نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سیاسی

امیر ارتش: با سپاه هماهنگیم

منبع
ايسنا
بروزرسانی
امیر ارتش: با سپاه هماهنگیم

ايسنا/ امير دريادار حسين خانزادي، فرمانده نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در مصاحبه‌اي تفصيلي به بيان موضوعات مختلفي از جمله همکاري ميان نيروهاي مسلح کشور، جديدترين تحولات منطقه، توانمندي‌هاي دفاعي کشور و موضوعات شخصي و خانوادگي پرداخت.

به گزارش ايسنا، امير دريادار حسين خانزادي، فرمانده نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران مهمان اين هفته برنامه «دستخط» بود که مشرح گفت‌وگوي او در اين برنامه را در زير مي‌خوانيم:

*سلام امير، خيلي خوش آمديد.

بنده هم عرض سلام خدمت شما و همه بينندگان عزيز دارم.

*روزي که اين برنامه پخش مي شود 7 آذر، آغاز هفته نيروي دريايي است؛ اين روز را به شما و همکاران عزيزتان تبريک مي‌گوييم.

خيلي ممنونم. من هم لازم مي دانم 7 آذر را که يک نقطه عطفي براي مجموعه نيروي دريايي و شايد براي همه دوران دفاع مقدس و کشور ماست، به همه ملت شريف ايران بويژه خانواده بزرگ نيروي دريايي که به نظر مي رسد 7 آذر براي آنها تمام نشده و همچنان تا امروز براي آنها امتداد دارد، تبريک عرض کنم.

جمهوري اسلامي ايران کشور بسيار پهناوري است و درياهاي مهمي را پيرامون خود دارد. در شمال درياي خزر را داريم که همواره يکي دو شناور ما مشغول گشت دريايي هستند تا امنيت خوب ما در درياي خزر همچنان حفظ شده و پايدار بماند و در جنوب دو درياي مهم داريم؛ خليج فارس را داريم که هم براي دنيا و هم براي کشورهاي منطقه و هم براي جمهوري اسلامي ايران خيلي مهم است.

امنيت اين دريا اگر چه مسئوليت اصلي آن امروز برعهده نيروي دريايي سپاه است و از همينجا به همه سبزپوشان نيروي درياي سپاه هم سلام عرض مي کنم بويژه برادر عزيزم سردار سنگسيري که ارتباط بسيار خوبي با همديگر داريم، آنجا هم دوشادوش در کنار عزيزان نيروي دريايي سپاه هستيم؛ چون پايگاه هايي در داخل خليج فارس داريم اما مسئوليت عمده دريانوردي با قابليت اقيانوسي، متوجه درياي عمان، شمال اقيانوس هند، منطقه خليج عدن، درياي سرخ و همه جاهايي است که حوزه مسئوليت نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران است.

ما در اين منطقه حجم بيشتري از نيروهاي‌مان به طور معمول شبانه‌روز در دريا هستند. از ابتداي سال تاکنون مواردي زيادي پيش آمده که ما حتي فراتر از خليج عدن و در درياي سرخ، اسکورت شناورهاي نفتکش و تجاري را انجام داده ايم.

امروز درياي سرخ يکي از ناامن ترين درياهاي دنيا است چرا که در ماه هاي اخير شاهد بوديم که اقدامات تروريستي متعددي عليه کشتي هاي تجاري و نفتکش در اين دريا اتفاق افتاده که تمهيداتي براي آن انديشيده مي شود تا ناامني را در اين دريا کنترل کنيم.

*عليه کشتي هاي ما هم بوده است؟

بله، عليه کشتي هاي جمهوري اسلامي ايران هم بوده است. کما اينکه وقتي مي گوييم در خليج عدن موضوع دزد دريايي است، نه تنها ما اين مورد را تجربه کرده ايم، بيشتر کشورهاي دنيا هم اين موضوع را تجربه کرده اند و کوچک و بزرگ هم ندارد. شايد آن برخورد قاطعانه باعث شده تا امروز مورد مشابه مبني بر اينکه يک کشتي را تصرف کنند، نداشته ايم.

حتي در اين فضا به ديگران کمک کرديم؛ نمونه اين مسئله کشتي چيني بود که در تصرف دزدان دريايي در آمد و وقتي ناو موشک‌انداز ما آن را تعقيب کرد و صحنه را کنترل کرد، شاهد بوديم دزدان خودشان را به آب انداختند. تا اين اندازه اين عمليات با اقتدار انجام شد که چيني ها بسيار تشکر کردند.

اولين تشکر از سوي سفير آنها بود که در اسکله از کارکنان شناور تشکر کرد و بعدها در هر فرصتي و در هر اجلاسي پيش مي آمد، درخواست مي کردند که ...

*شخص سفير از تهران آمد؟

بله. شخص سفير از تهران آمد و در بندرعباس از کارکنان تشکر کرد و به همين مناسبت به نظر مي رسد که فرمانده وقت نيروي دريايي امير سياري عزيز، را به کشور چين دعوت کردند و آنقدر استقبال باشکوهي از ايشان کردند که به نظر مي رسد از هيچ فرمانده نيروي دريايي و از هيچ قدرت بزرگي در دنيا تاکنون چنين استقبالي نشده است.

همواره هم بيان کرده ايم امنيت اين منطقه به دست کشورهاي همين منطقه بايد برقرار شود.

*غير از چيني ها به کمک کشورهاي ديگر هم بعضاً رفته ايد. امريکايي ها هم بوده اند؟

بله. کشتي تجاري آمريکايي هم بوده که در دريا درخواست کمک کرده و ناوشکن ما به او کمک کرده و آن را نجات داده است. اجازه نداديم دزدان دريايي به اين کشتي نزديک شوند.

*عکس العمل آنها به چه صورت بود؟

من روي صحبت من با مردم آمريکا نيست، بلکه با دولتمردان آنها صحبت مي کنم. آنها يک کشور صاحب ريشه تمدني نيستند و رفتارهاي انساني مانند تشکر از طرف مقابل در هر جايگاه و قدرتي که باشند، اين امر متوجه ريشه هاي تمدني است، متوجه آموزه هاي خاصي است. ما از آنها نه انتظار تشکر داريم و نه آنها اساساً آنها هم کشوري هستند که با اين رويکرد بخواهند تشکري از جمهوري اسلامي ايران کنند ولي آن شناور و آن کشتي که با همراهي ناوشکن نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران مواجه شد، در دريا از ما تشکر کرد.

به نظرم مي رسد بيش از 6 هزار شناور را تا امروز اسکورت کرده ايم يا در موردهاي مشابه اينچنيني به کمک آنها رفته ايم و از دست دزدان دريايي نجات داده ايم. البته چون نزديک 7 آذر هستيم و قطعاً صحبت از دوران دفاع مقدس مي کنيم مي‌توان گفت در اين 12 سال هنوز به رکورد 8 سال دفاع مقدس نرسيده ايم.

در دوران دفاع مقدس 10 هزار کشتي را در منطقه خليج فارس اسکورت کرديم تا به سلامت بين تنگه هرمز تا بندر امام (ره) دريانوردي کردند و از اين تعداد به نظر مي رسد 22 کشتي مورد آسيب قرار گرفت و تقريباً هيچ يک از اينها موجب بسته شدن کانال ورودي بندر امام (ره) نشد.  

