آخرین چالشهای اصولگرایان

اعتماد/ «مشارکت» و «کانديداي واحد» چالشهاي مشترک هر دو جريان سياسي در آستانه انتخابات است؛ اگرچه هر کدام از ظن خود در پي حل اين چالشها هستند؛ اصولگرايان از تعدد کانديداها نگران و اصلاحطلبان از تعدد ردصلاحيت کانديداهاي احتماليشان، اصولگرايان تلويحي و در پستو نگران مشارکت حداکثري و اصلاحطلبان به فکر چارهاي براي مشارکت حداکثري. اصولگرايان اما به جز اصلاحطلبان رقيب ديگري نيز پيشروي خود ميبينند. شايد به همين دليل است که گاه و بيگاه در رسانهها از او ميگويند.
محمود احمدينژاد و جريان متبوعش اگرچه برخاسته از دل اصولگرايي است و کارنامه دولتش در زمره حکومتداري راستِ سياسي تعريف ميشود اما مدتهاست که راه کج پيش گرفته و حتي مقابل اصولگراياني با پشتوانه حاکميتي قد علم کرده است. چند روز پيش بود که غلامعلي حدادعادل خيال مستمعانش را از حذف احمدينژاد در معادلات انتخاباتي آسوده کرد. به فاصله يکي، دو روز اما احمدينژاد رو به دوربين تلويحا به حدادعادل تاخت و با طرح گفت که برخي «سوپرحزباللهيهاي امروز»، ديروز «دستبوس فرح» بودهاند و از افتادن انقلاب به دست اينان ابراز نگراني کرد.
واکنش ها به دعواي رفقاي ديروز
در اين دعواي سياسي که مدافعان هر دو سو مشخص است، چهرههايي چون علي مطهري يا عباس عبدي نيز ورود کرده و واکنش نشان دادند. مطهري اظهارات غلامعلي حدادعادل را در راستاي مهندسي انتخابات توصيف کرد و در توييترش نوشت: «آقاي حدادعادل وقتي که قاطعانه از طرف شوراي نگهبان اظهارنظر ميکند و تکليف کانديداها را از قبل تعيينشده اعلام ميکند به طوري که شائبه مهندسي انتخابات را تقويت ميکند، بايد منتظر چنان پاسخي از طرف آقاي احمدينژاد ميبود.» او البته به دو طرف توصيه کرد که بهتر است نقشي هم براي انتخاب مردم قائل باشند! عباس عبدي نيز تاکيد کرده که اتهامات سنگيني عليه حدادعادل مطرح شده و پرسيده است: «نميدانم چرا شکايت و رسيدگي نميشود؟ اگر رسيدگي شود يا مفتري دروغگو مجازات ميشود يا فردِ متهم، رسوا؛ اينطوري استخوان لاي زخم است.» عبدي که ظاهرا يکي از طرفين اين بحث را بيشتر اهل گفتوگو و تعامل يافته، در خاتمه نوشت: «آقاي حدادعادل پيشقدم شوند» و همين اتفاق هم البته نه لزوما به دليل پيشنهاد عبدي اما در هر حال رقم خورد. زماني که شاعر و اديبِ اصولگرا دست به قلم برد تا نامهاي سياسي بنويسد.
