شیرین هانتر: امیدی به جو بایدن برای حل مسئله ایران نیست

مشرق/ از زمان رياست جمهوري دونالد ترامپ در سال 2017 ، روابط ايالات متحده و ايران به طور مداوم خرابتر شده است. اين روند نزولي در روابط دو کشور پس از خروج ايالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک يا برجام اتفاق افتاد.
کانال تلگرامي پايش آمريکا به نقل از شيرين هانتر درباره عملکرد جو بايدن در خصوص ايران بعد از رياست جمهوري نوشت:
شيرين هانتر، استاد ايراني-آمريکايي دانشگاه جرج تاون در مقالهاي با مبهم دانستن راهبرد مد نظر مشاوران ديپلماتيک جو بايدن درباره ايران، بر ضرورت شفافسازي و تشريح دقيق سياست دولت احتمالي دموکراتها در قبال تهران تاکيد کرد.
هانتر در مطلبي که وبسايت RESPONSIBLE STATECRAFT منتشر کرد، نوشت:
«از زمان رياست جمهوري دونالد ترامپ در سال 2017 ، روابط ايالات متحده و ايران به طور مداوم خرابتر شده است. اين روند نزولي در روابط دو کشور پس از خروج ايالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک يا برجام در ماه مه 2018 تسريع شد.
ايالات متحده با اعمال تحريم هاي جديد ، فروش نفت ايران و همچنين بسياري از بخش هاي ديگر اقتصاد اين کشور و تعدادي از افراد خاص را تحت فشار قرار داد. در حقيقت، هيچ بخشي از اقتصاد ايران از فشار حداکثري ايالات متحده در امان نمانده است.
حتي شيوع ويروس کرونا، که تا به امروز بيش از 20 هزار ايراني را قرباني کرده است، دولت ترامپ را وادار نکرد که از فشارحداکثري خود عليه ايران بکاهد و به اين کشور اجازه واردات داروي بيشتري را بدهد.
در ابتدا، ايران با آنچه «صبر استراتژيک» توصيف کرده است، به اقدام آمريکا پاسخ داد و تلاش کرد تا امضاکنندگان اروپايي برجام را متقاعد کند تا براي کاهش مشکلات اقتصادي و مالي ناشي از تحريمهاي ايالات متحده اقداماتي انجام دهند. ايران حتي نسبت به ترور سردار قاسم سليماني توسط ايالات متحده با احتياط واکنش نشان داد.
وقتي اين استراتژي نتيجه نداد، تهران براي تحميل هزينه به سياست ترامپ، افزايش گام به گام سطح اورانيوم غني شده خود را آغاز کرد، البته در محدوده مجاز برجام.
عليرغم صبر و احتياط ايران، ايالات متحده فشارها بر تهران را بطور مستمر افزايش داد و در تلاش براي تمديد تحريمهاي تسليحاتي ايران در شوراي امنيت شکست خورد.
شکست ايالات متحده در شوراي امنيت نشان دهنده عمق اختلاف ساير کشورها با ايالات متحده است. سياست ترامپ درباره ايران فقط مبتني بر فشار و بدون ارائه مشوقهايي است که ايران را به مصالحه ترغيب کند.
سرانجام، پمپئو تلاش کرد تا با توسل به بند اسنپبک موجود در توافق برجام، مجدداً تمامي تحريمهاي سازمان ملل متحد را عليه ايران اعمال کند. اما به دليل خروج ايالات متحد از برجام، اين فرآيندمشروعيت قانوني نيافته است. با اين حال پمپئو اعلام کرده است که تحريمها در تاريخ 20 سپتامبر، با يا بدون سازمان ملل بازخواهدگشت.
پاسخ دموکراتها
در حالي که دولت ترامپ آشکارا به لفاظي و اقدامات ضد ايراني ادامه ميدهد، انتقادات دموکراتها از اين سياستها همچنان خاموش مانده است. انتقاد اصلي آنها نسبت به سياستهاي ضد ايراني دولت نيست، بلکه کاخ سفيد را به علت ناتواني در سرنگون و يا تسليم کردن حکومت سرزنش ميکنند. در حالت بهتر آنها ميگويند دولت ترامپ منجر به انزواي آمريکا شده است.
اغلب دموکراتها حتي يک بار هم درباره هزينههاي انساني تحريمهاي ايالات متحده صحبت نکردهاند.
آنها برنامههاي مشخصي در مورد چگونگي انجام مراحل مختلف ارائه ندادهاند. به طور خلاصه ، رويکرد آنها در مسئله ايران، زباني دراز در انتقاد کردن و کوتاه در ارائه گزينههاي بهتر بوده است.
