فارس/ کارشناس مسائل بينالملل گفت: اگر متن شوراي اطلاعات ملي آمريکا مبنا باشد ۱۰ سال ديگر آمريکا ديگر ابرقدرت نيست يعني ايران ۴۱ سال مقاومت کرده و اگر ۱۰ سال ديگر هم مقاومت کند و جايگاه آمريکا تبديل به يک کشور معموليتر شود، آن وقت اوضاع ما بهتر خواهد شد.
فؤاد ايزدي مدير مرکز پژوهشي سياست خارجي و ديپلماسي دانشگاه تهران، با حضور در 228 قسمت برنامه «بدون توقف» که هفتم اسفندماه از شبکه سه سيما به روي آنتن رفت با اشاره به تعاملات و اختلافات کشورهاي آمريکا و چين به تشريح چگونگي قدرت گرفتن آمريکا در گذشته و جايگاه اين کشور در آينده پرداخت.
فؤاد ايزدي در ابتداي برنامه «بدون توقف» به تاريخچه رقابت و اختلافهايي که بين چين و آمريکا در حوزههاي اقتصادي، سياسي و نرمافزاري وجود دارد، پرداخت و گفت: يک زماني در آمريکا اجماع شد که چين را بايد وارد سيستم اقتصادي دنيا کنيم يعني سياسيون آمريکا زمان جنگ سرد در اوائل دهه ۷۰ زماني که نيکسون به همراه کسينجر به چين سفر کرد، معتقد بودند که اگر چين به آمريکا نزديک شود از خيمه کمونيسم خارج شده و اين ضربهاي براي شوروي است، چون در اوائل دهه 70 هنوز جنگ سرد در بالاترين سطح خودش در جريان بود.
وي در ادامه تصريح کرد: از آن طرف اقتصاديون آمريکا هم استقبال کردند و گفتند به دليل جمعيت بيش از يک ميلياردي اين کشور، چين هم بازار بسيار بزرگي است براي کالاهاي آمريکايي، هم يک مجموعه گستردهاي از کارگر ارزان در آن جا متمرکز است که ميشود خيلي از کارهايي که در آمريکا با کارگر گران توليد ميشود در چين با کارگر ارزان توليد کنيم تا سود شرکتها افزايش پيدا کند. اين اجماع شد و اين اتفاق براي چين هم خيلي خوب بود.
اين کارشناس مسائل بينالملل اضافه کرد: اگر صادرات چين در سال ۷۹ ميلادي سالي که در ايران انقلاب شد، مقايسه کنيد با صادرات امروز اين کشور، ميبينيد که صادرات چين الان در يک روز معادل صادرات يک سال اين کشور در سال ۷۹ ميلادي است، يعني صادرات چين تقريبا ۳۶۵ برابر شده و اين نتيجه همکاري با آمريکا بود. اما اين اجماع در سالهاي بعد زير سؤال رفت، به اين دليل که ديدند چينيها دارند آنها را جا ميگذارند و در حوزه اقتصادي دارند نزديک آمريکا ميشوند، در حوزه سياسي در منطقه نفوذ پيدا ميکنند و در حوزه فرهنگي و اجتماعي از يک سري مفاهيم سنتي فرهنگ چين براي ارتقاي جايگاهشان در دنيا استفاده ميکنند، يعني غربزده و شيفته غرب نشدند.
ايزدي با اشاره به اينکه اغلب دانشجويان چيني که به آمريکا يا کشورهاي غربي رفته بودند پس از تحصيل به کشورشان برگشتند، عنوان کرد: چون دغدغه ملي داشتند و احساس ميکردند بايد برگردند و جايگاه کشورشان را در دنيا ارتقاء دهند، اين حالت شيفتگي که در بعضي کشورها نسبت به آمريکا وجود دارد در چين نسبتا کمتر بود و آنها با اين که ممکن بود در آمريکا حقوق بيشتري هم بگيرند ولي آن دغدغه در کشورشان وجود داشت و برگشتند و کار کردند.
وي در ادامه اظهار کرد: اين تاريخچه ۳۰، ۴۰ سال گذشته را که مرور کنيد ميبينيد آمريکائيها يک دفعه متوجه شدند که آن شاخصهاي گذشته و تفکري که در دهه ۷۰ ميلادي بود و اجماع شد که برويم و چين را بياوريم عوض شده چون ديگر شوروي فروپاشيده و آن دغدغهاي که چين را از ذيل کمونيسم خارج کنيم وجود ندارد و در حوزه اقتصادي آرام آرام چين دارد آمريکا را جا ميگذارد، لذا اين اتفاقي که در دوران ترامپ افتاده، اين دعواي تجاري که شروع شده و به نظر هم نميرسد که قرار باشد به صورت ريشهاي حل شود چون آمريکاييها نميخواهند براي مقابله با افزايش قدرت چين آن را حل کنند، از آنجا نشأت ميگيرد. از آن جهت در انتخابات ۲۰۱۶ آمريکا يکي از مواردي که بين خانم کلينتون و ترامپ اجماع شد همين بحث مقابله با افزايش قدرت چين بود.
مديرعامل مجمع بينالمللي اساتيد مسلمان دانشگاهها با اشاره به اينکه براي اينکه بتوانيم عميقتر و جامعتر به بحث بپردازيم بايد مشخص شود آمريکا چطور آمريکا شد، گفت: بايد شاخصهاي قدرت آمريکا مشخص شود بعد ببينيم به حال هر کدام از اين شاخصها چه آمده، اساتيد آمريکايي معتقدند که در چهار حوزه آمريکا پيشرفت کرد تا از يک کشور سنتي به يک کشور ابرقدرت تبديل شد، اين شاخصها، قدرتهاي اقتصادي، نظامي، نهادسازي و قدرت نرم بودند، در اين چهار شاخص آمريکا رشد کرد و شد ابرقدرت.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در ادامه در پاسخ به اين سؤال که «چرا درباره افول آمريکا صحبت ميکنيم» بيان کرد: چون ما به هر دليل درگيريهايي با آمريکا داشتيم اين درگيريها هم بدتر ميشود، يک نفر به اسم ترامپ در کاخ سفيد نشسته و انگار هيچ کاري ندارد غير از اينکه چند روز يک بار يک توئيتي درباره ايران بزند و کارهايي هم ميکنند که قبلا نکردند يک سردار و مقام ارشد ايراني را زماني که به دعوت آن کشور به آنجا سفر کرده ترور ميکنند، چون در گذشته اگر هم اين کار را ميکردند اعلام نکرده و مسؤليت نميپذيرفتند، حالا ما بايد يک برآوردي داشته باشيم که آن طرف قدرتش افزايش پيدا ميکند يا کاهش.
وي در پايان يادآور شد: اگر افزايش پيدا ميکند پس بايد راهي پيدا کنيم که آن را رفع رجوع کنيم، اگر هم کاهش پيدا ميکند اين يک اعتماد به نفسي ايجاد ميکند که شايد بتوان مقاومت کرد، اگر يک بازه زماني داشته باشيم که چقدر بايد مقاومت کنيم شايد بتوانيم، اگر متن شوراي اطلاعات ملي آمريکا مبنا باشد ۱۰ سال ديگر آمريکا ديگر ابرقدرت نيست يعني ايران ۴۱ سال مقاومت کرده و اگر ۱۰ سال ديگر هم مقاومت کند و جايگاه آمريکا تبديل به يک کشور معموليتر شود، آن وقت اوضاع ما بهتر خواهد شد، لذا اين نکته از اين جهت براي ما حائز اهميت است.
بازار