صادقی: گزینه نهایی اصلاحطلبان دقیقه 90 رو میشود
آرمان ملي/ به نظر ميرسد فضاي انتخاباتي با تمام نوسانهايي که دارد و زمان اندکي که تا برگزاري آن مانده، جاي خود را در ميان مردم باز کرده، اما سوال اين است که در اين ميان دو جريان اصلي سياسي يعني اصلاحطلبان و اصولگرايان در اين کارزار چگونه با هم مواجه خواهند شد، آيا تحريف يا تخريبها از سوي اصولگرايان ميتواند جريان اصلاحطلبي را از صحنه خارج کند؟
تحولات انتخاباتي در روزها و هفتههاي پيشرو ميتواند بهتر پاسخ اين پرسش را بدهد. براي بررسي شرايط انتخابات، رويکرد اصلاحطلبان و کانديداهاي موجود «آرمان ملي» با محمود صادقي، دبيرکل انجمن اسلامي دانشگاهها و عضو جبهه اصلاحطلبان ايران به گفتوگو پرداخته است که ميخوانيد.
باتوجه به اينکه بسياري از بزرگان نظام همه را به رعايت اخلاق سياسي مخصوصا در زمان انتخابات فرا خواندهاند، رويکردهاي برخي رسانهها همچون صداوسيما در راستاي تخريب برخي کانديداها را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
تجربه نشان داده اينگونه تخريبها اثري روي آراي مردم ندارد. مردم تجربه به دست آوردهاند و سعي ميکنند بر مبناي شناخت خود انتخاب کنند. مشابه اين بياخلاقيها هر ساله در نزديکي انتخابات بوده است و قاعدتا صداوسيما، که رسانهاي ملي و اصلي کشور است، بايد رعايت اخلاق را در سرلوحه کار خود قرار دهد؛ زيرا اين مساله براي ديگران نيز به نوعي الگوسازي ميشود و رقبا نيز به همين ترتيب از آن استفاده ميکنند. اما پيداست که برخي از رقباي اصلاحطلبان با ماموريت تخريب حريف وارد عرصه و ميدان ميشوند و متاسفانه اين موضوع به يک امر رايج در انتخابات ما تبديل شده است. در هر حال ما جز توصيه مردم به هوشياري نميتوانيم با رسانههايي مانند صداوسيما که از بودجه عمومي استفاده ميکنند، سخن ديگري داشته باشيم، البته به نظر من مردم از هوشياري لازم برخوردارند و بساري از اين تخريبها اثر عکس ميدهد. معمولا وقتي در رسانههاي رسمي تخريبي عليه کسي صورت ميگيرد اتفاقا مردم برعکس عمل ميکنند و به لحاظ راي بيشتر جذب آن شخص ميشود. با توجه به اينکه اصلاحطلبان بارها از حضور قطعي با کانديداي اصلاحطلب در انتخابات سخن گفتهاند، اما رسانههاي جريان رقيب در حال القاي اين مفهوم هستند که اصلاحطلبان در نهايت به نفع علي لاريجاني کنارهگيري خواهند کرد؛ اساسا اين رويکردها از چه رو است؟
بارها گفته شده است که اصلاحطلبان کانديداي اصلاحطلب معرفي ميکنند و اينگونه کارها شگرد رقيب است. آنها به صورت متعددي اين سخنان را ميگويند و به نظر ميرسد که نبايد خودمان را درگير پاسخگويي به اينگونه شايعات کنيم. با توجه به آنچه در عرصه کانديداتوري افراد در حال رقم خوردن است و همچنين رويکرد شوراي نگهبان، فکر ميکنيد صحنه انتخابات براي اصلاحطلبان به چه شکلي آراسته خواهد شد؟ من نميتوانم پيشگويي کنم ولي اگر بنا بر ضابطههاي قانوني باشد نبايد گرايش سياسي افراد در تاييد يا ردصلاحيت آنها از سوي شوراي نگهبان دخالتي داشته باشد. ما هم اميدواريم همانگونه که بارها سخنگوي شوراي نگهبان تاکيد کرده تنها ضوابط قانوني را اعمال کنند، اگر چنين شود بايد انتظار داشت که فضاي رقابتي ايجاد شود و همه طيفها بتوانند در اين عرصه حاضر باشند.
در روزهاي اخير ما شاهد اظهارنظرهاي مختلفي از سوي برخي اصلاحطلبان مبني بر کانديداي اصلي نهاد اجماعساز بودهايم. اساسا نظر کلي جبهه اصلاحات پس از اعلام صلاحيتها توسط شوراي نگهبان اعلام خواهد شد يا حين مناظرات؟
اينکه بـــرخي از افراد و اعضــاي جبهه اصلاحات از کانديداي موردنظر خودشان به عنوان فرد اصلي ياد کنند يا نام ببرند برخلاف آييننامه يا روال معمول است. فرآيند تعريف شده اين است که کانديداها پس از برگزاري مناظرهها با يک نظرسنجي ملي از مقبوليت و محبوبيت بالايي برخوردار باشند و همچنين بتوانند دوسوم راي اعضاي مجمع را به دست بياورند تا به عنوان کانديداي نهايي معرفي شوند، بنابراين اينکه افراد بنا به سليقه خود از کسي نام ببرند کار درستي نيست. تفرق و تشتت پيش آمده در جبهه اصولگرايي ميتواند امر مبارکي براي اصلاحطلبان به حساب بيايد و سبب شود اصلاحطلبان روي يک نفر به اجماع برسند و انتخابات را با پيروزي پشت سر بگذارند؟
البته وجود طيفهاي مختلف در جبهه اصولگرايي غيرقابلانکار است ولي من نميدانم آيا اين تفرق و تشتت در جبهه اصولگرايان از اساس وجود دارد يا نه. يک احتمال هم اين است که ممکن است برخي از اين افراد کانديداي پوششي باشند. بايد منتظر مناظرات بود و امروز نميتوان ارزيابي چندان دقيقي از اين مقوله داشت که آيا اين يک ازهمگسيختگي به حساب ميآيد يا برنامهاي براي پوشش يکديگر است. اما نکته اين است که اصلاحطلبان نبايد پيروزي خود را در تفرق و تشتت جبهه رقيب جستوجو کنند؛ بلکه پيروزي خود را بايد در جلب اعتماد مردم بيابند. آيا اين احتمال وجود دارد که اصلاحطلبان در روند مناظرات انتخاباتي و با برگزاري نظرسنجيها، کانديداي اصلي خود را تغيير دهنــد و ابتدا يک کانديدا و در ادامــه نظرسنجيها، کانديداي ديگري را به عنوان فرد اصلي مطرح کنند؟
صرفنظر از مصداقها و نام بردن از شخص خاصي بايد بگويم بله، اين امکان وجود دارد که اگر معيار را افکار عمومي در نظر بگيريم و اگر تغييري در جهت افکار عمومي مردم نسبت به کانديداها صورت بگيرد قاعدتا بر اساس فرآيند اتفاقات ديگري بيفتد. اين نوسانها ميتوانند تا لحظه آخر اثرگذار باشند و در نتيجه اصلاحطلبان، فرد ديگري را به عنوان کانديداي اصلي خود معرفي کنند. اما چيزي که مشخص است اين است که کانديداي اصلي اصلاح طلبان تنها در لحظه آخر مشخص خواهد شد.