کيهان/ دزدي نيمهشب وارد خانهاي شده و مشغول جمعآوري اسباب و اثاثيه بود؛ صاحبخانه که بيدار شده بود به پليس زنگ زد و ماجرا را درميان گذاشت و خواستار اعزام نيرو براي دستگيري سارق شد. افسر نگهبان پرسيد؛ مطمئن هستيد که دزد آمده است؟! صاحبخانه گفت؛ بله قربان! مطمئنم. افسر پرسيد: شايد از اقوام و آشنايان خودتان باشند! صاحبخانه گفت؛ اقوام و آشنايان که نيمه شب از ديوار بالا نميآيند و اسباب و اثاثيه را جمع نميکنند! پرسيد؛ شايد دچار توهم شدهايد و يا شايد هم خواب ميبينيد؟! صاحبخانه که ديگر کلافه شده بود گفت؛ قربان! اصلا اجازه بدهيد گوشي را به دست جناب دزد بدهم تا خودش خدمتتان توضيح بدهد که براي دزدي آمده است تا باور بفرمائيد؟! (با پوزش از عزيزان فداکار نيروي انتظامي و يادآوري اين نکته که در مثل مناقشه نيست).
اين سؤال از دولت محترم به طور جدي مطرح است که ديگر کدام بدعهدي و خيانت و اقدام جنايتکارانه بايد از آمريکا و اروپا سر بزند تا باور کنند، آمريکا، نه رفيق و نه رقيب، بلکه دشمني قدار است که کمر به نابودي ايران و ايراني بسته است و اقدام متقابل تنها راه مقابله با آنان است؟ يعني دقيقا همان مسيري که از نخستين روزهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي پيمودهايم و همان راهکاري که در منطقه غرب آسيا به کار بستهايم و به اعتراف دوست و دشمن حريف را به استيصال کشانده و پوزهاش را به خاک ماليدهايم. امروزه در مقابل باجخواهي گستاخانه آمريکا و اروپا و بهرهگيري از تمامي اهرمها در جنگ اقتصادي عليه ايران اسلامي، نبايد و نميتوان دست روي دست گذاشت و از دست زدن به کاري کارستان که براي حريف نه فقط بازدارنده، بلکه پشيمانکننده باشد چشم پوشيد. بخوانيد!
۱- هفت سال قبل- آذرماه ۱۳۹۰ - در حالي که کنگره آمريکا قانون تحريم نفتي کشورمان را در دستور کار داشت، طي يادداشتي آورده بوديم که در صورت تحريم صدور نفت ايران بهترين و موثرترين راه مقابله با آن، بستن تنگه هرمز به روي نفتکشهايي است که از اين آبراهه عبور ميکنند و با استناد به مواد ۱۴ تا ۲۳ کنوانسيون ۱۹۵۸ ژنو و مواد ۱۷ تا ۳۷ کنوانسيون ۱۹۸۲ جامائيکا نوشته بوديم که در شرايط ياد شده، مسدود کردن اين تنگه حق قانوني ما نيز هست. اين پيشنهاد بلافاصله با واکنش رسانههاي آمريکايي، اروپايي و برخي از کشورهاي عربي روبرو شد. روزنامه فرانسوي لوموند نوشت؛ ايران توان بستن تنگه هرمز را دارد و تصويب قانون تحريم نفتي ايران در کنگره ميتواند براي آمريکا و اروپا و متحدان منطقهاي آنها پشيمانکننده باشد. روزنامه آمريکايي بوستون گلوب نوشت؛ ايران عملا هر لحظه که بخواهد ميتواند تنگه هرمز را ببندد و اين امر باعث قطع صادرات ميليونها بشکه نفت در روز خواهد شد، بستن تنگه هرمز، شديدترين پاسخگويي عليه منافع آمريکا خواهد بود و علاوهبر آن، رشد انفجاري قيمت نفت فقط در چند روز منجر به فاجعهاي جبرانناپذير براي اقتصاد غرب خواهد شد. احمد العطار مفسر اماراتي و کارشناس برجسته امور دفاعي و انرژي گفته بود: مينگذاري در خليج فارس بويژه در تنگه هرمز اصليترين تهديدي است که بايد مدنظر داشت. وي خاطرنشان ميکند که در سال ۱۹۸۸، ناو آمريکايي ساموئل بي رابرتز با مين کار گذاشته شده از سوي ايران برخورد کرد و تقريبا نابود شد. العطار گفته بود: ايجاد ميدان گسترده مين باعث ايجاد اختلال شديد در ترانزيت نفت و تجارت دريايي در خليج فارس ميشود و مقابله با آن تقريبا غيرممکن است. آژانس اطلاعات انرژي آمريکا در همان ايام با اشاره به اينکه، تنگه هرمز تنها راه آبي 8 کشوري است که در مجاورت آبهاي خليج فارس قرار دارند، مسدود شدن آن را فاجعهآميز ارزيابي کرد و... دهها واکنش برخاسته از وحشت غرب که احتمال بسته شدن تنگه هرمز در آن روزها -۷ سال قبل- به دنبال داشت. گفتني است اين واکنشهاي آميخته با دلهره کشورهاي غربي و برخي کشورهاي عربي درحالي بود که توان نظامي هفت سال قبل جمهوري اسلامي ايران با امروز حتي قابل مقايسه هم نبود.
