چه در برخي موارد انتظار ديگري داشتيم.
س: مثلاً در کدام حوزه؟
مطهري: حالا ديگر گذشته است.
س: گذشته ولي براي بيان نظر بد نيست.
مطهري: الان به منزله مخالفت با وزير فعلي ميشود. خيلي درست نيست و فايده ندارد. در جاهايي انتظار داشتيم که افراد قويتر و مستقلتري معرفي شوند، ولي در مجموع احساس کرديم آقاي روحاني به خاطر محذوراتي که داشت، تعامل خوبي با رقيب خود داشت و کابينهاي تشکيل داد که مورد رضايت آنها هم باشد و شايد مصلحت کشور هم همين باشد، براي اينکه مخالفتها و حملات به دولت کم شود تا از اين شرايط اضطراري را عبور کنيم.
س: آقاي دکتر، شما فرزند سوم شهيد مطهري هستيد؟
مطهري: بله.
س: کلا چند خواهر و برادر هستيد؟
مطهري: ما 7 نفر هستيم؛ سه برادر و چهار خواهر هستيم.
س: خود شما هم 4 فرزند داريد؟ دو پسر و دو دختر.
مطهري: بله.
س: بچهها چه ميکنند؟
مطهري: پسر اولم کارشناس ارشد شهرسازي است و در معاونت عمراني شهرداري منطقه 17 تهران است، البته پستش را دو سال پيش گرفته و اخيراً نيست. (ميخندد)
س: داماد آقاي ايازي وزرات بهداشت هستند؟
مطهري: بله. پسر دومم رضا مهندسي مکانيکي را از دانشگاه شريف گرفت و رشته MBA در دانشگاه تهران ميخواند. کارشناسي ارشد را ادامه ميدهد.
س: دومين پسر متاهل نيستند؟
مطهري: خير. سومين فرزندم هم دخترم ليلا هست که 20 سال دارد و در دانشگاه رشته علوم تربيتي ميخواند. چهارمين فرزندم زهرا 9 ساله است و کلاس چهارم دبستان و بسيار با هوش است.
س: شما داماد آيتالله انصاري هستيد؟
مطهري: نه، خانم من نوه حاج شيخ جواد انصاري هستند که عارف بزرگي بود و امام هم ايشان را ميشناخت و قبول داشت. پدر ما هم ايشان را ميشناختند. رهبري هم ايشان را ميشناسند. خواص ايشان را به عنوان عارف بزرگي ميشناسند.
س: مهريه چقدر بود؟
مطهري: 5 سکه بود که امام هم ما را عقد کردند. امام به همه ميگفتند با هم بسازيد.
س: چه سالي بود؟
مطهري: فکر ميکنم 61 يا 62 بود. 58 پدر ما شهيد شدند فکر ميکنم 61 عقد شديم که 62 عروسي داشتيم.
س: چقدر با حاج خانم رفيق هستيد و براي ايشان مطلب عاشقانه مينويسيد؟
مطهري: خيلي خوب هستيم.
س: تا حالا براي ايشان چيزي نوشتيد؟
مطهري: بله.
س: ايشان هم براي شما مينويسند؟
مطهري: بله. گاهي به شکل پيامک هست.
س: الان الکترونيکي شده است.
مطهري: بله.
س: اخوي بزرگ شما قم هستند يا تهران؟
مطهري: تهران هستند. آقامجتبي عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي هستند. اخوي کوچک ما محمدآقا قم هستند که 8 سال از من کوچکتر هستند و روحاني هم هستند. البته ايشان ابتدا در دانشگاه صنعتي شريف رشته برق ليسانس گرفتند و بعداً از دانشگاه تهران فوقليسانس فلسفه گرفتند و کانادا رفتند و دکتراي فلسفه دين گرفتند. در موسسه آقاي مصباح يزدي در قم عضو هيات علمي هستند.
س: تفکرات سياسي ايشان به آقاي مصباح نزديک است؟
مطهري: نخير. يک مقدار متفاوت است. از نظر علمي در سطح خوبي هستند ولي بروز و ظهوري ندارند.
س: ممکن است ايشان هم يک زماني بروز سياسي داشته باشند؟
مطهري: ممکن است. يا سياسي يا علمي و فقهي ممکن است.
س: به نظر سياسي برادرها به هم نزديک هستيد؟
مطهري: بله. تقريبا همديگر را تائيد ميکنيم.