حدادعادل دست به قلم شد
حدادعادل ابتدا در توضيح علت اظهارنظر نامتعارف خود، از اين گفت که صرفا «برحسب برداشت و تحليل خود و با توجه به ردصلاحيت احمدينژاد در سال ۹۶ و همچنين توصيه سخنگوي آن شورا که «کساني که نوبت قبل ردشدهاند، ثبتنام نکنند» نظر خود را اعلام کردم.» اشارهاي به اظهارات چند ماه پيش عباسعلي کدخدايي که ازقضا همان زمان نيز با واکنش انتقادي بسياري از ناظران مواجه شد که چرا او از ماهها پيش از انتخابات اينچنين فراقانوني در مقام توصيه به کانديداها برآمده است. حدادعادل اما در ادامه برخلاف آنچه مطهري در توييت خود مورد تاکيد قرار داد، صحبت از «مهندسي انتخابات» را نه ناشي از کلام خود، که به دليل خوانش احمدينژاد از اين کلام تحليل کرد و گفت که احمدينژاد، «با بياناتي که خاص خود ايشان است، به اين بهانه ورود خود را به صحنه انتخابات آينده کليد زده است.» او سپس تصريح کرد که آنچه گفته «يک پيشبيني مسبوق به دلايل متعدد بوده» و «تصميمگيري درباره احمدينژاد برعهده شوراي نگهبان است.»
حدادعادل در ادامه به بخشي از روابط مجلس و اصولگراي هفتم و نهم پرداخت و با تاکيد بر اينکه آن مجلس، بيش از هر مجلس ديگري از دولت نهم حمايت کرده اما بيشترين کژتابي را نيز از احمدينژاد ديده»، انتقاد آن روزهاي اصلاحطلبان را تکرار کرد و گفت که «احمدينژاد رسما و صريحا مصوبات مجلس را که پس از تاييد شوراي نگهبان صورت قانون مييافت، در کشوي ميز خود نگاه ميداشت و آنها را براي اجرا ابلاغ نميکرد.» اما شايد مهمترين بخش نامه اخير حدادعادل به همان ماجراي جنجالي «دستبوسي فرح» ميپرداخت که نويسنده آن را «دروغ محض»، «چندشآور» و «سناريوي رسوايي» توصيف کرد که بهزعم او، «فقط دشمنان از آن سود ميبرند.» رييس شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب نوشت: «اينجانب در سالهاي قبل از انقلاب هيچ رابطهاي با دفتر فرح نداشته و هيچگاه او را نديدم؛ لذا دروغگويي آقاي احمدينژاد محرز و اصل دستبوسي و عکسي که به ادعاي ايشان نزد همسر شهيد دکتر فاطمي موجود بوده نيز از ساختههاي ايشان است.» او همچنين تاکيد کرد که دستگيري همسر دکتر فاطمي نيز به او مربوط نبوده و بار ديگر به سوابق انقلابي خود ارجاع داد: «پرونده دستگيري و بازجويي و زندان اينجانب و اخراجم از دانشگاه در سالهاي قبل از انقلاب، در مرکز اسناد انقلاب اسلامي موجود است که ميتواند پاسخي روشن به کساني باشد که درباره انقلاب کمترين رنجي تحمل نکردهاند.» او همچنين خود را محق به شکايت از احمدينژاد به سبب نشر اکاذيب و افترا دانسته و آنطور که عبدي پيشنهاد کرده بود، خواهان رسيدگي به ادعاي احمدينژاد شد تا مگر حقيقت بر همگان روشن شود.
همچنان تعدد کانديدا، کماکان تعدد تشکيلات
علاوه بر رويارويي طيفي از اصولگرايان و احمدينژاد، مساله تعدد کانديداهاي درونجرياني نيز دغدغه اصولگرايان شده و هر روز نام کانديدايي جديد مطرح ميشود. عليرضا خجستهپور، قائممقام جامعه اسلامي مهندسين (جام) اخيرا گفته که دبيران جامعه اسلامي به نامزدي باهنر در صورت داوطلب نشدن سيدابراهيم رييسي در انتخابات ۱۴۰۰ تاکيد داشتهاند اما باهنر در پاسخ اعلام کرده تمايل دارد «کارگردان صحنه سياسي باقي بماند نه بازيگر!» اگرچه با اين اظهارنظر باهنر از ليست انتخاباتي فعلا خط ميخورد اما هنوز از رييس مجلس تا برخي نمايندگان آن و رييس قوه قضاييه در صف کانديداها قرار دارند.