طاهرنژاد: مسئولیت دولت با اصلاح طلبان است اما همه اختیارات با دولت نیست

تسنيم/ يک عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران گفت: اين دولت مورد حمايت اصلاحطلبان بوده و مسئول صدر تا ذيل عملکرد او است ولي بايد بپذيريم که همه ابزارها در اختيار دولت نيست و با همان ابزارها و امکاناتي که در اختيار داشته توانسته تا اين اندازه نقشآفرين باشد.
گفت و گوي طاهرنژاد با تسنيم را بخوانيد:
با توجه به شرايط فعلي، مهمترين چالشهاي کشور در آستانه ورود به رقابت هاي انتخاباتي 1400 را چه ميدانيد؟
طاهرنژاد: يکي از چالش هاي اصلي کشور مسئله اقتصاد است که اصليترين و اوليترين وظيفه دولت به شمار مي رود چرا که اگر معيشت مردم با مشکل روبرو شود، متناسب با آن در اخلاق، دين و باورشان نيز ترديد ايجاد خواهد شد و ممکن است هويت ديني و اعتقادي آنها دچار آسيب شود. در نتيجه ما به آن هدف متعالي که از انقلاب اسلامي داشتيم، نهتنها نرسيديم بلکه از آن فاصله هم خواهيم گرفت.
بنابراين اولين چالش فراروي هر دولتي که روي کار بيايد، مواجهه با مسائل و مشکلات اقتصادي و اصلاح ساختارهاي معيوب است. همچنين بايد مسير رفت و آمد کالا و پول هموار شود. شرايط اقتصادي که امروز با آن مواجه هستيم براي کشوري مثل ايران نه زيبنده است و نه دوام دارد و بايد هر چه سريعتر از شرايط فعلي خارج شويم.
چالش ديگري که با آن مواجه هستيم، مسئله بحران هويت است. ما امروز با جواناني مواجه هستيم که به دنبال راهي براي رفتن از کشور هستند و چرايي و چگونگي اين کار از اهميت کمتري براي آنها برخوردار است. همين مسئله است که موجب شده خانواده ايراني در مسير مهاجرت از ايران در درياي مانش غرق شود. اين چالش بسيار خطرناک است چراکه ما به يک باره متوجه ميشويم که بسياري از نيروهاي خلاق و استعدادهاي سازنده جامعه را بدون حساسيت از دست دادهايم.
لذا مسئولان کشور و صاحبنظران بايد به شکل جدي اين چالش مهم را مورد مطالعه قرار دهند که چرا عدهاي حاضرند جان خود و خانوادهشان را صرفاً براي فرار از شرايط موجود کشور به خطر بيندازند و رهسپار سفري شوند که داراي مخاطرات زيادي است.
چالش بعدي مناسبات بينالمللي ايران است. امروز هيچ کشوري در دنيا نميتواند بدون سامان بخشيدن به مناسبات بينالمللي، شرايط اقتصادي، معيشتي و حتي فرهنگ خود را سامان دهد. چرا که وقتي معيشت جامعه در مضيقه باشد، طبعاً انديشهاي متبلور نميشود يا اگر هم شکل بگيرد پايايي لازم براي تبديل شدن به فرهنگ را در ميان مدت ندارد.
شعار انقلاب ما نه شرقي، نه غربي جمهوري اسلامي بوده است. معني اين شعار ، جمهوري اسلامي مستقل، مقتدر و بدون اتکا به شرق و غرب است و به هيچ عنوان معناي آن عدم اتکا، قطع رابطه، قطع داد و ستد و قطع بده و بستان نيست. چرا که حتي براي زندگي در يک جامعه کوچک روستايي نيز لازم است مناسبات مشخصي را براي تعامل با همسايگانتان تعريف کنيد.
** شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات جاي شوراي سياستگذاري را ميگيرد
اکنون حدود 7 ماه تا برگزاري انتخابات رياست جمهوري 1400 باقي مانده ولي به نظر ميرسد اصلاحطلبان هنوز استراتژي واحد و مشخصي براي انتخابات ندارند. آيا به لحاظ سازماني در ميان اين طيف چند دستگي وجود دارد و يا اينکه هنوز راجع به انتخابات اساساً بحثي در ميان آنان صورت نگرفته است؟
طاهرنژاد: نه اتفاقا اصلاحطلبان به لحاظ انسجام دروني از استحکام بالايي برخوردار هستند و جلسات شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات نيز با توجه به شرايط کرونايي به صورت مجازي به شکل مستمر و با نشاط برگزار ميشود. البته اين نکته را بايد خاطرنشان کنم که در اين دوره از شوراي سياستگذاري خبري نخواهد بود و شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات است که محور ائتلاف و حرکت اجتماعي اصلاحطلبان است.