س: حال مادر خوب است؟
مطهري: الحمدالله. خيلي شکسته شدهاند.
س: يک زماني توفيق داشتيم خدمت مادرتان برسيم، براي شما نگران بودند و ميگفتند اظهارنظر صريح ميکنند و من هم ميگويم مراقبت کنيد. همينطور است؟
مطهري: بله.
س: تذکر ميدهند؟
مطهري: نه اين که اعتراض کنند ولي ميگويند از صراحت کم کنيد. مخصوصاً در دو سه سال پيش که فضا تندتر بود. امروز خيلي مسئلهاي نداريم. خيلي جاها دفاع هم کردند.
س: مادرتان علي آقاي لاريجاني را خيلي دوست دارند.
مطهري: بله. ايشان را دوست دارند.
س: بين دامادها ايشان را بيشتر از همه دوست دارند؟
مطهري: اين را نميدانم در قلبشان نيستم، ايشان مشهورتر هستند. همه دامادها را دوست دارند.
س: علي آقا چه سالي به خواستگاري امدند؟
مطهري: سال 56 بود. پسران مرحوم آيت الله آشيخ هاشم آملي لاريجاني که ايشان از مراجع بودند. پدر ما در سالهاي 56 و 57 چهارشنبه تا جمعه را معمولاً در قم بودند و چندتا کلاس درس داشتند که به توصيه امام و درخواست طلاب قم بود. اولين بار من همراه پدر بودم که خدمت ايشان هم رفتيم.
ايشان (ميرزا هاشم آملي) فرد شوخ طبعي بودند که براي من بسيار عجيب بود. پدر گفتند روحيه ايشان کلاً همينطور است. فرزندان آيتالله آملي لاريجاني، اين روش را داشتند که از دختران شخصيتها براي ازدواج انتخاب ميکردند؛ خب علي آقا هم ظاهراً براي فرزند شهيد مطهري آمدند.
س: در همان ديدارها اين را مطرح کردند؟
مطهري: خير. در دورهاي که من حضور داشتم مطرح نشد. فکر کنم در همان مراودات مطرح شد و ايشان هم آمدند و خيلي سريع انجام شد. در همان سال 56 مراسم عقد برگزار شد.
س: رابطه شما با علي آقاي لاريجاني چطور است؟
مطهري: رابطه خيلي خوبي داريم. هيچ مشکلي وجود ندارد. روابط دوستانه است. از جواني هر دو دانشجو بوديم. زماني که نهضت آغاز شد در سال 56 من دانشگاه تبريز بودم و گاهي ترم منحل ميشد و ما هم در تهران بوديم. از همان زمان با هم بوديم. دوستي ما ريشهدار است.
س: در اين مدت که ايشان رئيس مجلس و شما نماينده مجلس هستيد، اختلاف نظر داشتيد که به مسائل خانوادگي هم کشيده شود؟
مطهري: اختلاف نظر در جاهايي ممکن هست و حتي در هيات رئيسه هم گاهي بحث ميکنيم. ممکن است موضع من با موضع ايشان متفاوت باشد.
س: ممکن است در جلسه مجلس از شما عصباني شود و در خانه بگويد، نبايد اين کار را ميکرديد؟
مطهري: نه، به اين شکل نبوده است. مواردي بوده که نظرات ما در جاهايي مخالف بوده و حتي در تريبون مجلس هم مطرح کردهايم. مثلاً در قضيه سوال از رئيسجمهور، در پاسخ به تذکري گفتم هيات رئيسه تخلف کرده است و بايد ارجاع به کميسيون ميشد ولي آئيننامه ميگويد رئيس بايد ارجاع کند. به گردن ايشان انداختيم (ميخندد). حرفها را بيان ميکنيم.
س: مهمترين ويژگي شخصيتي آقاي لاريجاني در اداره جلسات مجلس چيست؟
مطهري: ايشان خيلي پخته شده و نزديک ده سال است که مجلس را اداره ميکند. طبيعي است بسيار پخته شده است. با سالها اول بسنجيد متوجه اين پختگي خواهيد شد. کلاً آدم عاقل و باتدبير و باهوشي است. طبعاً پاسخهاي پختهاي ميدهد.
س: لابي سياسي قوي هم دارد!
مطهري: بله. لابي قوي دارد. کسي که 10 بار به عنوان رئيس مجلس انتخاب شود، تابحال نداشته ايم. طبيعي است که لابي قوي دارد که چنين کاري ميکند. شخصيت ايشان هم طوري است که نمايندگان علاقهمند هستند.
