نامه نيوز/ اسماعيل گرامي مقدم سخنگوي حزب اعتمادي ملي ترميم روابط اصلاح طلبان و دولت را ممکن دانست و تاکيد کرد: لازم است که آقاي روحاني در اظهارات خود بيشتر دقت کرده و صداقت خود را به مردم ثابت کند.
اصلاح طلبان و دولت روحاني راه پر فراز و نشيبي را طي کردهاند و اين طور که به نظر ميرسد هر روز به شکاف ميان آنان افزوده ميشود. عملکرد روحاني اگرچه در چند سال اخير سبب از دست رفتن بخش قابل توجهي از سرمايهاجتماعي اصلاح طلبان شده است اما هنوز هم هستند اصلاح طلباني که معتقدند در صورت تغيير رويه روحاني ميتوان به نقطه اول بازگشت و آب رفته را به جوي بازگرداند. اسماعيل گرامي مقدم سخنگوي حزب اعتماد ملي يکي از همين افراد است. او روحاني را مقصر همه اين ريزش سرمايه اجتماعي نمي داند اما نقش او را پررنگ مي داند. در عين حال تاکيد دارد که در صورت تغيير رويه روحاني ميتوان دوباره به جريان اعتدالي نزديک شد و کاهش مشارکت را چاره کرد.
*مناسبات آقاي روحاني و اصلاح طلبان به نحوي پيشرفت که برخي به خاطر حمايت از وي پشيمان شدند، نظر شما چيست؟ بعد از اين 6 سال رياست جمهوري آقاي روحاني و مشاهده عملکرد ايشان به عنوان يک اصلاح طلب از حمايت از او پشيمان هستيد؟
نه، از حمايت از روحاني پيشمان نيستم اما اين به معناي آن نيست که او به وعدههاي خود عمل کرده است. آقاي روحاني براي عمل نکردن به وعدههاي خود دلايلي داشته است. تحقق بخشهايي زيادي از مطالبات مردم و اصلاح طلبان اساسان در اختيار آقاي روحاني نبوده است و همان طور که خودش نيز گفت داراي اختيارات کامل نبوده است اما در بخشهايي گلايه داريم که مساله در اختيار ايشان بود و انجام نداد. ضعف دولت او در موضوعات خاص به اين خاطر است که روحاني دولت کارآمدي نداشته است.
اگر آقاي روحاني به مطالبه اصلي اصلاح طلبان بها داده و به خاطر که حمايتي که اصلاح طلبان از وي کرده بودند در ترکيب اصلي کابينه از بين نيروهاي اين جريان استفاده ميکرد امروز در اينجا نايستاده بود زيرا آن نيروهها به اصلاح طلبي ايمان و باور داشتند و دولت ايشان دستاوردهايي داشت.
*ميفرماييد در بخشهايي گلايه داريم که روحاني اختيار داشت و کاري نکرد. مشخصا کدام بخشها مورد نظر شما است؟
اين بخشها بيشتر در حوزه سياست داخلي است. مثلا در برخي از امورات مثل برداشتن حصر به نظر ميرسيد که شدني بود. حداقل اينکه ما مشاهده نکرديم گامي برداشته شود. ميشد خيلي از موضوعات را حل کرد. روحاني همچنين در زمينه گماردن مديران مجرب و کساني که به دولت ايشان ايمان داشته باشد اختيار داشت اما به جاي اين کار از فرصتطلبان استفاده کرد. گفت کساني که گيوهها را کشيدهاند در مناصب قرار ميدهيم اما ترکيب استانداران، کابينه و معاونان وزرا و ... کاملا مغاير با شعارهايي است که او در اين حوزهها داد. بسياري از استانداران در انتخابات اخير منفعلانه عمل کردند. همه اين ها به پاي اين دولت نوشته شد. يا مثلا در حوزه اقتصادي تصميمي که درباره تک نرخي کردن ارز گرفته شد. آقاي احمدينژاد در دولت قبل اين سياست شکست خورده را اعمال کرده بود و تجربه نتيجه آن را نشان داده بود. دلسوزان و صاحب نظران اقتصادي با اين سياست مخالفتها کردند اما آقاي روحاني وقعي ننهاد و بر اساس گزارشهاي غلطي که گرفته بود، تصميم گرفت. در واقع واقعيتهاي اقتصادي جامعه ايران را در نظر نگرفت.
