نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سیاسی

فیروزآبادی: باید چیزی شبیه اینستاگرام و رمزارز راه‌اندازی کنیم

منبع
ايسنا
بروزرسانی
فیروزآبادی: باید چیزی شبیه اینستاگرام و رمزارز راه‌اندازی کنیم

ايسنا/ يک داوطلب کانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري با انتقاد از بي‌تصميمي حکومت در برخي مسايل چالشي مي‌گويد: «اگر ما مي‌خواستيم اينستاگرام را ببنديم بايد آن را مي‌بستيم و اگر مي‌خواستيم که باز باشد بايد دولت و حکومت آن را با صداي بلند اعلام مي‌کرد که من اين را نمي‌بندم تا مردم بتوانند برنامه ريزي کنند.»

ابوالحسن فيروزآبادي که رييس مرکز ملي فضاي مجازي است معتقد است: «يکي از ابتذال‌هاي سياسي اين است که گفتمان فضاي مجازي در کشور ما به فيلترينگ محدود شده است و جريان‌هاي سياسي در اين دام غوطه مي‌خورند. يکي از گلايه‌هاي من از دوستان و اصحاب رسانه اين است که در دام ابتذال سياسي افتاده‌اند. هر جا مي‌روم از من مي‌پرسند اينستاگرام فيلتر مي شود يا نه. اولا مرکز ملي فضاي مجازي که من رئيس آن هستم مسئول فيلتر نيست، فيلتر قانون دارد و همه در آن مشارکت دارند. کارگروهي از دولت، قوه قضاييه و مجلس در اين باره تصميم مي‌گيرند. بعضا نمي‌توانند به نتيجه برسند لذا برخي فيلترها به بحث گذاشته مي‌شود و ما به همان دولت و حکومت بي‌تصميم مي‌رسيم که اين بدترين روش است.»

او با بيان اينکه «به عنوان مسئول سياست گذار در حوزه فضاي مجازي اعتقاد به فيلتر ندارد»، مي‌افزايد: «تصميم گيري فيلترينگ از لحاظ قانوني بر عهده من نيست، شوراي عالي فضاي مجازي اين اختيار را دارد که من يکي از ۲۷ عضو آن هستم؛ لذا اولا نبايد مبحث را به فيلترينگ کاهش دهيم و ثانيا بحث اصلي فراموش شده و آن اين است که شما براي صنعت ۴، دولت ديجيتال و جلوگيري از نفوذ اجنبي در رسانه‌هاي ما چه کرديد که نتواند هر چه دلش مي‌خواهد سانسور و هدايت کند.»

فيروزآبادي با تاکيد بر ضرورت توجه به راه اندازي پلتفرم‌هاي ملي، مي‌گويد: «چه اعتباري است که پول ما در پلتفرم‌هاي خارجي معامله شود و فردا از اعتبار ساقط نشود، يا اجازه ندهند جابه جا شود. همان کاري که در تحريم کردند مي‌توانند در سطح جيب مردم بکنند. من نمي‌توانم نسبت به اين بي‌تفاوت باشم. »

دبير شوراي عالي فضاي مجازي با بيان اينکه تناقض حضور مقامات سياسي و اجتماعي در پلتفرم‌هايي مثل توييتر را نتوانسته حل کند، مي‌افزايد: «من معتقدم کل حکومت نمي‌تواند چشم بر يک مشکل ببندد. يک پلتفرم بسته مي‌شود و بعد مقامات و شخصيت‌هاي سياسي و اجتماعي در همان پلتفرم که غيرقانوني اعلام شده فعاليت مي‌کنند. فعاليت‌شان هم به اين صورت است که بعضا اخبار حکومت را اول در پلتفرم توييتر مي‌زنند و بعد توضيحات را در رسانه‌هاي رسمي مي‌گويند.»