س: ممکن است ايشان براي 1400 براي رياست جمهوري اقدام کنند و شما هم اقدام کنيد و با هم رقابت شود؟
مطهري: چيزهايي ميپرسيد که فتنه انگيز است. اين حرفها را براي بعد بگذاريد.
س: ولي جالب ميشود که برادر خانم و داماد با هم رقابت کنند.
مطهري: صحبت درباره اين مسائل زود است.
س: الان دانشگاه تدريس داريد؟
مطهري: بله. دانشگاه تهران دانشکده الهيات، گروه فلسفه تدريس دارم و معمولاً دو يا چهار واحد درس دارم.
س: يعني کار سنگين شما را از تدريس دور نکرده است؟
مطهري: بله، يک يا حداکثر دو درس دارم که از کار مجلس نمانيم. در واقع مامور به خدمت در مجلس هستيم. ولي خواستم ارتباط من با مجلس قطع نشود.
س: رابطه شما با آقا صادق لاريجاني چطور است؟
مطهري: خوب است.
س: از معدود نمايندگاني بوديد که دو بار قوه قضائيه عليه شما اعلام جرم کرد.
مطهري: بله. دو بار اعلام جرم شد. در عين حال رابطه ما با ايشان بسيار خوب است. همين چند ساعت پيش با چند تن از نمايندگان خدمت ايشان بوديم. مسائل مختلف مطرح شد و شوخي و مسائل ديگر هم بود.
س: شوخي شوخي اعلام جرم هم شد.
مطهري: بله. آن دو سال پيش بود که دو بار اعلام جرم شد و ما هم جواب داديم.
س: با آقا جواد چطور؟
مطهري: ارتباط کمتري داريم.
س: شب شهادت پدر کجا بوديد؟
مطهري: من منزل بودم. اتفاقا بنا بود خود من ايشان را ببرم. من بيرون بودم و به خانه آمدم و ديدم ايشان در حال نماز هستند، مادر گفت ايشان ميخواهند بيرون بروند. گفتم من نماز بخوانم و برويم. رفتم بالا نماز را خواندم و پائين آمدم، گفتند آقاي حاج طرخاني آمد و ماشين داشت و ايشان را برد.
ما هم ديگر منزل بوديم تا ساعت حدود ده و نيم و يازده بود که تلفن زنگ زد؛ آقاي دکتر يدالله صحابي بود. مادر ما گوشي را برداشته بود، او گفته بود که امشب اقاي مطهري منزل ما ميمانند. ايشان متوجه شده بود که حتماً اتفاقي رخ داده است؛ چون هفته قبلش سرلشگر قرني ترور شده بود. آنها – تروريستها - هم گفته بودند ما دو روحاني را ميزنيم. مادر ما هم اصرار کرده بودند که بگوييد چه اتفاقي افتاده است؟ آقاي صحابي هم گفته بود چيزي نيست، تير به کتف ايشان خورده است. ما هم سريع به بيمارستان طرفه رفتيم که مقابل منزل آقاي دکتر صحابي بود. ما را راه ندادند چون مسئله تمام شده بود.
ما هنوز فکر ميکرديم واقعا تير به کتف ايشان خورده، ولي ديديم که خانواده آقاي صحابي و ديگران آمدند تسليت گفتند و تازه فهميديم چه اتفاقي رخ داده است. واقعاً چيز عجيبي بود؛ ما ميدانستيم ايشان دشمنان زيادي دارند...
س: باورکردني نبود برايتان؟
مطهري: بله. کمونيستها، مجاهدين خلق، فرقان و ... را ميدانستيم دشمن ايشان هستند ولي فکر نميکرديم ترور کنند و اصلاً باور نميکرديم. واقعاً تحمل اين امر سخت بود تا زماني که امام (ره) پيام دادند. امام که گفت پاره تن من بود و حاصل عمر من بود، فهميديم عزادار واقعي خود امام است. قدري آرام شديم وگرنه انصافاً تحمل اين امر سخت بود.
س: بعد از آن خدمت امام رفتيد؟
مطهري: بله. آن زمان خيلي خدمت امام رفتيم.
