فرمانده نداجا مطرح کرد: برنامه تجهیز زیردریایی و ناوشکنها به موشکهای بالستیک

آخرين خبر/ کمي بيش از سه سال از آغاز مسئوليت فرمانده جديد نيرويدريايي ارتش ميگذرد. شايد در روزهاي اول سخت بود کسي بر صندلي اميرسياري با سابقه طولاني فرماندهي نيرويدريايي تکيه کند و از او اميد موفقيت و پيشرفت داشته باشيم اما اميردريادار حسين خانزادي در اين مدت نشان داد با توکل به خدا، با برنامه و نظم و با همت نيروهاي متخصص و پايکار مي توان در همه بخشهاي نيرو به دستاوردهايي رسيد که حالا بتوان ادعا کرد نسبت به گذشته توقف يا کندي نبوده و حتي امور سرعت نيز گرفته است. در چهلمين سالگرد شروع دفاع مقدس و چهلمين سالگرد عمليات پيروز مرواريد و در آستانه روز نيرويدريايي ارتش، با امير خانزادي گفت و گويي 90دقيقه اي داشتيم و او براي ما از آخرين دستاوردهاي تجهيزاتي نيروي دريايي گفت و اين که در همين شرايط تحريمي، تجهيزات و تسليحاتي ساخته اند که نه تنها بي نيازشان کرده است بلکه قابليت فروش دارد و هزينه اش يک چهارم نمونه خارجي خواهد بود. از توان نيرو براي دفاع از کشتي ها و نفتکش هاي ايراني حتي تا ونزوئلا گفت و اين که در حال کار روي نصب موشک هاي عمود پرتاب و حتي بالستيک روي شناورها در آينده هستيم؛ اما خلاصه کلام امير خانزادي اين است که ما توانستيم از يک امنيت عاريه اي قبل از انقلاب به امنيت بومي برسيم که بزرگ ترين دستاورد نظامي کشور به حساب مي آيد و قابل تحريم هم نيست. دريادار خانزادي از جمله فرماندهان باسابقه درخشان و آکادميک در حوزه دريايي است که در تاريخ 14 آبان سال 96 با حکم فرماندهي معظم کل قوا، به فرماندهي نداجا منصوب شد. اين مصاحبه خواندني را از دست ندهيد:
از جمله نقاط طلايي توليدات در نداجا ساخت شناورهاي سنگين در اين سال ها بوده است. به نظرتان از ناوشکن جماران تا ناوشکن دنا که در آينده نزديک الحاق ميشود، روند پيشرفت چگونه بوده است؟
فرايند ساخت شناورها از دهه 80 شروع شد تا 30 بهمن 88 که شاهد الحاق جماران به عنوان اولين ناوشکن بومي با حضور فرمانده کل قوا به ناوگان نيرويدريايي با همه فناوريهايي بوديم که آن روز در اختيار داشتيم. همزمان با جماران، کار ساخت ناوشکن دماوند هم در شمال شروع شد که الحاقش در سال 1395 صورت گرفت. در اين فضا برنامه ساخت ناوشکن دنا را هم در دست داشتيم و اگر امروز ملحق شود به نظرم 13 سال ساختش طول کشيده است که طولانيتر از جماران بود. يکي از دلايل اين زمان طولاني، وسواس بيشتر در دنا بود تا فناوري رانش و تسليحاتي بهتري برايش پيشبيني شود اما واقعا اگر ميخواهيم اوج به روزرساني فناوري روي ناوشکنها را ببينيم بايد ناوشکن سهند را در نظر گرفت زيرا سهند الگوي جديدتري نسبت به دو ناوشکن قبلي خودش داشت. در پاشنه سلاح دفاع نقطهاي بومي وجود دارد که يکي از تسليحات خودکار کاملا به روز دنياست و به عنوان لايه آخر دفاعي حرف نهايي را ميزند و ميتواند هر پرتاب نزديکشوندهاي را هدف قرار دهد. روي رانش سهند خيلي کار شد حتي روي شکلش هم کار کرديم. سهند هم بازتاب راداري کوچک تري دارد و هم از فناوريهاي هوشمندساز بهره ميبرد، يکپارچگي سلاح در آن رعايت شده و در عين حال از سرعت بيشتري هم برخوردار است. بعد از سهند در ناوشکن