مشروح گفت‌وگوي ايسنا با ابوالحسن فيروزآبادي را در زير مي‌خوانيد:

-مهمترين چالش کشور را در آستانه انتخابات رياست جمهوري چه مي‌دانيد و فکر مي‌کنيد دولت آينده با چه چالش‌هايي مواجه است؟

بزرگترين چالش ما مشکلات داخلي است البته بحث ديپلماسي بسيار مهم است و رفع تحريم بايد در اولويت قرار گيرد ولي بايد واقع بين باشيم و ببينيم عامليت دولت و کشور در رفع تحريم چقدر است. ما شاهد بوديم همان طور که جنگ به ما تحميل شد تحريم هم به ما تحميل شد؛ لذا نمي‌توانيم آن را در شرايط فعلي يک طرفه با شرايط مناسب به پايان برسانيم. اين در حالي است که ما مشکلات زيادي هم در داخل داريم و من معتقدم کارهاي بسياري مي توان انجام داد.

اگرچه معتقدم که اول بايد مشکلات حل شود. مثلا صنعت مسکن سازي در کشور ما داخلي است و حتي اکثر اقلام اصلي آن مثل فولاد، سيمان، کاشي و حتي لوازم منزل صادر مي شود. اين کارها را مي‌توان حتي در شرايط تحريم انجام داد. اگر ما مشکل مسکن را حل کنيم مشکل بزرگ جوانان نيز حل مي شود و آن سن ازدواج است که در شرايط بدي قرار دارد و تقريبا سال به سال ميزان مواليد کاهش مي‌يابد. در دو سال اخير ميزان تولد تقريبا ۳۰ درصد کاهش يافته، در حالي که مرگ و مير به نسبت قابل توجهي افزايش داشته و اين‌ها نگران کننده است. من معتقدم اين مشکلات قابل حل است. ما مي توانيم مشکل حاشيه نشيني را در شرايط تحريم حل کنيم.

برخي مشکلات به اين دليل است که مسئوليت پذيري وجود نداشته است. مثلا دولتي سر کار مي‌آيد و مدت زيادي وقت مي‌گذارد که يارانه را قطع کند يا نه، هدفمند کند يا نه و آخر سر به بي‌تصميمي مي‌رسد. نه يارانه را قطع مي‌کند و نه کاهش و افزايشي مي‌دهد و هدفمندي هم صورت نمي‌گيرد؛ در حالي که يارانه نقدي که ما به مردم مي دهيم چيزي حدود يک و نيم ميليارد دلار است و يارانه انرژي که به مردم مي‌دهيم بسته به نرخ نفت و گاز کمتر از ۷۰، ۸۰ ميليارد دلار در سال نيست. شما اين ۸۰ ميليارد دلار را رها کرده‌ايد. بخش عمده‌اي از اين‌ها، اتلاف انرژي برق و گاز است. کدام يک از خانه‌هاي اين مملکت عايق مناسب دارد. اين‌ها را رها کرديم و راجع به يک و نيم ميليارد دلار يارانه نقدي صحبت مي‌کنيم که خودش در ايجاد رونق در بازار، تحريم بازار تقاضا و هدايت بازار توليد نقش مثبت دارد. مدام بحث مي شود و آخر به بي تصميمي مي‌رسيم. اين ها مشکلاتي است که در داخل مي‌شود حل کرد.

در سه، چهار دولت اخير شکاف درآمدي فربه‌تر شده و افراد زير خط فقر بيشتر شده‌اند. اين‌ها ربطي به تحريم ندارد و مي‌توان آن را حل کرد. اينکه در کشور ۵۰ ميليون نفر مستحق يارانه هستند و حداقل اين يارانه‌ها در زندگي ۴۰ ميليون نفر تأثيري ندارد نشان مي‌دهد اين کار غلط است و بايد درست شود. اين ربطي به تحريم ندارد. ما بايد به مردم قول بدهيم. من قول مي‌دهم که بتوانم اين کار را انجام دهم. بحث من اين است که نظام يارانه‌اي ما صد ميليارد دلار است و ما بايد اين نظام را مديريت کنيم نه فقط يک و نيم ميليارد دلار يارانه نقدي. ضمن اينکه در بحث يارانه من معتقدم به جاي دادن يارانه به گروه هاي اندک رأس هرم که از ابتداي انقلاب اين گونه عمل شده بايد اين روش را عوض کرد.

