خبرآنلاين/ دبيرکل حزب کارگزاران سازندگي ميگويد: اصولگرايان نميتوانند ادعاي نجات اقتصاد ايران را داشته باشند، چون خيلي از مشکلات اقتصادي مرهون عملکرد دورهاي است که خيلي از اصولگرايان سر کار بودند و اين وضعيت را ايجاد کردند. آنها قبلا کشور را به گرداب انداختند، اين بار به قعر دريا مياندازند
غلامحسين کرباسچي معتقد است که شعارها و تحليلهاي اصولگرايان «آفتابه لگن است» و «بعيد است مردمي که از اصلاحطلبان زده شده باشند به سراغ اصولگرايان بروند».
او همچنين معتقد است که شعار نجات اقتصاد ايران هم براي اصولگرايان راهگشا نخواهد بود؛ «اصولگرايان نميتوانند چنين ادعايي را کنند چون خيلي از از مشکلات اقتصادي مرهون عملکرد دورهاي است که خيلي از اصولگرايان سر کار بودند، اين وضعيت را ايجاد کردند و دولت آقاي روحاني هم در اين مدت نتوانسته است کشور را از گرداب اقتصادي که در دوره تسلط کامل اصولگرايان بود نجات دهد».
او درباره برنامه اصلاحطلبان براي انتخابات هم ميگويد که اين دوره هم ممکن است آنها به سمت ائتلاف بروند، چيزي که اکثر اصلاحطلبان خلافش را تا به حال گفتهاند و تاکيد دارند که اين بار ائتلاف نخواهند کرد.
مشروح گفتگوي خبرآنلاين را با غلامحسين کرباسچي بخوانيد:
*آقاي کرباسچي! فضاي انتخاباتي در جريان اصلاحطلبي خيلي روشن نيست. اصولگرايان کم کم در حال رسيدن به نتيجه هستند، اما فضاي سياسي جريان اصلاحات هنوز خيلي مبهم است...
اصولگرايان به چه نتيجهاي دارند ميرسند؟
*بالاخره شوراي ائتلافي تشکيل شده است، در حال انجام کارهاي انتخاباتيشان هستند. مکانيزم رسيدن به وحدت را در نظر گرفتهاند و حتي شعارهاي انتخاباتي با عنوان «نجات اقتصاد ايران» در نظر گرفتهاند که نشان ميدهد در برابر عملکرد اصلاح طلبان و دولت ميخواهند وارد فضاي نقد آنها شوند.
خب چه کسي به اينها راي ميدهد؟ اينها که آفتابه لگن است، شام و ناهارشان چه ميشود؟ احوال اصولگرايان را ميگويم...
مردم اگر از اصلاحطلبان زده شده باشند به سراغ اصولگرايان نخواهند رفت
* من هم ميخواستم پيشبيني شما را از وضعيت هر دو جناح در انتخابات بدانم. اصولگرايان روي اين موضوع مانور ميدهند که مردم از اصلاحطلبان زده شدهاند و برنده انتخابات مجلس اصولگرايان خواهند بود. شما با اين نگاه موافقيد؟
بعيد ميدانم اينگونه باشد. اگر مردم از اصلاحطلبان زده شده باشند از همه زده شدهاند. بعيد ميدانم که مردم از اصلاحطلبان زده شده باشند و به سراغ اصولگرايان بروند. شما تصورتان اين است که هر کسي از اصلاحطلبان زده شود به سمت اصولگرايان ميرود؟
*من تصور خودم را عرض نکردم، چيزي که اصولگرايان مطرح ميکنند را گفتم...
اصولگرايان يعني الان ديدگاهشان اين است و چنين ارزيابي دارند؟
نيروهاي انقلاب يعني ميخواهند دوباره انقلاب کنند؟
*بله، مثلا آقاي باهنر گفته بودند که اقبال مردم به اصولگرايان است و نيروهاي ديگر اصولگراها هم ميگويند اين بار 30 بر هيچ انتخابات را خواهند برد و تکيهشان بر اين است که مردم به دليل عملکرد دولت و فراکسيون اميد از اصلاحطلبان زده شدهاند و از اصلاحطلبان عبور ميکنند و به نيروهاي انقلابي روي بياورند.
