زیباکلام: مخالفت با برجام ١٠٠ میلیارد زیان زد

آرمان ملي/ سخنگوي وزارت امورخارجه آمريکا در صحبتهاي اخير خود در پاسخ به سوالي درباره مذاکرات وين عنوان کرده است که نشانههايي از پيشرفت مشاهده ميشود اما راهي طولاتيتر از آنچه به نظر ميآيد، پيش رو داريم و برخي از چالشها هنوز از بين نرفته است و بايد بگويم که اين مذاکرات به صورت غيرمستقيم انجام ميشود بنابراين، برگزاري آنها دشوار است. پرايس در صحبت هاي خود مذاکرات غيرمستقيم را يکي از سختيهاي کار دانسته و گفته است که بياعتمادي ميان طرفها وجود دارد که بيشتر شامل ايران و آمريکا است با اين حال، رايزنيها سازنده بوده و توانستهايم برخي نشانههاي پيشرفت را ببينيم. او همچنين درباره گزارش روزنامه وال استريت ژورنال مبني بر اينکه آمريکا آماده کاهش تحريمهاي ايران در حوزه نفت، بخش مالي، برخي صنايع و همچنين بانک مرکزي ايران است، گفت که ما براي بازگشت به برجام بايد گامهايي را در جهت رفع تحريمها برداريم و ما آمادهايم که تحريمهاي ناسازگار با برجام را لغو کنيم
در راستاي بررسي اين موارد صادق زيباکلام، استاد دانشگاه گفت و گويي داشته است که متن آن را ميخوانيد.
آيا مذاکرات وين که همچنان در جريان است بـــه ســود کشور بوده يا ايران در اين مذاکرات متحمل ضرر ميشود؟ ايران در چه ابعادي مي تواند از اين مذاکرات منتفع شود؟
بيشک مذاکرات وين به نفع ايران است و نميتوان گفت صرفا از بعد اقتصادي به نفع کشور است، بلکه هم منافع سياسي، هم اجتماعي و هم اقتصادي براي کشور دارد. اين مذاکرات حتي فشار رواني را از روي کشور برميدارد. امروز کشور مدتهاست که در يک وضعيت رکود اقتصادي قرار گرفته و هفته گذشته بود که مقامات ترکيه اعلام کردند در مدت 9 ماه گذشته اتباع ايران در صدر ليست خريداران ملک در ترکيه هستند و عمده آنچه که در ترکيه خريداري شده است در استانبول بوده و همچنين از مجموع املاکي که ايرانيان در 10 سال گذشته در ترکيه، امارات، گرجستان و بعضا در کشورهاي اروپايي خريداري کردهاند تا بتوانند اقامت اخذ کنند، مجموعا به يک ارقام بسيار بزرگ ميرسيم. اين رقم در حدود 100 ميليارد دلار است و مردم با اين سرمايهگذاري هم از اموال خود حفاظت کردند؛ زيرا در اين کشورها تورم ثروت آنها را از بين نميبرد و هم اينکه اصل پول آنها اگر بيشتر نشود، حداقل خيالشان راحت است که ارزش آن کاهش پيدا نمي کند. اين 100ميليارد دلار سرمايهاي است که بايد در داخل کشور و در بخشهاي توليد، توزيع، کشاورزي، صنعت، هتلداري و حمل و نقل سرمايه گذاري ميشد نه اينکه اين پولها به سرمايهاي درکشور ديگر بدل شود تا اجازه اقامت از آن کشورها گيرند. از سوي ديگر بايد توجه داشت که گونهاي ناامني سياسي در کشور به وجود آمده است از اين جهت که مردم به آينده اميدي ندارند و اين خروج ثروت نيز به همين علت است. در اين حوزه نيز يک آمار تاسفآور وجود دارد. تعداد زيادي از فارغ التحصيلان دانشگاه شريف و دانشگاه اميرکبير در سالهاي اخير يا به تنهايي و يا به همراه خانواده مهاجرت کردهاند. اين مقوله در ساير حوزهها نيز تسري پيدا کرده است و در يک سال اخير که کشور درگير کرونا بوده است، تعداد قابل توجهي از