ايسنا/ دبيرکل حزب نداي ايرانيان گفت: چرا دولت آنقدر سادهانديش است. مگر نه اينکه قانون به دولت اجازه داده که سالي ۲۰ درصد بر حاملهاي انرژي افزوده شود؟ چرا اعمال نکردند و يکباره بنزين را بدون توجه مردم سه برابر کردند
سيد محمدصادق خرازي در پنجمين کنگره تشکيلاتي حزب نداي ايرانيان اظهار کرد: باعث افتخار است که در دو سال گذشته در مقام دبيرکلي در خدمت نداي ايرانيان بودم. در دو سالي که آقاي مجيد فراهاني دبيرکل بودند گامهاي بلندي برداشته شد. بدخواهان کج انديش، فرصتطلبان هرکدام به شکلي در جهت منکوب کردن يکي از ماندگارترين تشکيلات سياسي تاريخ مؤثر ايران يعني جمعي جوان فرهيخته و خودباور، تاختند. هنوز هم ترکشهاي آن دوران بر اندام ستبر و نستوه ندا قابل مشاهده است. ندا از اينجهت نداي ايرانيان شد که آرماني قدتمند در درون يکايک اعضاي نداي ايرانيان وجود داشت. توسعه، آباداني و پيشرفت ايران مدنظر نداي ايرانيان است. اين ۵ سال ۵ سال به همپيوسته بود. نداي ايرانيان اولين تشکيلات سياسي است که هرسال خود را مکلف به برگزاري کنگره دانسته است.
خرازي تاکيد کرد: کنگره ۵ سالگي نداي ايرانيان در شرايطي برگزار ميشود که مردم ايران در گرفتاري و سختي زندگي ميکنند و ما مسئوليت داريم. هدف از تشکيل نداي ايرانيان اين بود که بتوانيم صادقانه با مردم ايران سخن گوييم. هدف ما از حزب شدن اين بود که ساخته و پرداخته قدرت و مافيا نباشيم. هدف و انگيزه ما از داشتن چنين حزب و تشکيلاتي اين بوده که آرمان مقدس شهيدان و مجاهدان في سبيل الله اين سرزمين که نزديک به يک قرن و اندي است که عطر آن در شبستان اين سرزمين مي پيچد با آرمان جوانان اين سرزمين که پيشرفت، آبادي و آزادي است، پيوند داشته باشد. هدف ما اين نيست که فقط مجيز گوي قدرت و تکريم کننده افرادي باشيم که تريبون دارند و ميتوانند نقشآفريني کنند اما امروز سکوت کردهاند.
وي افزود: ندا نميتواند سکوت کند چون نمادي از نداي مردم ايران است. ما نميتوانيم از کنار حوادث به آرامي بگذريم چون امروز آرامش و آسايش از مردم سلب شده است. مسئوليت کارگزاران سياسي و نقشآفرينان سياسي آگاهي بخشي است. رسالت ما بيداري است. ايران کشوري است که همواره با آرمان و انگيزه زندگي برپاي خود ايستاده است.
خرازي تصريح کرد: حزب نماد صداهاي خفته و ناگفته يک ملت است. حزب نداي انديشه خفته در سينه است. حزب نماد تفکراتي است که بايد مجال بيان و سخنش در جامعه پديد آيد. اگر چنين حزبي داشتيم و بايد داشته باشيم هيچگاه نبايد از اقبال و عدم اقبال مردم در حرمان و نگراني باشيم. بايد در ابتدا تکليف خود را خودمان مشخص کنيم که در کجاي سياست ايران قرار داريم. اگر تشخيص ما، اگر شناخت و معرفت ما با واقعيتهاي جامعه آميخته بود. آنگاه روزگاري آميخته با فلاح و رستگاري را ميتوان براي آينده اين زمين قدم زد در غير اين صورت ندا همحزبي است چون دهها حزب ديگر که يا بايد ثناگو باشيم يا مجيزگو و يا دستان خودمان را بهسوي آسمان دراز کند که از سوي خداي مهربان معجزهاي شود و تحولي در اين زمين ايجاد شود. انديشه و تحول توأم با هم زاده اداره انسان است. نميتوان انتظار تغيير را داشت بدون آن که خروشيد.
وي ادامه داد: در اين ۶ سال مردمي که به اصلاحطلبان اعتماد کردند، پاسخ مناسبي دريافت نکردند. چگونه است که اکنون مدعي مجلس و اداره کشور ميشويم؟ بهترين، شايستهترين، مخلصترين نيروهايي که براي قدرت رسيدن دولت تلاش کردند، خانهنشين شدند. افرادي که از خود مايه گذاشتند اما همين دولت به آنها بيتوجه بودند و افرادي را در رأس قدرت قرار دادند که هيچ نسبتي با اصلاحات ندارند.
خرازي گفت: اصلاحات اگر اصلاحات واقعي باشد و اصلاحطلب اگر اصلاحطلب واقعي باشد به دنبال قدرت نيست به دنبال تحول است. نبايد تحول را توأم با مسئوليت و دولتمردي خود بدانيم. برخي دولتمردان به قواعد اخلاقي، مروت و جوانمردي وفادار نيستند. در همه قوانين و مقررات نانوشته سياست در دنيا وقتي که شخصيتي پيروز ميدان رقابت ميشود از فرداي پيروزي متواضع ميشود و سر تکريم به سوي کساني که به آنها رأي ندادند فرود ميآورد.
وي ادامه داد: هنوز هم معتقديم که دير نشده هنوز هم اصلاحات ميتواند نقشآفريني کند. منتها بايد شانتاژ چپگرايي و چپ باوري را کنار گذاريم. بايد مسئوليت را بپذيريم و با مردم سخنگوييم. بايد در برابر تحولات جامعه نقشآفريني کنيم. آنقدر نگوييم اغتشاشات. چرا شرايطي را به وجود آوريم که چهار اغتشاشگر مجال بازي درصحنه را پيدا کنند.
خرازي در انتها گفت: چرا دولت آنقدر سادهانديش است. مگر نه اينکه قانون به دولت اجازه داده که سالي ۲۰ درصد بر حاملهاي انرژي افزوده شود؟ چرا اعمال نکردند و يکباره بنزين را بدون توجه مردم سه برابر کردند. بدانيم که اين مردم و اين کشور غروب نخواهند کرد. آفتاب بر شبستان اين سرزمين غروب نخواهد کرد. آگاهي، برنايي، معرفت، شناخت، حقيقتهاي انديشه و فکر در ذات تفکر ايراني است همانطور که ايرانيان هزاره دوم ميلادي را با ابنسينا و فارابي و توليد فکر رقم زدند، طلوع هزاره سوم با نقشآفريني ايرانيان قهرمان، فرزندان تاريخيترين ملت جهان خواهد بود.
بازار