نماد آخرین خبر

نماینده مشهد: لاریجانی و روحانی مجلس را ناکارآمد کردند

منبع
مهر
بروزرسانی
نماینده مشهد: لاریجانی و روحانی مجلس را ناکارآمد کردند
مهر/ عضو فراکسيون نمايندگان ولايي مجلس گفت: لاريجاني در ناکارآمدي مجلس نقش اول را داشت اما روحاني هم او را همراهي کرد. مي‌گويد زود است و نمي‌توان از حالا پيش‌بيني کرد که فرمان مجلس يازدهم به سمت کدام جناح مي‌چرخد. آينده سياسي لاريجاني را تحليل مي‌کند و مي‌گويد رئيس مجلس بدش نمي‌آيد که طعم رياست جمهوري را هم بچشد. اميدي‌ها و مستقلين مجلس را رفيق گرمابه و گلستان هم مي‌داند و قاطعانه مي‌گويد که اصولگرايان در مجلس دهم در اقليت بودند. درباره ناکارآمدي فراکسيون اميد سخن مي‌گويد و تاکيد مي‌کند که اصلاح‌طلبان قدبلندتر از اين افرادي که به مجلس فرستادند، ندارند. از سهم‌خواهي مستقلين مجلس سخن به ميان مي‌آورد و مي‌گويد که لاريجاني اين فراکسيون را تشکيل داد تا به ظاهر بگويد با اميدي‌ها سر يک سفره ننشسته است. مي‌گويد دوقطبي بودن مجلس دهم محرز است و اصلاح‌طلبان جز اپوزيسيون شدن، حرفي براي گفتن ندارند. از خط‌بندي جديد اصولگرايان براي انتخابات پرده برمي‌دارد و اردوگاه روحاني با اصلاح‌طلبان را يکي مي‌داند ... اين بخش‌هايي از اظهارات نصرالله پژمانفر نماينده دوره دهم مجلس شوراي اسلامي از حوزه انتخابيه «مشهد و کلات» است. وي عضو فراکسيون نمايندگان ولايي مجلس دهم است و هم اکنون در کميسيون فرهنگي مجلس فعاليت مي‌کند. گفتگوي تفصيلي ما با اين نماينده به شرح زير است: به عنوان سوال نخست، بفرماييد که عملکرد دولت فعلي در حوزه اقتصادي و معيشتي تا چه حد در سبد رأي جريان اصلاحات در انتخابات آتي تاثير خواهد داشت؟ اين روزها فضاي نطق‌ها و مصاحبه‌هاي نمايندگان اصلاح‌طلب مجلس نشان مي‌دهد که آنان به دنبال جدا کردن خود از دولت روحاني هستند. در واقع کساني که تا چند ماه پيش، از عملکرد دولت در بخش‌هاي مختلف دفاع جانانه‌اي مي‌کردند و مواضع دولت در ديپلماسي خارجي و داخلي را مورد حمايت قرار مي‌دادند، امروز دولت را به باد انتقاد مي‌گيرند. به نظر شما چرا شخصيت‌هاي جريان اصلاحات به اين رفتار رو آورده‌اند؟ آنان به دنبال کسب رأي در انتخابات اسفند ماه هستند و تصورشان اين است که اگر دولت را مورد نقد قرار دهند، به پيروزي مي‌رسند. در واقع اعضاي فراکسيون اميد و مستقلين مجلس اين روزها به گونه‌اي سخن مي‌گويند که گويا آنان اين دولت را بر سر کار نياورده و هيچ حمايتي از روحاني و دولتمردان نکرده‌اند! با همه اين تفاسير، تحليل شما از ترکيب سياسي مجلس يازدهم چيست؟ اين موضوع از الان قابل پيش‌بيني نيست اما بنده نگرانم که مجلس يازدهم نيز مجلسي ناکارآمد شود. چرا؟ مردم عملکرد دولت روحاني را بسيار ضعيف مي‌دانند و آنقدر از دولتمردان عصباني هستند که ممکن است در انتخابات به هر کسي که بيشتر به دولت حمله کند، رأي دهند که اين مسئله خطري بزرگ است. در واقع اصلاح‌طلبان و مستقلين که همواره حامي دولت بودند، امروز نان خود را در اين مي‌بينند که از دولت انتقاد کنند و حتي در زمان انتخابات اين قضيه حادتر مي‌شود و با اين رويه‌اي که پيش گرفته‌اند، قطعا عليه دولت شعار هم خواهند داد. البته مردم ما بسيار هوشيار هستند و گول شعارهاي دروغين اصلاح‌طلبان را نمي‌خورند. با توجه به اينکه اصولگرايان در انتخابات‌هاي گذشته از عدم انسجام و وحدت ضربه خوردند، آيا براي انتخابات مجلس يازدهم راهکار مناسبي در نظر گرفته‌اند تا تجربه‌هاي گذشته تکرار نشود؟ بنده معتقدم که در زمان انتخابات بايد برخي از خط‌بندي‌ها را اصلاح کنيم و ملاک ورود افراد به ليست اصولگرايان را انقلابي بودن در نظر گيريم. در مقابل اگر در زمان انتخابات عده‌اي دور هم جمع شوند و صرفا دنبال سهم‌خواهي باشند، به هيچ وجه ائتلاف‌ها راه به جايي نمي‌برد. بر اين اساس تاکنون نشست‌هايي را برگزار کرده‌ايم و اين رويه را ادامه مي‌دهيم و قطعا اجازه نمي‌دهيم که در اين انتخابات کسي به دنبال سهم‌خواهي برود و منافع جناحي و شخصي را بر منافع عمومي که رويکرد انقلابي است ترجيح دهد. برخي معتقدند که يکي از ايرادات مجلس دهم آن است که يک فراکسيون اکثريت ندارد. همچنين اعضاي فراکسيون نمايندگان ولايي و اميد مي‌گويند که جريان غالب مجلس براي تصويب طرح‌ها و لوايح فراکسيون مستقلين است. در اين باره چه صحبتي داريد؟ برخلاف ادعاي برخي افراد، بنده مجلس دهم را سه قطبي نمي‌دانم و قاطعانه مي‌گويم که دو قطبي است و فقط دو طرف دارد. در واقع مجلس متشکل از يک جريان اصولگرايي است که انتقاداتي به عملکرد دولت دارند و جريان ديگر هم کاملا با دولت همراه هستند. يعني شما معتقديد که اعضاي فراکسيون اميد و مستقلين مجلس نسبت به مسائل مختلف نگاهي واحد داشته و در يک جريان سياسي قرار مي‌گيرند؟ بله شما نگاه کنيد نقطه تلاقي و هم صدايي جريان اميد و مستقلين در اين مجلس بسيار زياد است و بنده براي اين صحبت خود به اندازه کافي ادله دارم. براي مثال اين دو جريان تاکنون در بسياري از رأي اعتمادها کاملا هم نظر بودند و در بررسي اغلب طرح‌ها و لوايح هم از نظر ديدگاهي به يکديگر بسيار نزديک بوده و در مقاطع مختلف عمليات مشترکي را در مجلس انجام مي‌دهند. آيا با وجود شواهد فراواني که در اين سه سال وجود داشته، باز کسي ممکن است که بگويد مجلس سه قطبي است؟! از نظر شما اکثر تصميمات مجلس را جريان اصلاح‌طلب مي‌گيرند اما برخي از اصلاح‌طلبان مجلس مي‌گويند که ما اکثريت مجلس نيستيم چرا که قدرت لازم را نداشتيم که چيزي را تصويب کنيم. برخلاف ادعاي اين افراد، اصولگرايان جريان اقليت مجلس دهم هستند نه اصلاح‌طلبان. ما نبايد بر اساس ادعاها قضاوت کنيم بلکه بايد بر اساس عملکرد و راي اعتماد به وزرايي که انتخاب شدند قضاوت کنيم که با اين ملاک، مجلس يک اقليت و يک اکثريت بيشتر ندارد. برخي مي‌گويند که لاريجاني نمي‌خواست که يک فراکسيون اکثريت در مجلس وجود داشته باشد تا از طريق ائتلاف جريان مستقلين با دو فراکسيون دگير مجلس را اداره کند. آيا اينگونه بود؟ علي رغم آنکه لاريجاني با ليست اميد به مجلس دهم راه پيدا کرد، اما به اين نتيجه رسيد که به منافعش نيست که با اميدي‌ها سر يک سفره بنشيند، لذا با تشکيل فراکسيون مستقلين، اين تفاوت ظاهري را ايجاد کرد تا بتواند از زير بار فشارهاي رواني خارج شود و نگويند که لاريجاني با اميدي ها در يک جا نشسته است. اما عملا مستقلين و اميدي‌هاي مجلس با يکديگر مواضع مشترکي دارند و به عبارتي رفيق گرمابه و گلستان هم هستند. البته لاريجاني اعلام کرد که ليست اميد براي وي رأي نياورده است؟ اين اظهارات فرار به جلو است. اگر وي به واقع به جريان اميد نظر نداشت، چرا در زمان انتخابات و زماني که اميدي‌ها در قم براي وي تبليغات مي‌کردند، از آنان اعلام برائت نکرد؟ رفتارهاي لاريجاني در مجلس دهم بيشتر به نفع جريان اميد بود يا ولايي؟ جريان اميد و مستقلين در مجلس دهم يکي بوده و هدف اصلي‌شان پشتيباني از دولت و عملياتي کردن تئوري‌هاي دولت در مجلس بود. در واقع جريان اميد و مستقلين مجلس مانند دو لبه قيچي با يکديگر کار مي‌کردند و منويات دولت را در خانه ملت پيش مي‌بردند و نگاهي به عملکرد لاريجاني در مجلس دهم کاملا نشان مي‌دهد که وي به کدام جريان سياسي بيشتر گرايش داشت. به نظر شما تا چه حد تشکيل فراکسيون مستقلين منجر به بي‌هويت و منفعل شدن مجلس دهم شد؟ قطعا تشکيل اين فراکسيون نقش مهمي در ضعيف عملکرد مجلس داشته است. در واقع اعضاي جريان مستقلين در مجلس به دنبال سهم‌خواهي بودند و در اغلب شرايط در کنار اميدي‌هاي مجلس قرار مي‌گرفتند. اعضاي فراکسيون اميد مجلس علي‌رغم حمايت‌هاي زيادي که از دولت کردند، اين روزها مدعي‌اند که ما در عين حمايت از دولت، از آنان انتقادهايي هم داشتيم. اين حرف‌ها تا چه حد با واقعيت مطابقت دارد؟ بايد بگويم که دُم خروس آنقدر بيرون زده است که اصلاح‌طلبان با چنين ادعاهايي نمي‌توانند پايگاه اجتماعي از دست رفته خود را بازيابند. اصلاح‌طلبان به جاي انکار گذشته، بهتر است که آنقدر جرأت داشته باشد که تا آخر سر حرف‌هاي خود بمانند. در طرح سوال از رئيس‌جمهور، اصلاح‌طلبان مجلس هيچ نقدي به عملکرد دولت نکردند و نقش مهمي در رأي اعتماد وي داشتند. اگر آنان از ياد برده‌اند که چگونه از اين دولت حمايت مي‌کردند، ما هرگز از ياد نخواهيم برد. هدف اصلاح‌طلبان از اعلام مواضع جديد درباره دولت و نقد آنان چيست؟ اين حرف‌هاي اصلاح‌طلبان فقط براي فرار از پاسخگويي است. آنان در ابتداي دولت که به دنبال سهم‌خواهي بودند، مي‌گفتند ما نقش مهمي در پيروزي روحاني در انتخابات داشته‌ايم و اگر ما نبوديم، روحاني رئيس‌جمهور نمي‌شد اما امروز که دولت عملکرد ضعيفي داشته است و از ترس شکست در انتخابات، خود را از دولتمردان جدا مي‌کنند. اصلاح‌طلبان راهي جز اين ندارند که يا بگويند آن روز دروغ‌ گفته‌اند يا آنکه امروز دارند دروغ مي‌گويند. اردوگاه روحاني با اردوگاه اصلاح‌طلبان کاملا يکي است و جريان اصلاحات امروز نمي‌توانند بگويند که روحاني از ما نيستپس با اين تفاسير روحاني با حمايت گسترده شخصيت‌هاي جريان اصلاحات رئيس‌جمهور شد. حتي اگر اصلاح‌طلبان امروز از مواضع خود در زمان انتخابات عقب نشيني کنند، کسي نمي‌تواند انکار کند که روحاني با حمايت آنان رئيس‌جمهور شد. اصلاح‌طلبان در زمان انتخابات عارف را آوردند اما پس از مدتي عارف به نفع روحاني کنار رفت که نشان دهنده آن است که روحاني و عارف آنقدر اشتراک فکري و سياسي با يکديگر دارند که عارف وجهي براي ادامه نمي‌بيند و به نفع روحاني کنار مي‌کشد. در واقع اردوگاه روحاني با اردوگاه اصلاح‌طلبان کاملا يکي است و اصلاح‌طلبان پس از آنکه به اين موضوع رسيدند که روحاني با آنان يکي است، از وي حمايت همه جانبه‌اي کردند و امروز نمي‌توانند بگويند که روحاني از ما نيست. حرف مشترک شخصيت‌هاي اصلاح‌طلب در توجيه ضعف‌هاي فراکسيون اميد و نمايندگان عضو اين فراکسيون اين است که اين فراکسيون محصول نظارت استصوابي شوراي نگهبان است و شوراي نگهبان اجازه انتخاب‌هاي بهتر را از مردم گرفت. در اين باره چه صحبتي داريد؟ اين بازي‌ها جديد نيست و آنان نمي‌توانند با اين حرف‌ها خود را تبرئه کنند. اصلاح‌طلبان قدبلندتر از اين افرادي که به مجلس فرستاده‌اند، نداشته و ندارند و همه نيروهاي جريان اصلاحات افرادي در همين قد و قامت هستند که امروز در مجلس خودنمايي مي‌کنند. با توجه به صحبت‌هايي که شما با نمايندگان اصلاح‌طلب داشته‌ايد، آيا آن‌ها خود را شايسته نمايندگي نمي‌دانند؟ آيا باور دارند که اصلاح‌طلب درجه دو يا بدلي هستند؟ بنده نمي‌دانم که چرا اصلاح‌طلبان خودزني مي‌کنند. اگر به واقع آنان خود را افرادي بي‌لياقت و ناشايست براي مجلس مي‌دانند، بايد پاسخ دهند که چرا خود را در معرض انتخاب مردم قرار دادند؟ آيا به نظر آنان با شرکت در انتخابات به جريان اصلاحات خيانت نکردند؟ آيا به واقع حق داشتند که وارد عرصه انتخابات شوند و شدند؟ خير، حضور اين افراد در مجلس باعث شده که مردم به اين نتيجه برسند که افراد بي‌عُرضه‌اي را به مجلس فرستاده‌اند چرا که اين جريان فکري توان پاسخ به مطالبات مردم را ندارند و آنان شکست خورده‌اند. به نظر شما بهتر است که اصلاح‌طلبان در توضيح علت ناکارآمدي خود چه پاسخي به مردم دهند؟ آنان به جاي متهم کردن شوراي نگهبان و ديگر ارکان نظام، بهتر است که بگويند توان ما براي حل مشکلات در همين حد بود. اما آنان فقط بلدند حرف بزنند، فحش دهند و نقش اپوزيسيوني داشته باشند. در واقع جريان اصلاحات به جز اپوزيسيون شدن، حرفي براي گفتن ندارند و کافي است که نگاهي به روزنامه‌ها بياندازيم و ببينيم که آنان با چه ادبياتي سخن مي‌گويند. به جاي فرافکني، بهتر است اصلاح‌طلبان پاسخ دهند که در شش سالي که دولت در دست آنان بود و هست، براي مردم و حل مشکلاتشان چه کردند؟ آنان هيچ کاري براي مردم نکردند و فقط مي‌گويند که شوراي نگهبان باعث شد که افراد ضعيفي را به مجلس بفرستيم. آيا مردم اين اظهارات را مي‌پذيرند؟ مردم قطعاً توجيهات اصلاح‌طلبان را نمي‌پذيرند و پاي صندوق‌هاي رأي به آنان نشان مي‌دهند که اين سخنان راه به جايي نمي‌برد. البته امروز برخي از افراد اين جريان به دنبال فريب مردم هستند و خود را بالاترين اپوزيسيون دولت نشان مي‌دهند و با انتقاد از دولت به دنبال رأي‌آوري و تشکيل مجلسي جديد هستند که بهتر است اين افراد به جاي نيرنگ، چهره واقعي خود را به مردم نشان دهند. برخي افراد معتقدند که لاريجاني خانه ملت را تبديل به خانه دولت کرده است. در اين باره چه صحبتي داريد؟ لاريجاني در ناکارآمدي مجلس نقش اول را داشت اما تنها نبود و روحاني در اين زمينه همراه اصلي وي بود. بيشتر توضيح مي‌دهيد. ما با اصل راه‌ انداختن سران قوا مخالفتي نداريم اما متأسفانه در آنجا همه تصميمات مهم اتخاذ مي‌شود که به معناي تعطيل کردن مجلس است. براي مثال مجلس سه‌ بار طرح تشکيل وزارت بازرگاني را رد کرد اما در سران قوا درباره آن تصميم‌گيري مي‌کنند و لاريجاني هم در آن جلسه نظر مثبت مي‌دهد. اين در حالي است که زماني که لاريجاني در جلسات سران قوا حضور مي‌يابد، نماينده نمايندگان است و بايد بداند که هر نماينده‌اي در رأي دادن استقلال دارد و نبايد از طرف مجلس، نظري به اسم همه نمايندگان بدهد که خلاف نظر مجلس است. زماني که اکثريت مجلس مي‌گويند با تشکيل وزارت بازرگاني مخالف هستند، چرا لاريجاني بايد در راه‌اندازي اين وزارتخانه نقش داشته باشد؟ وي بايد به تعهد خود نسبت به مجلس و حقوق نمايندگان توجه داشته باشد. تحليل شما از رفتارهاي سياسي لاريجاني چيست؟ قطعاً لاريجاني از رئيس‌جمهور شدن بدش نمي‌آيد و اطرافيانش هم تمايل دارند که وي رئيس‌جمهور شود. يکي از نقدهايي که به مجلس دهم مي‌شود اين است که بعضا مسائلي در مجلس مورد بحث و تصويب قرار مي‌گيرد که مشکلات امروز مردم را حل نمي‌کند، علت اين مسئله چيست؟ در ناکارآمدي مجلس هيچ‌کس به اندازه لاريجاني سهيم نيست. وي بسياري از طرح‌ها و لوايح مهم را بدون دليل از دستور کار خارج کرد و در مقابل طرح‌ها و لوايح کم‌ اهميت را براي تحقق خواسته‌هاي خويش يا انجام تعهداتي که به ديگران داده است، در دستور کار قرار مي‌داد. آيا لاريجاني مي‌توانست به تنهايي اين کار را انجام دهد؟ لاريجاني قدرت زيادي در مجلس دارد و از سوي ديگر جريان اکثريت مجلس هم با وي هماهنگ هستند و خواسته‌هاي وي را دنبال مي‌کنند. از ابتداي دولت روحاني تاکنون هر گاه قوه قضائيه افراد نزديک به دولت را دستگير کرده است، حاميان دولت و به ويژه شخص رئيس‌جمهور اظهاراتي را عليه قوه قضائيه مطرح کرده‌اند؛ به گونه‌اي که اخيراً رئيس‌جمهور گفته است که با بگير و ببند، فساد حل نمي‌شود. تحليل شما از اينگونه اظهارات چيست؟ دولت همواره در مقابل شفافيت ايستاده است. براي مثال بنده به عنوان يک نماينده مجلس گفتم که مدرک تحصيلي رئيس‌جمهور جعلي است اما هجمه زيادي عليه‌ بنده شکل گرفت و نگذاشتند که اين موضوع واکاوي شود. سوالم اين است که دولتي که ادعا دارد که به آزادي اهميت مي‌دهد، چرا ما را به علت اين موضوع تحت فشار قرار داد و نگذاشت که اين پرونده باز شود؟ متاسفانه هيچ يک از اصلاح‌طلبان مجلس هم وارد اين موضوع نشدند و حتي بنده از محمود صادقي، رئيس فراکسيون شفافيت مجلس هم خواستم که با ما در بررسي اين پرونده همکاري کند اما اين کار را نکرد. با توجه به اينکه شما در کميسيون فرهنگي مجلس هستيد، بفرماييد که سياست‌هاي دولت در حوزه فرهنگي چگونه بود و آيا مشکلات کشور در اين حيطه را حل کردند يا خير؟ دولت از آنجايي که نتوانست مشکل معيشت مردم را حل کند، با ايجاد فضاي دوقطبي فرهنگي و رفتار اپوزيسيوني سعي کرد که گروهي را با خود همراه کند. اين در حالي است که دولت به جاي اظهارنظر درباره ارزش‌هاي فرهنگي، بايد درباره معيشت مردم صحبت کند. امروز همه مردم آگاه هستند و به خوبي مي‌دانند که رئيس‌جمهور بايد به جاي فرافکني درباره مسائل فرهنگي، درباره وضعيت اسف‌بار اقتصادي کشور، واردات بي‌رويه و سوء استفاده دلالان از ارز ۴۲۰۰ توماني پاسخ دهد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره

پس از این بخوانید

پس از این بخوانید

دانلود اپلیکیشن آخرین خبر