دماوند، به بلوغ بالاتري رسيديم و فناوريهاي قويتري به کار گرفته شده که در ناوگان شمال نيروي دريايي در حال احياست. ساخت تمام ناوشکنهاي ما بين 10 تا 13 سال طول کشيد(جماران 10سال و دنا 13سال ) و دماوند جديد کار طراحي و اتمام ساختش سه سال به طول انجاميد. الان همه چيز دماوند نصب شده و در مرحله به آب انداختن قرار دارد که اميدواريم تا پايان سال، درياي آزمايشي خود را هم برود و اين يعني در ساخت ناوشکنهاي کلاس جماران به سطحي رسيديم که ميتوانيم ظرف کمتر از سه سال ناوشکن بسازيم. حتي امروز ادعا ميکنم که ما ميتوانيم در يک سال ناوشکن بسازيم بدون هيچ محدوديت يا وابستگي به بيرون. معني اين حرف اين است که آن قدر انباشت فناوري و دانش داريم که با کمک مجموعههاي وزارت دفاع و ظرفيتهاي کشتيسازي ملي ان شاءا... در سال 1400 با يک رشد ويژه در ساخت تسليحات دفاعي روبهرو خواهيم شد.براي مثال امروز بلوک اول ناو آموزشي خليج فارس کارش به انتها رسيده و اگر اين سازه را ببينيد خود اين بلوک به لحاظ وزني نصف يک ناوشکن است در حالي که ناو خليج فارس 10 بلوک دارد و در کارخانجات ساخته ميشود. 3500 تن وزن اين شناور است و هدفگذاري ما اين بوده که دو ساله ساخته شود. هدف بسيار مهم ناو خليج فارس هم براي نيرويدريايي و هم براي کشور به عنوان يک کشور دريايي، موضوع آموزش کارکنان است. امروز از شناورهاي رزمي براي آموزش کارکنانمان استفاده ميکنيم اما با حضور ناو خليج فارس يک جريان پيوسته براي کشور در حوزه آموزشهاي دريايي و دريانوردي ايجاد ميشود.
عرصه توليد در نداجا چقدر صرفه اقتصادي دارد؟
اولا بايد گفت حوزه امنيت جايي است که با خطکش اقتصاد نبايد آن را سنجيد چون اگر امنيت نباشد ديگر هيچ چيز پايدار نخواهد بود. براي امنيت بهايي پرداخت ميکنند که ساير فعاليتها در بستر آن شکل ميگيرد اما واقعيت اين است که بين امنيت و اقتصاد يک رابطه دوسويه وجود دارد يعني اقتصاد بدون امنيت مثل سراب است و به راحتي از بين ميرود و امنيت بدون اقتصاد هم دستنيافتني است يعني در امنيت هم نميشود بدون حساب و کتاب هزينه کرد. بايد با همه شاخصهاي بهرهوري کار کرد تا امنيت توليد شود که الان اين اتفاق در حال رخ دادن است. قيمت ناوشکني که در جمهوري اسلامي ايران ساخته ميشود يکچهارم ناوشکني است که بخواهيم از خارج بخريم يعني با پول يک ناوشکن چهار ناوشکن ميسازيم و من تاکيد ميکنم که بايد خودمان ناوشکن بسازيم مگر اينکه سطحي از فناوري باشد که ما نداشته باشيم و نياز هم باشد، هرچند فعلا اين احساس وجود ندارد. ثانيا اگر امروز ميگوييم ناوشکن را يک ساله ميسازيم چون سالها تجربه پيدا کرديم و به بلوغ رسيديم پس ويژگي ديگر اين است که فناوري بومي ميشود. مهم تر اينکه امنيتي که از اين طريق به دست ميآيد عاريهاي نيست. يک روزي خارجيها به ما تسليحات ميدادند و ميدانستند داخل اين شناور چه گذاشتهاند و توانايي آن چيست اما امروز وقتي ما ناوشکن ميسازيم هيچ اطلاعي از داخلش ندارند چون اين ها را نميدانند. به نوعي کارکرد اين سلاح حتي بدون شليک يک گلوله بيشتر از آن چيزي است که ما از خارج بخريم. اين امنيت بومي است که به دست فرزندان اين کشور توليد ميشود و بازدارندگي که توليد ميکند خيلي بيشتر از تسليحات خارجي خواهد بود.