*شايد براي بسياري سوال باشد که بپرسند کرونا در دريا هم وجود دارد يا خير؟ وضعيت به چه صورت است؟

کرونا همه جا وجود دارد. ديديد که ناو هواپيمابر آمريکايي به واسطه اين موضوع کرونا با تعطيلي مواجه شد. از آنجايي که کار ما برقرار کردن امنيت است و امنيت موضوعي تعطيل‌پذير نيست، مثل همه همکاران‌مان که در بهداشت و درمان امروز فعاليت مي کنند که به آنها خداقوت مي‌گوييم که شبانه روزي مجاهدتي خاموش دارند تا امنيت سلامت کشور برقرار باشد، براي ما هم امنيت موضوعي توقف‌پذير نيست و به همين واسطه، همواره در دريا حضور داريم.

اتفاقاً کار ما گروهي است؛ وقتي مي گوييم ناوشکن به دريا مي رود يعني حجمي از نيروي انساني با اين به دريا مي رود و در يک فضاي کوچکي است. بدين معنا است که خيلي خوب همکاران من بايد مراقب سلامت خودشان باشند و عمدتاً پيش از عزيمت به دريا مشخص شده است.

شناوري داشتيم که براي ماموريتي به خليج عدن اعزام مي شد. بعد از اينکه از بندر عزيمت کرد، فرمانده شناور اعلام کرد موارد مشکوک روي شناور دارد و قرنطينه کرده است. شناور را به لنگرگاه بازگردانديم و در همان لنگرگاه روي شناور قرنطينه را برقرار کرديم.

آن عزيزاني را که به نوعي تست آنها مثبت شد، پياده کرديم و در قرنطينه ساحلي قرار داديم. ساير همکاران هم در قرنطينه در دريا باقي ماندند و بعد از اينکه مشخص شد نمونه هايي نيست يا پاسخ تست ها منفي شد، به دريانوردي ادامه دادند.

*اشاره کرديد با نيروي دريايي سپاه پاسدارن همکاري تنگاتنگ و تبادل اطلاعات ويژه داريد، به خصوص در قضيه خليج فارس و تنگه هرمز بخش اعظمي با سپاه پاسداران است و بخشي هم فکر کنم شرق تنگه باشد که با نيروي دريايي ارتش است. الان امنيت به چه صورت است؟ رصد از نيروهاي آمريکايي به چه صورت است؟

نيروهاي آمريکايي عناصر نامطلوبي در اين منطقه هستند که حضور نامطلوب‌تري دارند و به طور لحظه اي آنها را رصد مي کنيم. اينها زماني که از بنادر خودشان در جاهاي مختلف دنيا جدا مي شوند و به سمت منطقه اقيانوس هند حرکت مي کنند و به مناطق دريايي ما نزديک مي شوند، لحظه به لحظه اينها را در رصد داريم.

هر چه نزديک تر مي شوند اين رصد به نوعي عيني‌تر و مثبت‌تر مي شود. گاهي مواقع رصدها سيگنالي است و ما پالس‌هايي را از اينها در دورترين نقاط دريافت مي‌کنيم. گاهي مواقع رصدها در بستر فضاي سايبري است، اگر از سمت شرق يا از سمت غرب وارد قيف شمالي اقيانوس هند بشوند که منتهي به درياي عمان مي شود، تا اين منطقه رصد و شناسايي را ما انجام مي دهيم.

از لحظه اي که شناسايي مثبت مي شوند، به عنوان يک هدف شناور محسوب مي شوند؛ هدف بدين معنا است که همه تمرکز ما به سمت آن است، همه تجهيزات و تسليحاتي که لازم است مراقبت کنند، به سمت آنهاست. بعد هم که وارد منطقه خليج فارس مي شوند، از قبل اين به نيروي دريايي سپاه دست به دست مي شود.

آنها هم به دقت شبانه روزي مراقبت مي کنند و تحت کنترل مي گيرند. به هيچ عنوان به مناطق دريايي تحت حاکميت جمهوري اسلامي ايران نزديک نمي شوند. در تمام اين مسير مورد شناسايي راديويي و راداري قرار مي گيرند و به شناسايي ها پاسخ مي دهند. همواره هم مانند کسي که بخواهد بي گناهي خود را ثابت کند مي گويند ما در درياهاي آزاد هستيم؛ يعني در مناطق دريايي شما نيستيم. اين را که ما مي دانيم و اگر در مناطق دريايي ما باشند برخورد ما شناسايي نيست و به شکل ديگري برخورد مي کنيم.

امروز هم ناو هواپيمابر آمريکايي از منطقه خليج فارس خارج شده است. به نظر مي رسد هزينه هر يک ماه راهبري يک ناو هواپيمابر، حدود سه هزار ميليارد تومان در ماه است، يعني اين مستقيم از جيب مردم آمريکا مي رود که عدد بسيار بزرگي است. انگليسي ها زيرکانه در سال هاي گذشته از اين موضوع شانه خالي کردند، ناوهاي هواپيمابر خود را بازنشسته کردند و بيشتر اعمال قدرت در مناطق دور از سرزمين مي کنند.

*رزمايشي هم با روسيه و چين داشتيم که موفق بود و بازخوردهاي بسيار زيادي داشت.

بله، سال گذشته در دي ماه برگزار شد.

*اين رزمايش تکرار مي شود؟

ما در توافقات نظامي بين سه دولت، اين را به شکل موافقت‌نامه دائمي داريم که هر سال اين رزمايش برگزار شود. کرونا قدري سايه بر همه فعاليت هاي اجتماعي و حتي دفاعي امنيتي انداخته است و اين امر متوجه موضوعات ما نيز مي شود.

اينکه در دريا هستيم بدون اينکه پروتکل هاي بهداشتي مربوط به کرونا را بهم بزنيم، رزمايش انجام دهيم. اين در برنامه وجود دارد و ان شاالله اين کار را عملياتي مي کنيم.

*يعني مکاتبات انجام شده است؟

اقدامات لازم انجام شده است.

*دفعه اول که انجام شد عکس العمل ديگر کشورها اعم از امريکايي ها چطور بود؟

آمريکايي ها فکر نمي کردند که جمهوري اسلامي ايران يک روزي بعنوان قدرت بزرگ دريايي ظرفيت اين را داشته باشد که با قدرت هاي دريايي بزرگ ديگر مثل روسيه و چين که صاحب قدرت دريايي هستند، در زير چتر رزمايش مرکب دريايي اقداماتي انجام دهد.

اساساً اين امر توانمندي زيادي مي طلبد. حضرت آقا مي فرمايند نفس حضور در دريا قدرت است ولو اينکه بر روي آن شناور فلان موشک يا فلان توپ نباشد. ما نه تنها در دريا دريانوردي مي کنيم بلکه با ناوهاي ساخت جمهوري اسلامي ايران دريانوردي مي کنيم.