يعني ميخواهند دوباره انقلاب کنند؟
*به هر حال نامي که براي خودشان انتخاب کردهاند، شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب است...
اگر که منظورشان از نيروهاي انقلابي همان نيروهاي قديمي است، من چنين برداشتي ندارم و بعيد ميدانم که اينگونه باشد. اين صحبتها فکر نميکنم مبتني بر ديدگاه علمي و نظرسنجي باشد.
مردم ايران وقتي فضاي انتخابات داغ مي شود تصميم مي گيرند
*ديدگاه خود شما چيست و فضاي انتخابات و وضعيت اصلاح طلبان را چطور ميبينيد؟
کلا يک نا اميدي در جامعه نسبت به مسائل سياسي، اقتصادي و... هست. هم اصلاحطلبان و هم دولت اشکالاتي دارند. اينها روشن است، اما اينکه در انتخابات تا چه حد ميتواند تأثير داشته باشد، نميتوانم خيلي با قاطعيت صحبت کنم. چون معمولا در ايران اين است که وقتي فضاي انتخابات در کشور داغ ميشود تصميم ميگيرند.
در همه حوزههاي انتخابيه فضا به آن معنا سياسي نيست و بيشتر حالت کاربردي و قوميتي دارد. در همه صورت مردم بر مبناي شرايط خاص حوزهها راي ميدهند و خيلي بحث سياسي نيست، بستگي دارد که کانديداها چه کساني و با چه عملکردي باشند. عموما اينگونه است که هر کانديدايي عملکردش مورد نقد قرار ميگيرد و شرکت در انتخابات خيلي مرتبط به مسائل سياسي نيست، اما در حوزههايي که مسائل سياسي دخيل هستند، نااميدي و کرختي جامعه با آن درگير است و متاسفانه عوامل اقتصادي، فشارهاي سياسي خارجي و داخلي، عملکرد مجلس و .. دست به دست هم دادهاند.
نظرسنجيهاي انتخاباتي فضاي مثبتي را نشان نميدهند
اين عوامل هست، اما اينکه چقدر اثر دارند، واقعيتش بايد يک مقدار صبر کرد و در زمان انتخابات نظرسنجيها را بررسي کرد. من شنيدهام که نظرسنجيها خيلي فضاي مثبتي را نشان نميدهند، اما هر چه به انتخابات نزديکتر ميشويم شرايط روشنتر ميشود. بالاخره عملکرد وزارت کشور و شوراي نگهبان هم خيلي مهم است.
اصولگرايان قبلا کشور را به گرداب انداختند، اين بار به قعر دريا مياندازند
*آقاي کرباسچي! اين نارضايتيهايي که شما ميگوييد، فکر نميکنيد با شعارهايي اقتصادي که اصولگرايان ميدهند و مثلا نجات اقتصاد ايران را براي شعار ائتلاف خود انتخاب کردند، موثر واقع شود و اقبال به سمت آنها برود؟
ممکن است يک عدهاي را جذب کنند، اما من نميدانم چند درصد. البته اصولگرايان هم نميتوانند چنين ادعايي را کنند چون خيلي از مشکلات اقتصادي مرهون عملکرد دورهاي است که خيلي از اصولگرايان سرکار بودند، اين وضعيت را ايجاد کردند و دولت آقاي روحاني هم در اين مدت نتوانسته است کشور را از گرداب اقتصادي که در دوره تسلط کامل اصولگرايان بود نجات دهد، حال آنها خودشان آمدهاند و ميگويند ميخواهيم کشور را نجات دهيم. شايد چون خودشان کشور را در اين گرداب انداختهاند، فکر کنند که ميتوانند دوباره از اين گرداب در بياورد. ممکن است کسي هم فکر کند وقتي دفعه پيش ما را به گرداب انداختند، اين دفعه به قعر دريا بيندازند.
