پیشنهاد به رئیسی: تشکیل «اتاقِ فکر» محرمانه برای چینش کابینه

خبرآنلاين/ حميدرضا ترقي، عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه بر اين باور است که رئيسي به هيچ کس و هيچ گروهي تعهدي نداده که از آنها در کابينه استفاده مي کند.
کمتر از يک ماه تا روي کار آمدن رسمي دولت ابراهيم رئيسي زمان باقيمانده است. روزهايي که بازار گمانه زني ها درباره کابينه شلوغ است. حميدرضا ترقي از چهره هاي سياسي اصولگرا بر اين باور است که هيچ کدام از گمانه ها بر سر کابينه رئيسي صحت و واقعيت ندارد و برخي به دنبال تقسيم ميراث انتخابات هستند.
او در گفت و گو با خبرگزاري خبرآنلاين، به رئيسي پيشنهاد مي دهد که کابينه را محرمانه و با تشکيل يک اتاق فکر چينش کند.
اين عضو حزب موتلفه اسلامي بيان مي کند که رئيسي به هيچ کس و هيچ گروهي تعهدي نداده که از آنها در کابينه استفاده مي کند. ترقي در عين حال مي گويد کابينه رئيسي فارغ از تندرو و کُندرو بودن شکل خواهد گرفت و تنها افرادي که روحيه انقلابي و انقلابي گري دارند مي توانند در کابينه رئيسي جاي داشته باشند.
مشروح مصاحبه خبرگزاري خبرآنلاين با حميدرضا ترقي از چهره هاي سياسي اصولگرا را مي خوانيد؛
**********
*آقاي ترقي! به نظر شما چه فرصتها و تهديدهاي پيش روي دولت آقاي رئيسي در چهار سال آينده است؟
فرصت تحول در شيوه حکمراني بر کشور پديد آمده است و همه اين آمادگي را دارند که اين روشها تغيير کند. آسيبهايي که ما در گذشته داشتيم و روشهايي که براي حل مشکلات مردم جواب نداده است و ساختارهايي که مناسب شرايط کنوني چهره دوم انقلاب هست، بايد اصلاح شود. از اين رو اين فرصت بسيار خوبي براي بازسازي و نوسازي ساختار سياسي کشور و ساختار اجرايي کشور است.
وجود هماهنگي بين قواي سه گانه براي پيشبرد اهداف انقلاب فرصت است
نکته دومي که ميتواند فرصت تلقي شود وجود هماهنگي بين قواي سه گانه براي پيشبرد اهداف انقلاب است که اين هماهنگي در طول ۴۰ سال خيلي کم اتفاق مي افتاد که وجود داشته باشد. از اين هماهنگي و هم افزايي که وجود دارد بايد براي سرعت بخشيدن به حرکت انقلاب به سمت اهداف آن استفاده کرد و طبيعتا اين همافزايي ميتواند عقب ماندگيهاي گذشته را در بخشهاي مختلف جامعه جبران کند.
نکته سوم، فرصت پاکسازي دستگاه اجرايي کشور از مفاسد اقتصادي، عواملي که موجب بدبيني و شکاف بين ملت و دولت، در اثر رانت خواري ها و سوءاستفاده ها و انواع و اقسام روشهاي ناراضي تراشانه شده اند، است بنابراين مي توان از اين فرصت استفاده کرد و دولت و دستگاه اجرايي را از عناصري که ناکارآمد هستند و يا دچار فسادهاي اقتصادي و .. هستند پاکسازي کرد.
دلزدگي مردم از جريان اصلاحات فرصتي براي نيروهاي انقلابي است
فرصت بعدي عملکرد جريان اصلاحات در کشور است که تمام توانش را در طي اين سالها براي حل مشکلات کشور به کار برد و نتيجه مطلوبي که مورد رضايت مردم باشد نداشته و اين موجب دلزدگي مردم از اين جريان شده و طبيعتا اين يک فرصت جديدي براي نيروهاي انقلابي است که خودشان و توانمندي خودشان را براي حل مشکلات کشور نشان دهند و اثبات کنند که تفکر "ما مي توانيم" و تفکر "تکيه به ظرفيتهاي داخلي کشور" و "اقتصاد مقاومتي" و همچنين "حرکت در مسير خنثي کردن تحريمهاي بيگانه" مي تواند امکان موفقيت را براي کشور فراهم کند و پيشرفت کشور را سرعت بخشد.