ناو سرفرماندهي در رزمايش ايران، چين و روسيه، ناوشکن جمهوري اسلامي ايران بود يعني از جمهوري اسلامي ايران در هر مرحله از رزمايش انتخاب شد؛ اين معنادار است. امروز بگوييد با فلان تيم فوتبال مطرح کشور دنيا مي‌خواهيم مسابقه دوستانه برگزار کنيم، بررسي کنيد اين چقدر ميزان امکانپذير است. تا او شما را به عنوان قدرت در آن زمينه فعاليت نپذيرد و توانمندي شما را باور نکند، وارد اين صحنه نمي شود. فکر مي کنم قدرت هاي استکباري بزرگ جهان، شاهد خط‌کشي ها و صف‌بندي هاي پررنگ بودند. اين براي آنها معنادار بود.

*عکس العمل صهيونيست ها به اين پيشرفت هاي ما چه بوده است؟ به هر حال از بيخ گوش آنها هم رد مي شويم. درست است؟

بله. ان‌شاالله از روي آنها هم رد مي‌شويم. صهيونيست ها اساساً قدرت دريايي معناداري نيستند، حتي قدرت زميني معناداري نيستند و اساساً مي توان گفت قدرت معناداري نيستند. بنابراين آنها از هر فرصتي استفاده مي کنند تا در پشت صحنه، يک فعاليت تروريستي را هدايت کنند که تا امروز هم شاهد آن بوده ايم.

*با ابزار قرار دادن ديگران!

بله، قطعاً همين طور است. با ابزار در اختيار دادن به ديگران اين کار را مي کند.

*و با اقتدار ما هم مواجه شده است.

قطعاً تا امروز مواجه و رويارويي مستقيم با هيچ يک از عناصر رژيم تروريستي اشغالگر قدس نداشته ايم، ولي در هر جايي لازم بوده ضرب شست رزمندگان ايراني و فناوري ايراني و دانش و اقتدار ايراني را ببينند، ديده اند.

*يک نامه تندي به فرمانده نيروي دريايي انگليس نوشتيد.

بله.

*درباره چه موضوعي بود؟ گفته بوديد شما نمي توانيد جزو دو ائتلاف باشيد.

32 کشور در منطقه اقيانوس هند داريم که مرز دريايي دارند و استثنائاً در بين اين 32 کشور، دو نقطه است که به نوعي نمايش يک رفتار استکباري در طول تاريخ است. جزيره ريونيون که امروز فرانسوي ها در آن مستقر هستند و در نزديکي جزيره ماداگاسکار است و همين طور جزاير تحت استعمار انگلستان است که در واقع در شرق منطقه اقيانوس هند مي شود.

اين دو مجموعه زماني که اولين اجلاس برگزار شد، اتفاقاً در هند در اين اجلاس حضور داشتند و آنجا جريان هايي را هدايت کردند که در منشور اجلاس نوشته شده، هر کسي در اين جغرافيا خاک دارد مي تواند در اين اجلاس حضور داشته باشد. در حالي که آنها در اينجا دولت ندارند و دولت مرکزي در فرانسه و انگلستان است.

آنها به عضويت اين اجلاس درآمده‌اند. آنجا متوجه شديم انگليس ها و فرانسوي ها با وجود اين که متعلق به اين قاره و منطقه نيستند اما خود را به اين اجلاس بعنوان عضو تحميل کرده اند. در همين فضا انگلستان مسئوليت نائب رئيسي کارگروه امنيت دريايي را داشت، در سال 97 اين مسئوليت را نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران برعهده گرفت؛ امروز ما عهده دار اين مسئوليت هستيم.

اين کارگروه فعاليت هاي جمعي را هدايت مي کند که البته داوطلبانه است يعني هيچ شکل اجباري ندارد و براي برقرار کردن امنيت جمعي در منطقه است. ما زماني که اجلاس اين کارگروه را مي‌خواستيم برگزار کنيم از انگلستان دعوت کرديم در اين جلسه حضور داشته باشد و محل برگزاري اجلاس هم بندرعباس بود و قرار بود، برگزاري يک رزمايش دريايي با رويکرد مقابله با دزدي دريايي و ناامني دريايي را هدفگذاري کنيم که به رهبري و هدايت نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران انجام شود.

در همان فضا شاهد بوديم ايميل هايي را رد و بدل مي کنند؛ البته آنها متوجه نبودند ما اين ايميل ها رصد مي کنيم. نماينده نيروي درياي انگلستان به نيروي دريايي فرانسه و به نيروي دريايي استراليا ايميل فرستاد که شما در اين اجلاس شرکت مي‌کنيد؟ در حالي که خود انگلستان نائب رئيس و برگزارکننده اين اجلاس است، يعني نائب رئيس کارگروه امنيت دريايي است.

انگلستان که اين ايميل را فرستاد، وقتي من متوجه شدم فرض کرديم فرآيند همچنان نرمال جلو مي‌رود و منتظر نمايندگان آنها بوديم. حتي نمايندگان آنها اعلام کردند ما با اين ساعت و با اين شماره پرواز در اجلاس شرکت مي‌کنيم ولي در آخرين روزها که نزديک شديم، يکباره اعلام کردند مورد ديگري براي ما پيش آمده و در اجلاس شرکت نمي‌کنيم.

آنجا بود که من نامه تندي را به فرمانده نيروي دريايي انگلستان نوشتم و مضمون بخشي از اين نامه اين بود که حضور شما در اين منطقه حضور بي موردي است و اگر امروز بعنوان عضو اين اجلاس هستيد افتخار بزرگي نصيب شما شده است و حتماً در نوبت بعدي اگر رفتار شما اين گونه تکرار شود، براي حذف از اجلاس اقدام مي کنيم و بعنوان ناظر در اجلاس باقي بمانيد که بيشترين امتيازي است که به شما داده مي شود.

وقتي اين نامه به سمت انگلستان رفت، آنجا فرمانده نيروي دريايي انگلستان را با لقب خاصي خطاب مي کنند؛ خداوند دريا مي نامند! لرد در واژه انگليسي به معناي خداوند است. به نوعي به او خداي دريا خطاب مي کنند و معمولاً چنين جايگاه و مقامي ديگران را هم تراز خود نمي داند. آنها خيلي سريع و دستپاچه پاسخ دادند؛ الان مکاتبه موجود است. پاسخ دادند که سوءنيتي از اين موضوع نداشتيم، حتماً در نوبت بعدي شرکت مي کنيم. در اجلاس استراليا که فلان مورد است شرکت مي کنيم. اين موضوعات براي ما مهم است، امنيت دريا براي ما مهم است.

آن پاسخ شفافي بود که نگران شدند از اين بابت که جمهوري اسلامي ايران بعنوان قدرت آنها را از اين فضا حذف کند کما اين که آمريکايي‌ها را 4 دوره از اين اجلاس محروم و حذف کرديم؛ فقط با راي نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران.

*فرانسه و استراليا در آن اجلاس شرکت کردند؟

خير. آنها هم نامه هاي مشابه اي را دريافت کردند. حتي نيروي دريايي استراليا دو بار از ما اين نامه را دريافت کرده است. الان هم مترصد اين هستيم نامه هاي ديگري را براي نيروهاي دريايي که در قالب ائتلاف هاي دروغين يعني ائتلاف روي کاغذ است و در صحنه عمل وجود خارجي ندارد، فقط نمايش هاي بيروني و رسانه اي پيدا کرده، ارسال کنيم.