۲ - اگرچه تلخ و ناگوار است ولي بايد اذعان کرد تصويري که دولتهاي يازدهم - و دوازدهم- از جايگاه ايران اسلامي در عرصه بينالمللي ارائه کرده است با آنچه از نظام جمهوري اسلامي انتظار ميرود، نه فقط همخواني نداشته است بلکه در بسياري از موارد با وادادگي و انفعال در برابر قدرتهاي خارجي و ناديده گرفتن عزت و اقتدار ايران و ايراني نيز همراه بوده است، در پي اين وادادگي، آمريکا و اروپا بدون کمترين دغدغه و نگراني از واکنش جمهوري اسلامي ايران، هر روز ساز بد صدايي عليه کشورمان کوک ميکنند و ضمن آنکه عزت مردم مسلمان اين مرز و بوم را به سخره ميگيرند، منافع ملي کشورمان را نيز پايمال ميکنند! و به جاي آنکه با واکنش - حداقل متوازن - روبرو شوند با انفعال دولت در مقابل اين همه باجخواهي و زورگويي روبرو ميشوند تا آنجا که وقتي وزير خارجه سابق فرانسه - ژان مايک آيرو - در ميهماني سفارت اين کشور در تهران با اين پرسش يکي از تجار فرانسوي روبرو ميشود که «آيا فکر نميکنيد مانور مشترک فرانسه با آمريکا و انگليس در خليجفارس، روي روابط تجاري ما با ايران تاثير بگذارد و نتوانيم در اين سفر قرارداد خاصي منعقد کنيم»؟ با کمال اطمينان ميگويد «نه، من هيچ نگراني ندارم، دولت ايران به اين سفرها احتياج دارد و مطمئنم که هيچ اعتراضي در جلسات فردا هم نخواهيم شنيد»! و يا يک رسانه غربي ديگر در توصيف رئيسجمهور کشورمان مينويسد «ايشان فروشنده بدهکار و مشتاقي است که خود را ناگزير از فروش حقوق ملي ميبيند» و به کشورهاي غربي توصيه ميکند که «صبوري خريدار، وضعيت فروشنده را دشوارتر و قيمت فروش را کمتر خواهد کرد»!! و ...
۳- خوشبختانه اخيرا رئيسجمهور محترم در مقابل زورگوييهاي آمريکا و متحدانش مواضع عزتمندانهاي اتخاذ کرده است که اگر با وسوسه خناسان و برخي از آلودگان به وطن فروشي در فتنه ۸۸ روبرو نشود -که انشاءالله نشود-ميتواند نا معادله کنوني را به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير دهد. از جمله اينکه ايشان در جمع ايرانيان مقيم سوئيس و در واکنش به تحريم نفتي کشورمان از سوي آمريکا گفتند؛ «آمريکاييها مدعي شدهاند که ميخواهند به طور کامل جلوي صادرات نفت ايران را بگيرند. آنها معني اين حرف را نميفهمند، چرا که اين اصلا معني ندارد که نفت ايران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستيد، اين کار را بکنيد تا نتيجهاش را ببينيد». اين اقدام رئيسجمهور کشورمان بلافاصله در اردوگاه انقلاب با استقبال گستردهاي روبرو شد و مخصوصا حمايت سردار قاسم سليماني فرمانده پر افتخار سپاه قدس از اين موضع عزتمندانه، آن را کامل کرد و به حريف فهماند که تهديد جدي است و پشتوانه قدرتمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را به دنبال دارد.
۴- بستن تنگه هرمز حق قانوني جمهوري اسلامي ايران است که در حقوق بينالملل با صراحت به آن تصريح شده است. توضيح آنکه مواد 14 تا 23 از کنوانسيون 1958 ژنو و مواد 17 تا 37 از کنوانسيون 1982 جامائيکا به موضوع درياي ساحلي و حق عبور کشتيها اختصاص دارد که به برخي از اين موارد اشاره ميکنيم؛
الف - در ماده 14 کنوانسيون 1958 ژنو آمده است «کشتيهاي تمامي کشورها اعم از کشورهاي ساحلي يا غير آن، ميتوانند در درياي ساحلي از حق عبور و مرور بيضرر برخوردار باشند».
ب - در بند 4 از همان ماده آمده است «عبور و مرور تا جايي بيضرر خواهد بود که به آرامش، نظم يا امنيت کشور ساحلي آسيب نرساند».
