آنچه جهرمی گفت و دولت تکذیب کرد / احمدی نژاد خیلی از دست من ناراحت است چون اطلاعات پرونده اختلاس 3 هزار میلیاردی را در اختیار قوه قضائیه قرار دادم / تصمیمگیریها در دولت فردی بود
بروزرسانی
عصر ايران / به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، مرکز روابط عمومي دفتر رييس جمهوري در اطلاعيه اي اعلام کرد: با توجه به مصاحبه وزير اسبق کار با يک هفته نامه تخصصي اقتصادي و انتساب نقل و قول و مطالب تحريف شده و ساختگي در آن به عالي ترين مقام اجرايي کشور و مجموعه دولت به اطلاع مي رساند که اين مطالب کذب محض بوده و بعضي موارد آن کاملاً وارونه مطرح شده است.
در اين اطلاعيه تاکيد شده است: با کمال تاسف روند ناصواب و مخرب انتشار اتهامات جهت دار و مطالب کذب با هدف تخريب دولت خدمتگزار تشديد شده است و کمترين انتظار از دستگاه قضايي اين است که از گسترش بداخلاقي ها و انتشار مطالب مغرضانه و دروغين در سطح جامعه جلوگيري کند.
در اين اطلاعيه مرکز روابط عمومي دفتر رييس جمهوري تصريح کرد: ناگفته پيدا است که افکارعمومي از اين که شخصي به جاي پاسخگويي درباره برخي عملکردهاي خويش، با بي پروايي ادعاهاي کذب و ناروايي را به ديگران نسبت مي دهد را هرگز نمي پذيرد.
مرکز روابط عمومي دفتر رييس جمهوري با تکذيب ادعاهاي بي اساس و سراسر کذب مطرح شده در اين مصاحبه، پيگيري قضايي اين موضوع را براي خود محفوظ دانست.
هفته نامه تجارت فردا در بيستمين شماره خود گفت وگويي با محمد جهرمي منتشر کرده بود که درآن نکات قابل توجهي درمورد همکاري وزير سابق کار و مديرعامل سابق بانک صادرات مطرح شده است
خلاصه گفت وگو با محمد جهرمي، وزير کار دولت نهم و مديرعامل سابق بانک صادرات را در زير مي خوانيد:
* زماني که آقاي احمدينژاد استاندار اردبيل بود، با او آشنا شدم. در آن زمان بنده استاندار فارس بودم. ايشان با مجموعه مديران اردبيل براي بررسي روند کاري استانداري و استفاده از تجربيات ما به استان فارس آمد.
* در چهار سالي که در وزارت کار بودم، به دلايل مختلف چهار بار استعفا دادم که دو بار آن کتبي و دو بار ديگر شفاهي بود.
* مثلاً يک بار به دليل واردات بيرويه استعفا دادم.سال 87 بود. من تقريباً از سال 85 احساس کردم با آقاي احمدينژاد به دلايل مختلف نميتوانم کار کنم. بعد از واردات بيرويه شکر که باعث بيکاري بسياري از کارگران کارخانجات قند و شکر شد يکباره توليد اين بخش از يک ميليون و 400 هزار تن در سال، به حدود 600 هزار تن رسيد. اين افت توليد ضربه بسيار بدي بود که بر اثر واردات بيرويه اتفاق افتاد. اين موضوع باعث شد که به مسائل اقتصادي بسيار منتقد شوم.
* منطق خاصي حاکم نبود، اين کار(واردات) تقريباً مورد حمايت خود آقاي احمدينژاد بود به همين دليل اين کار انجام گرفت، در حالي که منطق اقتصادي حکم ميکرد که به توليد و توليدکنندگان رسيدگي شود و هر چقدر که به اين دو برسند، اشتغال هم بيشتر ميشود؛ و کنترل قيمت نيز انجام ميشود. در ضمن تورم هم به کشور تحميل نميشود.
* يکي از مخالفان 100 درصد نحوه اجراي يارانهها بودم و بارها هم گفتم که هدفمند کردن يارانهها براي کشور واجب بود، ولي چگونگي اجرا مهمتر است.
* گرچه ابتدا 45 هزار تومان به مردم ميدهند، ولي بعداً به دليل وجود تورم 60، 70 يا 100 هزار تومان از مردم پس ميگيرند. بنابراين اينگونه يارانه دادن براي مردم ارزشي نخواهد داشت.
* اگر پول به مردم نميدادند و هزينههاي مردم را کاهش و قدرت خريد مردم را افزايش ميدادند، شايد به جاي 45 هزار تومان مستقيم 450 هزار تومان به صورتهاي ديگر به مردم کمک ميکردند.
* ساختن ورزشگاه خوب است، اما ساختن آن در محل غيرقابل استفاده جاي سوال دارد! الان در بعضي بخشها ورزشگاههايي ساختهاند که استفاده نميشود. در بعضي مناطق مدرسه ساختهاند اما خالي است. بعضي در مناطق راه ساختهاند، اما براي اينکه به ميزان کمي راه نزديکتر شود راه ديگري زدهاند.
* در دولت بعضي موقعها به جاي اينکه تصميمگيريها جمعي باشد، فردي بود. در حالي که اساس کار دولت بايد بر کار کارشناسي باشد اما در بسياري از دولتها اين مساله مغفول بود.
* بيشتر تصميمات فردي بود.ظاهراً ايشان انتقادپذير نيستند. ايشان حرمت من را در دولت نگه ميداشت، ولي آنچه را که خودش ميگفت و اکنون نيز ميگويد اجرا ميکند.