*اتفاقي که در خاطر مردم باقي مانده است، اتفاق سختي بود و مردم را متاثر کرد، قضيه سانچي بود که در آنجا شما اعلام کرديد کلاه سبزهاي ارتش آمادگي دارند که روي ناوچه بروند چون احساس کرديد اين کار در آنجا انجام نمي شود ولي ظاهراً زمان‌بندي ويزا دادن اجازه نداد جنين اتفاقي بيفتد.

در اين فضا کشور چين همکاري خوبي انجام داد ولي اين مقررات و پروتکل ها تا کنار هم قرار گيرد زمان برد. به خاطر دارم وابسته نظامي ايران در چين وقتي شبانه صحبت مي کرديم، من به ايشان گفتم به فرمانده نيروي دريايي چين منتقل کنيد که لازم است ما وارد عمل شويم و ايشان گفت الان ديروقت است و من گفتم هر ساعتي از شبانه‌روز است به ايشان اطلاع بدهيد که لازم است ما وارد عمل شويم.

همان اتفاق هم افتاد. در واقع هماهنگي ها را انجام دادند و فقط گفتند که با لباس نظامي وارد کشور ما نشويد. ما پيش‌بيني لباس ديگري را کرديم که البته تکاورها خيلي با اکراه لباس نظامي را نپوشيدند که بروند؛ يعني آن لحظات براي آنها هم لحظات سختي بود. به وجود چنين همکاراني افتخار مي‌کنيم که در صحنه هاي بسيار سخت جان خود را کف دست مي گيرند و آماده هستند عمليات انجام دهند.

اينها وقتي به چين رسيدند، بلافاصله درخواست شناور کردند که به دريا بروند. وقتي نزديک شدند، شناور بسيار مشتعل شده بود و چيني ها گفتند ما نمي آييم. همکاران ما گفتند ما را روي شناور منتقل کنيد. آنها گفتند بنويسيد با ميل و درخواست خودتان مي رويد و اين را نوشتند.

در اين فضاي چانه زدن ها که مي خواستند ما را منتقل کنند، آخرين انفجار بزرگ روي سانچي اتفاق مي افتد و متاسفانه همه اميدها به هر تلاش ديگري در آن لحظه متوقف مي شود و ما دست خالي به کشور برمي‌گرديم.

*يک اتفاقي هم افتاد که باعث غرور است و احساس شما از جايگاه فرمانده نيروي دريايي براي ما بيان کنيد، انتقال بنزين به ونزوئلا داد که کلي آمريکايي ها تهديد کردند ولي اين بچه ها بنزين را رساندند. احساس شما از اين قضيه چيست؟

آنجا خيلي حرف براي گفتن داريم ولي خوشحال شديم که شاهد شکستن هيمنه آمريکايي ها بوديم. اين را بدانيد مجموعه اي از مجاهدت هاي خاموش پشت اين فضا بود که چرا آنها جرات نکردند حتي نگاه چپي به اين شناورها داشته باشند، نشانه اقتدار و عظمت مجموعه جمهوري اسلامي ايران است.

*خبرهايي که آمد در نهايت با ذلت به ناخداها متوسل شدند تا آنها را تطميع کنند!

بله، ما هم اين اخبار را شنيديم.

*و خبرهاي خوشي در اين هفته داريد که ان‌شاالله در اين هفته بيان مي کنيد. «ناوبندر» را توضيح بدهيد. اين کار بزرگي است که الحاق ناوبندر اتفاق مي افتد. ابتدا توضيح بدهيد که اصلا چيست.

دو واژه کنار هم قرار مي گيرد که ناو و بندر است. ناو بدين معناست که اين شناور نظامي است و بندر به اين معناست که قرار است بخشي از آن کارهايي که يک بندر انجام مي‌دهد اين شناور انجام دهد. ناوبندرها معمولاً با خود تعدادي بالگرد را حمل مي کنند.

يک ظرفيتي از نيروهاي نظامي براي پشتيباني از عمليات خاص با خود حمل مي کنند، حجم قابل توجهي از سوخت و آب و آمادها را دارند که بتوانند به شناورهاي ديگر تدارک بدهند. در نقاط مختلف يا به همراه ناوگروهي مي‌آيد. يک يگان منحصر به فرد چند منظوره است که يک بندر کوچک است. ان شاالله در روزهاي آينده اولين ناوبندر جمهوري اسلامي ايران از نزديک بهره‌برداري مي شود.

*با الحاق اين ناوبندر خيلي از مشکلات ما در زمينه اين که در جايي متوقف نشويم، حل مي شود.

بله همين طور است. امروز ناوشکن هاي ما مدت دريانوردي مشخصي دارند مثلاً يک ماه دريانوردي با شرايط خاصي مي کنند. وقتي اين ناوبندر در کنار آنها قرار مي‌گيرد دريانوردي بدون محدوديت مي شود. تا جايي که آدم ها تاب و توان دريانوردي دارند اين دريانوردي ميسر مي شود. اين ناوبندر با يک بار سوختگيري با دو يا چند ناوشکن همراه خود مي‌تواند 10 دور، دور کره زمين بزند.

*يک مورد ديگر هم ناو موشک‌انداز زره است.

بله. ناو موشک‌انداز زره از کلاس ناو هميشه قهرمان پيکان است که در هفتم آذر آن حماسه و افتخار را آفريد، در زمان خودش يکي از پيشرفته ترين شناورهاي دنيا بود. امروز هم به همين شکل است. اين شناور را در سال هاي گذشته 4 فروند را در درياي خزر ساختيم و اين اولين نمونه است که در ناوگان جنوب ساخته شده است. فروندهاي بعدي در راه است و ان شاالله در سال 1400 شاهد الحاق فروندهاي بعدي از همين ناو موشک‌انداز خواهيم بود.

30 گريد دريايي با سرعت حرکت مي کند و با خودش موشک حمل مي کند. موشک هاي کروز برد بلند هستند و مي توانند در مسافت هاي دوردست اهداف را نشانه بگيرند. قدرت مانور بسيار بالايي دارد و سيستم هاي جنگ الکترونيک خوبي با خود حمل مي کند و مجموعه اي از توانائي هايي است که در مناطق دريايي تحت حاکميت ما اين شناور را بکار خواهيم گرفت.

*خاطره اي هم از نهيبي که آقا به نيروي دريايي ارتش براي ساخت نخستين شناور نظامي زده بودند، داشتيد؛ اينجا دوباره بيان کنيد.

به سال هاي قبل برمي‌گردد. به دوراني برمي گردد که در درياي خزر از ما دعوت کردند که رزمايشي برگزار کنيم. در آن سال ها در خزر اصلاً شناور نظامي نداشتيم. وقتي به نزديکي کانال سوئز رسيديم، ميزبان به ما اعلام کرد اگر شناوري در درياي خزر داريد در اين رزمايش شرکت کنيد. اين مسير اين امکان را ندارد که از ... شناوري وارد خزر شود.

گزارش محضر حضرت آقا تقديم شد که به اين شکل شده و آقا فرمود مي خواهند شما را تحقير کنند؛ برويد هر طور شده از خشکي به درياي خزر شناوري منتقل کنيد و در اين رزمايش شرکت کنيد. نيروي دريايي بررسي ها را انجام داد و اعلام کرد شناورها به اندازه اي بزرگ و سنگين هستند حتي کوچکترين مورد هم امکان اينکه منتقل شود، نيست.