به تازگي محدوديت و تحريم تسليحاتي ايران که طبق قطعنامههاي شوراي امنيت وضع شده بود، پايان يافت. آيا با لغو اين تحريمها دنبال خريد تجهيزات دريايي از خارج کشور خواهيد رفت و نيازي در اين حوزه داريد؟
ما در دورههايي براي تهيه تجهيزات به شدت احساس نياز ميکرديم اما امروز در نيرويدريايي اينکه تحريم تسليحاتي برداشته يا موضوعي اضافه شود، براي ما مهم نيست و مسئله تاثيرگذاري بر نيرويدريايي محسوب نميشود چون امروز ديگر آن نياز وجود ندارد و ما آن را چه ميخواستيم، ساختيم و به همه آن چه نياز داشتيم رسيديم. امروز با ورود اژدرهاي بومي و آزمايش صددرصد موفق آن ها اوضاع تغيير کرده و حتي توانايي اژدرهاي ما نسبت به ابتداي کار هم چند برابر شده و آن را به زيردرياييهاي ديگر تعميم داديم يعني بيدليل دنبال تنوع نرفتيم. امروز اگر يک اژدر بومي ساختهايم، ميتوانيم از آن در زيردريايي غدير و فاتح که ايراني هستند، استفاده کنيم. بنابراين تحريم براي نيرويدريايي بيمعني بوده و امروز توجه و نگاهي به بيرون نداريم.
در حوزه فروش و صادرات محصولات نظامي چطور؟ به نظرتان محصولاتي که ساختيد آن قدر قابليت رقابت در حوزه کيفيت و قيمت را دارند که مشتريهاي خوبي پيدا کنند؟
در حوزه توليد انبوه و فروش، محور اصلي مجموعه، وزارت دفاع است. مثلا ما موشک جاسک2 را در جهاد خودکفايي نداجا و با کمک وزارت دفاع ساختيم و تحويل صنعت دفاعي داديم تا آن ها توليد صنعتي را جلو ببرند. اين محصولات جذابيت بسيار بالايي دارند و ميتوانند به شدت در حوزه قيمت و توان با نمونههاي خارجي رقابت داشته باشند. البته از اين نمونهها زياد داريم.
به جديدترين محصولاتتان بپردازيم که قرار است تا پايان امسال به نيرويدريايي الحاق شوند.به ناوشکن دنا و ناو موشک انداز زره چه ويژگي هايي اضافه شده است ؟
ساخت ناوشکن دنا از 13سال قبل شروع شده بنابراين در ظاهر تفاوت زيادي با جماران ندارد چون ساخت بدنه و طراحي در آن زمان انجام شده بود اما از لحاظ سيستم رانش و فناوريهايي که در دنا به کار گرفته شده و تواناييهاي فني و تسليحاتي و راداري اين شناور نسبت به جماران جلوتر است و چون انتهاي توليد آن همعصر با ناوشکن سهند بوده برخي فناوريهاي به کار رفته در آن تشابه زيادي با سهند دارد.
ناو موشکانداز کلاس پيکان به نام زره نيز براي اولين بار در ناوگان جنوب ساخته شده و به زودي در ناوگان جنوب نداجا به کار گرفته ميشود چون ساير نمونههايي که از کلاس پيکان ساختيم در ناوگان شمال بود. شناور بسيار تند و تيز و توانمندي است و بيشتر براي بهرهبرداري در مناطق دريايي تحت حاکميت استفاده مي شود يعني تا 200 مايل دريايي از ساحل، از اين شناور استفاده خواهيم کرد. از اين تيپ شناور چندين فروند در اختيار داشتيم و بعد از زره، تعداد ديگري در مجموعه وزارت دفاع در حال ساخت داريم که سال آينده به ثمر ميرسد. پس از آن سراغ پروژه سينا تيپ3 خواهيم رفت که بسيار پيشرفتهتر بوده و يک کلاس جديد به شمار ميرود.
ميتوانيم ساخت ناو هواپيمابر در ايران داشته باشيم؟
ساخت ناو هواپيمابر به يکسري مفاهيم و استراتژيهاي دفاعي برميگردد و به نظرم قبل از رفتن به سمت ساخت ناو هواپيمابر بايد بپرسيم اصولا جمهوري اسلامي ايران به ناو هواپيمابر نياز دارد و اهداف و مقاصدش براي داشتن چنين شناوري چيست؟ اگر هم نياز ندارد به چه دليل؟ بسياري از کشورهاي دنيا در سالهاي گذشته ناوهاي هواپيمابر خود را از رده خارج کردهاند و تمرکزشان را روي موضوعات ديگر گذاشتهاند. يکي از موضوعاتي که ما حتما روي آن تمرکز خواهيم داشت و آن را توسعه ميدهيم زيرسطحي است. نيرويدريايي ايران در مجاورت با اقيانوس هند و تهديداتي که دارد، حتما بايد يکي از جهتگيريهايش زيردريايي باشد که هست. اين نويد را ميدهيم که هرگاه نياز به ناوهواپيمابر باشد آن را هم ميسازيم و توانش را داريم.