ما در يک دوره به کارخانه دارها يارانه داديم و يک گروه فربهي ايجاد شد که خصوصيات و توانمندي لازم براي بخش خصوصي را نداشت و شايد لياقت اداره تسهيلات مالي ارزاني که در اختيارش گذاشتيم را هم نداشت. ما در اصلاح نظامات به جاي اينکه به قاعده جامعه توجه کنيم به هرم آن توجه کرديم. من معتقدم بايد بازار تقاضا و کف جامعه را تحريک کرد. عاقل‌ترين عقل جمعي بر عقل فردي غالب است و عقل جمع بيشتر هم بر جمع کمتر غالب است. دولت من اين نظريه را دارد که اگر بناست يارانه بدهم يارانه را مديريت مي‌کنم که به صورت هوشمند و عادلانه به قاعده جامعه بدهم. قاعده جامعه خودش تشخيص مي‌دهد که پول يارانه سوخت را بگيرد و سوخت مصرف کند يا چيز ديگر. من سبد سوخت، سبد غذا و سبد مسکن تعريف خواهم کرد و مثلا براي سبد مسکن به مسکن‌ساز يارانه نمي‌دهم، بلکه به مصرف کننده يارانه مي‌دهم. اين تحريک بازار تقاضا است.

- آيا شما بنا داريد تا پايان رقابت‌هاي انتخاباتي در صحنه حضور داشته باشيد؟

اگر در خروجي شوراي نگهبان باشم تا انتها در رقابت‌ها حضور خواهم داشت. بر خلاف تحليل‌هايي که مي‌گويند ممکن است وسط کار انصراف دهم اين صحت ندارد. من اعتقادي حضور پيدا کردم و کسي که اعتقادي حضور پيدا کرده سعي مي‌کند تا جايي که مي‌تواند اعتقادش را به کرسي بنشاند.

- شما خود را در کدام جريان سياسي تعريف مي‌کنيد؟

گذشته من نشان مي‌دهد در هيچ جرياني نبودم. من ۴۰ سال فعاليت داشتم. از روزنامه نگاري شروع کردم و از زمان دانشجويي تا امروز تلاش کردم حفظ نظام جمهوري اسلامي را در اولويت قرار دهم و آنچه براي ايران و سرافرازي مردم ايران مناسب مي‌دانم در راهش مجاهدت کنم. من تلاش کردم براي عامه مفيد باشم چه در دهه‌هاي اول انقلاب که در حوزه‌هاي امنيتي بودم و آن را لازم مي‌دانستم و چه بعد از آن که در حوزه اقتصادي فعاليت کردم و وارد شستا شدم و راه‌اندازي اپراتور سوم را به عنوان سنگ بناي توسعه فضاي مجازي دنبال کردم.

- البته جايگاه شغلي شما سياسي نبوده، خود را به کدام جناح سياسي نزديک‌تر مي‌دانيد؟

من طرفدار عقلانيتم، تلاش کردم از افراط و تفريط پرهيز کنم. همچنين تلاش دارم از تجربه و دانش بشري در زندگي استفاده کنم به خاطر همين به شدت اهل مطالعه بودم با اينکه رشته‌ام فني بود اما مدرک علوم مديريتي گرفتم. در حوزه‌هاي علوم انساني هم مطالعات عميقي دارم؛ البته اين استقلال رأي به معني بي‌نظري نيست. من صاحب نظريه هستم. يکي از مشکلات جمهوري اسلامي اين است که ما چون حزب نداريم افراد بدون نظريه به حکومت مي‌رسند و بعد قول‌هايي که براي سفره و چيزهاي ديگر مي‌دهند را فراموش مي‌کنند؛ زيرا مبتني بر نظريه نيست. کساني هستند که از اصول مسلم علمي تبعيت نمي‌کنند و عقلانيت در مبناي قضاوت‌شان ضعيف است. اين‌ها بيشتر تابع فشارهاي بيروني هستند و نمي‌توانند مشکلات را اصولي حل کنند. گاهي به دنبال حل يک مشکل مي روند و از مسائل ديگر غافل مي شوند. مردم ما خوب درک مي‌کنند و به دنبال دولتي هستند که به آن اعتماد کنند. اين دولت يک دولت مسئوليت پذير است که مي‌تواند آن‌ها را از کوره‌راه‌هاي جهان امروز عبور دهد.

ملت‌ها در رقابت زنده با هم هستند. البته ملت‌ها هميشه با هم رقابت مي‌کردند اما اين رقابت‌ها با هم مرتبط نبود. تقريبا تمام کشورهاي توسعه يافته راز موفقيت‌شان اين است که ملت‌شان يکپارچه در رقابت‌هاي جهاني شرکت مي‌کنند و دچار تفرق و ابتذال سياسي نمي‌شوند و درگير چيزهايي که در حوزه سياست ضرورت ندارد هم نمي‌شوند. من به هيچ وجه موافق ابتذال سياسي که الان وجود دارد نيستم. سطح بحث‌ها عمدتا پايين است و همچنين خدشه‌دار کردن قوانين جاري و نهادهاي متصدي نيز دنبال مي‌شود. من به اين معنا که اهل اشکال گرفتن، تخلف گرفتن و چالش‌هاي مصنوعي درست کردن باشم، سياسي نيستم.

در جهان امروز و ايران امروز ما نياز به مديراني داريم که معتقد به شايسته سالاري، تخصص و وجوه اجتماعي باشند، حتي علم و تکنولوژي هم امروز اجتماعي است. لبه تکنولوژي آن چيزي است که همه جامعه با آن درگير هستند مثل ارتباطات، موبايل، رمزارزها، رسانه‌هاي اجتماعي و شبکه‌هاي اجتماعي، معني ندارد بگوييم مدير قوه اجرايي کشور بايد بيشتر سياسي باشد. من مي‌گويم بايد بيشتر اجتماعي، دانشمند و تکنولوژيست باشد، تجربه زيسته در اين جامعه را داشته باشد و نظريه داشته باشد.

- شما مسئول عالي‌ترين نهاد سياست گذار در حوزه اينترنت هستيد و افکار عمومي هم عموما دغدغه فيلترينگ را دارند. نقش شما در فيلترينگ چه بوده؟

يکي از ابتذال‌هاي سياسي اين است که گفتمان فضاي مجازي در کشور ما به فيلترينگ محدود شده است و جريان‌هاي سياسي در اين دام غوطه مي‌خورند. فضاي مجازي امروز در کنار جوانان به عنوان نيروي انساني، پيشران توسعه و تحول است. ما بايد از تکنولوژي‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي به عنوان پيشران و در راستاي توسعه صنعت و کشاورزي استفاده کنيم. بخش خدمات هم بايد بهره وري و تنوع اش افزايش يابد و پرسونالايز شود؛ يعني خدمت بر اساس افراد متناسب و شخصي سازي شود. اين کار فقط از راه تکنولوژي امکان‌پذير است و من معتقدم پيشران توسعه و تحول در کشور غير از جوانان و نيروي متخصص که موجود است، توسعه فضاي مجازي است و در اين مسير دولت به مثابه پلتفرم، الگوي من خواهد بود، يعني دولت شبکه‌هايي را برقرار کند که در آن همه افراد جامعه بتوانند براي خود کار توليد کنند، همه به هم خدمت ارائه کنند و ضمنا از اين شبکه‌ها براي توسعه صنعت استفاده شود.

صنعت دنيا به سمت صنعت ۴ حرکت مي‌کند، يعني صنعت پيوسته. صنعت‌هاي ملي در نظام جهاني بر روي پلتفرم‌ها کار مي‌کنند. اگر قبلا شما خودرو مي‌خريديد رابطه شما با کارخانه سازنده قطع مي‌شد اما الان قرار نيست اين اتفاق بيفتد. شما اگر قبلا تلفن مي‌خريديد رابطه‌تان با سازنده قطع مي‌شد، ولي امروز اپل و اندرويد تا روز آخر با شماست. ما داريم به سمت نظام صنعتي جهاني مي‌رويم بايد اين را در کشور پياده سازي کنيم. همه اين‌ها مستلزم توسعه فضاي مجازي است.

يکي از گلايه‌هاي من از دوستان و اصحاب رسانه اين است که در دام ابتذال سياسي افتاده‌اند. هر جا مي‌روم از من مي‌پرسند اينستاگرام فيلتر مي شود يا نه. اولا مرکز ملي فضاي مجازي که من رئيس آن هستم مسئول فيلتر نيست، فيلتر قانون دارد و همه در آن مشارکت دارند. کارگروهي از دولت، قوه قضاييه و مجلس در اين باره تصميم مي‌گيرند. بعضا نمي‌توانند به نتيجه برسند؛ لذا برخي فيلترها به بحث گذاشته مي‌شود و ما به همان دولت و حکومت بي‌تصميم مي‌رسيم که اين بدترين روش است. به اعتقاد من اگر ما مي‌خواستيم اينستاگرام را ببنديم بايد آن را مي بستيم و اگر مي خواستيم که باز باشد بايد دولت و حکومت آن را با صداي بلند اعلام مي‌کرد که من اين را نمي‌بندم تا مردم بتوانند برنامه ريزي کنند.