آقا فرمودند تکه تکه کنيد و مجدداً در خزر اينها را سرهم کنيد. بررسي کرديم و اين که شناور را در آن زمان تکه تکه کنيم کار بزرگي بود و شدني نبود. محضر آقا بيان کرديم اين کار هم زمان زيادي مي برد و امروز با توانائي هاي ما فاصله دارد. آقا فرمودند تحقير شديد! اگر غيرت داريد حالا برويد شناور بسازيد.

اساس کار ساخت شناورها در درياي خزر با ناوهاي توپ‌دار آغاز شد. پشت هم اينها را ساختيم، بعد دماوند ساخته شد، زودتر از آن، در 30 بهمن سال 88 کار ساخت جماران تمام شد که آنقدر براي حضرت آقا اين موضوع مهم بود که خودشان شخصاً براي الحاق اين ناوشکن تشريف آوردند. روز پرافتخاري براي نيروي دريايي بود.

خود من هم در آن فضا خاطره اي دارم چون در محضر امير سياري بوديم مطلبي را هم براي گزارش و هم براي طرح نيروي دريايي راهبردي آماده کرده بوديم؛ چون در 14 مهر ماه 88 يعني چندماه قبل، حضرت آقا در مراسم دانش آموختگي دانشگاه افسري ارتش جمهوري اسلامي ايران بيان کرده بودند که نيروي دريايي امروز در بسياري از نقاط عالم و در کشور ما يک نيروي راهبردي است. به چشم يک نيروي راهبردي به نيروي دريايي بايد نگريسته شود.

اين مبنايي شد که ما سندي تهيه کنيم و من هم دوست داشتم وقتي اين گزارش تقديم حضرت آقا مي‌شود در همان صحنه تدبير ايشان را بدانم. به منطقه که رسيديم، دو روز قبل از اين کار به من گفتند اين هاورکرافتي که روي آن موشک نصب شده و بعنوان اولين هاورکرافت موشکي در دنياست، بنا به نظر تيم‌هاي امنيتي خود شما که استاد خلباني هستيد اين هاورکرافت را ببريد و در آن پارکينگ مستقر کنيد. بعد که جماران ملحق مي شود و حضرت آقا در پاشنه جماران ايستاده اند شما اين هاور کرافت را از مقابل حضرت آقا عبور دهيد و اشاره مي کنند اين اولين هاورکرافت موشکي است.

قدري آرزوهاي من فروريخت! چون دوست داشتم در آن صحنه اي اين مطلب محضر حضرت آقا ارائه مي شود، حضور داشته باشم. من سوار هاورکرافت شدم و عبور کرديم و صحنه غرورانگيزي بود. جزو بهترين تصاوير ثبت شده از آن مراسم است.

وقتي به هوادريا رسيديم که 8-7 کيلومتر دورتر از آن صحنه است، تيم حفاظتي به من گفتند الان اگر بخواهيد مي‌توانيم شما را سريع با يک وسيله اي به محل ارائه گزارش و دريافت تدبير حضرت آقا برسانيم. من خيلي خودم را جمع و جور کردم و گفتم غُرق حضرت آقا را نشکنيد. (ابراز احساسات امير خانزادي به رهبر انقلاب). به مهمانسرا رفتم و تلويزيون بخش هايي را مستقيم پخش مي‌کرد. آنجا نشستم و نگاه کردم.

از فرمايش حضرت آقا واقعاً لذت بردم که آقا بيان کردند اين طرح بلندپروازانه اي است اما بدنبال اين باشيد که اقتدار خودتان را به دنيا ثابت کنيد. اميرسياري وقتي ار مراسم بازگشتند، من در مهمانسرا بودم، ايشان من را در آغوش گرفتند و گفتند طرح محضر حضرت آقا رفت و بعد اين مبنايي براي انجام اين کار شد. نمي‌دانم از کجا به اين نقطه رسيديم.

اولين ناوشکن به نام جماران ساخته شد و امروز 11 سال از ساخت جماران مي‌گذرد. به نوبت يک بخشي از تعميرات آن رسيده که الان در حال انجام است و بزودي به خط عمليات برمي‌گردد. فکر مي کنم اين آذر ماه امسال، آذر خاصي است و با آذر هاي سال هاي قبل فرق مي کند چون نيروي دريايي همه همت خود را پاي کار آورده که هيچ ناوشکني کنار اسکله نباشد.

اين 100 درصد ناوشکن ها در صحنه عمليات باشند، کار خيلي بزرگي است و اتفاق مهمي است. در زير همين تحريم هايي که آنها ادعا مي کنند، در زير همين فشار حداکثري که آنها به آن اشاره دارند ما بعنوان نماينده ملت شريف ايران همه تلاش خود را کرده ايم تا اين امنيت بومي خدشه‌دار نشود و اجازه نمي دهيم خدشه‌دار شود.

*جزئيات مربوط به ساخت و توانمندي هاي زيردريايي هاي خود را در اختيار کسي قرار نمي دهيم؛ اين را شما بيان کرديد. مگر کسي اين جزئيات را خواسته بود؟

بله. به نظرم سال 96 بود که در اجلاس قدرت دريايي ايتاليا براي اولين بار از نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، اصلا براي اولين بار که از يک کشور خارج از منطقه اروپا دعوت مي کردند که در آن اجلاس شرکت کند. به اين، قدرت دريايي منطقه‌اي مي گويند. ما تنها کشوري بوديم که از خارج آن منطقه دعوت شديم و اتفاقاً جزو سخنرانان آن اجلاس بوديم که امير سياري سخنراني خيلي محکمي داشتند که فرمانده نيروي دريايي ايتاليا و وزير دفاع کشور ايتاليا و حتي نماينده اتحاديه اروپا که اين سخنراني را گوش کردند، ضمن اينکه تبريک مي‌گفتند بيان داشتند سخنراني شما اجلاس ما را از منطقه اي به جهاني تبديل کرد.

آنجا برخي از موسسه ها و رسانه ها درخواست کرده بودند گفتگو داشته باشند. نشريه جيمز نشريه اي است که اطلاعات مربوط به همه تجهيزات نظامي دنيا را بصورت سالانه منتشر مي‌کند. اين را به همه قدرت هاي نظامي ديگر و کشورهاي دنيا مي‌فروشند. در آن نشريه هر آن چه فکر مي کنيد وجود دارد. يعني پيش از اين خودکفايي دفاعي که بدست بياوريم وقتي مراجعه به آن نشريه مي‌کرديد، مي ديديد تمام ناوشکن هاي ما توانمندي ها، موشک ها، توپخانه، سرعت، ظرفيت، تعداد خدمه، مدتي که مي تواند در دريا بماند و غيره در اختيار آنها و در اختيار تمام کشورهاي دنياست چون خودشان ساخته بودند اين اطلاعات را مي دادند.

اينکه براي خودشان چقدر درست است هيچ کسي نمي داند. به شخص بنده مراجعه کردند و گفتند ما آمادگي داريم اطلاعات مربوط به زيردريايي هاي «غدير» کلاس شما را که ساخته ايد در اين جيمز ببريم و ناوشکن جماران را که اطلاعاتي از آن نداريم را در اين نشريه وارد کنيم؛ اين کار براي شما مجاني است.