جدا کردن بودجه کشور از نفت و درآمدهاي نفتي فرصتي براي کشور است
در نهايت به نظر مي رسد که فرصت ديگري که فراروي کشور است فرصت جدا کردن بودجه کشور از نفت و درآمدهاي نفتي است که مي تواند از اين موقعيت استفاده کند و ميزان مانده بودجه کشور را که باز هم متکي به نفت است را به صفر برساند و ما در نظام بودجه ريزي کشورمان يک تحول اساسي را در همه ابعاد پديد آوريم که انشالله مسير بودجه ريزي هم عادلانه باشد و هم متکي به درآمدهايي که در دست بيگانگان و در خارج از کشور است نباشد.
ساده انديشي است اگر فکر کنيم اصلاحطلبان بيرون از قدرت هستند
* به يکدست شدن قوا اشاره کرديد، اتفاقا اصلاح طلبان هم که کم کم از قدرت بيرون مي روند مي گويند از اين به بعد اصولگرايان خودشان مسئول هستند و اگر اشتباهي رخ دهد نمي توانند آن را به گردن اصلاحطلبان بياندازند و ...
اولا اصلاح طلبها فقط به کابينه دولت منحصر نيستند. اصلاحطلبان طي اين ۴۰ سال در تمام بدنه دولت در دو هزار شرکت وابسته به دولت نفوذ کردند؛ اکثر هيئت مديرههاي و اکثر مديرعاملهاي اين شرکتها همه دست اصلاح طلبان است؛ اينکه تصور کنيم با ۴ وزير عوض کردن ديگر کار از دست اصلاح طلبان خارج است، اين بسيار ساده انديشي و خوش بيني بي حد و اندازه است.
بخش قابل توجهي از بدنه اجرايي کشور در اختيار اصلاح طلبان است
بخش قابل توجهي از بدنه اجرايي کشور در اختيار اصلاح طلبان است و اصلاح طلبان در طي اين سالها حداقل بالغ بر بيست هزار مدير را در جاهاي مختلف گذاشته اند و اين مديران در سطوح مختلف کشور هستند؛ طبيعتا دولت جديد يک روزه نمي تواند همه اينها را عوض کند و اينها دارند کار خودشان را انجام مي دهند، کما اينکه در اين انتخابات هم کارخودشان را انجام دادند و قبل از انتخابات هم براي کاهش مشارکت مردم تا جايي که توانستند ناراضي تراشي کردند.
همين الان هم در اعتصابهايي که اين روزها رخ مي دهد از وزارت نفت گرفته تا دامداران و دامپزشکان و جهاد کشاورزي و .. فکر مي کنيد چه کساني اينگونه مشکلات را براي مردم به وجود آوردند؟ در همه بخشها عوامل آنها هستند که با ناکارآمدي و با رفتارها و سياستهاي غلط مردم را خسته مي کنند و تاب و تحملشان را به پايان مي رسانند.
وقتي اجرا در سطح بدنه دولت در دست اينها است شما نميتوانيد به اين سرعت بگوييد با تغيير مسئول تمامي اين مشکلات حل مي شود، امکان ندارد مگر اينکه تمام اين عوامل ناراضي تراشي که در بدنه دولت در سطح کشور تا بخشداري آن هستند تغيير کند؛ بخشداري که براي انتخابات رفته و ۱۰ ميليون تومان پول گرفته تا براي انتخابات کار کند، قطعا چنين بخشداري نمي تواند بخشدار متعهد به دولت فعلي باشد.