س: حضرت امام نکته خاصي بيان نکردند؟
مطهري: دقيق يادم نيست که امام آن زمان چه گفتند ولي حرفهاي مهمي زدند. امام آن زمان منزل آقاي اشراقي در قم بودند. بعد هر سال موقع سالگرد ايشان خدمت امام ميرفتيم. يک سال خدمت ايشان رسيديم، ايشان گفتند ديشب برنامه تلويزيون را درباره شهيد مطهري ديدم و گريه کردم.
حتي مرحوم حاج احمد آقا ميگفتند ايشان هر زماني سرود شهيد مطهري پخش ميشود، امام گريه ميکنند. عکسالعمل ايشان را موقعي که خبر رسيده بود را بيان کردند که محاسن خود را ميکشيدند و ميگفتند که مطهري را کشتند. براي امام اين موضوع سخت بود چون بسيار اميد به ايشان داشتند. مخصوصاً از نظر تاثيري که ايشان در حوزه علميه داشتند. منظور اثر سياسي نيست.
س: اين نکته که شهيد مطهري مخالف پست اجرايي گرفتن روحانيون بودند، درست است؟
مطهري: بله.
س: با آقاي هاشمي اختلاف نظر داشتند؟
مطهري: فکر کنم اختلاف نظر بود. چون ايشان در مصاحبهاي دو هفته قبل شهادت ميگويند روحانيون پست اجرايي دولتي نگيرند و روحانيت کار اصلي خودش را انجام دهد مگر اضطرار باشد؛ يعني فرد غيرروحاني صالح نباشد. نظر کلي ايشان اين بود که روحانيت همان حالت عادي خود را حفظ کند و همان استقلال خود را حفظ کند و در مقابل دولتها باشند و در کنار مردم باشند، حتي در جمهوري اسلامي چنين باشد.
آن زمان نظر امام (ره) هم همين بود. بعد از داستانهايي که پيش آمد، امام (ره) کم کم اجازه دادند روحانيون هم وارد عرصه شوند و اين همان اضطرار ميشود. ولي از اين به بعد هم چنين عمل کنيم...
س: در جايي از شما خواندم که اين نگراني که آقاي مطهري درباره آقاي لاهوتي داشتند، درباره آقاي هاشمي هم چنين نگراني داشتند که به مجاهدين خلق نزديک شده باشند.
مطهري: نه اينکه نگراني به آن شکل باشد. آن زمان افراد زيادي بودند که تحت تاثير مجاهدين خلق واقع شده بودند و ميگفتند بايد با اينها همکاري کنيم. شايد مقداري احساس کرده بودند، چنين گرايشي براي آقاي هاشمي ايجاد شده است چون آقاي هاشمي پول براي اينها جمع ميکرد، احساس ميکردند که نکند آقاي هاشمي هم چنين فکري داشته باشد، در حالي که آقاي هاشمي هنوز در زندان بود.
بعد خبري شنيده بودند که در داخل زندان درباره اينکه با اينها همکاري کنيم يا نه، آقاي هاشمي جمله خوبي گفته بودند که ما عدالت را هم به خاطر خدا ميخواهيم؛ يعني همکاري با کمونيستها را رد کرده بود. در آنجا خيال شهيد مطهري راحت شده بود. اين مطلب را آقاي هاشمي هم در يکي از سخنرانيها بيان کرده بودند.
س: سال گذشته همين ايام خدمت حضرت آيتالله سيستاني رفتيد.
مطهري: بله.
س: ناگفتهاي از اين ملاقات داريد؟
مطهري: همان زمان گزارشي به شکل خبري منتشر شد. دو سه هفته قبل از اربعين بود که ما رفتيم و موکبها را بازديد ميکرديم و خيلي جالب بود. ملاقاتي با ايشان داشتيم و ايشان هم علاقه خاصي به شهيد مطهري دارد. در سال 55 که شهيد مطهري نجف رفته بودند، ايشان به ديدار شهيد مطهري آمده بود و ملاقاتهايي داشتند، خاطراتي از آن زمان بازگو کردند و توصيههايي براي داخل ايران داشتند.
ميگفتند به مناطق مرزي و مناطق محروم توجه بيشتري شود. در خصوص نوع رفتارشان در عراق ميگفتند که مردم را براي مبارزه با داعش بسيج کرديم و مردم استقبال کردند.
س: آقاي مطهري فضاي سياسي کشور را چطور ارزيابي ميکنند؟
مطهري: فضاي سياسي الان فضاي خوبي است. صحبتهاي آقاي ترامپ باعث شد اتحاد خوبي در کشور برقرار شود و تهديدهايي که ايشان ميکند، مردم را متحدتر کرده است و امروز همه از موضع ايران دفاع ميکنند و عليه آقاي ترامپ صحبت ميکنند.
