انتقاد تند و تیز روزنامه کیهان از مهاجرانی

کيهان/ عطاءاله مهاجراني وزير ارشاد در دولت اصلاحات که سالهاست در لندن به سر ميبرد، با زدن دو توئيت، اصلاحطلبان را به هم ريخت.
مهاجراني اخيراً در توئيتر نوشت: به نظرم اندکاندک جمع مستان ميرسند! و شاهد موج سوم اصلاحطلبان راديکال هستيم. موج اول: مطبوعات راديکال بود که فرمان هدايت آن در وزارت ارشاد نبود، مرحوم احمد بورقاني هم با من هماهنگ نبود، به همين دليل وقتي اختيار وزير را که در اعطاي مجوز به ايشان داده بودم، پس گرفتم، استعفا داد.»
او در توييت دوم ادامه ميدهد: «موج اول اصلاحطلبان راديکال با طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس به اوج خود رسيد. من با طرح مخالف بودم. ميدانستم به سرانجام نميرسد؛ نرسيد. موج دوم: تخريب عميق و گسترده آيتالله هاشمي رفسنجاني بود. گفتند هاشمي مرده سياسي است. موج سوم: تخريب سپاه و طرح دولت نظامي است. حکايت همچنان...».
مهاجراني امروز خود را دلسوز ميداند و آيا فراموش کرده که سال 91 به نقل از او نوشتند: «لندن را به خاطر تساهل و تسامحش دوست دارد و آنجا را وطن خود محسوب ميکند.» آيا هواي لندن آلوده شده يا تا پيش از اين مهمان هميشگي بيبيسي بود اما به ناگاه ديگر در اين شبکه ديده نشد و توئيتر رسانه او شد. حتي او برخلاف مواضع آناني سخن گفت که در دهه 70 او را بر کرسي وزارت ارشاد و سخنگويي ارشاد نشاندند و نقدهاي غيرقابل انتظاري به آنها کرد.
روزنامه اصلاحطلب شرق با حمله به مهاجراني نوشت: مهاجراني که سالهاست در خارج از کشور به سر ميبرد و احتمالاً سالها هم از فضاي سياسي داخلي ايران دور است، در شرايطي بر پيکره نحيف اصلاحطلبي ميتازد که اصلاحطلبان در همين چند وقت اخير کم هزينه سياسي متحمل نشدهاند. او در شرايطي که عموم نيروهاي اصلاحطلب ميکوشند با ايجاد نهاد اجماعساز به صورت منطقي و به دور از هر گونه تنش سياسي وارد انتخابات رياست جمهوري شوند، اصلاحطلبان را متهم به راديکال بودن ميکند. اين روزنامه ميافزايد: «شايد طرح چنين موضوعاتي صرفاً عرصه و امکان برخورد بيشتر با نيروهاي اصلاحطلب را فراهم کند و مشخص نيست چرا عطاءالله مهاجراني که روزگاري وزير فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات بود، مبادرت به آن ميکند؟»
روزنامه شرق که از توييتهاي مهاجراني عصباني شده ميافزايد: «به گفته برخي نزديکان خاتمي، بخشي از تنشي که در دوران اصلاحات ميان اصلاحطلبان و نيروهاي محافظهکار به وجود ميآمد، ناشي از اقدامات مهاجراني بود؛ مانند آنکه به ديدار يکي از خوانندگان پيش از انقلاب رفت يا آنکه بعد از استعفاي احمد بورقاني که به دليل فشارهايي که بر مطبوعات وارد ميشد، او در عين حال که به گفته خودش با بورقاني اختلاف داشت اما از استعفاي او براي خود بهرهبرداري سياسي کرد؛ در حالي که کمتر شاهد آن بوديم که مهاجراني در آن زمان که مطبوعات اصلاحطلب زير بيسابقهترين فشارها قرار داشتند، موضع خاصي اتخاذ کرده باشد. از طرفي ذکر اختلافات گذشته برخي اصلاحطلبان و مشخصاً جبهه مشارکت با هاشمي رفسنجاني مشخص نيست چه کمکي به روند اصلاحطلبي کنوني در ايران ميکند.»
ناصر قوامي، نماينده مجلس ششم، هم با ادبياتي تهديدآميز گفت: «من نميخواهم بگويم که آقاي مهاجراني در دوران وزارت خود چه مشکلاتي داشت که منجر به کنارهگيرياش شد، زيرا به زندگي شخصياش باز ميگردد و به ما هم ربطي ندارد اما به هر حال حالا که سالها از دوران وزارتش ميگذرد دوست دارم به او بگويم، آقاي مهاجراني شما که در آن روزگار متوجه نبودي که نبايد وقتي در مقام وزارت قرار داري، به دنبال مسائل حاشيهساز بروي و مانند يک جوان 18 ساله عمل کني، حالا در مقام انتقام از پيامدهاي منفي راديکاليسم برآمدهاي؟
من به او ميگويم و نصيحت ميکنم که برادر من اين خبرها نيست و براي امر محال حرفي نزن که آبرويت لکهدار شود.
يادآور ميشود مهاجراني در جريان وقوع فتنه سبز در سال 88، گروهکي موسوم به «اتاق فکر جنبش سبز در خارج کشور» را با حضور سروش، کديور، عبدالعلي بازرگان و اکبر گنجي تشکيل داد که به خاطر ناکامي، فرو پاشيد.