ترکان: نمیتوانیم از آدمهای درجه چندم توقع کارآمدی داشته باشیم
اعتماد/ اکبر ترکان گفت: در بزنگاههاي انتخاباتي ايران شايستهها را به بهانههايي چون چپ يا راست بودن، اصولگرا يا اصلاحطلب بودن و بهانههاي واهي ديگري از انتخابات محروم ميکنيم و به سراغ افراد کمخاصيت و دستهچندم ميرويم.
«سوءمديريت» نتيجهاي جز «ناکارآمدي» ندارد و به همين دليل به راحتي پتانسيلهاي موجود حيف و ميل ميشود و چرخ مديريت لنگ ميزند. در چنين شرايطي است که تنگناي مالي و البته دشواري معيشتي پيش ميآيد. حال سوال اين است که کدام اهمال و کوتاهيها باعث شده سوءمديريت برچسبي بر پيشاني همه دولتها باشد؟
اکبر ترکان، مشاور عالي سابق رئيسجمهوري، در گفتوگو با اعتمادآنلاين در اين باره اظهار داشت: وقتي ناکامي اتفاق ميافتد، در اذهان عمومي چند سوال نقش ميبندد از جمله اينکه: آيا هدفگذاري درست بوده است؟ بنابراين مثلاً اگر بخواهيم بين تهران و کرج اتوبان ساخته شود و هدفگذاريمان غلط باشد فارغ از اينکه منابعمان تلف خواهد شد، به موفقيت هم نخواهيم رسيد.
اين فعال سياسي در ادامه گفت: فرض را بر اين بگيريم که هدفگذاري درست بوده اما براي رسيدن به آن راههاي غلطي طي شود. در اين حالت هم قطعاً نميتوانيم دستاوردي مثبت داشته باشيم؛ يعني اگر هدف خوبي مثل برقراري عدالت اجتماعي را پيگيري کنيم اما راهبرد براي اين کار درست نباشد و مثلاً به ثروتمندان بگوييم بايد پولهايتان را به حساب ۱۰۰ امام واريز کنيد، اين کار موجب ميشود، ثروتمندان پولهاي خود را قايم کرده و فراري بدهند. در برخي مواقع، هم هدفگذاري خوب است و هم راهبردي صحيح در نظر گرفته ميشود منتها برنامه عملياتي با واقعيتها منطبق نيست که در اين شرايط هم حتماً نميتوانيم برنامههاي مورد نظرمان را طوري اجرايي کنيم که نتيجهاي مثبت به همراه داشته باشد.
او تصريح کرد: براي بررسي کارآمدي دولتها بايد به نکته مهمي توجه داشته باشيم. دولتي دنبال توسعه ميرود و به همين دليل ميزان موفقيت اين دولت را در دستيابي به توسعه ارزيابي ميکنيم. اگر دولتي تلاشش را معطوف به بسط انقلاب اسلامي در جهان به کار گيرد، طبيعي است که براي اين دولت توليد ناخالص داخلي، صادرات و... اهميتي ندارد و نميتوانيم از اين دولت توقع پيشرفت و توسعه داشته باشيم.
اين چهره که سابقه وزارت در دولتهاي هاشمي و خاتمي را دارد در ادامه افزود: اگر دولتي توسعه را هدف قرار دهد، بايد پرسيد که اساساً چه تعريفي از توسعه داريم؟ آيا رشد توليد ناخالص داخلي توسعه به شمار ميرود يا نه؟ آيا به رشد تکنولوژي توسعه ميگويند يا نه؟ آيا رشد بهرهوري را ميتوان يکي از نشانههاي توسعه تلقي کرد يا نه؟
ترکان توضيح داد: در واقع به جرات ميتوان گفت، يکي از فاجعهبارترين مسائل ما در ايران بيتوجهي به موضوع مهمي به نام بهرهوري است؛ بهرهوري يعني اينکه براي بالا رفتن توليد ۲ راه داريم، اول اينکه بگوييم مثلاً چه کاري لازم است تا تعداد توليد کارخانهاي از روزي ۲۰۰ جفت کفش به ۲۵۰ جفت برسد. يا ميگوييم در کارخانهاي که لبنيات توليد ميکند ميتوانيم بدون اينکه کارخانه را بزرگتر و ماشينها را بيشتر کنيم و همچنين بر نيروي کار بيفزاييم، ظرفيت توليد را بالاتر ببريم؟ اين تلاش را بهرهوري مينامند که براي پيشرفت و توسعه اهميت فوقالعادهاي دارد.
