نماد آخرین خبر

آیا شورای نگهبان مسئول کارآمدی کاندیداهاست؟

منبع
تسنيم
بروزرسانی
آیا شورای نگهبان مسئول کارآمدی کاندیداهاست؟
تسنيم/ عباس سليمي‌نمين تحليلگر مسائل سياسي به اين پرسش پاسخ داده است که آيا شوراي نگهبان مسئول کارآمدي کانديداهاست يا خير؟ عباس سليمي‌نمين تحليلگر مسائل سياسي در يادداشت شفاهي به نقد اظهارات افرادي پرداخت که شوراي نگهبان را به‌دليل تاييد صلاحيت افراد ناکارآمد مورد انتقاد قرار مي‌دهند. سليمي نمين معتقد است اگر قرار باشد مسائل حکومتي با سليقه ما محدود بشود، بايد خيلي‌ها را کنار بگذاريم و اين يعني مي‌خواهيم انقلاب اسلامي را با ديدگاه بسيار مضيق خودمان محدود کنيم. بيشتر بخوانيد: شوراي نگهبان اعتماد ويژه‌اي به گزارشات ناجا در بررسي صلاحيت‌ها دارد رفت‌وآمد اصللاح طلبان به شوراي نگهبان و بي‌اعتنايي به راديکال‌ها متن اظهارات سليمي‌نمين به شرح زير است: ما در چارچوب ساختار نظام براي سلايق و گرايش‌هاي مختلف رسميت قائل هستيم يعني اگر گرايش، تفکر و بينشي توانست اکثريت آراي مردم را از آن خود کند، -ولو اينکه اقليتي هم با او مخالف جدي باشند- آنها مي‌توانند در مسند امور قرار بگيرند. آنچه در اين بخش متوجه شوراي نگهبان مي‌شود داشتن يک کفّي براي صلاحيت‌هاست يعني حداقلي از صلاحيت‌ها که در چارچوب قانون تعيين شده است اما اينکه گرايش فرد مورد تاييد شوراي نگهبان هست يا نيست و يا اصولاً اين گرايش را به صلاح مي‌دانيم يا نمي‌دانيم، اينها بحث ثانويه است و اصل اين است که گرايش‌هاي مختلف در چارچوب تفکر اسلامي مي‌توانند در نظام جمهوري اسلامي رقابت کنند. کساني که خواهان نمايندگي هستند بايد حداقلي از صلاحيت‌ها را داشته باشند يعني فرد به لحاظ مالي، اخلاقي و سياسي مشکل نداشته باشد و شوراي نگهبان اين حداقل‌ها را بررسي مي‌کند که فرد واجد شرايط هست يا خير. در مقابل، جامعه بايد حداکثري عمل کند و از ميان کانديداهايي که اين چارچوب درمورد آنها صادق است، کساني که حداکثر پايبندي به مسائل را دارند و راه‌حل‌هايشان مي‌تواند حداکثر خدمت را به جامعه بدهد را انتخاب کنند. اگر قرار باشد شوراي نگهبان انتخاب حداکثري را هم انجام دهد چيزي براي مردم باقي نخواهد ماند. يکي از دلايل عمده‌اي که نظام اسلامي امروز رو به جلوست و پيشرفت چشمگيري را نسبت به اين چهار دهه در عرصه سياسي شاهد هستيم، اين است که مردم قدرت انتخاب داشتند و در چارچوب اين قدرتِ انتخاب، رشدي از آن جامعه ساخته شده است. هم رشد ظرفيتي و هم رشد فهمي؛ رشد ظرفيتي يعني جامعه تحمل گرايش‌هاي مختلف را داشته باشد. وقتي شما جرياني را اصلاً صالح نمي‌دانيد، -شما آن را صالح نمي‌دانيد نه اينکه قانون آن را صالح نداند- وقتي رأي اکثريت مردم را مي‌آورد، شما مجبور به تحمل مي‌شويد اين يعني در شما ظرفيت‌سازي مي‌شود. متقابلاً هم شما وقتي راي مي‌آوريد که جناح مقابل، شما را اصلاً صالح نمي‌داند، در او ظرفيت‌سازي مي‌شود و قدرت تحمل