نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سیاسی

دولت احمدی‌نژاد خیلی پولدار بود؟

منبع
خبرآنلاين
بروزرسانی
دولت احمدی‌نژاد خیلی پولدار بود؟

خبرآنلاين/ وزير سابق راه و شهرسازي مي گويد: ۲ برنامه تامين در ايران اجرا کرديم ولي متاسفانه به دليلي که سياست‌مداران منافعشان را در آن نديدند و با آن ارتبط برقرار نکردند، روي آن تبليغ نشد.

عباس آخوندي، وزير دولت آيت الله هاشمي و روحاني در بخشي از گفتگوي خود با خبرآنلاين با اشاره به اينکه، شناسايي افراد کم در آمد در ايران کار سختي نبود اگر سياست در آن دخيل نمي شد، گفت: مي‌توانستند بگويند فقط کميته امداد امام و بهزيستي، چون زيرمجموعه افراد مشمول اين دو سازمان کاملا مشخص هستند.

*آقاي آخوندي! شناسايي افراد کم درآمد در ايران کار سختي بود و ...

در ايران هم کار چندان سختي نبود، اگر بحث سياست با آن تداخل پيدا نمي‌کرد. اگر کسي براي راي‌آوري اين کار را نمي‌کرد، مي‌توانستند بگويند فقط کميته امداد امام و بهزيستي، چون زيرمجموعه افراد مشمول اين دو سازمان کاملا مشخص هستند. حتي مي‌توانستند به سازمان تامين اجتماعي بروند و آنهايي که درآمد پايين دارند را شناسايي کنند. ممکن بود خطا داشته باشيم اما بهتر از اين کاري بود که انجام شد.

*آقاي آخوندي! دولت احمدي نژاد دولت پولداري بود، خودش ساخت، وام داد و ...

خيلي هم پول نداشت و کل پول را از طريق افزايش پايه پولي و اعطاي اعتبار از سوي بانک مرکزي به بانک‌ها به ويژه بانک مسکن انجام داد. اگر از بودجه دولت بود و در قانون بودجه مي‌نشست، مي‌بايست نحوه تامين در قانون مخص مي‌شد  و احتمالا نمايندگان ورود مي‌کردند و در باره آن بحث مي‌شد.

خانه سازي براي افراد فقير توسط دولت بايد تحت عنوان مسکن اجتماعي باشد چون...

 *فرض کنيم که مسکن مهر نبود، چه اتفاقي مي افتاد؟ اينهمه آدم بي مسکن را بايد چکار مي‌کرديم؟ ايده شما براي جايگزيني آن چه بود؟


ايده ما براي جايگزيني همان کاري بود که همه جهان انجام دادند. ما اولين کشوري نبوديم که بخواهيم در اين مورد پاسخ بدهيم.  ما ۲ برنامه تامين در ايران اجرا کرديم و متاسفانه به دليلي که سياست‌مداران منافعشان را در آن نديدند و با آن ارتبط برقرار نکردند، روي آن تبليغ نشد. يکي بحث صندوق پس‌انداز بود. و ديگري تقسيم‌بندي و تفکيک بازار مسکن بود. 

ما ۳ بازار داريم؛ يک بازار را آدم‌هاي مرفه و پولدار شکل مي‌دهند. در اين بازار نيازي نيست که دولت کاري انجام دهد. آنان تنها بايد به قانون و مقررات پايبند باشند. يک بخش اعظم بازار مسکن، طبقه متوسط است. طبقه متوسط بايد به يک نحوي مورد حمايت قرار بگيرند که تقاضاي بالقوه آنها به تقاضاي بالفعل تبديل شود و بتوانند در بازار معمولي قدرت خريد پيدا کنند. مداخله دولت در امر ساخت‌وساز در اين بازار نيز مبناي اقتصادي ندارد. بخش سوم بازار طبقه کم‌درامد است که براي آنها بحث دولت رفاه مطرح مي‌شود. آنها کساني هستند که پايين‌تر از طبقه متوسط هستند و اساسا فاقد هرگونه پس‌انداز شخصي و خانوادگي‌اند و حتي گرفتاري نان شب دارند. ما نمي‌توانيم به آنها بگوييم که پس‌انداز کنيد تا خانه دار شويد. براي همين در موردآنان ورود دولت از منظر سياست اجتماعي است و نه اقتصادي. و برنامه خانه‌سازي براي اين گروه نيز تحت عنوان مسکن اجتماعي نام‌گذاري مي‌شود. ليکن در ايران اين قدر سياسي‌کاري مي‌شود و ذينفعان به نام فقيران صداي بلندي دارند که به نام آنان جاي آنان مي‌نشينند و آنان را از دريافت خدمات اجتماعي محروم مي‌کنند. 