او در ادامه افزود: ما در ايران از نظر بهرهوري وضعمان خيلي بد است. در واقع با وجود اينکه ميتوانيم با همين امکانات و ظرفيت ميزان توليد را بالاتر ببريم، به دليل قوانين غلط، کيفيت مديريت، ساختارهاي معيوب، روشهاي اشتباه انجام کار و... نميتوانيم به بخش مهم توليد رونق بدهيم و به طور دائم دور خودمان ميچرخيم آن هم در شرايطي که ميزان موفقيت دولتها را ميتوانيم از ميزان بهرهوري آنها بسنجيم. اين مسائل بسيار مهمي است که هم با درس خواندن و هم با حضور در کلاسهاي عملي ميتوان آموخت.
مشاور عالي سابق رئيسجمهوري گفت: در سنجش دولتها اگر هدف بهبود وضعيت اقتصادي باشد، بايد دستاوردها را در بخشهاي مختلف اقتصادي مورد بررسي قرار داد؛ اما اگر هدف همکاري و رسيدگي به کشورهايي چون نيکاراگوئه باشد، ديگر نبايد توقع رونق توليد و بهبود فضاي کسبوکار داشت.
ترکان يادآور شد: همچنين اين مساله هم بسيار مهم است که افراد را در چه جاهايي بگذاريم و چه کسي را براي نشستن روي کدام صندلي انتخاب کنيم. آيا ما براي مديريت بخشهاي مختلف بهترين آدمها را برگزيدهايم؟ پاسخ حتماً «نه» است؛ مثلاً وقتي فوروارد تيم فوتبال راهآهن را در ترکيب بارسلونا بازي بدهيم، بارسلونا ميتواند بارسلوناي هميشگي باشد؟ اگر مارادونا را در ترکيب تيم راهآهن به ميدان بفرستيم، ميتواند مثل مارادونايي که با لباس آرژانين بازي ميکرد بدرخشد؟
او اظهار داشت: در واقع «انتخاب بهترين آدمها» و «گماردن آدمها سر جاي خودشان» نکتههايي است که قطعاً بايد جدي گرفته شود تا بتوانيم برنامههاي مد نظرمان را به طور دقيق اجرايي کنيم. اين در حالي است که در بزنگاههاي انتخاباتي ايران شايستهها را به بهانههايي چون چپ بودن، راست بودن، اصولگرا يا اصلاحطلب بودن و بهانههاي واهي ديگري از انتخابات محروم ميکنيم و در اقدامي عجيب و قابل تامل به سراغ افراد کمخاصيت و دستهچندم ميرويم. حال با اين اوصاف سوال اين است که چطور ميتوانيم از آدمهاي درجهچندم توقع کارآمدي و موفقيت داشته باشيم؟ در واقع از آدم کمخاصيت که مارادونا درنميآيد.
اين چهره اضافه کرد: وقتي کسي ميخواهد مثلاً چشمش را عمل کند توانايي تخصصي دکتر را در نظر ميگيرد و برايش اصلاً مهم نيست که آن دکتر به لحاظ سياسي چه رويکردي را قبول دارد يا از جنبه فکري به کدام تفکر نزديکتر است. اما در مديريت اقتصادي خيلي از کارشناساني که کاربلد هستند و براي درمان اقتصاد نسخههاي شفابخشي دارند به دليل نوع نگاهشان و بعضي از فعاليتهايشان به کار گرفته نميشوند و ميگويند، فلاني آدم بسيار خوبي است و فقط سواد ندارد، اما چون به او اعتماد داريم بيايد و مديريت فلان دستگاه را به دست بگيرد.
اکبر ترکان در پايان گفت: مشکلات در حالي هر روز بيشتر ميشوند و زندگي را براي مردم دشوارتر ميکنند که راهحلهايي مشخص براي ترميم فضاي مديريتي وجود دارد.
چکيده گفتوگو با اکبر ترکان
-به طور دائم دور خودمان ميچرخيم
-يکي از فاجعهبارترين مسائل ما در ايران بيتوجهي به موضوع مهمي به نام بهرهوري است
-موفقيت دولتها را ميتوانيم از ميزان بهرهوري آنها بسنجيم
-آيا براي مديريت بخشهاي مختلف بهترين آدمها را انتخاب کردهايم؟
-در بزنگاههاي انتخاباتي سراغ افراد کمخاصيت و دستهچندم ميرويم
-کارشناسان کاربلد به دليل نوع نگاهشان به کار گرفته نميشوند