بطور دقيقتر ، اظهارات مشاور سياست خارجي جو بايدن در اينباره بسيار نزديک به مواضع دولت ترامپ بوده است. در مورد برجام، عليرغم انتظار عمومي براي پيوستن مجدد دولت بايدن به اين توافقنامه ، با دقت بيشتر در اظهارات مشاوران بايدن به نظر ميرسد نميتوان حساب چنداني روي تحقق اين اتفاق باز کرد.
به عنوان مثال، توني بلينکن، نامزد احتمالي پست مشاور امنيت ملي، گفته است که ايالات متحده تنها پس از انجام تعهدات هستهاي از سوي ايران به برجام بازخواهدگشت. يک فرض درباره معناي اظهارات وي اين است که پيش از بازگشت آمريکا به برجام، ايران سطح غنيسازي خود را به محدوده پيشين بازگرداند و در اين بين تمام تحريمها پابرجا است.
بعيد است ايران با اين شرط موافقت کند. تهران در پاسخ به عهدشکني ايالات متحده بود که سطح غني سازي اورانيوم را افزايش داد. با توجه به سابقه ايالات متحده در برجام، ايران تنها همگام و همزمان با ايالات متحده به توافق بازميگردد.
بلينکن همچنين گفته است که ايالات متحده مايل به مذاکره در مورد توافق «طولانيتر و بهتر» با ايران هستند. اما او در مورد مقصودش از «بهتر» سکوت ميکند. آيا منظور او اين است که ايران از حق غنيسازي خود به کلي محروم شود -همانطور که پيشتر آمريکا بر آن اصرار داشت-؟ آيا منظور او اين است که توافق نامه جديد بايد موشکهاي ايران و فعاليتهاي منطقهاي آن را نيز پوشش دهد؟
اگر اين تفسير صحيح باشد، هيچکس نبايد انتظار هيچ پيشرفتي در حل اختلافات با ايران تحت رياست جمهوري بايدن داشته باشد. ايران از حق غنيسازي خود نميگذرد و همچنين از موشکهاي خود صرف نظر نخواهد کرد، مگر در يک برنامه گستردهتر در راستاي کاهش تسليحات منطقهاي. چراکه مبناي اصلي اين موشکها توانايي ايجاد بازدارندگي است.
ساير مشاوران بايدن، به ويژه جيک ساليوان، ضمن تأکيد بر ديپلماسي، در مورد حفظ فشار بر تهران صحبت کردهاند.
محدوديتهاي ديپلماسي
به نظر مي رسد مشاوران بايدن بر اين باورند که ديپلماسي مي تواند مسائل را عملاً به تنهايي حل کند. اما اين طور نيست. اگر تمايل به سازش و دادن و گرفتن امتياز در هر دو طرف وجود داشته باشد، ديپلماسي موفق مي شود. اما اگر فقط براي تحويل اولتيماتومها استفاده شود، حتي اگر نرم و مودبانه باشد ، به طور کلي شکست ميخورد.
پرزيدنت اوباما موفق به توافق با ايران شد زيرا او مايل به سازش و ايجاد مشوق براي ايران و همچنين درخواست امتيازات معقول بود. اما با خواندن سخنان بلينکن، شخصاً آمادگي چنداني براي سازش يا تمايليبه ارائه مشوقها نميبينم.
اين تفسير ممکن است صحيح نباشد، و مي توان اميدوار بود که اينگونه نباشد. اما اگر اين اظهار نظرها، منعکسکننده تمايلات و رويکردهاي جو بايدن درباره مساله ايران است. ديگر نبايد اميد چنداني براي گشايش در روابط ايالات متحده و ايران داشت.
پيشنهاد شيرين هانتر
يک روش سازندهتر براي نزديک شدن به تعامل با ايران در دولت جديد ايالات متحده اين است که در ابتدا براي بازگشت به برجام، حداقل تا حدي تحريم ها لغو شود، در حالي که ايران مطابقت کامل خود را از سر ميگيرد و تمام افزايش سطح اورانيوم غني شده خود را معکوس ميکند. به تدريج، دولت بايدن بايد به شرکتهاي ايالات متحده اجازه دهد براي تعامل با ايران ورود کنند و در نهايت اقدام به هموارسازي مسير گفتگو در مورد مسائل منطقهاي و ساير موضوعات نماد، به ويژه در مسائلي که ممکن است منافع مشترکي بين ايران و ايالات متحده وجود داشته باشد.
براي اينکه هر دستيابي به موفقيت ممکن باشد، ايران نيز بايد سهم خود را بپردازد. تهران بايد درک کند که دير يا زود، بايد در مورد مسائل منطقهاي مورد توجه ايالات متحده و ساير قدرتهاي غربي گفتوگو کند. بدون چنين بحثهايي، حتي اگر ايالات متحده به برجام بازگردد، ايران نميتواند انتظار روابط اقتصادي کاملاً عادي در سطح منطقهاي و بينالمللي داشته باشد.»