بعضي گرفتاريهاي دولت مربوط به کارشکني کساني که شعار نجات اقتصاد ايران را ميدهند
نميشود کساني که عملکرد روشني در زمينه مسائل اقتصادي نداشتند، الان موقع انتخابات اين شعارها را بدهند، در همه صورت اين افراد شناخته شده هستند، مگر اينکه اين بار افراد جديد و دستي از غيب برآيد وگرنه اينها که عملکردشان روشن است و خيلي نميتوانند ادعايي کنند. خيلي از گرفتاريهاي اقتصادي که دولت دارد، مربوط به کارشکنيهاي جناحي است که الان ادعاي نجات اقتصاد را دارند. بعيد ميدانم کسي اين حرف ها را باور کند.
*آقاي کرباسچي! اصلاح طلبان برنامهشان براي انتخابات چيست؟ به نظر ميرسد که به يک تصميم مشخص نرسيدهاند و در زمان ثبت نام انتخابات مجلس ما ديديم که چهرههاي شاخص از انتخابات استقبال نکردند...
منظور از چهرههاي شاخص چه کساني است؟
شايد عارف فکر کرده راي ندارد و سنگينتر است کانديدا نشود يا...
*مثلا آقاي عارف ثبت نام نکردند يا...
آقاي عارف شايد فکر کرده است که راي نميآورد.
*يک تحليل هم همين است، اينکه خود اصلاحطلبان هم پذيرفتهاند که شايد راي نياورند براي همين ثبتنام نکردهاند...
همه اصلاحطلبان را که نميتوان اينگونه با يک چوب راند. من نميدانم چرا آقاي عارف ثبت نام نکرده است، شايد ايشان يک طرحي براي انتخابات رياست جمهوري دارند و ميخواهند وقتشان را بيشتر در آن زمينه بگذارند، يا شايد فکر کردند راي نميآورند و سنگينتر اين است که حضور پيدا نکنند، يا شايد هم ديدهاند در مجلس کار مهمي را پيش نبردهاند و با خود گفتهاند چه دليلي دارد به مجلس بروم و يک صندلي را اشغال کنم.
*در مورد کليت اصلاحطلبان چطور؟ ما شاهد حضور چهرههاي خاصي نبوديم، مثلا تعداد کساني افراد شاخص بودند...
اين سي نفري که در اين دوره بودند، اغلب ثبت نام کردند و چند نفر نيامدند.
چهرههاي شاخص اصلاحطلب اميدي ندارند که تائيد صلاحيت شوند
*منظورم چهرههاي شاخص جريان اصلاح طلب است و منظورم تنها فراکسيون اميد نيست.
چهرههاي شاخص جريان اصلاح طلبي در فضايي که در کشور برايشان درست کردهاند، فضايي نيست که اميدوار باشند در انتخابات مورد تاييد قرار ميگيرند. چهرههاي اصلاح طلب نيروهاي فعال و خوبي هستند، اما هميشه اين افراد به دليل پروندهها و حرف و حديثهايي که يک زماني بوده است مورد بيمهري قرار ميگيرند. به خاطر اين که فضا متشنج نشود، عموم کساني که فکر ميکردند ممکن است از فيلتر شوراي نگهبان يا بقيه دستگاهها عبور نکنند، ثبتنام نکردند، اين که دليل نميشود نخواهند از انتخابات استقبال کنند.
اگر شرايط انتخابات به گونهاي باشد که ببينند بين گزينههاي مطرح، ميشود نيروهاي بهتري را با هر عنواني انتخاب کرد، دست به انتخابات ميزنند. به گمان من قاطبه افرادي که شما گفتيد از انتخابات رويگردان نيستند، چرا که غير از انتخابات راهي براي فعاليت سياسي نيست، مگر اينکه فردي به اين نتيجه برسد که اصلا فعاليت سياسي را کنار بگذارد يا کلا از دايره سياست بيرون بروند يا اينکه يک خطهاي ديگر را در فعاليت سياسي انتخاب کنند که آنها هم تا الان خيلي آينده روشني نداشته است.