سياسي در او افزايش مي‌يابد و جامعه با اين سعه صدر پيش مي‌رود يعني با ايجاد ظرفيت‌هاي لازم براي تحمل آراء متفاوت به جامعه رشد مي‌دهد. در دهه ۶۰ شخصيت‌هايي کانديداي قوه مجريه شدند که مورد وفاق همه جريان‌هاي سياسي بودند و شخصيت‌هايي بودند که متعلق به حزب خاصي نبودند اما از سه دهه گذشته به اين‌طرف شاهد بوديم که شاخص‌هاي جريانات سياسي امکان رقابت پيدا کردند و شاخص‌هاي جريانات سياسي به گونه‌اي هستند که براي جريان خودشان عناصر بسيار برجسته‌اند و براي جريان مقابل عناصر بسيار نامطلوب هستند يعني جريان سياسي که رقيب شماست، شما نظر منفي به او داريد اما کساني که در آن چارچوب جريان سياسي هستند، آن فرد را بسيار انسان صالحي مي‌دانند. ما در اين سه دهه گذشته چرخش قدرت داشتيم، گاهي شاخص يک جريان روي کار آمده و گاهي شاخص جريان مقابل. همه‌شان هم تلاش کردند که نگذارند رقيب از فرصت‌هاي قانوني استفاده کند و در ميانه راه تلاش کردند او را زمين بزنند ولي نظام اسلامي توانسته با ظرفيت‌سازي جلوي عناصر تندرو در اين وادي را بگيرد و اين دستاورد بسياري بالايي براي نظام اسلامي است. سيستم‌هاي دموکراسي غربي الان روبه عقب و در حال عقب‌گرد هستند. نظام اسلامي در اين سه دهه کاملاً رو به جلو بوده و دورنماي آينده‌اش هم رو به جلو خواهد بود، با ساختاري که ما داريم و در آن رهبري از کانديداهاي سلايق مختلف حمايت مي‌کند و نمي‌گذارد رقيب کارشکني کند و در ميانه راه آن دولت را زمين بزند. در دوران آقاي احمدي‌نژاد، جريان چپ مي‌خواست اين کار را کند و در زمان آقاي روحاني، يک جريان تندرو اين کار را مي‌کند که وي را زمين بزند ولي نظام نمي‌گذارد و اين يعني نظام ظرفيت‌سازي مي‌کند و نمي‌گذارد کم‌ظرفيتي‌ها موجب برهم‌زدن قاعده بشود. در حالي که نظام اسلامي اينطور پيش مي‌رود، نظام غرب عقب‌نشيني مي‌کند و اين يعني که نظام غرب امروز در حال نقض اصول دموکراسي است چراکه به بحران‌هايي دچار شده و در حال ترويج مجدد تبعيض و برتري‌نژادي است که اين با دموکراسي در تعارض است. شما امروز در انگليس جريان معتقد به برتري نژادي را مي‌بينيد . چرا فکر مي‌کنيد جريان ناسيوناليسم در انگليس زيربار اتحاديه اروپا نمي‌رود؟ چون خودش را برتر از ساير اروپايي‌ها مي‌داند و مي‌گويد چرا بايد آنها براي من قانون تعيين کنند در حالي که آنها از من پايين‌تر و پست‌تر هستند و ما برتريم. مي‌گويند ما انگليسي‌ها به لحاظ سابقه تاريخي و نژادي، برتر هستيم و نبايد بپذيريم که آنها براي ما قانون تعيين کنند و ما تابع قوانين اتحاديه اروپا باشيم. اين تبعيض نژادي است که موجب مي‌شود انگليس وارد اين وادي شود. امروز سردمداران دموکراسي غرب در حال عقب‌گرد هستند و به جاي پيشرفت در دموکراسي در حال روي‌آوردن به نژادپرستي براي حل بحران‌هاي‌شان هستند. نژادپرستي يعني نقض دموکراسي و نقض آراء! اينکه قومي را بر قومي ديگر برتري دهيد نقطه مقابل دموکراسي است. متاسفانه نيروهايي هستند که اصلا نگاه حکومتي ندارند و نگاه بسياري محدود به اين قضيه دارند. نگاه محدود يعني نگاه قبيله‌اي، قومي و گروهي. نگاه حکومتي ندارند که ما در چارچوب انقلاب اسلامي يک مدل را ارائه مي‌دهيم و اين مدل در حال ارائه به جهان است و طرفداراني در جهان پيدا کرده و چرا ما در پايگاه خودمان اين دموکراسي را تخريب کنيم؟ اين يعني بي‌توجهي به نيازهاي بشر کنوني. بشر کنوني امروز از دموکراسي غربي سرخورده شده و در حال روي آوردن به دموکراسي اسلامي است. دموکراسي اسلامي در اين سه دهه توانسته ظرفيت‌سازي‌هاي بزرگي انجام دهد، در حالي که با ضديت و فشار تمام عيار غرب مواجه است ولي در عين حال در مسير دموکراسي دستاوردهاي بالايي را کسب مي‌کند. برخي دوستان شايد فهم و نگاه حکومتي و نگاه جهاني ندارند و با نگاه محدود و قبيله‌اي بر اساس سليقه خودشان مي‌خواهند همه چيز را تنظيم کنند. اگر قرار باشد مسائل حکومتي با سليقه ما محدود بشود، بايد خيلي‌ها را کنار بگذاريم و بايد همه علاقمندان به نظام اسلامي را در جهان کنار بگذاريم و اين يعني مي‌خواهيم انقلاب اسلامي را با ديدگاه بسيار مضيق خودمان محدود کنيم! با اين نگاه بسته چه تصويري از انقلاب اسلامي ارائه مي‌شود که اگر کسي به سليقه شما نخورد ولو اينکه اکثريت جامعه آن نظر را تاييد کنند، بساط او را بهم بريزي يا شوراي نگهبان را تحت فشار قرار دهيد که اين افراد را تاييد نکند، درحالي که شوراي نگهبان نمي‌تواند تاييد نکند. شوراي نگهبان وظيفه دارد افراد را بر اساس شاخص‌هايي بسنجد و نمي‌تواند بگويد تفکر اين شخص درست نيست بلکه شوراي نگهبان مي‌تواند بگويد اين فساد دارد يا ندارد، فساد سياسي، اخلاقي و مالي دارد يا ندارد و اين فرد به مصالح ملي پايبند است يا نيست. همچنين ممکن است نسخه‌اي که ارائه مي‌دهد، نسخه متفاوتي از آنها باشد و شايد هم غلط باشد اما در عين حال مردم به آن رأي دادند و بايد تحمل کنيم. اگر هم مي‌خواهيم تاثير بگذاريم، نبايد با ابزارهايي دموکراسي را بهم بزنيم بلکه بايد از طريق تاثير در افکار عمومي آن چيزي را که مفيدتر براي جامعه است و نسخه‌اي که براي جامعه مفيدتر مي‌دانيم را ترويج و تبليغ کنيم و الّا شيوه‌اي که بعضي‌ها هم مي‌خواهند تنبلي و سستي را براي خودشان همچنان حفظ کنند و نمي‌خواهند در وادي اقناع قرار بگيرند و هم مي‌خواهند ساختار نظام اسلامي و انقلاب اسلامي را در محدوده ذهني خودشان بگنجانند غلط است. انقلاب اسلامي براي همه ملت‌هاي جهان است و ما بايد سعي کنيم سطح نگرش خودمان را از اين محدوديت خارج کنيم و نگاهي در سطح کلان داشته باشيم و قطعاً بايد به اين قضيه از منظر بيروني نگاه کنيم که امروز همه علاقمندان به انقلاب اسلامي کساني هستند که اين مدل را بر مدل غرب دارايي برتري مي‌بينند و الّا اگر بخواهيم اين مزيت‌ها را از بين ببريم در سطح جهان خيلي تاثيري نخواهيم داشت.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد