انصاف نيوز/ سيدضياء هاشمي از اختلافنظرها در خطي مشي خود با دوستان ديگر در پوشش اخبار و انتظارهايي که دولتيها از او داشتند، ميگويد. اختلاف نظرهايي که آنها را طبيعي ميداند اما در نهايت منجر به رفتن او از ايرنا شد. خودش ميگويد «رفتن من از ايرنا نه استعفا بود و نه برکناري.»در ادامه از مصاحبهي جنجالي ايرنا با امير دريادار حبيب الله سياري گفت که با پيشنهاد خود ارتش مصاحبه انجام شد و حتي حذف آن هم به درخواست ارتش بود.
سيد ضياء هاشمي پژوهشگر، استاد دانشگاه، سرپرست سابق وزارت علوم است و به مدت سه سال مدير عامل خبرگزاري ايرنا بود. او دانشيار دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران است. متن کامل گفتوگو با او را در ادامه بخوانيد:
کساني در دولت ميخواستند ايرنا فقط اخبار مثبت را منتشر کند
انصاف نيوز: از آنجايي که خبرگزاري ايرنا دولتي است، بسياري از دولتيها از رئيس جمهور تا مدير يک دستگاه دولتي ممکن است از آن انتظاراتي داشته باشند، با اين نوع از انتظارات در دوراني که ايرنا بوديد، مواجه شدهايد؟
سيد ضياء هاشمي: ايرنا خبرگزاري دولت است، ايرنا يعني خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران؛ حتي کلمهي ايران هم ندارد. بنابراين ايرنا افق خود را جهان اسلام ميداند، اما مربوط به جمهوري اسلامي ايران است. اما چون در ساختار آن هيچ نهادي به جز دولت نيست و مديريت آن توسط دولت انتخاب ميشود. آن را خبرگزاري دولت تصور ميکنند. در ذهنيتهاي حاکم خبرگزاري کشور است نه يکي از قوهها. شوراي عالي ايرنا به رياست وزير ارشاد و نمايندهي وزارت خارجه و چند شخصيت حقيقي است. مثلا صدا و سيما يک رسانهي ملي فراتر از دولت است. بنابراين آن را به عنوان يک رسانهي ملي ميشناسيم. اما ايرنا هم فراتر از دولت يعني کليت نظام را پوشش ميدهد و يک رسانهي ملي محسوب ميشود. مثل دادستاني کل کشور که يک ساختار ملي است اما در ساختار قوه قضاييه است. اما چون بودجهي آن را دولت ميدهد، اين تصور وجود دارد که بايد خلاهاي دولت را ايرنا پوشش دهد، در واقع يک شرکت دولتي زيان ده است که ميتواند براي هزينههاي خود درآمد داشته باشد و اگر درآمد نداشت بايد دولت آن را تامين کند. از قديم هم همينطور بود که نزديک به صد درصد بودجهي آن را دولت ميدهد.
اما دربارهي روزنامهي ايران ماجرا کمي فرق ميکند، زماني که روزنامهي ايران به وجود آمد، روزنامههاي ديگر بودند و آن با صاحب امتيازي ايرنا شکل گرفت، در آن زمان اين ذهنيت به وجود آمد که روزنامهي ايران متعلق به دولت است. من معتقد هستيم ايرنا خبرگزاري ملي است. اما به تدريج مجلس خانهي ملت، قوه قصاييه ميزان و در دولت هم يک سري از وزارت خانهها مثل آموزش و پرورش و وزارت ارشاد خبرگزاري ايکنا و رضوي و شبستان را راه انداختند. در بعضي از جلسات از مديران ارشد قوه قضاييه گلايه ميکردم چرا در اين جلسهها خبرنگاري از ايرنا نيست؛ اما خبرگزاري ميزان است و ميگفتند چون ميزان براي خود ما است، من هم ميگفتم ايرنا هم يک رسانهي رسمي فراگير است. ايرنا خبرگزارياي فراگير در همهي نقاط ايران و خارج از کشور است، اگرچه تعداد اين دفاتر حدودا چهل عدد بود و اکنون کاهش يافته است.