*من گفتم در همان دولت نهم هم چهار بار ميخواستم از دولت کنار روم. چون با يکسري شروطي آمده بودم که تحقق پيدا نکرده بود. از سوي ديگر روشها نشان ميداد به آن چيزي که احساس ميکردم بايد برسيم، نميرسم و مسيرها اشتباه بود و بيبرنامگي هم حاکم شده بود.
* ديگران ميخواستند ما را کانديدا کنند، که خودم نشدم.در جلسه هيات دولت چنين بحثي مطرح نشد. برعکس. آقاي احمدي نژاد حضوري و در يک جلسه خصوصي در حاشيه دولت از من ميخواستند که در دوره دهم کانديدا نشوم و حتي اعلام کردند اين دوره نامزد نشوم تا در دوره يازدهم با پشتيباني که ايشان ميکنند بهتر حضور پيدا کنم.
* نميخواستم در دولت دهم باشم. در ضمن هم توسط آقاي احمدينژاد دعوت نشدم.
* آقاي احمدينژاد من را خواست براي اينکه يک مسووليتي را بگيرم و من مسووليت بانک را با موضوعيت شوراي پول و اعتبار پذيرفتم. چون من تقريباً دنبال اين نبودم که مديرعامل يک بانک شوم. دنبال اين بودم که تاثيرگذاري در مديريت نقدينگي داشته باشم.
* ايشان(احمدي نژاد) خيلي از دست من ناراحت هستند، چرا پرونده را در اختيار قوه قضائيه قرار دادم و برخي از اطرافيان ايشان که مرتبط با اين تخلف بودند معرفي شدند.
* آقاي رحيمي گفت که مصاحبه شما خيلي باعث ناراحتي ايشان شد. اما ايشان نبايد از واقعيت ناراحت باشند.
* در هتل لاله و در بعضي از جاهاي ديگر گرفتند توسط برخي از مرتبطين با اين پرونده در مراحل بازپرسي و دادگاه رو شد.
* از ابتدا بنده پرهيز از مصاحبه داشتم. اما بعد از اينکه ديدم برخي از مسوولان بهانهاي براي بدنام کردن بنده و بانک صادرات و پرسنل مخدوم آن دارند، 37 روز بعد از دستگيريها، اين مصاحبه را انجام دادم. قرار بود در آن مقطع روز شنبه نشست برگزار کنيم، اما خبرگزاريها اعلام کردند جلسه خاص اقتصادي سخنگوي دولت است و جلسه را بيندازيد جمعه. خودشان اين روز را پيشنهاد دادند.
* دادگاه در راي خود جعلي بودن و صوري بودن السيها را اعلام کرد. من اگر در آن زمان گفتم جعلي، صوري و تباني بوده و مهندسي شده، الان ديگر در دادگاه ثابت شده است؛ و اگر آن چيزي را که در مصاحبه اول گفتم، همان را مرور کنيد الان در دادگاه دقيقاً به آن رسيدند. تباني، مهندسي شده، ثبت نشده، جعلي و صوري را گفتند. من همان موقع گفتم. اين مهندسي شده است و بدون حمايت بعضي از مسوولان و بخشهاي مختلف بانکي و همچنين مسوولان اجرايي، نميتوانستند اين کار را کنند.
* بعد از مصاحبه و اعلام برخي موارد و همچنين شرکت در جلسه غيرعلني مجلس و توضيح در مورد روند تخلفات انجامشده در بانکها، آقاي بهمني يک بار در جلسهاي به من گفت آقاي رئيسجمهور گفته ايشان را برداريد و شما بيا استعفا بده. من هم گفتم که بنده استعفا نميدهم.
* حدود يک ماه از اين قضيه گذشته بود و مدارک ما هم آماده بود که به قوه قضائيه بدهيم. در آن زمان پرونده هنوز در خوزستان بود. گفتم من استعفا نميدهم، اما اگر ميخواهيد مرا برداريد، خود دانيد.
* حق قانوني بانک مرکزي و وزارت اقتصاد و دارايي است و من کار خودم را دنبال ميکنم و حتي اگر بيرون از اينجا هم باشم حتماً به پيگيري اين پرونده کمک خواهم کرد. نسبت به عملکرد خودم در اين پرونده نيز آمادگي هرگونه پاسخگويي را دارم.
* درمقام متهم به دادگاه رفتم. آنها يک دفعه ما را متهم به اهمال کرده بودند. اهمال به معناي اينکه وظايفمان را به خوبي انجام نداديم و بعضي از بازپرسها هم همين اتهام را در قوه قضائيه با توجه به مدارک و استدلالهاي ارائهشده رد کردند. هنوز پرونده در مسير تحقيق و بررسي است و اعلام کردم آماده هر نوع پاسخگويي هستيم.
* هنوز در مورد تبرئه چيزي به من ابلاغ نشده است.
* چالشهاي دولت آينده خيلي زياد است. من فکر ميکنم تا سه دولت آينده گرفتار مسائل اقتصادي به وجود آمده هستند. کسي که ميآيد بايد با شناخت خيلي خوب و بالايي بيايد. يعني بايد کاملاً خودش را وقف مسائل مختلف کشور کند.
* متاسفانه بسياري از تصميمگيريهاي محلي و تصميمگيريهاي سفرهاي استاني همينگونه بود. اين رويه خيلي به درد نميخورد. ولي در مجموع مسوولان وقتي از مردم و نيازها شناخت داشته باشد نسبت به مسائل توسعه در کشور در مجموعه برنامهريزيهايش، بهتر ميتواند عمل کند. حال عمل ميشود يا خير به حسن ارتباط مردمي برنميگردد.