نامه نيوز/ علي مطهري چندي پيش احتمال کانديداتوري خود در انتخابات رياست جمهوري را مطرح کرد، اين حرف شايد بيش از هر کسي، عارف را به فکر فرو برد.
روزگاري محمدرضا عارف مي گفت باخت را دوست ندارد و از ورود به عرصه هايي که بازنده باشد اجتناب مي کند اما از سال 92 به بعد باخت هاي سريالي، او را به سوي حرکت هاي احساسي سوق داد.
مرد محافظه کار جريان اصلاحات اين روزها مي خواهد راديکال باشد يا نمايش راديکال بودن بدهد. بعد از آنکه رقابت برسر کرسي رياست مجلس را براي مرتبه سوم به علي لاريجاني واگذار کرد، خيلي صريح و آشکار خواست آب پاکي را روي دست اعتدالي ها بريزد و ائتلاف اصلاحات-اعتدال را يکطرفه ملغي اعلام کند اما کسي صحبت هاي او را جدي نگرفت.
برخي تحليلگران معتقدند هدف و نيت عارف اين بود که با تحريک احساسات اصلاح طلبان، همه را به اين نتيجه برساند که او نامزد واحد جريان اصلاحات در انتخابات رياست جمهوري 1400 است و تفکر حمايت احتمالي از لاريجاني در آن انتخابات ديگر محلي از اعراب ندارد.
اما کنايه هاي سنگين کرباسچي به عارف بعد حذف علي مطهري از ترکيب هيأت رئيسه نشان داد که ماجرا مي تواند پيچيده تر هم باشد. عارف سعي کرد از شکست پلي به سوي پيروزي بسازد و اراده داشت، اجراي اين پل را تا 1400 به اتمام برساند اما پيام کرباسچي روشن بود، همانطور که کارگزاراني ها در مجلس دهم رياست لاريجاني را بر عارف ترجيح دادند، احتمال آنکه در 1400 بين مطهري و عارف، مطهري را شايسته حمايت اعلام کنند بعيد به نظر نمي رسد.
تحولات عرصه سياسي مَثَل سيبي است که بعد رهاشدن از شاخه درخت، هزار چرخ مي خورد تا به زمين بيفتد. در روزهايي قرار داريم که ماه به ماه، هفته به هفته، روز به روز و حتي ساعت به ساعت ممکن است يک شخصيت سياسي از فرش به عرش يا از عرش به فرش برسد.
نتيجه انتخابات مجلس 98، حساب و چرتکه اندازي هاي جريان هاي سياسي را براي رقابت 1400 مي تواند شفاف کند. بايد منتظر ماند و ديد عارف از اين کارزار چه نمره اي مي گيرد. اين نمره قطعا سرنوشت سياسي او را تعيين مي کند يا براي هميشه به خانه مي رود يا صاحب موقعيتي مي شود که به جايگاهي بالاتر از رياست فراکسيون اقليت مجلس دست يابد.
بازار