البته من به عنوان سياست گذار در حوزه سياست گذاري و مديريت کلان فضاي مجازي و هماهنگ سازي نقش دارم، يعني بين تمام ارکان فعال و ذي ربطان حوزه فضاي مجازي هماهنگي ايجاد مي‌کنم و سعي مي‌کنم مشکلات را کاهش دهم. در حوزه فيلترينگ هم اگر مشکلي باشد مداخله مي‌کنم که مشکل را حل کنم ولي تصميم گيري فيلترينگ از لحاظ قانوني بر عهده من نيست، شوراي عالي فضاي مجازي اين اختيار را دارد که من يکي از ۲۷ عضو آن هستم. لذا اولا نبايد مبحث را به فيلترينگ کاهش دهيم و ثانيا بحث اصلي فراموش شده و آن اين است که شما براي صنعت ۴، دولت ديجيتال و جلوگيري از نفوذ اجنبي در رسانه‌هاي ما چه کرديد که نتواند هر چه دلش مي‌خواهد سانسور و هدايت کند.

چه تضميني داريم که همين امروز پلتفرم داران آمريکايي عليه ما تصميمي نگيرند. همان طور که يک جريان سياسي بزرگ در آمريکا که احتمال دارد برنده انتخابات هم بوده باشد را حذف کردند و هنوز هم اجازه نمي دهند آن جريان سياسي شروع به فعاليت کند. وقتي اين‌ها آنقدر نسبت به جامعه خود بي رحم و ضد آزادي هستند چطور برخي توقع دارند ما نسبت به راه اندازي پلتفرم‌هاي ملي بي‌تفاوت باشيم. من غيرت دارم و معتقدم بايد پلتفرم‌هاي ملي راه بيندازيم. معتقدم نمي‌شود اقتصاد ديجيتال و نظام پولي و رمزارزي بر روي پلتفرم‌هايي باشد که ما مديريت آن را نداريم. تعريف ملت چيست. گروهي از مردم در سرزميني مشخص که مي‌توانند مقدرات خود را مديريت کنند. ملت در جهان امروز افراد هم زبان و هم قوم نيستند، چه اعتباري است که پول ما در پلتفرم‌هاي خارجي معامله شود و فردا از اعتبار ساقط نشود، يا اجازه ندهند جابه جا شود. همان کاري که در تحريم کردند مي‌توانند در سطح جيب مردم بکنند. من نمي‌توانم نسبت به اين بي‌تفاوت باشم.

من به عنوان مسئول سياست گذار در حوزه فضاي مجازي اعتقاد به فيلتر ندارم ولي معتقدم بايد چيزي شبيه اينستاگرام و رمزارز راه اندازي کنم. دولت بايد مسئوليت پذير باشد. اگر امروز ملت رمزارز داخلي ندارند و از رمزارز خارجي استفاده مي‌کنند راجع به آن بي‌تفاوت نباشند. در همين تهران روزانه چند هزار ميليارد تومان بيت کوين معامله مي‌شود که اين بدون مقررات و مسئوليت پذيري است. ما بايد مسئوليت پذير باشيم. درست است نمي‌شود خيلي اين حوزه را مقررات گذاري کرد ولي مي‌شود آسيب‌هاي آن را کاهش داد. اولا بايد به مردم سواد داد که آگاهانه وارد شوند و فکر نکنند مثلا در معاملات رمزارزي شيب هميشه صعودي است بلکه ممکن است نزولي هم باشد.

مي‌توان مکانيسم‌هايي پيش بيني کرد که پول مردم را بيمه کرد. مثلا نظامات بيمه‌اي را تقويت کرد. يکي از بحث‌هاي ما نوسازي نظام‌هاي بانکي، مالي و پولي است. اين نوسازي در سيستم جهاني است. ما نمي‌توانيم در اتاق دربسته نظام بانکي، پولي و مالي تعريف کنيم وگرنه وضع بورس، بانک و ارز ما همين مي‌شود که شاهدش هستيم و بخش بزرگي از دارايي‌هاي اين مردم به خطر مي‌افتد. در شرايطي که مردم ريسک اشتغال، ازدواج، آلودگي محيط زيست و هوا دارند بايد ريسک پول هم داشته باشند؟ ما بايد ساماندهي، مديريت و کمک کنيم وگرنه اين مشکل حل نمي‌شود. متأسفانه به دليل پايين بودن سطح مسئوليت پذيري مشکلات را بيان نمي‌کنيم و نمي‌گذاريم بيان شود. اين مقدور نيست. آن هم با توجه به توسعه فضاي مجازي و رسانه‌اي و اينکه امروز هر شهروند يک خبرنگار است و مي‌تواند يک کانال صوتي، تلويزيوني، راديو يا روزنامه داشته باشد. بايد تحول صورت گيرد.

ما نمي‌توانيم مشکلات را پنهان کنيم. اگر به پنهان کاري ادامه دهيم به اين مي‌رسيم که مي‌گويند دولت توخالي است. دولت‌هاي توخالي در واقع دولت‌هايي هستند که متناسب با تحولات حرکت نمي‌کنند و روش‌هايشان قديمي است و حرکت‌هاي پسيني مي‌کنند و راه‌حل‌هاي پيشيني ندارند. در اين صورت دولت‌ها توخالي مي‌شوند و مردم هم رغبت نمي‌کنند در انتخاباتي شرکت کنند که بخواهند دولت توخالي انتخاب کنند. ما کساني که کانديدا شده‌ايم بايد نشان بدهيم دولتي را خواهيم آورد که توخالي نيست.

- شما ضرورت توجه به پلتفرم هاي داخلي را مطرح کرديد. ما شاهد اين بوديم که تعدادي پيام رسان داخلي ايجاد شد که حمايت حاکميت را هم داشتند اما اين‌ها پا نگرفتند. ضمن اينکه موضوعي که نبايد خلط شود اين است که شايد کساني که دغدغه فيلترينگ دارند مشکلي با راه اندازي پلتفرم داخلي نداشته باشند اما آنچه براي آن‌ها اهميت دارد حق انتخاب و امکان استفاده از پلتفرم‌هاي بين‌المللي در کنار پلتفرم‌هاي داخلي است، چه توضيحي در اين باره داريد؟

يکي از اصول نظري بنده همين است. ما در مرکز ملي فضاي مجازي در مورد پلتفرم‌هاي رسانه‌اي هدفي را تعيين کرديم که ۵۰ درصد داخلي و ۵۰ درصد خارجي باشد. البته من در ساير پلتفرم‌ها اين ديدگاه را ندارم. در مورد پيام رسان‌هاي داخلي هم بيشتر حمايت سمبليک صورت گرفت و اين حمايت مسئولانه نبود. ما دولت فربهي داريم که علوفه، چاي و کود تهيه مي‌کند، اين دولت براي حوزه شبکه‌هاي اجتماعي، پيام رسان و پلتفرم اهميت قائل نشد که مسئوليت بپذيرد و اختلاف من با برخي دوستان در دولت اين بود که شما بايد مسئوليت بپذيريد. من معتقدم مجموعه سياست‌هاي خصوصي سازي و عدم تصدي گري منتهي به رهاسازي شد. من با رهاسازي فضاي مجازي مخالفم ولي اين به معني فيلترينگ نيست. به معني اين است که دولت بايد در اين حوزه ورود مي‌کرد.

اما چرا بخش خصوصي ورود نکرد؟ ما پلتفرم‌ها و اپليکيشن‌هاي خوبي در حوزه پرداخت، کيف پول، بليت هواپيما، حمل و نقل و جهانگردي داريم و به دليل فشار کرونا پلتفرم آموزشي هم راه افتاد و کمتر از يک درصد دانش آموزان از نظام آموزشي در دوران کرونا محروم شدند. اين بهترين شاخص است. پس ما توان تکنولوژيکي و توان ملي داشتيم اما ابتذال سياسي بخش خصوصي ما را نگران کرد. بخش خصوصي هوشمند است و سود و زيانش را نگاه مي‌کند و بعد مديريت مي‌کند. اگر احساس کند در حوزه‌اي سرمايه گذاري مي تواند به خطر بيفتد و عواقب داشته باشد در آنجا ورود نمي‌کند؛ بنابراين بخش خصوصي توانمند ما و همچنين بخش خصولتي جدي وارد نشد. دولت هم حمايت مسئولانه نکرد بلکه حمايت سمبليک کرد. البته همراهي کرد و پنج ميليارد تومان وام داد که دو جا بيشتر آن را نگرفتند. از اين پيام رسان درنمي‌آيد. پيام رسان عزم ملي مي‌خواهد.

شما صحنه آرايش پيام رسان‌ها در دنيا را ببينيد که آمريکا به جز چين، روسيه و کره بقيه دنيا را قبضه کرده است. ما مي‌خواهيم جا پاي دولت‌هاي بزرگي بگذاريم آن هم در فضايي که در آن ابتذال سياسي هست. معلوم است که بخش خصوصي وارد نمي‌شود در حالي که در حوزه‌هاي ديگر وارد شده و موفق بوده و حتي در نظام آموزشي که نياز فوري وجود داشته و پلتفرم خارجي نمي‌توانسته آن را تأمين کند ما پاسخ گرفتيم. در ساير پلتفرم‌ها مثل آپارات نسبتا موفق بوديم. هرچند اگر فضاي سياسي سالم‌تري داشتيم و وجوه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در فضاي مجازي بيشتر مورد توجه قرار مي‌گرفت شايد در حوزه محتوا و رسانه آپارات و شرکت‌هاي مشابه آن را بيشتر و بهتر داشتيم. اختلافاتي وجود داشت که اين حوزه به وزارت ارشاد مربوط است يا صداوسيما و مداخلاتي داشتند که به نظرم در چارچوب ابتذال سياسي قرار مي‌گيرد. يک حکومت نبايد در اين حوزه‌ها ۱۰ سال بحث کند بايد دو ماهه مشکل را حل کند آن هم وقتي که نسل تحولات پنج ساله است. مگر اينستاگرام و يوتيوب امروز با دو سال پيش يکي است؟ وقتي ما مي‌خواهيم تصميم بگيريم که چه کسي بايد مقررات گذاري کند ۱۰ سال مذاکره و بحث مي‌کنيم که اين همان مسئوليت ناپذيري، رهاسازي و عدم انسجام در سياست‌هاست که نشان مي‌دهد نظريه و اجماع نظري در کشور وجود ندارد.

- در حال حاضر اکثر قريب به اتفاق داوطلبان کانديداتوري و بسياري از مقامات مهم کشور در پلتفرم‌هايي مثل توييتر و تلگرام حضور دارند که فيلتر شده است. چطور مي‌توان اين تناقض را براي افکار عمومي حل کرد؟

وقتي مي‌گويم بايد مسئوليت پذيري وجود داشته باشد به همين معناست. دولت نمي‌تواند چشمش را بر يک مشکل ببندد. البته دولت فقط قوه مجريه است. من معتقدم کل حکومت نمي‌تواند چشم بر يک مشکل ببندد. يک پلتفرم بسته مي‌شود و بعد مقامات و شخصيت‌هاي سياسي و اجتماعي در همان پلتفرم که غيرقانوني اعلام شده فعاليت مي‌کنند. فعاليت‌شان هم به اين صورت است که بعضا اخبار حکومت را اول در پلتفرم توييتر مي‌زنند و بعد توضيحات را در رسانه‌هاي رسمي مي‌گويند. شما که رسانه‌هاي رسمي هستيد بايد معترض اصلي اين موضوع باشيد. اين هواداري از فيلتر نيست، چرا بايد يک مقام رسمي خبر سياسي خود و کارکرد و پروژه‌اي که مي‌خواهد افتتاح کند را در توييتر اعلام کند؟ من متوجهم که توييتر پلتفرم رهبران سياسي دنياست و خبرهاي سياسي را در توييتر مي‌زنند اما مگر خبر افتتاح پروژه سياسي است؟ اين‌ها تناقض است و من هم نتوانستم اين تناقض را نه در ذهن و نه در عمل حل کنم.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

پس از این بخوانید

پس از این بخوانید

دانلود اپلیکیشن آخرین خبر