يعني شوراي سياستگذاري براي هميشه به کار خود پايان داده است؟
طاهرنژاد: فعلا فعاليتي ندارد. کميته سياسي شوراي هماهنگي 2 ماه است روي راهبرد حضور اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري کار ميکند. البته بحثها هنوز نهايي نشده ولي به محض تصويب راهبرد، جمعبندي صورت گرفته به صحن شورا ارجاع داده ميشود. اين طور نيست که حرکتي نباشد اما حرکت در خور نيست. انتخابات رياستجمهوري معمولاً هميشه اين موقعها جنب و جوشش ملموس بود ولي اين دوره متاسفانه تحرکات انتخاباتي ملموس نيست. البته اين وضعيت در جبهه اصولگرايي نيز حداقل در ظاهر حاکم است.
**فلسفه وجودي يک تشکل سياسي، نقش آفريني در عرصه سياسي کشور است
تسنيم: به نظر ميرسد اصلاح طلبان مدتي است پيرو حمايت از آقاي روحاني و کارنامه نامناسب اين دولت دچار وضعيت به هم ريختگي و آشفتگي قابل توجهي شده اند به طوري که نه مي خواهند از قدرت کناره باشند و نه راه خود را براي حضور در قدرت هموار مي بينند. به طور مثال برخي اصلاحطلبان از جمله حزب اتحاد ملت در انتخابات اسفند 98 به گونه اي موضع گيري مي کردند که ظاهرا عطاي انتخابات را به لقايش بخشيده و به سمت چيزي به عنوان اصلاحطلبي اجتماعي گرايش پيدا کردهاند که کسب قدرت و حضور در انتخابات در آن ضرورتي ندارد هيچ بلکه در اين برهه ضرر هم دارد. اما به نظر مي رسد موضع گيري اخير امثال آقاي خوئينيها و حجاريان در هفته اخير بيانگر اين است که اصلاح طلبان براي 1400 مصمم هستند و معتقدند که بدون حضور در بدنه قدرت امکان اصلاح طلبي هم برايشان وجود ندارد. شما نسبت به اين مسئله چه ديدگاهي داريد؟ آيا اصلاحطلبان مي توانند انتخابات را به کلي براي خودشان منتفي کنند؟
طاهرنژاد: حزب اتحاد هم انتخابات را تحريم نکرد بلکه اعلام کرد که ليست نميدهد. ما هنوز وارد بحثهاي چالشي نشدهايم ولي احتمالا آرام آرام به بحثهاي چالشي هم ميرسيم. به هر حال درست است که دور يک ميز مينشينيم و با هم کار ميکنيم ولي هنوز به شکل مصداقي بر روي راهبردها وارد بحث جدي نشديم. احتمالا نقطه نظراتي وجود دارد و برخي احزاب معتقدند که اگر به ما اجازه نميدهند کانديدايي داشته باشيم چه ضرورتي دارد که خودمان را هزينه کنيم تا کانديداي جناح رقيب راي بياورد و اين احزاب مصر هستند که نظراتشان درست است.
حزب کارگزاران نيز يک راهبرد اوليهاي براي انتخابات تهيه کرده که احتمالا سخنگو اعلام ميکند ولي به هر حال ما اميدواريم در قالب ائتلاف به جمعبندي برسيم ولي اگر به هر دليلي موفق به اين کار نشويم حتما مواضع خودمان را اعلام ميکنيم.
آنچه که نگران کننده است اين است که مردم آنچنان که بايد و شايد احساس رغبت براي حضور در عرصه انتخابات ندارند که بايد براي آن فکري کرد. شايد هم بيشترين کارايي در اين حوزه از حاکميت بر ميآيد که بايد با تدابير و سازوکارهايي براي حضور پاي صندوق راي ايجاد رغبت کند، چرا که به هر حال انتخابات مظهر تجلي اقتدار ملي است و بايد حضور پرشور و پرنشاط باشد و مردم رغبت اين را داشته باشند که پاي صندوقها حاضر شوند و انتخابات را براي آينده خود مهم و سرنوشتساز بدانند.