پرستاران نيز مهاجرت کردهاند و عمدتا به امارات، ارمنستان، گرجستان و روسيه رفتهاند در حالي که کشور خيلي به آنها نياز دارد. پزشکان متخصص نيز همين رويه را طي کردهاند. اين افراد سرمايههاي کشور هستند که ما هر روز آنها را از دست ميدهيم. سرمايه کشور فقط آن دلارهايي نيست که در کشورهاي اطراف صرف خريد مسکن شده است بلکه اين متخصصان به مراتب ارزشمندتر هستند. نميتوان امروز قيمت روي فارغ التحصيلان کشور گذاشت اما به سادگي اين افراد را از دست ميدهيم، زيرا اميدي به آينده ندارند. يکي از دلايلي که به آينده اميد ندارند همين بن بست سياسي است که در نتيجه شکست برجام و به بن بست رسيدن روابط ايران با آمريکا و اروپاست. فارغ از ابعاد اقتصادي، اگر ما از بن بست سياسي خارج شويم اين آمار نيز متفاوت ميشود که ميتواند اوضاع کشور را بهبود بخشد. اگر حتي اين سرمايههاي از دست رفته به کشور بازنگردد اما مشخصا مانع تداوم آن ميشود. اگر توافقي حاصل شود شايد يک اميدي به وجود آيد و تا اين ميزان شاهد رفتن سرمايهها از کشور نشويم.
عـــلت مـخالفتها در داخل کشور با مذاکرات وين با وجود اينکه منافع آن بر همه عيان شده است، چيست؟
امروز اتهامات زيادي به تيم مذاکره کننده کشور زده ميشود و علت آن است که برخي اولويت خود را منافع ملي ايران ترسيم نکردهاند بلکه اولويت آنها ايدئولوژي و چارچوبهاي جهان بيني خاص است که مهمترين آنها غربستيزي و آمريکاستيزي است. امروز برخي از اين جهت مخالف مذاکرات هستند که هراس دارند تنشها ميان ايران و غرب کم شود و به دنبال آن اتفاقات ديگري بيفتد. آنها اعلام نمي کنند که علت مخالفت آنها ايدئولوژيک است، بلکه آنها اعلام مي کنند که به تيم مذاکره کننده اعتماد ندارند زيرا ممکن است اتفاقات برجام 94 رقم خورد و اشتباهاتي را تيم مذاکره کننده انجام دهد. آنها ميگويند طرفين مذاکره کننده همان افرادي هستند که از سال 92 تا 94 گفت و گو کردند و تغييري ايجاد نشده است. اين باور آنها در صورتي است که برجام 94 مشکلي نداشت. مشخصا برجام 94 يک پروسه پيچيده بود. مشخصا ايران بايد بندهاي ديگري نيز به آن برجام اضافه ميکرد و امروز با مطالعه آن ميتوان ايراداتي به آن وارد کرد يا خواستار اضافاتي شد و هيچکس منکر آن نيست. مشکل مخالفين امروز مذاکره در وين اين موارد نيست. آنها به همان علتي مخالف مذاکرات وين هستند که در برجام 94 نيز مخالف بودند. علت ها يکسان است. آنها با جزئيات مشکلي ندارند بلکه با نفس گفت و گو با غرب مخالف هستند. علت اينکه با نفس مذاکره با غرب مخالف هستند مساله باور غربستيزي است. شاهد اين مساله اين است که مذاکرات قبلي در مهرماه سال 92 آغاز شد و همچون اين روزها شواهد نشان ميداد که هنوز توافق صورت نگرفته است اما برخي تجمع کردند و به وزيرخارجه حمله کردند که به چه علت با وزيرخارجه آمريکا قدم زديد. اساسا صريح و روشن ميگويند که نبايد با آمريکا مذاکره کرد و امروز اگر حملات بيشتري انجام نميدهند به اين علت است که مذاکرات به صورت غيرمستقيم صورت ميگيرد. آنها دو سال قبل از برجام اوليه مخالف بودند زيرا اساسا براي آنها محتوا مهم نيست بلکه نفس گفت و گو با آمريکا براي آنها غيرقابل تحمل است.
مـــذاکرات در وين و به دنبال آن لغو تحريمها و همکاري هستهاي ايران، منجر به چه امري ميشود که تا اين ميزان مخالفت را به دنبال ميآورد؟
مساله هستهاي ايران عملا به دشوارترين و پيچيده ترين موضوعي بدل شده است که ميان ايران و غرب به وجود آمده است. 42 سال از انقلاب اسلامي ميگذرد و هيچ گاه هيچ مسالهاي به اين پيچيدگي ميان ايران و غرب به وجود نيامده است. راديکالها عنوان ميکنند که اگر در اين مساله پيچيده و سخت با آمريکا به توافق برسيم، يعني در ساير مسائل نميتوانيم با آمريکا به توافق برسيم. آيا نميتوان با آمريکا بر سر مساله عراق براي حکمراني يک دولت معتدل به تفاهم رسيد. ايران ميخواهد امروز در افغانستان يک حکومت ميانه رو و باثبات در آن جا مستقر باشد و آمريکا نيز چنين خواستهاي دارد. ايران نگران ظهور مجدد جريانهاي تندرو در سوريه است زيرا بيثباتي و هرج و مرج در سوريه به وجود ميآورند و آمريکا نيز چنين خواستهاي دارد. تعارضات و تضادهايي ميان ايران و آمريکا وجود دارد. ايران و آمريکا در حوزه فلسطين و حقوق بشر با همديگر اختلافاتي دارند و شايد به سادگي نيز حل نشوند اما موارد ديگري وجود دارند که ميتوان همچون مساله هستهاي در خصوص آنها با آمريکا گفت و گو کرد. حل و فصل مشکلات ديگر با آمريکا پس از توافق هستهاي، هزار و يک اشکال ديگر از نگاه جريانهاي راديکال دارد. يکي از مواردي که پس از آن به وجود ميآيد اين امر است که به چه علت اگر مي توانستيم به تفاهم برسيم، زودتر اقدام به اين کار نکرديم. به همين علت است که نميگويند ما اساسا با گفت و گو با غرب مشکل داريم و صرفا به اين مسائل ميپردازند که دولت امتيازات زيادي به غرب داده است يا به اين مورد ميپردازند که بايد کليه تحريمها برداشته شود. اين موارد را مطرح ميکنند، زيرا نميخواهند مسائل ديگر را مطرح کنند و با اتکا به اين مسائل فني مخالفت خود را ابراز ميکنند.
در گــــذشته شما به برجام 1400 اشاره کرديد و با قاطعيت عنوان کرديد که برجام 1400 به نتيجه ميرسد، آيا همچنان اين نظر را با وجود مخالفتهاي داخلي داريد؟
برجام 1400 قطعا رقم خواهد خورد. آنچه که در مدت دو هفته گذشته تا به امروز شاهد آن بودهايم، نشان ميدهد که به اين توافق نزديک شدهايم و گفت وگوهاي وين نشان ميدهد که دو طرف خواستار رسيدن به توافق هستند. من گفتم که برجام 1400 توسط رئيس جمهوري به وجود نخواهد آمد بلکه توسط دولت آتي صورت خواهد گرفت. به هر شکلي نيز که توافقات اوليه صورت گيرد به آن معني است که يک مقدار از تحريمها برداشته خواهد شد و جو رواني جامعه را دگرگون ميکند. نشان آن اين است که دلار با آغاز مذاکرات در وين در حدود 2 هزار تومان ارزان شد و اگر توافقات ديگري صورت گيرد باز هم قيمت آن کاهش مييابد. دولت آتي که احتمالا از يک جناح خاص باشد با خود ميگويد امروز که بايد توافق صورت گيرد به چه علت به اسم رئيسجمهور روحاني و يا محمدجواد ظريف نوشته شود و آنها سود آن را ببرند؟ مگر ما نميتوانيم مواهب آن را اشاعه دهيم چرا ديگران از مواهب آن به نفع خود استفاده کنند. مشخصا با توافق صورت گرفته وضع اقتصادي کشور خوب ميشود و در کوتاه مدت اقتصاد تکان مهمي خواهد خورد و در نيمه دوم امسال وضعيت خيلي بهتر خواهد شد. گروههاي راديکال نميخواهند اجازه دهند اين کار به اسم روحاني تمام شود. مشخصا برجام 1400 شکل خواهد گرفت، زيرا راديکالها نيز به اين نتيجه رسيدهاند که وضعيت اقتصادي کشور خوب نيست و بايد فکري اساسي کرد. آنها ميدانند که نميشود اين تحريمهاي سنگين را در طولاني مدت تحمل کرد. امروز مجبور هستيم با هزاران دشواري و با تخفيف به چين نفت بفروشيم و به جاي آن کالا دريافت کنيم و نزديک به 30ميليارد دلار نيز از چند کشور طلب داريم. اين طلبها عمدتا بهواسطه فروش نفت به چين، هند، کره جنوبي و ژاپن بوده است. حدود 7 ميليارد دلار امروز از کره جنوبي طلب داريم و به همين علت نخست وزير آنها به ايران آمد و در خصوص اين پولها و نفتکش کرهاي گفت وگو شد، اما هنوز نيز در عمل چارهاي براي نقد شدن پولمان انديشيده نشده است و صرفا به جاي مقداري از آن واکسن و تجهيزات پزشکي از کره جنوبي دريافت کردهايم. اين اتفاق خوب است اما بايد پولمان نقد شود. امروز طلب ما با وجود همکاريهاي خوبي که ميان ايران و چين صورت ميگيرد، بيشتر از کره جنوبي است و شايد اين رقم بين 10 تا 15 ميليارد دلار باشد. آنها در زمان تحريم نفت ايران را خريداري کردند و مشتري اصلي ما بودهاند. زماني که مطالبات کشور دريافت شود، اين امر به تنهايي ميتواند منجر به رونق اقتصادي شود و همه صحبت اين است که به چه علت نفع اين رونق اقتصادي به اسم رئيس جمهور روحاني نوشته شود. به همين علت توافق صورت خواهد گرفت با وجود هر دولتي که در آينده روي کار آيد.
همزمان با مذاکرات در وين، ديدارهايي نيز بين مــقامات ايــراني و عربستاني شکل گرفته است، اين ديدارها به کدام سمت و سو سوق پيدا ميکند؟
ايران بايد در خصوص يمن هوشمندانه عمل کند. بايد منافع خود را در اين عرصه ترسيم کند و مشخص کند که چه منافعي از پيروزي دولت نزديک به حوثيها در يمن به دست ميآورد. ايران ميداند که اگر عربستان از يمن عقب نشيني کند هيچ منفعتي به ما نميرسد، اما يک دليل حمايت از يمن اختلافات با عربستان سعودي است. بنابراين ايران ميخواهد تا نفوذ عربستان کم شود. حالا اگر تنشها ميان ايران و عربستان کمتر شود آيا باز هم اين معادله فعلي حفظ ميشود؟ ايران کمکهاي زيادي به يمن کرده است و در حدود 7 سال گذشته اين امر تداوم داشته است. اگر همچون دوران ملک عبدا... و آيت ا... هاشمي رفسنجاني توافقي ميان ايران و عربستان شکل گيرد و تنشها کم شود، ايران ميتواند سياست متفاوتي اتخاذ کند و حتي شايد اين امر به کاهش تنشها نيز منجر شود. ايران براي مقابله با نفوذ سعوديها در مناطق ديگر نيز سرمايهگذاري کرده است که اگر توافقي ميان ايران و عربستان شکل گيرد، عملا ديگر دشمني وجود نخواهد داشت. اختلافات ايران و عربستان امروز تابعي از اختلافات ايران و آمريکاست. بنابراين زماني که به سمت توافق با آمريکا حرکت ميکنيم، مشخصا با سعوديها نيز به توافق خواهيم رسيد. ما بهزودي با عربستان نيز احتمالا توافقي خواهيم داشت و چشم انداز روشني نيز در اين زمينه مشاهده ميشود. امروز اختلافات ايران وعربستان صرفا هزينهزاست. اگر اختلافات ايران و عربستان کنار گذاشته شود، حمايت از يمن ميتواند جنبههاي مثبتتري به خود گيرد.