به هر حال بودجهي آن را دولت ميدهد و اين انتظاراتي به وجود ميآورد؟
در همهي رسانهها مالکيت يک خبرگزاري سياستهاي آن را تعيين ميکند، يعني مالک مدير عامل را انتخاب ميکند و بر سياستگذاري کلان خبرگزاري تاثيرگذار است، اما خط مشي من اين است که رويکرد آن بايد استقلال حرفهاي باشد، خبرگزاري نميتواند کارکرد روابط عمومي داشته باشد، بلکه به روابط عمومي دولت، قوه قضاييه و مجلس کمک ميکند. اين خبرگزاري موظف به پوشش اخبار در سطح سه قوه، نهادهاي مدني و نظامي است.
دولت چه انتظاراتي از ايرنا داشت؟
من هم هميشه اعتقاد داشتم بايد خبرگزاري ملي از نهادهاي ملي حمايت کند، از طريق انعکاس اخبار، پوشش خدمات. پيوندي بين آنها و جامعه برقرار کند تا فصل مشترکي داشته باشيم. اما دربارهي نقد کردن، نگاه من اين است خبرگزاري بايد خبرهاي مختلف منفي و مثبت را پوشش دهد، به هر حال خبرهاي منفي هم خبر است، مثلا آتش سوزي خبر تلخي است اما مهم است، پس بايستي ايرنا آن را منتشر کند، اگر يک جايي فاجعهاي رخ ميدهد، مثل زلزله بايد منعکس کنيم، حالا اگر خبر تلخي هم در حوزهي دولت بود بايد آن را پوشش داد؛ مگر اينکه محرمانه باشد. البته نبايد اخبار را طوري پوشش دهيم که دولت تضعيف شود، بلکه بايد دربارهي اخبار تلخ هم ايرنا مرجعيت خبري داشته باشد. اما طبيعتا ادبياتي که به کار ميگيريم از موضع دولت است، يعني از موضع خبرگزارياي است که دغدغهي دولت را دارد، اما روابط عمومي آن نيست و هدفش تضعيف دولت هم نيست و فقط اخبار تلخ را عليه دولت گزينش نميکند. بلکه بر روي اخبار مثبت هم تاکيد دارد.
در دولت کساني بودند که فقط ميخواستند اخبار مثبت را منتشر کنيد؟
بله، کساني در دولت هستند يا بودند که توقع داشتند فقط اخبار مثبت را منتشر کنيم، در همهي دولتها هم بودند. استدلال آنها اين بود که رسانههاي داخلي و خارجي زيادي هستند که بر ناکاميها تمرکز ميکردند، چرا خبرگزاري دولت بايد اينها را منعکس کند و جواب من هم به ايشان اين بود: «چونکه خبرگزاري رسمي است از حيث اخلاق و شاخصهاي حرفهاي بايد اخبار را منعکس کند». ادبيات و نحوهي چينش خبر همدلانه است و قصد آن تضعيف دولت نيست، تفاوت ما با ديگران در پوشش و عدم پوشش اخبار نيست بلکه در ميزان و نحوهي پوشش است. دوستان تصور ميکنند اگر يک جايي را به عنوان خبرگزاري دولت تصور ميکنند بايد عمدهي فعاليت آن بر تبليغ و فعاليتهاي دولت باشد و از مشکلات در حوزهي دولت و نظام چشم پوشي شود. يعني معتقد هستند در حوزهي سه قوا هم بايد فقط موفقيتها را پوشش دهد و نبايد به ضعفها بپردازد. بنده اين را به نفع دولت و نظام نميديدم. در اين موارد با دوستان اختلاف نظر داشتيم و معتقد بودند، دروازهباني خبر به اين معني است که اخبار تلخ را نبايد پوشش دهيم و مخاطب بايد برداشت مثبتي داشته باشد. البته من ميگويم بايد به مخاطب احترام گذاشت و اعتماد آنها را جلب کنيم، اگرچه من هم معتقد به دروازه باني خبر هم بودم و اين را هم رعايت ميکرديم. در سطوح مختلف مثلا فلان وزير يا معاون وزير از من گلايه ميکردند که چرا اين خبر را ايرنا کار کرده است؟
مثالي ميتوانيد بزنيد؟
مثلا در مورد سالگرد زلزلهي سرپل ذهاب گزارشي تهيه کرديم مبني بر اينکه برخي از اين مشکلات مردم پس از يک سال حل نشده و هنوز برخي از زلزلهزدگان در چادر زندگي ميکنند. ميگفتند چرا بايد ايرنا آن را منعکس کند؟ من هم ميگفتم ما رابط بين مردم و مديران هستيم. يک مدير در تهران يا مرکز استان شايد از اين مسائل اطلاع نداشته باشد و وظيفه رسانه اين است که کمک کند، وقتي دولت زحمتي ميکشد، اين زحمات را بايد گفت اما مشکلات هم بايد گفت تا اينها ابزاري در دست مخالفان دولت و نظام نباشد که روي آن مانور بدهند. بايد گفت دولت ۹۰ درصد مشکلات را حل کرده و اين ده درصد باقي مانده. بايد واقعيت را گفت، مثلا ديگران فقط ده درصد منفي را ميگويند. پس خبرگزاري ايرنا صداي دولت ملت است نه فقط صداي دولت. با دوستان در شعارها و مباني اختلافي نداشتيم اما وقتي وارد مصاديق ميشديم، گلههايي وجود داشت که چرا اين بخش را منعکس کرديد. مثلا دربارهي کرونا خبري منتشر کرديم که يک نفر مشکوک به کرونا است، بعضي از دوستان دلخور شدند که روزنامهي دولت نبايد اين خبر را منتشر کند. اين وظيفهي حرفهاي ما است، روزنامه ايران پر مخاطب است و فقط دولتيها مخاطب آن نيستند. اتفاقا اين خبر به حوزهي بهداشت کمک ميکند تا مردم بيشتر مراقبت کنند. اما دوستان ميگفتند اين خبر دولت را تضعيف ميکند که نتوانسته است کرونا را کنترل کند.
عاقبت خبر چه شد، آن را حذف کرديد؟
خير.
بارها ديده شده که در ايرنا خبري حذف شده، از طرف چه نهادهايي به شما فشار وارد ميکردند؟
فرق دارد، مثلا بخشي از اخبار منتشر ميشد و دوستان معتقد بودند از نظر امنيتي نبايد اين خبر منتشر شود، بالاخره حوزهي امنيت حساس است و تصميمگيري دربارهي آن فراتر از حوزهي رسانه است. اگر يک نهاد متخصصي معتقد باشد انتشار خبري بر خلاف مصالح امنيتي است، ما هم همراهي ميکنيم، بنابراين ممکن است يک خبري بنابر صلاحديد خبرنگار و سردبير ما منتشر شود و از نظر من هم مشکلي ندارد، اما برداشته شود. مثلا دربارهي کرونا گزارشي از صاحبنظران را منتشر کرديم، برخي از دوستان معتقد بودند اين برخلاف مصالح امنيت ملي است، اما گفتوگو ميکرديم و آنها هم متقاعد ميشدند.
چقدر در برابر حذف خبر مقاومت ميکرديد؟
گفتوگو ميکرديم، به هر حال دوستان ماهم منطق داشتند، بسياري از مديران فهم رسانهاي خوبي دارند. اما اگر در جايي هيچکدام از طرفين متقاعد نشوند و نهادهاي متوالي امنيت اعتقاد داشته باشند انتشار خبري بر خلاف مصالح ملي است، خبرگزاري رسمي موظف است تا همراهي کند.
مصاحبه امير سياري چرا حذف شد؟
آن مصاحبه از نظرمن مشکلي نداشت، اما با هماهنگي خود ارتش منتشر شد و خود دوستان ارتش از ما خواستند مصاحبه را حذف کنيم.
۱۳ دقيقه از جنجاليترين قسمت مصاحبه را منتشر کرديد، چرا کامل منتشر نشد؟
قرار بود در سه قسمت پخش شود، اما زماني که برخي از رسانههاي خارجي برروي آن تحليلهايي ارائه کردند و بر بعضي از قسمتهاي آن ۱۳ دقيقه مانور دادند، دوستان صلاح ديدند حذف شود و بقيهي قسمتها هم منتشر نشود. آن مصاحبه در استوديوي ايرنا ضبط نشده بود؛ همکاران ما به استوديو ارتش رفتند. کل فرايند مبتني بر يک همکاري مشترک بود. چون در روز ارتش ۲۹ فروردين رژهي ارتش شکل نگرفت، به خاطر تعامل خوب ما با ارتش، قرار شد اقداماتي صورت گيرد تا خدمات ارتش بيشتر ديده شود، با پيشنهاد خود آنها مصاحبه تصويري با دريادار سياري از فرماندهان پرافتخار ارتش، انجام شد. مصاحبهي مفصلي بود، يک مصاحبهي صد دقيقهاي بود اما همهي آن با هم پخش نشد تا جذابيت داشته باشد. در ابتدا تيزري منتشر شد که سه قسمت را معرفي ميکرد، حدودا ۱۰۰ دقيقه از مصاحبه مورد تاييد براي انتشار بود و از آن صد دقيقه سه قسمت ۱۰ و ۱۵ دقيقهاي انتخاب شد، قسمت اول منتشر شد و وقتي رسانههاي خارجي بر روي آن مانور دادند؛ دوستان ارتشي خواستند تا مصاحبه حذف شود. اگرچه براي رسانه کار سختي است که خبري را حذف کند اما چون محصول يک کار مشترک بود، پس برداشته شد.
نه برکناري و نه استعفا بود
رفتن شما از ايرنا با حذف مصاحبهي امير سياري همزمان شد، در همان موقع بيبيسي خبري منتشر کرد که شما از ايرنا برکنار شديد، ماجرا چه بود؟
فقط تقارن زماني بود، نه برکناري بود و نه استعفا. از مدتها قبل با دوستان صحبتهايي داشتيم، از روز اول مشي خبري که من به آن اعتقاد داشتم را در جلسهي معارفه گفتم. از نظر من ايرنا رسانهي ملت دولت است. بايد صداي مردمي باشيم که به دولت راي دادند و اکثريت جامعه هستند. من اين رويکرد را تعقيب ميکردم، يک جاهايي اختلاف نظر داشتيم، طبيعي هم است. گلايههايي مطرح بود، از فروردين ماه امسال توافق کرديم شخص ديگري بجاي من بيايد و ۱۸ خرداد از ايرنا رفتم. در واقع نه استعفا و نه برکناري بود. حتي براي گزينههاي جايگزين هم دوستان با من مشورت ميکردند، البته تصميمگير نبودم. بالاخره از دو ماه قبل توافق شد من بروم و ايرنا را تحويل بدهم. اينکه خبري منتشر شد که براي مصاحبه با امير دريادار سياري برکنار شدهام، درست نبود.
يا دانشگاه يا رايزن فرهنگي حوزه اسکانديناوي
بعد از ايرنا به کجا ميرويد؟
قصد داشتم بعد از ايرنا به دانشگاه برگردم، برخي از دوستان پيشنهاداتي را مطرح کردند و پذيرفتم. قصد داشتم به فرصت مطالعاتي بروم تا به کار علمي بپردازم؛ به همين جهت به من پيشنهاد شد به عنوان رايزن فرهنگي به حوزهي اسکانديناوي بروم و بنده اين پيشنهاد را رد نکردهام. اگر توفيق باشد همين را قبول ميکنم وگرنه من دانشگاهي هستم و به دانشگاه برميگردم.