ج - بند 4 از ماده 14 و بند يک از ماده 16 کنوانسيون 1958 ژنو، تشخيص بيضرر بودن عبور کشتيها از تنگه هرمز را برعهده کشور ساحلي- ايران اسلامي- گذارده است
د- در بند يک از ماده 16 کنوانسيون 1958 ژنو آمده است «کشور ساحلي ميتواند اقدامات لازم را براي جلوگيري از عبور و مروري که بيضرر نيست، به عمل آورد».
ه - در بند 3 از ماده 16 تصريح شده است «کشور ساحلي ميتواند بي آن که تبعيضي ميان کشتيهاي خارجي قائل شود (حتي) عبور و مرور بيضرر کشتيهاي خارجي را نيز به خاطر حفظ امنيت خود، موقتا متوقف کند».
و- و بالاخره، بند 4 از ماده 16 کنوانسيون 1958 ژنو، ضمن به رسميت شمردن حق کشور ساحلي- در اينجا، ايران اسلامي- براي پيشگيري از عبور کشتيهايي که عبور آنها بيضرر تشخيص داده نميشود، تصريح ميکند که در صورت اتخاذ اين تصميم از سوي کشور ساحلي، لازم است تصميم ياد شده از قبل به اطلاع عموم برسد.
با توجه به مواد ياد شده از دو کنوانسيون ژنو و جامائيکا، فقط عبور کشتيهايي از تنگه هرمز مجاز خواهد بود که براي «امنيت، نظم، آسايش و حقوق ملي» جمهوري اسلامي ايران «بيضرر» تشخيص داده شود... اکنون بايد گفت؛ در صورتي که صدور نفت ايران از سوي آمريکا و کشورهاي اروپايي تحريم شود، آيا عبور کشتيهاي حامل نفت براي کشورهاي ياد شده که در حالت مورداشاره، دشمن تلقي ميشوند «عبور بيضرر»! خواهد بود؟ بديهي است که پاسخ اين سؤال منفي است و ايران اسلامي حق دارد و ميتواند با جلوگيري از عبور اين کشتيها مانع توانمندي دشمن در تهديد امنيت ملي خود شود. اين فرمول درباره صدور نفت ساير کشورها از تنگه هرمز نيز صدق ميکند چرا که زمينهساز اقدام خصمانه دولتهاي متخاصم خواهد بود. عبور کشتيهايي که از مبدأ کشورهاي تحريم کننده به مقصد ساير کشورهاي خليج فارس، تسليحات نظامي حمل ميکنند نيز به طريق اولي و مطابق همان مواد از کنوانسيونهاي ژنو و جامائيکا، مخل و در تعارض با امنيت ملي کشورمان تلقي شده و بستن تنگه هرمز به روي اين کشتيها حق مسلم و قانوني ايران اسلامي است.
۵- علاوهبر حق قانوني ايران براي بستن تنگه هرمز که در دو کنوانسيون ژنو و جامائيکا آمده است، جمهوري اسلامي ايران ميتواند با استناد به حق اقدام متقابل يا تلافيجويانه -REPRISAL - که در حقوق بينالملل به رسميت شناخته شده است نيز تنگه هرمز را مسدود کند. اقدام تلافيجويانه در مقابل نقض قانون از سوي کشور ثالث که متضمن آسيب به منافع و امنيت ملي کشور ديگر باشد تعريف شده است.ديروز آقاي دکتر ولايتي که با پيام ويژه رهبر معظم انقلاب به روسيه رفته است در مصاحبهاي تاکيد کرد که اگر ايران نتواند نفت خود را صادر کند، هيچ کشور ديگري در خليجفارس هم قادر به صدور نفت خود نخواهد بود. اين اظهار نظر در صورتي که عملياتي شود نه فقط موثرترين برخورد در مقابل زورگوييهاي آمريکا و متحدانش است، بلکه تنها راه موثر است که بايد هرچه زودتر اعلام و اقدام شود. در صورت بستن تنگه هرمز، آمريکا و اروپا برخلاف آنچه ادعا ميکنند توان مقابله با اين اقدام قانوني و حرکت انقلابي ما را ندارند. آنها در اتاق شيشهاي نشستهاند و در منطقه گروگان ما هستند. يکي از رسانهها نوشته بود در صورت بسته شدن تنگه هرمز، آمريکا ميتواند بدون حضور در خليجفارس و از اقيانوس هند با بهرهگيري از موشکهاي دوربرد به ايران حمله کند که بايد گفت حتي اروپا هم در تيررس موشکهاي دوربرد ما قرار دارد چه رسد به عربستان و بحرين و تلآويو و حيفا و...!
حسين شريعتمداري
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در ايتا
https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5
آخرين خبر در بله
https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار