ايسنا/ حضور فعال و اثرگذار ظريف در جريان سفرش به نيويورک، برخي رسانههاي معاند را واداشته تا موج جديدي از حملات را در راستاي تضعيف جايگاه وزير امور خارجه کشورمان به راه اندازند.
يک رسانه آمريکايي در گزارشي که اخيراً منتشر کرده، با استناد به اظهارات يک مقام آمريکايي، ميکوشد مخالفت واشنگتن با پيشنهادهاي صلحجويانه ايران را اين بار با اين ادعا توجيه کند که فرد پيشنهاددهنده يعني وزير امور خارجه جمهوري اسلامي، از اختيارات کافي براي تصميمگيري برخوردار نيست!
در بخشي از گزارش «صداي آمريکا» آمده است، يک مقام آمريکايي که به نامش اشارهاي نشده، مدعي است، دولت ترامپ ميخواهد پيشنهادهاي ايران از طرف فردي که قدرت تصميمگيري دارد، مطرح شود که ظريف اين قدرت را ندارد. اين مقام آمريکايي در دولت واشنگتن ادامه داده است: ما قطعاً هيچ نشانهاي نديدهايم که او (ظريف) قدرت تصميمگيري داشته باشد.
اين گزارش هرچند به لحاظ محتوا و ادعايي که مطرح ميسازد، درخور اعتنا نيست اما بيترديد تصويري روشن از ماهيت رويکرد واشنگتن در قبال ايران به دست ميدهد. ادعايي که به نقل از يک مقام دولت دونالد ترامپ در صداي آمريکا منتشر شده است، فارغ از اين که مطلقاً بياساس است، از جهاتي قابل تأمل به نظر ميرسد.
نخستين نکته در اين ادعا، مشهود بودن تداوم تلاشهاي واشنگتن براي ايجاد تفرقه در فضاي سياسي نظام جمهوري اسلامي است. آمريکا بر آن است تا نشان دهد که ايران در مسائل سياست خارجي خود دچار آشفتگي و چنددستگي است و هر جناحي ساز خود را ميزند. البته وجود سلايق مختلف نشانهاي از بلوغ سياسي در هر کشور تلقي ميشود اما اين تصويري نيست که آمريکا ميخواهد از ايران به دست دهد بلکه پر واضح است که اين تصويرسازي پروژهايست که با هدف سست نشان دادن بنيانهاي نظام حاکم و غيرقابلاطمينان جلوه دادن آن در ساحت سياست خارجي پيگيري ميشود.
به بيان ديگر، حمله به جايگاه وزير امور خارجه ايران در رسانههاي معاند، بيش از آن که حمله به ظريف بماهو ظريف باشد، هدف قرار دادن ساختاري است که رئيس دستگاه ديپلماسي نيز در چارچوب آن، کار ميکند. اظهارات اين مقام آمريکايي درباره اختيارات ظريف در واقع تلاشي شيطنتآميز براي القاي اين گزاره پيشفرض است که نظام جمهوري اسلامي فاقد انسجام و وحدت بوده و در روند تصميمگيري حتي با وزير خارجه خودش هم هماهنگ نيست! اين ادعاي مغرضانه زماني براي مصالح کشور خطرآفرين ميشود که شاهدمثال داشته باشد. چنانچه هشيار نباشيم و در تأييد اين مدعا، سيگنالهايي را خواسته يا ناخواسته از داخل کشور مخابره کنيم، قبل از هر چيز، گزک به دست کساني دادهايم که خصومتشان با اين سرزمين بر همگان آشکار است. پر واضح است که سياست خارجي کارآمد، در سازوکاري تعاملي و پوپا شکل ميگيرد که فردگرا و «تکمهرهاي» نيست و البته ظريف هم ادعايي درباره «تکمهره» بودن خود ندارد و در همين چارچوب و سازوکار مشغول به کار است؛ او همواره جايگاه وزير امور خارجه «اين نظام» و «همين نظام» را براي خود متصور است.
نکته ديگر اين که آنچه مقام و رسانه آمريکايي را بيشتر به تضعيف جايگاه ظريف واميدارد، «وزير امور خارجه بودن» او نيست بلکه «رسانه بودن» اوست. ظريف در توئيتها و گفتوگوهايش با رسانهها نشان داده که به خوبي قادر است منفعتطلبي، آشفتگي، ناهماهنگي و تزلزل را در سياست خارجي دولت ترامپ به رخ بکشد. دولت آمريکا از اين ظرفيت رسانهاي رئيس دستگاه ديپلماسي ايران وحشت دارد و اين وحشت را کتمان نميکند؛ تا جايي که در جريان سفر اخير ظريف به نيويورک، شخص پامپئو عليه او محدوديت تردد وضع ميکند تا در بدويترين و منفعلانهترين شکل ممکن، مانع شنيده شدن صداي او در ميان محافل آمريکايي شود.
اختلافات داخلي در ميان عاليرتبهترين مقامات دولت آمريکا که در ماههاي گذشته بارها علني شده، موضوعي است که ظريف در صحبتهايش در قلب ايالات متحده ساده از آن عبور نميکند. وزير امور خارجه فارغ از اين که روي اين اختلافات انگشت ميگذارد، علناً ميگويد، «تيم ب» بيش از آن که يک تحرک ائتلافي باشد، استقلال و جايگاه ترامپ را در سياست خارجي ايالات متحده زير سوال برده است؛ تا جايي که رئيسجمهوري آمريکا براي اثبات جايگاهش بايد توئيت کند که «حرف آخر را من ميزنم»! در چنين شرايطي، چندان دور از ذهن نيست که طرف آمريکايي تضعيف جايگاه وزير امور خارجه کشورمان را در دستورکار قرار دهد.
علاوه بر اين، آمريکا در دوران رياستجمهوري ترامپ بيش از پيش نشان داده که از هر بهانه و ادعايي استفاده ميکند تا ايران را به عنوان کشوري متخاصم و تهاجمي جلوه دهد. در ماههاي گذشته حجم اين بهانهجوييها به طور ملموسي افزايش يافته و شاهد ادعاهايي درباره تعرض ايران در «آبهاي بينالمللي» بودهايم که آمريکا در محافل مختلف از جمله سازمان ملل و سازمان بينالمللي دريانوردي مطرح کرده است. واشنگتن مدعي است، ايران کشوري است که پيشنهادهاي صلح را يکي پس از ديگري رد ميکند و به دنبال ايجاد بيثباتي و جنگ است. ظريف در مقابل، فردي است که ثابت کرده با استدلال و منطقي که در سخنوري دارد، ميتواند به آساني رشته تمامي اين مدعيات واهي را پنبه کند. دستکم اين چيزي است که اين روزها در جريان سفر اخير وزير امور خارجه به نيويورک در برنامههاي فشرده کاري او و گفتوگوهاي متعددش با رسانهها به خوبي به چشم ميخورد. در چنين شرايطي که ظريف و جايگاهش از سوي دشمن مورد تخطئه قرار ميگيرد، ضروري است که فارغ از گرايشهاي جناحي، تلاشها و توفيقات او را درستتر دريابيم و ضمن نظرداشت منافع ملي، دستکم از داخل به اين ظرفيت اثرگذار آسيب نزنيم.
بازار