ايرنا/ آيتالله ابراهيم اميني از روحانيون مبارز قبل از پيروزي انقلاب اسلامي بود که شخصيتي اعتدالي داشت.
آيت الله ابراهيم اميني يار ديرين امام راحل و رهبري و از پيشگامان نهضت اسلامي، عضو مجلس خبرگان و مجمع تشخيص که طي چند روز گذشته در "بيمارستان شهيد بهشتي قم" بستري بود شامگاه جمعه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ و همزمان با شب اول ماه مبارک رمضان ۱۴۴۱ دار فاني را وداع گفت.
آيتالله ابراهيم اميني از روحانيون مبارز قبل از پيروزي انقلاب اسلامي بود که شخصيتي اعتدالي داشت. وي علاوه بر عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبري مسووليتهاي ديگري نيز برعهده داشت و در دوران فعاليتهاي خود از گروهگراييها و جناحبازيها خودداري کرد.
مبارزه با رژيم پهلوي
با به روايت ايرنا وي فعاليت سياسي خود را از ۱۳۴۱ خورشيدي شروع کرد؛ يعني دوره اي که نهضت روحانيون به رهبري امام خميني(ره) براي مبارزه با رژيم پهلوي آغاز شده بود. در همين زمان آيت الله اميني در جلسهاي محرمانه شرکت کرد که مفاد آن اصلاح حوزه علميه قم، تبليغ اسلام، امر به معروف و نهي از منکر و سعي در اجراي احکام سياسي، اجتماعي و اقتصادي اسلام بود؛ جلسه اي که بعدها به تشکيل جامعه مدرسين حوزه علميه قم منجر شد و او نيز به عنوان يکي از اعضاي فعال آن به شمار مي رفت. خودش در خصوص اعضا آن جلسه مي گويد: اعضاي آن، آقايان حاج شيخ عبدالرّحيم ربّاني شيرازي، شيخ علي مشکيني، شيخ علي قدّوسي، شيخ حسينعلي منتظري، شيخ محمد تقي مصباح يزدي، شيخ مهدي حائري تهراني، شيخ علي اکبر هاشمي رفسنجاني، شيخ احمد آذري قمي، سيد محمد خامنه اي و سيد علي خامنه اي بودند.
در همين سال ها امام خميني(ره) بازداشت و به ترکيه تبعيد شد که آيت الله اميني به عنوان رابط ميان امام(ره) و برخي از علما بود که از طرف عوامل رژيم پهلوي نيز مورد تعقيب واقع شد. بنا به گفته خودش، او در اين سال ها در دعوت به تشکيل جلسات مشترک، تشويق آنان به اقدامات مناسب، تهيّه اطلاعيه ها، تشويق به توقّف در تهران و اقدامات لازم براي آزادي امام(ره) و پيش گيري از تبعيد و ادامه زندان و اعدام احتمالي امام(ره)، نقش فعّالي داشت. آيت الله اميني در دوران حضور امام(ره) در پاريس به ديدار ايشان رفت و از جز ۱۱ فردي بود که پس از ارتحال آيت الله حکيم، اعلاميه مرجعيت امام خميني(ره) را امضا کرد.
فعاليتها پس از انقلاب
پس از پيروزي انقلاب اسلامي آيت الله اميني نيز به مانند ديگر مبارزان خود را آماده خدمت به نظام نوپاي جمهوري اسلامي کرد و همانگونه که خودش مي گويد: ۱۵ روز بعد از پيروزي انقلاب از سوي امام مأموريّت يافتم که به استان هرمزگان بروم و به امور نهادهاي نوپا و اوضاع ارتش و ادارات بندرعبّاس، جزيره کيش و ديگر جزاير استان و وضع علماي اهل سنّت و حوزه هاي علميّه رسيدگي کنم. از اين رو، چندماه در آن جا توقّف کردم و در بين طلاّب و علماي اهل سنّت مبلغي تقسيم نمودم که بعد از آن به دستور امام به صورت شهريّه مستمر در آمد. بعد از مراجعت از هرمزگان بار ديگر از سوي حضرت امام مأمور شدم به استان مازندران به ويژه ترکمن صحرا بروم و به امور آن جا رسيدگي کنم و به دستور امام اوّلين شهريّه رسمي را به طلاّب و علماي اهل سنّت پرداختم. براي اجراي فرمان عفو امام سفري به همدان، ملاير و نهاوند و مأموريّت ديگري نيز به نائين داشتم.
مسووليت ها
آيت الله اميني از دوره اول تا سوم مجلس خبرگان رهبري، نمايندگي استان چهارمحال و بختياري را برعهده داشت تا اينکه بنابه گفته خودش در دوره چهارم با همه اصراري که دوستان، در کانديداتوري از تهران داشتند به عللي که مهمترين آنها عدم قدرت بر انجام وظيفه بود، امتناع ورزيدم.
وي همچنين در سال هاي پس از انقلاب اسلامي مسووليت هايي از جمله نماينده امام در امور استان هرمزگان؛ نماينده امام در امور استان مازندران، نماينده امام در اجراي فرمان عفو در همدان، ملاير و نهاوند، عضويت در شوراي بازنگري قانون اساسي با حکم امام، نايب رييس مجلس خبرگان، رياست دبيرخانه مجلس خبرگان، عضويت در هيأت امناي دانشگاه امام صادق(ع) و مجمع جهاني علوم اسلامي، عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم و امام جمعه قم را برعهده داشت.
آخرين ديدار با امام(ره)
آيت الله اميني که در سال هاي دهه ۶۰ خورشيدي به عنوان عضو از مجلس خبرگان رهبري در جريان بسياري از امور قرار داشت، در خصوص آخرين ديدار خود با امام خميني(ره) مي گويد: آخرين ديدار من با ايشان زماني بود که براي آخرين بار در بيمارستان بستري شدند و قلب ايشان با دستگاه مصنوعي کار ميکرد. واقعيت اين است که من هرگز به لحظهاي که امام نباشند و جانشين ايشان هم مشخص نباشد، فکر نکرده بودم، لذا احتمال وقوع توطئههاي داخلي و خارجي ذهنم را پريشان کرده بود. در چند قدمي بستر امام ايستاده بودم و به ابر مردي نگاه ميکردم که پانزده سال قبل، در شرايطي که نفس کسي در نميآمد، بر سر شاه فريادزده بود: «کاري نکن که بدهم مردم ايران گوش تو را بگيرند و بيرونت کنند!» ابر مردي که گفته بود: «امريکا هيچ غلطي نميتواند بکند» و يکتنه و مردانه ايستادگي کرده و سرانجام پوزه استکبار را به خاک ماليده بود و حالا براي نجات آن بزرگمرد، از دست کسي کاري ساخته نبود. مارا به اتاق مجاور راهنمايي کردند و چند ساعت بعد حاج احمد آقا آمد و خبر رحلت آن بزرگوار را به اطلاع همه رساند.
بازار