اين حرفي که بيان مي کردند، مضحک بود. البته معمولاً از کارکردهاي ظاهري و رفتارهاي معمول، برخي از اين توانمندي ها قابل برداشت است. مي داند اين اژدر پرتاب مي کند اما نمي داند چند اژدر و با چه بردي پرتاب مي‌کند. نمي داند اژدر با چه قدرت تخريبي است. اصلاً نمي داند اين مي تواند مين حمل کند يا نه، چه ميني با خود مي برد، اين مين چه توانائي هايي دارد.

جالب است که بيان کنم اين مين هايي که امروز در اختيار داريم آنقدر توانمندي هاي عجيب و غريبي دارند که حتي اگر بيان کنيم باور نمي کنند اين توانمندي وجود دارد.

*چطور فرمانده نيروي درياي ارتش شديد؟

اين موهبت بزرگي براي من بود که در اين جايگاه بتوانم خدمت انجام دهم. آن روزي که به من اين مسئوليت را امير موسوي، فرمانده محترم ارتش، ابلاغ مي‌کرد وقتي بيان کردند اين حرف را بيان کردند که اين هم مثل من شد. يعني انتظار چنين مسئوليتي را نداشت و الان اين خبر را به او داديم عين اينکه گيج شده و نمي‌فهمد اطراف او چه خبر است، دقيقاً براي من همين طور بود.

امير موسوي به من گفتند بنشينيد و خاطره فرماندهي خودشان را که سال گذشته به ايشان ابلاغ کرده بودند را تعريف کردند و خيلي حرف ها پشت سر اين امر وجود دارد اما نکته اي که گفتند اين بود که چون در صف هيچ صنفي نايستاديد و مستقيم در خط رهبري حرکت کرديد، براي اين مسئوليت انتخاب شديد. باز هم عرض مي کنم افتخار بسيار بزرگي است، همه هموطنان عزيز دعا کنند که ان‌شاالله با عاقبت‌بخيري اين مسئوليت را پشت سر بگذاريم.

*محضر آقا هم رسيديد؟

در ابتدا که توفيق شرفيابي پيدا کرديم، محضر حضرت آقا رسيديم هم براي دريافت حکم فرماندهي و هم براي ترفيع درجه بود. خيلي روز خاصي بود و اصلاً فراموش نمي شود.

*توصيه خاصي به شما داشتند؟

توصيه حضرت آقا در حکم ابلاغي بود. در آن حکم فرموده بودند انتظار دارم به روند موجود – وقتي آقا از روند موجود صحبت مي‌کنند يعني همه آن چه امروز برقرار است درست و خوب است - شتاب مضاعفي بدهيد. بخشي از اين حکم مي‌گويد با استفاده از همه ظرفيت هاي ارتش، نيروهاي مسلح و کشور اين کار را انجام دهيد.

حکم حضرت آقا را با سرعت داريم دنبال مي‌کنيم و سال 1400 براي ما سال طلايي است.

(بخش دوم برنامه)

*آقاي خانزادي متولد 1346 گرگان است.

بله.

*در چه خانواده متولد شديد؟ پدر چه شغلي داشتند؟

پدرم نظامي بودند.

*از آن زمان علاقه مند شديد که نظامي شويد؟

3-2 رفيق با هم بوديم که هدفگذاري کرديم حتماً پزشک شويم. نمي دانم آن زمان پزشک شدن در بين هم دوره هاي ما مهم بود. من انتخاب رشته مي کردم براي اولين بار بود که رشته ستاره دار ناوبري و فرماندهي کشتي در دفترچه کنکور آمده بود و من آن را انتخاب کردم.

همه پزشکي ها را انتخاب کردم و در اولويت هاي خود هر چه زيرشاخه پزشکي بود انتخاب کرده بودم. به نظر مي رسد آن سال علوم آزمايشگاهي تبريز و رشته ناوبري و فرماندهي کشتي را قبول شدم که دومي را رفتم.

*پدر شما را تشويق کردند؟

خيلي زياد! ايشان مي گفتند اين رشته از همه رشته هايي که فکر مي کنيد بهتر است.

*پدر هنوز در قيد حيات هستند؟

بله.

*خدا ايشان را حفظ کند.

به وجود ايشان افتخار مي کنيم.

*به شما نمي‌گويند من گفتم اين رشته را برويد و الان فرمانده نيروي دريايي شديد؟ (مي‌خندد)

اين موضوعات هميشه وجود دارد. پدرها و مادرها علاقه مندند که نتيجه تلاش هاي خود را در اوج ببينند و واقعاً براي ما بسيار زحمت کشيده اند. هر مهارتي را که فکر کنيد، امروز يک فرد متخصص در مسير زندگي خود بدست آورده در آن دوره شرايط را براي ما فراهم کردند که بدست بياوريم. از آموزش هاي مربوط به لوله‌کشي ساختمان در آن دوره من هيچ تابستاني را از دست ندادم.

*کار مي کرديد؟

دوره مي رفتم. در تمام تابستان ها دوره مي رفتم. دوره اي در فني و حرفه اي نبود که من نگذرانده باشم، از لوله کشي ساختمان تا اتومکانيک و تعمير خودرو و همينطور برق ساختمان و ماشين‌نويسي که تخصص و مهارت خانوادگي ماست.

*الان در کارهاي فني در خانه کار مي‌کنيد؟

هيچ کاري در خانه ما به بيرون نمي‌رود. البته امروز قدري محدود شدم بدليل اين که اين کارها در زماني اتفاق مي افتد که بايد براي آن وقت بگذاريم و ابزار خاص خود را پاي کار بياوريد. کمي محدود شده ام اما به جرات مي توان گفت هيچ کار برقي بيرون نمي‌رود، هيچ وسيله برقي بيرون نمي‌رود. هر آن چه که خيلي تکنولوژي در آن پيچيده نشده باشد يا من توانائي لازم را براي آن کسب نکرده باشم، در خانه رسيدگي مي شود.

*مادر هم در قيد حيات هستند؟

نه، چند سال پيش به رحمت خدا رفته اند.

*چند خواهر و برادر هستيد؟

من يک برادر بزرگتر از خودم دارم و سه خواهر که بعد از من هستند.

*آن برادر نظامي نشدند؟

آن هم نظامي شد. اتفاقاً در نيروي زميني بودند و الان هم بازنشسته شدند. دو سال زودتر از من وارد اين عرصه شدند. الان ايشان بازنشسته هستند.

*با چه درجه اي بودند؟

درجه سرواني.

*چه سالي ازدواج کرديد؟

سال 72 عقد کرديم و عقد ما طولاني بود که حدود دو تا دو سال و نيم بود.

*چطور آشنا شديد؟

خيلي اتفاقي بود. بدون اين کهاز قبل همديگر را بشناسيم. اين که مي گويند در يک نگاه آن اتفاق خوب افتاد واقعاً به همين شکل بود و در يک نگاه اتفاق افتاد و امروز زندگي بسيار خوبي داريم.

*در کار خانه کمک مي کنيد؟

اگر باشم بله.

*بلد هستيد؟

کاري نيست که بلد نباشم.

*غذا هم پخته ايد؟

همه نوع غذا را مي پزم.

*بلد هستيد؟

بله.

*خيلي خوب بلد هستيد؟

بله، خيلي خوب بلد هستم.

*اتفاق افتاده که در خانه بگوييد شما غذا درست نکنيد و من درست مي کنم؟

گاهي اوقات اينطور مي شود البته وعده هاي شام يا برخي از وعده هاي نهار مي شود اما خيلي به ندرت پيش مي آيد، غذاهاي خيلي خاص بپزم. غذاهاي خاص را خانمم مي‌پزد و آشپزي ايشان بسيار خوب است و دستپخت ايشان فوق العاده است و با هيچ دستپخت ديگري نه مي توانيم جايگزين کنيم و نه تحمل مي‌کنيم.

*شما چه غذايي را خوشمزه تر از همه درست مي کنيد؟

من همه غذاهايي که مي پزم خوشمزه است و نمي توانم بگويم کدام خوشمزه تر است. خورشت ها را مي پزم، انواع کباب ها را مي پزم، در شيريني پختن همه ما خوب هستيم. هم پسرم، هم من و هم خانمم خوب هستيم.

*چند فرزند داريد؟

من دو پسر دارم، علي و محمد که علي پسر بزرگ من است و دانشجو است و در صنف شما فعاليت مي کند، يعني مهندسي صدا تحصيل مي کند. محمد هم دبيرستان است.

*در دانشکده صداوسيما مي خوانند؟

نه، در دانشگاه تحصيل مي کنند.

*دومي دبيرستاني است؟

بله. الان هم دبيرستان مجازي است.

*هيچ کدام ازدواج نکرده اند؟

نخير.

*فکر نمي کنيد در حوزه نيروي دريايي فيلم سينمايي يا سريال خوبي مي توان ساخت که مورد غفلت واقع شده است؟

من نمي گويم مورد غفلت واقع شده است، در سال هاي گذشته تلاش هايي شد مثلاً فيلم P22 که اتفاقاً موضوع ناو «پيکان» است ساخته شد، اما اين که چقدر اين ژانر از سينما توفيق پيدا کرد به نظرم مي رسد کم بود و در اين زمينه کار مي کنيم.

الان يک سريال تلويزيوني را در برنامه ساخت داريم که اسم آن را نمي‌برم. اميدوار هستم آن به نتيجه خوبي برسد و تا امروز هم از ابتداي دوره فرماندهي و مسئوليت بنده، گفتگوي زيادي با فيلم سازها و کارگردان ها و تهيه کننده ها شده اما هنوز به آن جمع‌بندي که دوست داشته باشيم نرسيديم. به نظر مي رسد اولين سريالي که ساخته مي شود و مجموعه ارتش را پوشش مي دهد جزو همان سريال هايي است که نتيجه خوبي مي گيرد.

*با صداوسيما جلو مي رويد؟

بله.

*انقلاب شد 11 ساله بوديد. از انقلاب چيزي بخاطر داريد؟ 11 سالگي کاري نمي‌توانستيد انجام دهيد.

واقعاً ذهن يک نوجوان 11 ساله در اوايل انقلاب قطعاً آدم ها با هم فرق مي‌کنند و محيطي که در آن قرار مي‌گيرند با هم فرق مي کند و بيشتر حضور پدرم در لباس نظامي که ايشان آن زمان ژاندارمري بودند و مسئوليت بخش خاصي را داشتند از ايشان تصويري در ذهن من وجود دارد.

*چه تصويري بود؟

تلاش مي کردند همراه با حقيقت باشد، همراه آن چيزي که حق را در صحنه عمل اجرا مي کند.

*بعد از انقلاب هم براي دانشکده علوم دريايي امام خميني (ره) رفتيد. بعد از اين که فارغ التحصيل شديد کجا رفتيد؟

بعد از فارغ التحصيلي به بندرعباس منتقل شدم.

*چه سالي بود؟

سال 70 بود. ناو جمهوري اسلامي ايران، «لاوان» که يک ناو نيروبر مختص عمليات سنگين آبي خاکي است، به عنوان افسر مخابرات ناو مسئوليت را عهده‌دار شدم و به نظرم مي رسد که آن روزها خيلي پرجنب و جوش بود. آن زمان به ياد دارم يک هفته به ما فرصت دادند که خود را براي آزمون نهايي آماده کنيم و آن آزمون براي ما خيلي مهم بود چون در ارزشيابي مي گفتند، لاوان قبول شد يا رد شد.

اين رد شدن يعني يکبار ديگر بايد اين تکرار شود؛ يعني يک ماه ديگر ماموريت خود را انجام ندهد و در آزمون موفق شود. در ناوها چيزي به نام محل هاي 14 گانه داريم؛ 14 محل ويژه است. اتفاقاً در تمام اين محله ها افسر مخابرات افسر نگهبان فرماندهي مي شود.

در کنار فرمانده ناو مسئوليت هدايت ناو را در دريا عهده‌دار مي شود. در آن شرايط هم افسر مخابرات بودم. دو هفته اي که درياي نهايي را رفتيم، تمام اين محل هايي که مي زدند بلاانقطاع من پست نگهباني که 4 ساعته بود، انجام مي شد و مي خواستم براي استراحت بروم، محل جنگ زده مي شد. دو ساعت محل جنگ طول مي کشيد و دوباره من دو ساعت در فرماندهي مي ماندم.

تا اين محل تمام مي شد، محل بعدي بود و ترک ناو انجام مي گرفت و محل ترک ناو 3-2 ساعت طول مي کشيد و دوباره من افسر نگهبان فرماندهي بودم و بايد اين کار را مي کردم. بعد از چند روز که اين موضوع تکرار شد من پشت رادار به زمين افتادم و خيلي سريع بالاي سر من آمدند و متوجه شدند پاهاي من از زانو به پايين کبود شده و متورم است.

*خاطره اي را قبل برنامه بيان کرديد که باعث شد دقت خود را بالا ببريد.

در دريانوردي بعدي من مشغول تعيين موقعيت ناو روي نقشه در پل فرماندهي بودم. از روي صفحه رادار چون شب بود موقعيت را برداشتم و رادار هم با توجه به عوارض در اطراف ما اين کار را مي کند. شکل ساحل را مي گيرد و از آن فاصله مي‌گيريم و مختصات را روي نقشه مي گذاريم.

همين که اين کار را مي کردم فرمانده ناو، جناب ناخدا مرتضوي، بودند، به من گفتند سکاني و سرسکاني چه گفت؟ من گفتم متوجه نشدم؛ داشتم نقطه مي‌گذاشتم. گذشت و چند دقيقه بعد به من گفتند سرسکاني به ديدبان چه گفت؟ درجه من آن زمان ستوان دو بود. گفتم متوجه نشدم.

گفتند شما افسر نگهبان پل فرماندهي هستيد و همه صداهاي پل فرماندهي را بايد بشنويد. همان شد که امروز من همه صداها را مي‌شنوم. به نظرم مي رسد هم همکاران من در دفتر از دست من قدري در امان نيستند، چون دو اتاق آن طرف تر آنها صحبت مي کنند من صداي آنها را مي شنوم.

*در خانه هم همينطور است؟

بدتر است.

*دوره ارشد را در کشور پاکستان گذرانده ايد.

من دو تا دوره کارشناسي ارشد گذراندم که اولي در سال 74 دو سال بعد بلافاصله که آن دوره تمام شد، دانشگاه جنگ نيروي دريايي پاکستان را در شهر لاهور گذراندم. دوره جنگ دريايي ترجيحي بود که آن هم دوره خوبي بود ولي مدت دوره يک ساله بود.

اساتيد هم از افسران پاکستاني بودند و هم از ساير کشورهاي دنيا استاد بودند. تا سر کلاس مي آمدند ابتدا مي‌پرسيدند افسر ايراني داخل جلسه داريم و من دستم را بلند مي کردم و آنها کنترل شده و با دقت حرف ها را بيان مي کردند که از لابلاي حرف هاي آنها اشتباهي درنيايد.

*واقعا از ابتدا مي پرسيدند؟

بله از همان ابتدا مي پرسيدند. خيلي هم چالش داشتيم. يکي از چالش ها در دوره اسم «خليج فارس» بود. ارائه اي انجام مي شد و اتفاقاً يک افسر پاکستاني بود و او در ارائه خود بجاي اين که خليج فارس بگويد از خليج اسم برد. من بعد از اين که صحبت هاي او تمام شد و فرصت سوال کردن داده شد، بلند شدم و گفتم در دنيا خليج زياد است. من نفهميدم منظور شما کدام خليج بود. اگر منظور شما خليج فارس است که آن جغرافيا اسم مشخصي دارد و تغييريافتني نيست و بعد از آن ديگر اين اشتباه اتفاق نيفتاد. هيچ کسي اين را تکرار نکرد.

دوره خاصي بود و همينجا لازم مي دانم از همه مسئولين آن دوره تشکر کنم که اگر احياناً اين برنامه را ديدند، دوره را خوب برگزار کردند. دوره ارزشمندي بود و همه بلاهايي که ممکن بود در يک جغرافيا در آن دوره نازل شود، شد. يعني در همين مدت يک ساله خانم بي‌نظير بوتو را ترور کردند که کل آن جغرافيا بهم ريخت و ديگري بمبگذار انتحاري بود که داخل دانشگاه آمد و من با ماشين خودم وارد دانشگاه مي شدم. يکباره احساس کردم يک چيزي محکم به بدنه ماشين خورد.

نگهبان هم بيرون پريده بود و سراسيمه نگاه مي کرد که چه شده است. من به سمت پارکينگ چرخيدم ديدم موتورسواري آمد و 5-4 نفر روي سر آن ريختند و او را گرفتند و همه با هم منفجر شدند.

*اولين مسئوليتي که در نيروي دريايي گرفتيد چه بود؟

افسر مخابرات ناو لاوان بودم که اشاره کردم. در شناورهاي مختلف در مجموعه هوادريا، در اسکادران هواناو رئيس عمليات شدم، فرمانده دوم شدم، مسئوليت ايمني پايگاه هوادريا را گرفتم. بعد فرمانده اسکادران شدم. افسر توپخانه موشک و ضدزيردريايي ناوشکن البرز شدم. بعد دوره فرماندهي هاورکرافت را نسبتاً طولاني، به نظرم 8 ساله مسئوليت گرفتم. بعد به تهران آمدم، در حالي که هم استاد خلبان شده بودم و هم تست پايلوت بودم.

در معاونت آموزش عهده دار مسئوليت شدم و بعد آموزش يگاني بودم. در مقطعي بعنوان مشاور امير سياري مسئوليتي عهده‌دار شدم. در همان مقطع تحصيلات دکتراي مديريت استراتژيک را در دانشگاه عالي دفاع ملي مي گذراندم. در همان فضا مسئوليت خلباني اولين پرتاب موشک از هاورکرافت را در دنيا را به من واگذار کردند. آزمايش خاصي بود.

*خاطره آن را بيان مي کنيد؟

 براي اولين بار موشک روي اين هاورکرافت مي‌خواست نصب شود. انگليس ها قبلاً به ما گفته بودند اين هاورکرافت هايي که مي دهيم مي‌توانيد فلان موشک را روي آن نصب کنيد اما هيچ وقت اين کار را نکردند. هاورکرافت ها را بدون موشک به ما دادند.

*زمان قبل از انقلاب؟

بله.

*بعد از آن معاون ...

بعد از آن معاون طرح و برنامه نيروي دريايي شدم و آن هم خاص بود. دوباره همان اتفاق که ابتداي برنامه تعريف کردم، رخ داد. اصلاً انتظار هر چيزي را داشتم جز اين که معاون طرح و برنامه شوم. در موضوع آموزش بسيار خوب بودم. در پست هاي ديگر خيلي خوب بودم، اما امير سياري من را به شکل معاون طرح و برنامه ديده بودند. من هم آمادگي خود را اعلام کردم. روزها و ماه ها و سال اول خيلي سخت بود.

*گفته بوديد اگر قبلاً ساخت ناوشکن 12 سال طول مي کشيد امروز در دو سال مي‌سازيم و برنامه‌ريزي مي کنيم يک ساله بسازيم. الان مي توانيد يک ساله بسازيد؟

با جرات مي توانم بيان کنم بله؛ مي توانيم يک ساله بسازيم. هيچ مانع و محدوديتي وجود ندارد. من حتي فکر مي کنم در کمتر از اين هم مي توان ساخت. «دماوند» مصداق بارز اين موضوع است که الان کمي بيش از دو سال شده و دليل دارد. هفته آينده دماوند براي دومين بار به آب انداخته مي شود. بعد از آن دماوند آمادگي دريانوردي را با سامانه ... دارد.

*گفته بوديد دو شناور نيروي دريايي براي اين کار نامزد شدند که سيلوهاي عمود پرتاب موشک روي اينها نصب شود.

بله اولين شناور ناوشکن دنا بود که در دنا چون خيلي در ساخت پيشرفت کرده بوديم اين موضوع را به بعد از اولين شناور موکول کرديم. در ناوشکن دماوند، اين کار را انجام داديم و دماوند با سيلوهاي موشک عمود پرتاب الحاق مي شود.

*يکي از دلايل تاخير دماوند همين بود؟

نه، نمي خواهم بگويم يکي از دلايل اين بوده است ولي کارهاي خاصي روي دماوند انجام داديم که ما را قدري به تاخير انداخت. حتماً مي شد دماوند را دو سال و کمتر از دو سال ساخت. الان به جرات مي گويم ناوشکن بعدي را حتماً مي توان در زمان زير دو سال و حتي يک سال کار ساخت آن را انجام داد.

*سپاسگزارم؛ برنامه طبق روال با دستخطي به پايان مي رسد که امير دريادار خانزادي به يادگار براي دستخط خواهند نوشت.

«بسم الله الرحمن الرحيم.

يادمان باشد براي چه ارزش هايي انقلاب کرديم، يادمان باشد شهدا جانشان را پاي چه ارزش هايي تقديم وطن و انقلاب کردند، يادمان باشد پاي چه ارزش هايي بايد بايستيم».

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره

پس از این بخوانید

پس از این بخوانید

دانلود اپلیکیشن آخرین خبر