چه برنامه اي براي ساخت ناوشکن هاي جديد در شمال و جنوب داريد؟
ناو احياشده دماوند ناوشکن ويژهاي است. ما موقعي که کار دماوند را در درياي خزر شروع کرديم، الگوي ساخت ما همان الگوي جماران در جنوب بود در حالي که شرايط جوي در درياي خزر به نسبت درياي جنوب کاملا متفاوت است. در درياي خزر در ايامي از سال شناور 4هزار تني غرق ميشود، ضمن اينکه اين جا عمق آب، شکل ساحل بنادر ورودي و لنگرگاهها بسيار متفاوت با جنوب است. با نگاه به تجربيات گذشته همه اين ها امروز اصلاح شده مثلا ورق سازه براي ناوشکن دماوند تغيير کرد و به ويژه در لايههاي پاييني قطر ورق افزايش يافت. از طرفي چون شناور وارد بنادري ميشود که با مشکل لاي روبي مواجه هستند پس بايد آبخور کمتري داشته باشد. از سوي ديگر بايد فکر ميشد چطور ناوشکني بسازيم که قسمت زيرآبي آن کم باشد اما تعادل و پايداري لازم را داشته باشد؟ مطالعه ما به اين نقطه رسيد که به جاي دو موتور از چهار موتور و به جاي دو شافت از چهار شافت استفاده کنيم؛ اتفاقي که ميافتد اين است که از دو پروانه بزرگ به چهار پروانه کوچک تر رسيديم که باعث ميشود به عمق کمتري نياز باشد. اين در عمليات ويژگيهاي جديدي ايجاد ميکند و قطعا اين الگوي موفق را در ناوشکنهاي بعدي در جنوب هم ادامه خواهيم داد.
در درياي خزر چطور؟
ساخت ناوشکن در هر کدام از ناوگانهاي ما متناسب با استعداد شناوري که در هر منطقه تعريف شده خواهد بود و قطعا اين اولين نيست و آخرين هم نخواهد بود.
گفته بوديد سه فروند زيردريايي ديگر از نوع فاتح در خط توليد است. چه زماني ميتوانيم شاهد حضور فاتح2 در آبهاي کشورمان باشيم؟ از فاتح يک و عملکردش در اين مدت راضي هستيد؟
با اينکه در بيشتر دنيا اولين نمونه محصول آن قدر مورد اعتماد نيست که وارد عمليات شود اما فاتح را با افتخار و با اقتدار به صحنه عمليات برديم چون به دقت با نيازمان منطبق بود. فاتح تا اعماق بسيار زياد دريا غوص کرده و شليک اژدر داشته و در رزمايش اخير هم به کار گرفته شد. فاتح 2و 3 هم در برنامه ساخت قرار دارند،کار ساخت بدنهها تمام شده و يکي از بدنهها مونتاژ هم شده و کار تجهيزش در حال انجام است. فاتح 4 را با يک گام بلندتر به جلو ميبريم و ميخواهيم يک فناوري جديد در رانش فاتح4 به کار بگيريم. اين فناوري در صنعت داخلي تقريبا به انتها رسيده و نامش فناوريAIP، سامانه تحرک مستقل از هواست يعني براي شارژ باتريها نياز دارد به سطح آب بيايد. در واقع يک مجموعه رانشي ويژه دارد که کمک ميکند مدت بيشتري زير آب بماند.