اما در ارتباط با مواضع چهره هايي که به آنها اشاره کرديد، علت اين تغيير رويکرد را بايد از خودشان بپرسيد ولي در ارتباط با موضع حزب کارگزاران همان رويکرد قبلي است. يعني تحريم انتخابات معنا ندارد و يک حزب سياسي نميتواند بگويد که در انتخابات شرکت نميکند و بايد تمام تلاش خود را براي فراهم آوردن امکان حضور حداکثري در انتخابات به کار ببندد و طبيعي است که شما اگر بخواهيد اصلاحات و برنامه مورد نظر خود را عملياتي کنيد بايد يک جايگاه و پايگاهي داشته باشيد. بر همين اساس ما فکر ميکنيم که فلسفه وجودي حزب و فعاليت حزبي و تشکيلاتي اين است که بتواند در فضاي سياسي کشور نقشآفرين باشد.
يکي از بهترين عرصههاي نقشآفريني احزاب و تشکلهاي سياسي انتخابات است و به هر حال ما علاوه بر رسالت حزبي و تشکيلاتي، يک رسالت ملي هم داريم و آن اين است که از دستاوردهاي سياسي نظام و انقلاب صيانت کنيم که حضور گسترده مردم در عرصه انتخابات به عنوان يکي از ارکان اساسي در صيانت از تماميت نظام محسوب ميشود بنابراين همچنان باور ما همين است و تلاش ميکنيم که دوستان ديگري که در جبهه اصلاحات بعضاً گلايهها و شکوههايي از رد صلاحيتهاي بي مبنا دارند را براي حضور در انتخابات متقاعد کنيم.
به تبع اگر دوستاني که عرصه را محدود کردند به صرافت بيفتند که اين راهبرد جواب نداده و کمي فضا را بازتر کنند و گرايشهاي مختلف را در تعيين سرنوشت انقلاب دخيل کنند، بدون شک انگيزه بيشتري نيز براي حضور مردم در انتخابات ايجاد شده و طيف وسيعتري درگير انتخابات ميشوند و انتخابات معنيدارتر و عميقتر ميشود و خروجي آن نيز مطلوبتر خواهد شد که بنده اميدوارم اين اتفاق در نهايت بيفتد.
**علي رغم احترام به آقاي خاتمي ولي محوريت اصلاح طلبان با جبهه ائتلافي است
تسنيم: بحث محوريت فردي مانند آقاي خاتمي مدتي است در ميان اصلاح طلبان جدي تر شده، به طوري که برخي چهرههاي اصلاحطلب صراحتاً منتقد آقاي خاتمي شده اند و آقاي کواکبيان نيز در گفتگوي اخيري که با تسنيم داشت معتقد بود که آقاي خاتمي بايد در محدوده مشورت باشد و نه محوريت جريان اصلاحات. از سوي ديگر حزب کارگزاران نيز بارها اعلام کرده است که آقاي خاتمي را فاقد ويژگي هاي لازم براي محوريت اصلاحات مي داند اما در اين ميان بعضي نيز با ديدگاه کارگزاران مخالفند. شما اين مناقشه را چطور تحليل ميکنيد؟
طاهرنژاد: با اصلاح قانون انتخابات شرايط نسبت به گذشته متفاوت شده و الان شما ائتلافهايي که در انتخابات شاهد هستيد که بروز و ظهور پيدا ميکنند در قالب قانون جديد است. در همين راستا بود که هم شوراي سياستگذاري و هم شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات هر دو خود را با قانون جديد تطبيق داده و به شکل جبهه ائتلافي فعاليت خود را تعريف کردند. طبيعتاً وقتي در اين چارچوب حرکت شکل ميگيرد محوريت نيز با همين جبهه ائتلافي خواهد بود و اين جبهه مسئوليت رفتار و عملکرد خود را نيز بر عهده خواهد گرفت.
آقاي خاتمي هميشه شخصيت مورد احترام قاطبه اصلاحطلبان بوده و هست و نقش برجستهاي در جبهه اصلاحات دارد و اصلاحطلبان نيز همواره به او مراجعه کرده و از او مشورت ميگيرند. به نظر ميرسد اين نقش آقاي خاتمي همچنان ادامه پيدا ميکند ولي محوريت حرکت اصلاحطلبان همين جبهه ائتلافي است که به موجب قانون شکل گرفته و مسئوليت رفتار و عملکردشان نيز با خودشان است. بنابراين آنچه که مطرح شده که آقاي خاتمي ابتدا وارد تصميمگيريها ميشود و بعداً مسئوليت نميپذيرد، در شرايط فعلي ديگر زمينه چنين اتفاقي وجود ندارد.
**خاتمي مدت هاست که کوچکترين دخالتي در امور اصلاح طلبان نداشته است
تسنيم: مسئله اي که شما به آن اشاره کرديد، شايد از نظر چارچوب قانوني قابل قبول باشد ولي به هر حال همواره مسائل پشت پرده وجود داشته که در عمل از تاثير بيشتري برخوردار بوده است.
طاهرنژاد: بنده مدتها است که نديدهام آقاي خاتمي کوچکترين دخالتي در فعاليت جبهه ائتلافي داشته باشد و اعضاي جبهه ائتلافي مدت است که حتي ديداري هم با آقاي خاتمي نداشتهاند که البته مسائل مرتبط با کرونا هم مزيد بر علت شده است. ولي به هر حال دوستاني که با ايشان ارتباط دارند بعضاً نظرات ايشان را منتقل ميکنند ولي آنچه که مسلم است مسئوليت جبهه ائتلافي که به شکل قانوني تشکيل شده و به کار خود ادامه ميدهد، با خودش است و آقاي خاتمي، نوري، سيدحسن خميني، موسوي خويينيها دوستاني هستند که با اعضاي جبهه ائتلافي ارتباط دارند و بعضاً نظرات خود را منتقل ميکنند و گاهي پيرامون نظرات آنها نيز بحثهايي صورت ميگيرد و احترام آنها سر جاي خود است ولي مسئوليت رفتار جبهه ائتلافي با خودش است.
**مجمع روحانيون بناي حضوري جدي در انتخابات 1400 دارد
تسنيم: مجمع روحانيون در هفتههاي اخير جلسهاي ويدئو کنفرانسي داشت و اعضا در آن جلسه مباحثي را درباره نحوه ورود اصلاحطلبان به انتخابات مطرح کردند. با توجه به اينکه شما تاکيد کرديد که تنها نهاد تصميمگير براي انتخابات آتي، شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات است، تصميماتي که در مجمع روحانيون اتخاذ ميشود، چه ميزان مورد توجه جبهه ائتلافي قرار خواهد گرفت؟
طاهرنژاد: مجمع روحانيون عضو شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات يا ائتلاف شوراي هماهنگي نيست بنابراين نمايندهاي در اين ائتلاف ندارد و به همين واسطه نقطه نظرات اين مجمع به شورا منتقل نشده است اما به صورت غيررسمي ميبينيم که آقاي خويينيها اخيراً بيانيه فراخواني براي حضور در انتخابات منتشر کرد و مجمع روحانيون نيز در هفتههاي اخير جلسهاي ويدئو کنفرانسي با موضوع انتخابات آتي تشکيل شد و مصر هستند که تمام قد وارد عرصه انتخابات شوند. در هر حال هنوز به شکل رسمي چيزي به جبهه ائتلافي شوراي هماهنگي منتقل نشده ولي به نظر ميرسد مجمع روحانيون بناي حضوري گرم و جدي در انتخابات رياستجمهوري 1400 دارد.
در نقطه مقابل ولي اين پيام خوبي نبود که از سوي جامعه مدرسين به جامعه منتقل شد. در شرايطي که جامعه به شکل بالقوه دچار گرختي و بيانگيزگي براي حضور در انتخابات است، تشکيلات ريشهداري همچون جامعه مدرسين شايد بايد مسئوليت بيشتري براي ترغيب مردم براي حضور در انتخابات بپذيرد.
تسنيم: البته جامعه مدرسين اعلام کرده است که برنامهاي براي حضور مصداقي و معرفي کانديدا ندارد.
طاهرنژاد: به هرحال زماني که شما کانديدا معرفي نميکنيد به نوعي پيامش براي جامعه اين است که حضور يا عدم حضور مردم در انتخابات براي شما علي السويه است. انتظار از جامعه مدرسين اين بود که در شرايط حساس کنوني مسئوليتپذيري بيشتري نسبت به انتخابات از خود نشان دهند.
تسنيم: شما گفتيد که تحرکات اخير مجمع روحانيون بيانگر برنامهريزي جدي اين تشکل براي نقشآفريني در انتخابات است. با اين اوصاف آيا نقشآفريني مجمع روحانيون به نوعي منجر به موازي کاري با فعاليت جبهه ائتلافي نميشود؟
طاهرنژاد: فعاليت ميداني مجمع روحانيون هنوز شروع نشده و وقتي که اين فعاليتها بخواهد نمود بيروني پيدا کند قطعا اين فعاليتها بايد ذيل جبهه ائتلاف باشد. ولي در هر صورت اصل فعال شدن مجمع روحانيون براي حضور در انتخابات را بايد به فال نيک گرفت.
**جهانگيري مي تواند گزينه مناسبي براي اصلاح طلبان باشد
تسنيم: برخي ميگويند که آقاي جهانگيري و عارف احتمالا جزو گزينههاي اصلي اصلاحطلبان براي 1400 خواهند بود. اين تحليل ها چقدر به واقعيت نزديک است؟
طاهرنژاد: آقاي جهانگيري هنوز خودش ابراز تمايلي براي کانديدا شدن نکرده است. اما قطعا ايشان ميتواند گزينه خوبي براي اصلاحطلبان و کشور باشد. به اين جهت که ايشان برادر دو شهيد است و نيروي ارزشي به حساب ميآيد. از سوي ديگر مدارج اجرايي را به شکل تکاملي از کف سيستم تا بالاترين مسئوليت مديريتي طي کرده و از رياست اداره شهرستان، نمايندگي مجلس، چند سال وزارت و دو دوره معاون اولي را در کارنامه دارد. بنابراين آقاي جهانگيري از نظر رجل سياسي بودن و داشتن قابليت پذيرش مسئوليت رياستجمهوري ترديدي ندارد. ولي نه خود او و نه اطرافيانش درباره احتمال حضور در انتخابات هنوز چيزي بروز ندادهاند. البته اگر ايشان به اين جمعبندي برسد که حضورش ميتواند مثمرثمر باشد، فردي نيست که از زير بار مسئوليت شانه خالي کند.
تسنيم: درباره آقاي عارف چطور؟
طاهرنژاد: درباره ايشان اجازه دهيد اظهارنظر نکنم.
**سوابق روشن لاريجاني از او چهره اي موجه براي رياست جمهوري ساخته است
تسنيم: برخي ها معتقدند اصلاح طلبان به همراه کارگزاران احتمالاً بر سر کانديدايي از جنس آقاي علي لاريجاني توافق خواهند کرد. شما چه ميزان اين گزاره را محتمل مي دانيد؟
طاهرنژاد: آقاي لاريجاني هم شخصيتي است که شاخصهاي لازم براي ايفاي مسئوليت رياستجمهوري دارد يعني مدارج مديريتي را طي کرده و از سوي ديگر انسان مطلع و پختهاي است و اين پختگي را در دوران مديريت مجلس نيز به خوبي نشان داد. آقاي لاريجاني در بسياري از مواقع براي جلوگيري از خسارات و حفظ مصالح و منافع کشور از خودگذشتگي کرده است. از جمله در مواجهه آقاي احمدينژاد در آن جلسه معروف مجلس که به واقع از خود خويشتن داري نشان داد تا کشور وارد چالش هاي جدي نشود.
**در صورت عدم تفاهم با اصلاح طلبان، راهبرد انتخاباتي خود را اجرا مي کنيم
بنابراين سوابق روشن آقاي لاريجاني ايشان را به عنوان چهرهاي موجه براي کانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري ميتواند مطرح کند اما اينکه جبهه اصلاحات به آقاي لاريجاني اقبال نشان دهند، در شرايط فعلي بنده نميتوانم با اطمينان اين مسئله را بيان کنم. چراکه آقاي لاريجاني در جبهه اصلاحات مخالف زياد دارد و دوستان اصلاح طلب به دنبال اين هستند که کانديدايي اصلاحطلب داشته باشند و حزب کارگزاران نيز اصل را بر فعاليت در چارچوب ائتلاف قرار داده است و بنايي براي جدايي از ائتلاف اصلاحطلبان ندارد مگر اينکه به جايي برسد که ديگر با آن دوستان نتواند ادامه دهد. البته اين مسئله به معناي آن نيست که آقاي لاريجاني کانديداي کارگزاران باشد.
تسنيم: همانند انتخابات مجلس؟
طاهرنژاد: البته انتخابات مجلس هم آنطور نبود که کارگزاران تنها باشد. به هر حال شوراي عالي تصويب کرده بود احزابي که قصد شرکت در انتخابات را دارند، بتوانند در انتخابات حاضر باشند. در واقع يک سوم از احزاب عضو شوراي عالي در انتخابات اسفند ماه حاضر بودند. البته انتخابات رياستجمهوري با توجه به جنبه ملي بودن آن، با انتخابات مجلس تفاوتهاي زيادي دارد و به همين نسبت نيز اجماع کردن در آن کار آسان تري است. بنابراين تمام تلاش ما اين است که در قالب ائتلاف کار کنيم اما اگر امکان ائتلاف با دوستان اصلاح طلب فراهم نشد، به هر حال اعتقاد حزب کارگزاران اين است که آقاي لاريجاني علاوه بر اينکه شخصيت موجه و محترمي است، عملکرد قابل دفاعي هم داشته است.
**مسئوليت صدر تا ذيل دولت روحاني با اصلاح طلبان است
تسنيم: آقاي بهزاد نبوي اخيراً گفته است که اصلاح طلبان در حال حاضر از اين جهت دولت را نقد ميکنند که چشم به انتخابات 1400 دارند پيشتر نيز بعضي کارشناسان تحليل مي کردند که اصلاح طلبان براي فاصلهگذاري با دولت و به اين منظور که خود را بخشي از عامل وضع موجود معرفي نکنند به انتقادهاي شديد از دولت روي خواهند آورد. آقاي بهزاد نبوي مي گويد اين رويکرد غير اخلاقي است. آيا شما با او هم عقيده ايد يا نظر ديگري داريد؟
طاهرنژاد: اصلاحطلبان تحت هيچ شرايطي نميتوانند خود را از مسئوليت عملکرد دولت آقاي روحاني جدا کنند. البته نميتوان منکر اين شد که عملکرد دولت اول آقاي روحاني کاملا قابل دفاع و قابل قبولي بوده است ولي به هر حال ايشان در دولت دومش بدشانسي آورد و به پست آدم عجيب و غريب و غيرقابل پيشبيني که -حتي دوستان نزديک او نيز بر غيرقابل پيشبيني بودنش تاکيد ميکنند- خورد و شاهد بوديم که ترامپ سختگيريهاي بسيار شديد و بيسابقهاي که در طول تاريخ بر هيچ کشوري اعمال نشده بر ايران اعمال کرد. بنابراين بخشي از اين ناکارآمدي دولت به دليل فشار زيادي است که از بيرون به ما وارد شد. البته دولت نيز در برابر اين فشارها منفعل شد و نتوانست از قابليتها و ظرفيتهاي دروني که در دسترس بود استفاده کرده و از تحميل فشار مضاعف بر گرده مردم جلوگيري کند.
اما همه اين مسائل نيز موجب آن نميشود که اصلاحطلبان مسئوليت حمايت از دولت آقاي روحاني را نپذيرند چرا که به هر ترتيب اين دولت مورد حمايت اصلاحطلبان بوده و مسئول صدر تا ذيل عملکرد او است ولي بايد بپذيريم که همه ابزارها در اختيار دولت نيست و با همان ابزارها و امکاناتي که در اختيار داشته توانسته تا اين اندازه نقشآفرين باشد. بنابراين من حرف آقاي نبوي را قبول دارم. اين کار اخلاقي نيست که ما پهلوان را به ميدان بفرستيم، اگر زمين زد برادر ما باشد ولي اگر زمين خورد ديگر برادر ما نباشد.
**مهمترين ويژگي يک کانديداي رياست جمهوري داشتن ايده حکمراني است
تسنيم: از نظر شما کدام يک از ويژگي هاي جوان گرايي، از طبقه محروم بودن، داشتن ايده حکمراني، مجرب بودن و ... مي تواند نظر مردم را به يک کانديدا و جريان پشتيبانش جلب و او را به پيروزي نزديک کند؟
طاهرنژاد: قطعا مهمترين ويژگي يک کانديداي رياست جمهوري داشتن ايده حکمراني خوب است. در حالي که جوان بودن به تنهايي ارزش به حساب نميآيد. البته اگر جوان ايده حکمراني داشته باشد آنوقت قطعا از چهرههاي مسنتر بهتر خواهد بود. ولي درباره اينکه رئيسجمهور از چه طبقهاي باشد به اعتقاد من، رئيسجمهور حتما نبايد از طبقه محروم باشد. چه لزومي دارد که رئيسجمهور ما از طبقه محروم باشد. البته از طبقه مرفه نيز نبايد باشد. رئيس جمهور بايد از طبقه متوسط جامعه باشد. اساساً اسلام دين وسط است. يک فرد محروم آنقدر عقده محروميت ديده که همين مسئله در بسياري از موارد دست او را ميبندد. در نقطه مقابل يک فرد مرفه به قدري بينياز بوده که اساساً درد محرومين را نميفهمد.
تسنيم: آيا هماکنون در ميان گزينههايي که احتمال کانديداتوري آنها مطرح شده، فردي را سراغ داريد که فارغ از رد يا تاييد صلاحيت از سوي نهادهاي نظارتي، ايده حکمراني مشخصي داشته باشد. فردي که در مناظرات انتخاباتي به جاي بازي با کلمات و تلاش براي جلب احساسات مردم به بيان ايده ها و برنامه هاي مدون خود براي اصلاح ساختارها در حوزه هاي مختلف به ويژه حوزه اقتصادي بپردازد؟
طاهرنژاد: سوال سختي است ولي هستند دوستان خوش فکري که سابقه اجرايي موثر و تحصيلات قابل قبولي دارند و مي توانند اين رسالت را انجام دهندولي به دليل عدم فراگيري تشکل هاي سياسي در کشور ما، ممکن است افراد قوي و داراي صلاحيت ناشناس باشند.
**شانس پيروزي يک چهره جديد و غيرتکراري در 1400 بالا است
تسنيم: با اين اوصاف آيا بايد منتظر ظهور پديده اي در انتخابات 1400 باشيم؟ شايد همانند احمدي نژادِ سال 84؟
طاهرنژاد: البته آقاي احمدي نژاد ويژگي هاي يک پديده را نداشت و يک استثنا بود.پيش بيني مي کنم که اتفاق سال 84 ديگر تکرار نشود. به دليل اينکه خروجي آن اتفاق براي ما خروجي خوبي نبود. مخصوصاً روزهاي پاياني رياست جمهوري ايشان که 10 روز قهر کرد و کارهايي انجام داد که در شان يک رئيس جمهور نبود. بنابراين به دلايلي که ذکر شد شايد تکرار فردي مثل آقاي احمدي نژاد چندان قابل تصور نباشد ولي فکر ميکنم نه به آن شدت که يک پديده گمنام اما پديده اي که تکراري نباشد شانس بيشتري براي پيروزي در انتخابات 1400 دارد و افکار عمومي به چنين فردي تمايل بيشتري نشان خواهد داد.
**سردار دهقان سابقه روشني در حوزه اجرا دارد
تسنيم: اخيراً آقاي مرعشي از سردار دهقان نيز به عنوان يکي از گزينه هاي بالقوه حزب کارگزاران براي 1400 نام برده است. چه ميزان اين موضوع را جدي مي دانيد؟
طاهرنژاد: در ميان چهره هاي نظامي که نامشان به عنوان کانديداي احتمالي براي انتخابات 1400 مطرح شده، آقاي دهقان نسبت به ديگران سابقه روشن تري در حوزه اجرا دارد و چهره مقبولي است. البته عرض کردم حزب کارگزاران فعاليت انتخاباتي خود را در قالب ائتلاف دنبال خواهد کرد. بنابراين آنچه که آقاي مرعشي گفته نظر حزب کارگزاران است. بله از نظر کارگزاران بين برادران نظامي که اين روزها مدعي جلوس بر کرسي رياست جمهوري هستند، آقاي دهقان از بقيه کارآزموده تر و داراي کارنامه روشن تري است ولي بنده خيلي خوشبين نيستم که جبهه ائتلافي اصلاح طلبان نسبت به کانديداتوري چهره هايي چون آقاي دهقان اقبال زيادي نشان دهد.