*به نظر شما روحاني 92 با روحاني 96 و 98 تفاوت داشت؟
من بعد از راي آوري روحاني در 96 اولين نفري بودم که در مصاحبه اي از چرخش به راست دولت روحاني حرف زدم. بالاخره ما ميپذيريم که بيشتر وقت دولت اول روحاني صرف سياست خارجي شد و دستاورد قابل دفاعي هم داشت و حداقل باعث دور کردن تحريم ها (حداقل چند سالي) شد. همين که مخالفان برجام امروز فرياد وابرجاما سر دادند و اسرائيل و عربستان مخالف برجام بودند نشان داد که کار دولت درست بوده و ماهم دفاع کرديم. اما روحاني در دولت دوم از مطالبات مردم در حوزههاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي عقب نشيني کرد درحالي که ميتوانست در حوزههايي روي مواضع خود بايستد و نايستد.
در همين انتخابات اخير که با رد صلاحيت اصلاح طلبان مواجه بوديم،روحاني صرفا به چند تذکر بسنده کرده و بعد از همان هم عقبنشيني کرد يا حداقل پيگيري نکرد.
در مساله اقتصادي نيز موضوع افزايش نرخ بنزين را داشتيم. سران قوا در واقع بدون در نظر گرفتن آسيبهايي که به قشر کم درآمد جامعه تحميل خواهد شد، يکباره قيمت بنزين را سه برابر کردند. آقاي روحاني در اينجا هم ميتوانست اين اقدام را انجام ندهد يا واقعيت را به مردم منتقل کند که مساله در اختيار او نبوده يا اگر بوده چه دلايلي داشته است. همين شد که مردم معترض به خيابانها آمدند و غير از کشته، مجروح و خسارات بسيار نتيجهاي نداشت.
*مجموعه اين اتفاقات موجب ريزش گسترده سرمايه اجتماعي اصلاح طلبان شد. اما آيا همه ريزش راي اصلاح طلبان به عملکرد دولت برميگردد يا مسئوليت بخشي از آن به عهده خود آنان است؟
اين ريزش اجتماعي از اصلاح طلبان قابل تحليل است. ابتدا بايد ديد که آيا اين ريزش از اصلاح طلبان بوده است و يا از حسن روحاني؟ روشن است که نميتوان گفت که همه اين ريزش از حسن روحاني و به خاطر عملکرد دولت بوده است. نتيجه انتخابات اخير روشن بود زيرا اصلاح طلبان هميشه بازنده عدم مشارکت هستند. برنده نيز مشخص بود و ميدانستيم که اصولگرايان با کمترين رقيب خواهند برد. هزينه اين ريزش راي و افت مشارکت را کشور داد بنابراين مي توان گفت که سرمايه اجتماعي از اصلاح طلبان و کشور ريزش کرده است. اگر مردم مشارکت ميکردند اين سرمايه اجتماعي در ابتدا پشت کشور و در مرتبه بعدي پشت اصلاح طلبان قرار ميگرفت. بنابراين رقباي اصلاح طلبان بودند که به سرمايه اجتماعي چوب حراج زدند تا با کمترين رقيب برنده شوند.
*بنابراين روحاني تنها مقصر ريزش راي اصلاح طلبان نيست.
بله، آقاي روحاني سهمي در اين امر داشته است اما همه آن را نمي توان به گردن آقاي روحاني انداخت و به حساب او گذاشت.
بلکه تنها بخشي از اين ريزش به عهده آقاي روحاني است و ديگر جاها هم قطعا سهم داشته اند.
*فکر ميکنيد در اين زمان باقي مانده تا 1400 مناسبات اصلاح طلبان و روحاني چطور پيش ميرود؟ شکاف موجود تعميق ميشود يا ترميم ؟
فکر ميکنم که روابط يا مناسبات اصلاح طلبان با طيف اعتدالگرا که پيشاني آن آقاي روحاني است با توجه به دورانديشي اين دو جريان ترميم خواهد شد. البته اين با اصلاح رفتار اعتداليون و اصولگرايان معتدل و همچنين درک خطر روي کار آمدن مجدد تندروها ممکن است. نزديکي اين دو طيف در آينده ممکن است و قطعا ميتواند اين کاهش مشارکت را چاره کند. اولين قدم براي اينک کار وحدت بين جريانات معتدل، اصلاح طلبان و همه جريانات دلسوز است. به نظر من از اين طريق بخشي از ريزش اجتماعي به سبد هر دو جريان اصلاح طلب و اعتدالي برخواهد گشت.
البته در اين مدت باقي مانده آقاي روحاني هم بايد دست به اقداماتي بزند که صداقت رفتار خود را به مردم ثابت کند زيرا در غير اين صورت و با ادامه همين رفتار تغيير حاص نميشود. اگر از آقاي روحاني شاهد مواضعي مثل اين باشيم که در اوج شيوع کرونا بگويد، از شنبه شرايط عادي ميشود، نمي توان سرمايه اجتماعي را بازگرداند زيرا اين نوع اظهارات با واقعيتهاي جامعه همخواني ندارد و آقاي روحاني بايد دقت کند تا اعتماد مردم از دست نرود.
بازار