س: يک صحبتي هم از مادرتان شنيدم که شما در جايي گفته بوديد من موهايم را رنگ ميکنم به خاطر اين است که مادر متوجه سن و سال من نشوند. درست است؟
مطهري: توصيه ايشان بوده و هست. ايشان اصرار دارند که محاسن سفيد نباشد. دوست ندارند و ميگويند رنگ کنيد. چون پدر ما هم خضاب ميکردند. سن مرحوم پدر ما از آقاي منتظري 4 سال بزرگتر بودند، از آقاي بهشتي 8 سال بزرگتر بودند ولي چون خضاب ميکردند شايد سن ايشان کمتر نشان ميداد. مادر اصرار دارند که رنگ کنيم و از اين سفيدي چهره خوششان نميآيد.
من هم قدري تنبل هستم و اگر يک بار رنگ کنم دوباره فراموش ميکنم و باز سفيد ميشود و سفيد و سياه خوب نيست. مثل آقاي روحاني هم نيستيم که دقيق و منظم رنگ کنيم؛ وقت و حوصله اين کار را ندارم. هر وقت پيش مادر ميرويم اعتراض ميکنند که چرا اينطوري هستيد.
س: روزي که مجلس اتفاق تروريستي رخ داد حضور داشتيد؟
مطهري: بله.
س: چطور بود؟
مطهري: چيز عجيبي بود. اگر راه را درست آمده بودند به سرعت وارد صحن ميشدند و حداقل 50-40 نماينده از بين ميرفت. سريع به ما اطلاع دادند و آقاي پزشکيان مسئول اداره جلسه بود و سريع به ايشان گفتم و ايشان هم گفتند، سريع به حراست برويد و تماس گرفتيم و گفتند داعشي هستند و مشغول هستيم و نگراني نيست.
ما هم فکر کرديم مسئله کوچکي است که بعد گسترده شد. ولي نمايندهها آرامش خاصي داشتند و مشکلي به وجود نيامد.
س: خود سردار جعفري هم به مجلس آمدند.
مطهري: بله. درست هم اين بود که نمايندگان جلسه را ترک نکنند و حالت عادي داشته باشد. از نظر امنيتي هم بيرون رفتن درست نبود. جلسه خيلي خوب اداره شد.
س: اين حادثه نشان داد که اگر عمق استراتزيک خود را در جايي همانند سوريه و عراق نميبرديم خيلي از اين اتفاقات بيشتر ميديديم.
مطهري: بله. اين يک سياست درستي بود. نه اينکه چون ايران دست بالا را دارد اين را بگوييم. من همان زمان هم ميگفتم اين کار درستي است. يعني وقتي بخشي از سرزمين اسلامي مورد هجوم واقع شود همه مسلمانان وظيفه دارند کمک کنند. حتي جايي که حرم هم نباشد وظيفه داريم. درست است که از اين شهدا به عنوان شهداي مدافع حرم نام ميبريم ولي اين طور نيست اگر در جايي حرم نباشد دفاع نميکنيم.
سرزمين اسلامي مورد هجوم واقع شود همه مسلمانان وظيفه دفاع دارند. اين کسي که داوطلبانه به سوريه و عراق ميرود درک قوي از موضوع دارد. ميداند نود درصد ممکن است شهيد شود و احتمال شهادت بالاست و درک ميکند بايد برويم و لازم است.
س: يعني با اعتقاد قدم برميدارد.
مطهري: بله. اين ارزش دارد. هم نشان شجاعت است و هم نشانه درک قوي است که دارند. دل کندن از زندگي مادي هم بسيار مهم است. همين شهيد حججي نمونه بارز است و بچه دو ساله داشت و دل کندن از اين فرزند سخت است. چطور ميتوان از خانواده و همسر و فرزند دل کند؟ اينها آدمهاي استثنايي هستند.
س: از حضور شما تشکر ميکنم؛ برنامه با دستخط شما به پايان ميرسد.
«بسمالله الرحمن الرحيم
در شرايط امروز که امريکا و صهيونيست ميخواهند با فشارهاي اقتصادي و سياسي انقلاب اسلامي را به زانو درآورند، وظيفه همه ماست که اتحاد ملي را حفظ و تقويت کنيم».
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار