روایت موسوی تبریزی از آمدنش به دادستانی انقلاب

ديدهبان ايران/ دادستان انقلاب در سالهاي 60 تا 62 و نماينده مجلس اول و دوم، در گفتگويي روايتي کمتر شنيده شده از آمدنش به دادستاني انقلاب گفت.
آيتالله سيدحسين موسويتبريزي درباره انتخابش به عنوان دادستاني انقلاب در دهه 60 گفت، در خرداد 58 با حکم امام، مسئول دادگاههاي تبريز شدم و در 14شهريور1360 با شهادت آقاي قدوسي در همان روز از تلويزيون شنيدم که به دستور حضرت امام به دادستاني کل انقلاب منصوب شدهام. با حاج احمدآقا تماس گرفتم که گفتند تصميم حضرت امام است که به تهران بياييد و تا سال 62 در آنجا بودم.
آن موقع مجلس هنوز پابرجا بود. همان سال مجلس اول تصويب کرد بايد يک دادسرا داشته باشيم. آن موقع يک دادسراي انقلاب و يک دادسراي عمومي بود که هرکدام دادستان کل جداگانه داشت. آن سال مرحوم آيتالله صانعي دادستان در دادگاههاي عمومي بود و در دادگاههاي انقلاب من حضور داشتم.
در همان سال، اين دو دادسرا را به دستور مجلس ادغام کردند که کار درستي نيز بود و آن موقع در روزنامه جمهوري اسلامي نيز شرح آن را گفتهام. من به خدمت حضرت امام رسيدم که اجازه دهيد من استعفا دهم و قانونا نيز ماندن من در دادستاني انقلاب توجيهي نداشت و من پيشقدم شدم که شايد حضرت امام در محذور باشد که من بروم يا آقاي صانعي.
چون علاقه به تدريس داشتم، قصد داشتم به قم بروم؛ اما حضرت امام فرمودند صبر کنيد آقاي صانعي به مسائل دادگاهها وارد شود بعد شما برويد؛ چراکه آقاي صانعي تازه مشغول شده بود و دو، سه ماهي طول کشيد. آن موقع هفتهاي دو روز در قم تدريس داشتم. از حضرت امام هم بابت تدريس در قم اجازه گرفتم که در قم بمانم يا در انتخابات شرکت کنم که فرمودند حتما شرکت کنيد، اگر انقلاب بماند قم هم ميماند!
يک روز هم با آقاي صانعي به دفتر حضرت امام رفتيم و گفتم که با وجود انتخابات و تدريس در قم ميخواهم از آنجا بروم که آقاي صانعي در حضور امام با بزرگواري از من تمجيد کرد و چند روز بعد به دادستاني انقلاب آمدند. آن موقع من حقوقي هم از مجلس و دادستاني نميگرفتم و الان هم بهعنوان يک طلبه روحاني زندگي ميکنم