در زمان شما در ايرنا، «ايرنا پلاس» راه افتاد، برخي عملکرد شما را نقد ميکنند، اينکه چرا همان ايرنا اصلاح نشد و ايرنا پلاس هم اضافه شد؟
وقتي وارد ايرنا شدم و بررسي جامعي را انجام داديم، يک سند راهبردي سه ساله براي ايرنا مستند کرديم و براساس آن در اين دورهي سه ساله پيش رفتم. با تعدادي از صاحب نظران و مديران سابق ايرنا مصاحبههاي تفصيلي و عميقي انجام شد. حاصل اين بررسي نشان از اجماعي ميداد که ايرنا رو به افول است. چه بسا آيندهي بدي در انتظار ايرنا باشد. بعضي از مديران ايرنا صراحتا معتقد بودند، در چند سال آينده ايرنا تمام ميشود و اين سبک خبري ديگر جوابگو نيست. با وجود اينکه ايرنا مزيتهاي خبرياي دارد، مثلا در حدود ۲۰ سال قبل ايرنا مرجع اخبار همهي دستگاههاي دولتي و ساير دستگاههاي نظام، نيروهاي مسلح و مردمي بود و تنها خبرگزاري ايران بود. حتي مهمترين مرجع خبري صدا و سيما هم ايرنا بود. اما رقبايي مثل شبکههاي اجتماعي براي رسانهها به وجود آمد.
به همين دليل بخش تصويري تقويت شد؟
بله، يکي از راه حلها بود. عمدهي تحولات در بخش چند رسانهاي است. ايرنا قبلا بخش چند رسانهاي داشت اما بايد بر روي آن تمرکز ميکرديم. در بخش خارجي، پژوهش و استانها هم تحولاتي ايجاد کرديم. سفرهاي استاني زيادي ميرفتم و با تک تک خبرنگاران جلسه برگزار ميکرديم، اين ميزان از سفرهاي استاني در دورههاي قبل سابقه نداشته است. تاکيد ميکردم استقلال و اقتدار حرفهاي ما بايد حفظ شود. بنده سرويس دانشگاه را راه انداختم. ديپلماسي رسانهاي را گسترش داديم و رياست «او نا» (سازمان خبرگزاريهاي آسيا و اقيانوسيه) را براي دورهي بعد به دست آورديم. کميتهي اجرايي -او نا- را در تهران تشکيل داديم.
در همين چند سالي که مدير ايرنا بوديد، اين اتفاق افتاد؟
بله، دو سال پيش. تابستان ۹۷ با آغاز تحريمها و شرايط دشوار اين اجلاس را برگزار کرديم.
اقدامات خود را در ايرنا مفيد ميدانيد، با وجود نقدهايي که به آن وارد ميشود؟
بله، تحولات زيادي اتفاق افتاد. با رسانههاي چيني و بلغارستان تعاملاتي داشتيم. ايرنا به عنوان يک خبرگزاري رسمي در حوزهي ديپلماسي عمومي اين ارتباطات را برقرار کرد. سال گذشته به همراه روساي رسانههاي مهمي چون تاس روسيه، آشيدپرس آمريکا، فرانس پرس و رسانهاي از چين و ايرنا با پوتين ديداري چند ساعته داشتيم. علاوه بر محدوديتهاي ارزي سعي کرديم تا توسعهي محتوايي داشته باشيم.
کمک ويژهي ۱۶ ميليارد توماني
دربارهي ايرنا پلاس بگوييد؟ بودجهاي اضافه دريافت کرديد؟
ويدئو ژورناليسم تقريبا در ايرنا نبود، سبک جديدي به وجود آمد و در رسانههاي ديگر هم اشاعه پيدا کرد. مخاطب ما چند برابر شد. وقتي من به ايرنا رفتم رنکينگ جهاني سايت ۳۷۰۰ بود و الان حدود ۱۶۰۰ است. در حوزهي تصويري بايد تجهيزات را توسعه ميداديم، يکي از ساختمانهاي ايرنا را که انباري شده بود بازسازي کرديم. تجهيزات کامپيوتري فراهم کرديم. براي اينکار از آنجايي که رسانهاي دولتي هستيم در يک سال کمک ويژهي ۱۶ ميليارد توماني از دولت دريافت کرديم که آن را در قالب اوراق به ما دادند. تجهيزات کهنه را نو کرديم و مهمانسراهاي ايرنا را که به دلايلي تعطيل شده بود فعال کرديم، در اين بخش هم يک مقداري از دولت کمک گرفتيم و يک جاهايي مديريت بهينه را پيش گرفتيم و يا در جاهايي سعي کرديم درآمدزايي ايرنا را افزايش دهيم.
نيروي انساني هم استخدام کرديد؟
از ظرفيتهاي قانوني استفاده کرديم، تعدادي از همکاران ما که بازنشسته ميشدند را جذب جديد کرديم، البته هميشه تعداد بازنشستهها بيشتر از تعداد جذبيها هستند. در يک جاهايي هم از کساني که بيرون از ايرنا بودند و ميتوانستند آوردهاي جديد داشته باشند، استفاده کرديم. در بخش پژوهش هم معتقد بودم از نخبگان دانشجويي بايد بيشتر استفاده شود، تعامل خود را با دانشگاه بيشتر کرديم و ارتباط خوبي با آنها برقرار شد. مثلا گزارشهايي دربارهي پيامدهاي تغيير قيمت بنزين داشتيم و بعضا اين گزارشات محرمانه منتشر ميشد و رويکرد آن علمي و پژوهشي بود.
وقتي وارد ايرنا شديد با مازاد نيرو مواجه بوديد؟
ببنيد من معتقد نيستم مازاد نيرو داشتيم، ايرنا ظرفيت بالايي دارد و ميتواند با نيروهاي بيشتري هم کار کند. اما به نيروهايي نياز داشتيم که تخصصهاي جديدي دارند و رسانه بايد خود را به روز کند.
در برخي از رسانهها مثل ايرنا يک بخش خبري ويژه وجود دارد؛ يعني اخباري منتشر ميشود که فقط افراد خاصي ميتوانند آنها را بخوانند؟
بخش ويژه ايرنا و يا تلکس ويژهي ايرنا يک موضوع قديمي است، بخشي از اخبار ويژه که براساس سياستهاي ايرنا نبايد انعکاس عمومي پيدا کند را براي مخاطبان خاص يعني مديران ارشد کشور در دولت، قوه قضاييه، مجلس و نيروهاي مسلح قرار ميدهيم. در گذشته در قالب بولتن ويژه و محرمانه يا تلکس ويژه بود، اما الان از طريق امکانات الکترونيک و سايت در اختيار آنها قرار ميگيرد. مثلا اخبار رسانههاي بيگانه عليه کشور و مصالح ملي را در آنجا منتشر ميکنيم؛ براي اينکه به مديران خود اطلاع رساني کنيم که چه فضاي رسانهاي عليه ما وجود دارد يا اخباري که از منظر مصالح عمومي قابل انتشار عمومي نيست را براي مديران ارشد در آنجا قرار ميدهيم.
گفتيد گزارشي دربارهي پيامدهاي تغيير قيمت بنزين به صورت محرمانه کار کرديد، آن هم در اين بخش ويژه منتشر شد؟
آن يک گزارش پژوهشي بود و به صورت محرمانه در اختيار شخصيتهاي سياسي، علمي و مديريتي کشور قرار داديم.
کارهاي مربوط به اخبار ويژه را خبرنگاران ايرنا انجام ميدهند؛ زيرا برخي معتقد هستند اينکار خبرنگار را به جاسوس تبديل ميکند؟
ببينيد! خيلي از آنها اخبار ترجمهاي است و در جايي ديگر منتشر شده است، حاصل جمع آنها موضوع را حساس ميکند براساس سياست دروازه باني ايرنا اين سنت قديمي است.
خبرگزاريهاي ديگر هم اين بخش را دارند؟
بله اين يک امر طبيعي است.
بازار