به تازگي شاهد پرتاب موشک جاسک2 از زيردريايي غدير بوديم. آيا براي فاتح هم چنين آزمايشي خواهيم داشت و نتيجه اين تست چه کمکي به ما ميکند؟
زيردريايي به خودي خود يک سلاح مخوف و پنهان است چون ديده نميشود و دشمن را نگران ميکند. وقتي يک زيردريايي کنار اسکله نباشد، به عنوان يک تهديد ممکن است هر جايي باشد. بيشتر زيردرياييهاي تاکتيکي دنيا اژدر و مين همراه دارند و خيلي کم هستند زيردرياييهايي که علاوه بر اين دو، موشک هم حمل کنند. زيردريايي وقتي موشک دارد يعني نياز نيست خيلي خودش را بيش از اندازه به هدف و صحنه عمليات نزديک کند. زيردريايي با موشک مثل يک دست بلند در هر نقطهاي اثرگذار است. اتفاقا موشکي براي اين کار استفاده شده که دقت بسيار بالايي دارد. موشک جاسک2 تا به حال هر آزمايشي داشته با موفقيت به هدف زده است. در رزمايش اخير هم اين موشک با موفقيت تست شد. البته اين موشک تستشده از نسل قبلي است و در نسل جديد هم برد افزايش داشته و هم تغييرات ديگري داشته که قابليتهاي تاکتيکي بيشتري به زيردريايي ميدهد ضمن اينکه اين موشک از همه زيردرياييهاي موجود ما قابل پرتاب است.
موشک عمودپرتاب اين قابليت را دارد که تعداد بيشتري در عرشه نصب مي شود و اهداف متنوعتري را منهدم ميکند. تجهيز شناورهاي سطحي به موشکهاي عمودپرتاب در دستور کار شما قرار دارد؟
هدف عمده استفاده از موشکي که عمودپرتاب باشد در تمام دنيا براي دفاع ضدهوايي است يعني عليه يک سکوي پرندهاي که يا خودش موشک و راکت در دو ارتفاع کوتاه و متوسط پرتاب ميکند يا بمب ميآورد. در ناوشکن دماوند طراحي بر مبناي نصب اين موشک است. کار صنعتي هم در وزارت دفاع با سرعت در حال انجام است و چون نمونه زميني را داشتيم، مشکلي نيست و اميدواريم تا پايان امسال نمونه دريايي هم آماده شود. اين کار در ناوشکن دنا پس از آزمايش در ناوشکن دماوند به صورت اصلاحي انجام خواهد شد چون ساخت دنا از قبل بوده و حالا بايد اصلاحاتي براي نصب موشک عمودپرواز انجام شود اما روي دماوند اين موشک پيشبيني شده است. نوع ديگر اين موشک عمودپرواز که کروز هم نيست از نوع بالستيک است و در آينده از آن ها براي ناوشکنهاي سنگينتر و زيردرياييهاي سنگينتر استفاده خواهيم کرد چون ما انواع موشک بالستيک در خشکي داريم و بردن موشک بالستيک از خشکي روي شناور و زيردريايي براي ما محدوديتي ندارد.
آخرين وضعيت پهپادهاي نداجا به کجا رسيد؟ درباره پهپاد سيمرغ که تست موفقي هم داشت و گفته شده از بمب هوشمند و نقطهزن سديد استفاده ميکند و توان رزمي شناسايي و جنگال دارد، بيشتر بگوييد.
در نيرويدريايي موضوع پهپاد با همه نيروهاي ديگر فرق دارد چون اصلا عرصه دريا عرصهاي است که امکانات نشست و برخاست، باند فرودگاه و... وجود ندارد حتي روي نوع دوربينها اثر رطوبت دريا و شدت نور فرق دارد. فرق ديگر اين است که بيشتر اهداف در خشکي ثابت هستند اما در دريا اين طور نيست و همه اهداف در حال حرکت هستند و بايد اطلاعات هدف را به صورت لحظهاي داشته باشيم. پهپاد سيمرغ با سقف پروازي بالا و مداومت پروازي و برد بسيار زياد با اين رويکرد است که دستبلند ايجاد شده باشد و اين دستبلند در نيرويدريايي هر لحظه در حال تکميل است. در خصوص پهپادهاي عمودپرواز هم بايد گفت که فناوري پيشرفتهاي دارد اما در حال مرزشکني هستيم. امروز پهپادي که داريم براي شناسايي استفاده ميشود يا حمل برخي محمولهها؛ اما کارهاي فناورانه خيلي خوبي در جريان است که بايد صبر کنيد تا اخبار خوبش را در آينده بشنويد.
