به گزارش ايسنا، روزنامه آفتاب يزد در گزارشي ضمن اشاره به مطلب فوق نوشت:
يکشنبه گذشته لاريجاني که در جمع دانشجويان دانشگاه محقق اردبيلي حضور يافته بود، در برابر اين سوال قرار گرفت که چرا در آستانه انتخابات رياست جمهوري در دانشگاهها حضور مييابيد؟ وي همچنين در واکنش به اين سوال که آيا شما رييسجمهور آينده کشور هستيد؟ به بيان عبارت "استغفرالله، اشتباه دريافت کرديد، سوال بعدي را بپرسيد" بسنده کرد! اين وضعيت البته مختص لاريجاني نيست و تقريبا روال کار همه کانديداهاي اصولگرا است. طي ماههاي اخير علاوه بر لاريجاني، محسن رضايي، مصطفي پور محمدي و عزتالله ضرغامي، هر کدام به نوعي سعي کردهاند تلويحا خبر کانديداتوري قطعي خود را تکذيب کنند.
دولتيها به شيوه ديگري اين کار را ميکنند مثلا اسفنديار رحيم مشايي، رسانهاي که خبر کانديداتورياش را منتشر کرده را تهديد به شکايت کرده است. براي ولايتي و نيکزاد، بعضي افراد به صورت خودجوش اقدام به دعوت کردهاند، اما خود اين برادران سکوت توام با فعاليت دارند؛ ولايتي به مناسبتهاي مختلف در تلويزيون حضور مييابد و درباره تاريخ، ادبيات، پزشکي، سياست خارجي، بيداري اسلامي و بقيه حوزهها بحث کارشناسي ميکند و نيکزاد کفشهايش را نشان خبرنگاران داده که واکس ندارد و اين را نشانه کار کردن وزير ميداند!
درواقع با اين رفتار، هم آمدن و هم نيامدن خود را تکذيب ميکنند! اما در مورد شخص لاريجاني، آيا با صرف استغفرالله گفتن ميتوان به اين نتيجه رسيد که وي در انتخابات شرکت نميکند و يک نفر از خيل کانديداهاي آماده به ثبتنام اصولگرا کم خواهد شد؟! براي پاسخ به اين سوال بد نيست نگاهي به چگونگي ثبتنام و کانديداتوري لاريجاني در انتخابات سال 1384 بيندازيم. در بازار گرم ماههاي قبل از انتخابات سال 1384، بسياري از سياسيون عقيده داشتند که کانديداي اصلي اصولگرايان (که در آن ايام تحت عنوان 6+5 و با هدايت علي اکبر ناطق نوري فعاليت ميکردند) علي لاريجاني است.
وي در آن روزها رييس صدا و سيما بود و نقش بزرگي در مقابله با اصلاح طلبان بازي ميکرد. با اين حال در پاييز 1383 زماني که لاريجاني در مقابل اين سوال خبرنگاران قرار گرفت که درباره کانديداتوري وي در انتخابات رياست جمهوري سوال کردند، به صراحت گفت: موضوع شوخي است.ضمن اينکه الان در دوران خروج از حاکميت به سر ميبريم!
اشاره لاريجاني به طرحي بود که از طرف بعضي از اصلاحطلبان با عنوان "خروج از حاکميت" پيشنهاد شده و سر و صداي زيادي به پا کرده بود. عليرغم اين موضوع، لاريجاني به عنوان کانديداي اصلي اصولگرايان در انتخابات سال 1384 شرکت کرد و بسيار تلاش شد تا ديگر کانديداهاي منسوب به اين جناح کنار بکشند اما اولين کسي که زير بار اين موضوع نرفت محمود احمدينژاد بود و پس از آن بقيه هم چنين کردند تا به اين ترتيب انتخابات برگزار شود و علي لاريجاني با شعار "هواي تازه" بين 7 کانديدا ششم شد. با اين سابقه تاريخي ميتوان گفت که احتمال کانديداتوري لاريجاني به مراتب بيشتر از عدم کانديداتوري وي است، زيرا در اين روزها همچون سال 1383 سعي ميکند با شوخي و عدم صراحت، از کنار موضوع کانديداتورياش در انتخابات پيشرو رد شود. مطمئنا اگر لاريجاني قصد کانديداتوري در انتخابات را نداشت خيلي محکمتر و شفافتر، اين موضوع را رد ميکرد. اما اين احتمال را هم نبايد از نظر دور داشت که تجربه تلخ لاريجاني در انتخابات سال 1384 او را به اين نتيجه رسانده که هنوز براي اعلام شرکت در انتخابات زود است و بايد تحمل بيشتري داشت و گرفتار تشتت آرا در رقابت افراد مختلف نشد!
لاريجاني در آن انتخابات يک ميليون و 700 هزار راي کسب کرده بود اما نشانههايي مبني بر اجماع در ميان اصولگراها به چشم نميخورد تا لاريجاني به آن دلخوش دارد! در انتخابات مجلس در سال گذشته عليرغم تمام تلاشي که گروههاي مختلف اصولگرا انجام دادند نهايتا ليستهاي متعددي بيرون آمد و وحدتي صورت نگرفت اما اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري سال آينده به مراتب پراکندهتر هستند و به نقل از يکي از فعالان اصولگرا نزديک به 40 نفر از اين جناح خود را براي شرکت در رقابت آماده کردهاند. اين موضوع احتمالا اصليترين موضوع در ترديد علي لاريجاني است؛ ترديدي که به مراتب بيشتر از ترديد وي در سال 1383 است!