اصلاحطلبان بايد صادقانه نقصهايشان را به مردم بگويند
*برگ برنده اصلاح طلبان براي انتخابات مجلس چيست؟
من فکر ميکنم هر گروه سياسي اگر بخواهد در جامعه جايگاهي پيدا کند، اولين مسئله اش اين است که صداقتش و روراست بودنش را با مردم مطرح کند. من گمان ميکنم اگر اصلاحطلبان نقصي در کارشان بوده است را صادقانه اعلام کنند، اگر جايي کوتاه آمدند يا خلاف کردند، کساني در بين شان بودند که حد توقعي که از اصلاحطلبان است عمل نکردند يا کلا در دورهاي که مسئوليتي داشتند، فعال نبودند، اينها را به مردم بگويند، اين صداقت ميتواند سرمايه مهم باشد. به نظرم اگر اصلاحطلبان با صداقت با مردم حرف بزنند، سرمايه خوبي باشد، هر چند ممکن است در عملکرد به دليل شرايطي که در کشور است، نتوانسته باشند تمام خواستهها را جامه عمل بپوشانند. هيچ توقعي وجود ندارد که يک سياستمدار آنچه که وعده ميدهد، عينا جامه عمل بپوشاند، فعاليت سياسي منوط به کار و فکر يک شخص نيست و عوامل متعددي بر آن تاثير ميگذارد.
پيروزي هميشه اين نيست که راي بياوريد
*يعني شما فکر ميکنيد که اين صداقت اصلاحطلبان را در انتخابات به پيروزي ميرساند؟
اگر به پيروزي هم نرساند بالاخره يک ارزش اخلاقي برايشان ايجاد ميکند، هميشه پيروزي اين نيست که شما يک راي بياوريد و پستي را اشغال کنيد. آن ارزش اخلاقي هم نکته مهي است، ممکن است در جايي مسئوليتي داشته باشيم و آن ارزش اخلاقي که بعدش ميماند، جايگاهش کمتر از موفقيتهاي آن مسئوليت نيست.
شايد اين دوره هم به سمت ائتلاف برويم
*اکثريت اصلاحطلبها مطرح کردهاند اين بار به سمت ائتلاف نميرويم و از نيروهاي اصلاحطلب براي بستن ليست استفاده ميکنيم، اما از سوي ديگر در بحث سر ليستي برخي از افراد مطرح کردند که مثلا آقاي مجيد انصاري، آقاي مطهري و خانم مولاوردي سر ليست باشند. در اين بين اين سه گزينه قطعا آقاي مطهري، اصلاحطلب نيستند، به نظر شما ليست چطور بسته خواهد شد و در مورد سر ليستي چه اتفاقي خواهد افتاد؟
طرح اين حرفها که زود است و ما بايد ببينيم که چه کسي تاييد و چه کسي رد ميشود. اين حرفها که ما ائتلاف نميکنيم از سوي جمع موثر اصلاحطلبان مطرح نشده است و حالا ممکن است که کسي در جايي حرفي زده باشد. عقل جمعي و عملکرد مجموعه اصلاحطلبان نشان داده است که براساس مصالح نه شعارهاي سياسي عمل کردهاند و در اين انتخابات هم اگر احساس کنند که با هر کسي که ائتلاف کنند به نفع کشور است و از ورود نيروهاي افراطي -که به جز بحثهاي سياسي و شعارها کارنامه ديگري ندارند- جلوگيري کند، من فکر نميکنم اصلاح طلبان از ائتلاف و اعتدال که به نفع کشور و خودشان است، دست بردارند.
گاهي آخر ليستها از سرليستها بهتر بودهاند
در مورد سرليستي هم بايد بگويم که سرليستي اصلا مهم نيست و چه بسا افرادي سرليست بودند، اما آنهايي که در انتهاي ليست بودند، بيشتر مورد اقبال مردم قرار گرفتند. در دورههاي گذشته هم ما ديديم که افرادي ممکن است اول ليست باشند، اما آدمهاي آخر ليست افراد بهتري باشند.
بازار