بنابراين ما ۳ طبقه و رسته داريم. در ايران شعار طبقه سوم را مي‌دهند اما کاري که مي‌کنند براي دو طبقه ديگر است و در نهايت به نام طبقه فقيرتر و به کام ۲ طبقه بالاتر تمام مي‌شود و اين مشکلي است که در ايران وجود دارد. اينکه من گفتم اين طرح، طرح ما بود ولي بعد بد اجرا شد براي اين بود که ما در برنامه دوم، بازار را تحت عنوان مسکن آزاد، مسکن حمايتي و مسکن اجتماعي تقسيم بندي کرده بوديم و ۱۰ درصد را به عنوان مسکن اجتماعي به طبقه پايين داده بوديم و گفته بوديم که اين کار بايد با کمک مستقيم دولت و با پيش‌بيني در بودجه عمومي انجام شود. البته، نه اينکه دولت خودش اجرا کند، يعني دولت بايد به کميته امداد امام، بنياد مسکن، بهزيستي و ... کمک کند. اين کمک‌ها بايد در قالب مسکن اجتماعي قرار مي‌گرفت. دولت در ابتدا اين کار را کرد و قراربود در سال رقمي در حدود ۵۰  تا ۸۰ هزار از اين مجرا خانه‌سازي شود. ليکن در سال ۱۳۸۵ و ۶ در يک تصميم آني گفتند که ما مي خواهيم در سال يک ميليون خانه بسازيم، در حالي که سقف آن ۸۰ هزار تا بر اساس طرح جامع مسکن بود. اين طرح در دوره من در سال ۷۵ و هم در دوره آقاي سعيدي کيا به روز شده بود. لذا در اين داستان ها يک حرف زده شد و يک کار ديگر انجام شد. منظور حرف من در مجلس که گفته بودم اين طرح ما بود اما بد اجرا شد همين بود که ما قرار بود که معادل ۱۰ درصد بازار مسکن براي طرح مسکن اجتماعي توليد کنيم و در اختيار نيازمندترين افراد قرار دهيم. يک مرتبه آن را در ارقام بزرگ ضرب کردند و به کام افراد ديگر تمام کردند.

بحث مسکن يک مساله دراز مدت است و يک خانواده معمولي دوست دارد که تمام پس‌اندازش را تبديل به يک خانه کند و اين بحثي نيست که ۶ ماهه محقق شود. بحث ما براي طبقه متوسط در سال ۷۳ اين بود که اگر افراد مقداري پول در بانک مسکن پس‌انداز کنند، بانک مسکن بايد متعهد شود متناسب با پس‌اندازشان، ۷ برابر منابع بدهد. بنابراين اگر قدرت خريد را در ۷ ضرب مي‌کرديم ديگر نيازي نبود که براي آنها خانه بسازيم، چون او با اين قدرت خريد وارد بازار ميشد و خودش خريد مي‌کرد و از آن طرق هم به سازنده تسهيلات مي‌داديم تا سازنده اقدام به توليد وعرضه کند. بحثي که اينجا وجود داشت اين بود که ممکن بود بانک مسکن به کسري برسد و تعهد آن بيش از وروديش بشود. دولت در اينجا بجاي اينکه خودش را گرفتار ساخت‌وساز کند بايد در بانک مسکن سرمايه گذاري مي‌کرد. يا وجوه اماني مي‌گذاشت و يا هرسال سرمايه‌اش را افزايش مي‌داد. اين پروژه مثل بقيه پروژه‌ها بود و خيلي عجيب و غريب نبود. در سال ۷۳ که اين بحث شروع شد در سال ۸۵ تعداد پس‌اندازکنندگان به ۲ ميليون ۸۰۰ هزار نفر رسيد. اين طرح ميزان نفوذش در خانوارها و تاثيرش نسبت به مسکن مهر چندين برابر بود. فرق اين پس‌انداز با ساير پس‌اندازها در ساير بانکها اين بود که به اين پس‌انداز شما سود نمي‌دادند ولي در برابر پس‌انداز شما تعهد مي‌کردند که به شما تسهيلات ارزان‌قيمت بدهند. مثلا مي‌گفتند در برابر هر ۶ ماه که پول شما اينجا بماند يک برابر به شما وام مي‌دهيم با سودي بين ۶ تا ۸درصد.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره

دانلود اپلیکیشن آخرین خبر