در موشکهاي کروز دريايي به چه ميزان تواني دست پيدا کردهايم؟
الان همه انواع موشک هاي کروز را که به صورت بومي توليد شده اند در اختيار داريم. موشکها را بر مبناي قابليتهاي تهديد طراحي کرديم يعني اگر ناوشکن دشمن قابليت سرعت 35گره را در دريا دارد، موشکهاي کروز طوري طراحي شده که با آن سرعت و جابهجايي به هدف بخورد. موشک کروز دريايي شهيدابومهدي که براي نيرويدريايي ارتش طراحي شد و با موفقيت تست خود را انجام داد و بيش از هزار کيلومتر پرواز کرد، يک موشک قابل برنامهريزي است يعني اگر بخواهيد اين موشک در نقطهاي بچرخد ميتواند اين کار را انجام دهد و طبق برنامه و مسير تعريف شده به سمت هدف برود.
آخرين وضعيت اعزام ناوگروههاي ما به آبهاي آزاد و بينالمللي به کجا رسيد؟ قول حضور در غرب اقيانوس اطلس را داده بوديد. آيا گلوگاه بودجهاي يا فني داريد؟ با توجه به افزايش رفتوآمد نفتکشهاي ايراني به ونزوئلا و تهديدات آمريکاييها برنامهاي براي اسکورت اين کشتيها تا ونزوئلا داريد؟
نميدانم چرا اين قدر اقيانوس اطلس براي رسانهها جذاب است شايد از اين بابت که يک فضاي تقابلي و در مقابل يک دشمن سنتي است. امروز نيرويدريايي ارتش هيچ محدوديتي براي رفتن به هر اقيانوسي در دنيا را ندارد و به هر جا نياز باشد و نظام صلاح بداند، مي رود و محدوديت فني و عملياتي وجود ندارد و با اقتدار هم در اين درياها حاضر ميشويم. اگر لازم باشد شناورهاي تجاري و نفتکشهاي خودمان را به هر نقطه و هر بندري اسکورت ميکنيم و اين کار را با اقتدار انجام ميدهيم و توانايي آن را هم خيلي خوب داريم.
حتي تا ونزوئلا؟
بنادر ونزوئلا از نگاه ما بنادر معمولي هستند و هيچ فرقي با ساير بنادر ندارند.
وضعيت ايران در درياي خزر در اين مدت چه تغييري داشته است؟
هم ما و هم همه کشورهاي اطراف درياي خزر اين دريا را درياي صلح و دوستي ميدانيم و نکته مهم براي ما اين است که هيچ کشور و نيروي نظامي خارجي در اين دريا فعاليت نکند. اين را توافق کرديم و خيلي محکم پاي آن هستيم. معتقديم تواناييها و تلاشهاي مجموعه نيروهاي دريايي اين منطقه خيلي بيشتر از نيازهاي حفظ امنيت منطقه است. تعاملات خيلي خوبي با کشورهاي اطراف داريم و به جرئت ميشود گفت هيچ موردي از ترديد و اختلاف نظامي در خزر وجود ندارد و به هيچ کسي هم اجازه نمي دهيم امنيت خزر را خدشه دار کند. حتي با وجود کرونا در همين شرايط با رعايت تمامي پروتکل هاي بهداشتي با دو ناو موشکانداز در رزمايش قفقاز 2020 روسيه شرکت کرديم. در خزر امنيت خيلي خوبي وجود دارد و کشورهاي ساحلي هم معتقدند امنيت بايد توسط کشورهاي منطقه حفظ شود.
رزمايش با کشورهاي آيونس به کجا رسيد؟
به کشورهاي عضو آيونس(اجلاس فرماندهان نيروهاي دريايي حاشيه اقيانوس هند) هم اعلام آمادگي کرديم تا رزمايشي را که سال گذشته به واسطه کرونا عقب افتاد، به محض مناسب شدن شرايط در سال 2021 انجام دهيم.
به نظرتان رشد جاسک چطور بوده و ميتواند زماني براي ما نقطه مناسبي به عنوان سپر تنگه هرمز باشد؟
مقام معظم رهبري بارها گفتهاند که سواحل مکران عقبه خليجفارس است و اگر در خليجفارس دنبال امنيت هستيم نقطه دفاعي و عقبه آن بايد در درياي عمان شکل بگيرد. حتما جاسک به شکل سپري براي تنگه هرمز عمل ميکند. از موقعي که ما در جاسک مستقر شديم و زيردرياييها و ناوشکنهاي خود را برديم، نقاط ايستايي دشمن در دريا تغيير کرده و فاصله زيادي از سواحل ما گرفتند و حدود 700، 800کيلومتر دورتر از سواحل ايران پراکنده هستند.
از وقتي که در اختيار روزنامه خراسان قرار داديد، صميمانه تشکر ميکنم.