تغيير دادن يا ملتزم کردن او به اين شرايط جديد زمان زيادي مي برد. بنابراين به هيچ وجه نمي توان به محض اينکه تغييري در دولت دهيد، در سطح وزرا توقع داشته باشيد که همه کارشناساني باشند که تحت نظر وزير جديد کار کنند و هيچ مقاومتي در برابر او نداشته باشند و کارشکني نکنند. اينها مقداري زمان مي برد و من فکر نمي کنم اصلاح طلبان به اين سادگي از بدنه اجرايي کشور فاصله بگيرند.
کسري بودجه چالش دولت رئيسي است
*به نظر شما چقدر شرايط سختي مثل جنگ اقتصادي، کرونا، تحريم ها و.. مي تواند آقاي رئيسي را وارد چالش و دست انداز کند؟
همين الان هم چالش ها، چالش هاي شفاف و روشني است و مشخص است، وضعيت کسري بودجه ما در سال ۱۴۰۰ تقريبا نزديک به ۴۵ درصد است و علاوه بر آن در بسياري از بخش هاي ديگر ما عقب افتادگيهاي متعددي داريم که نمونه آن مثلا نرسيدن خوراک دام به دامداران است که الان موجب شده است که دامداران، دام ماده خودشان را به کشتارگاه دهند و اين خسارت سنگيني است يعني بايد يک گاو ۱۵۰ ميليون توماني را به ۶ ميليون تومان کشتار بدهند در حالي که ديگر جايگزيني براي گاو شيرده نميتوان پيدا کرد، اينها خسارتهايي است که به زيرساختهاي تامين پروتئين کشور وارد مي شود و در آينده نزديک (در چند ماه آينده) بحران براي کشور به وجود مي آورد.
همه اينها چالش هايي است که از نظر من آقاي رئيسي با آنها رو به رو است و اينها همه زماني به چالش و بحران مي رسد که مراسم تحليف انجام مي شود و روزهاي اول فعاليت دولت جديد است، اينکه آيا اين حساب شده است يا نيست بحث ديگري است. اين که دولت ميگويد ما داريم زمينه سازي ميکنيم و کاري ميکنيم که دولت آينده مشکلي نداشته باشد اينها از نظر من در حد حرف است و در عمل آن چيزي که در استان ها اتفاق ميافتد و ما شاهد تجمعات، اعتصابات، تظاهرات و .. هستيم کاملا نشان دهنده اين است که وضع غير از چيزي است که دولت مي گويد.
بهترين راهکار براي دولت آينده تشکيل تيم اتاق فکر است
*در شرايطي که دولت با بحران هايي که اشاره کرديد روبروست نوع چينش وزرا هم مهم است. در خصوص چينش کابينه، پيش بيني شما چيست و چه پيشنهادي به رئيس جمهور منتخب داريد؟
بهترين راهکار اين است که يک تيم اتاق فکري بنشيند و شاخص هاي هرکدام از وزارتخانه ها را به لحاظ کارآمدي مشخص کند و بعد پيشنهادات مختلف مردم، جريان هاي سياسي و دلسوزان را دريافت کند و با آن شاخص ها تطبيق دهد و براي هر کدام از اين دستگاه ها حداقل چند نفري را به رياست محترمجمهوري پيشنهاد دهد که با اينها يک مصاحبه و مذاکره صورت گيرد تا آنها هم بتوانند برنامه خودشان را ارائه دهند و بعد از آن به سمت انتخاب عناصر کارآمدتر از بين همه اينها بر اساس برنامه و شاخص ها برود.
ما براي وزارت کشاورزي يک شاخص نياز داريم، براي وزارت نفت يک شاخص نياز داريم، براي وزارت رفاه يک شاخص نياز داريم، براي وزارت نيرو يک شاخص نياز داريم و شاخص هاي اينها متفاوت است.
ليستهايي که درباره دولت رئيسي منتشر مي شود گمانه زني است
در مورد ليست هايي که تاکنون درباره کابينه منتشر شده نظرتان چيست؟
اينها همه گمانه زني است و هيچ کدام صحت و واقعيت ندارد. اينها مي خواهند ميراث انتخابات را تقسيم کنند وگرنه از نظر من هيچ کدام نه صحت دارد و نه واقعيت دارد ولي آقاي رئيسي و دولت جديد نبايد خودشان را تحت تاثير اين نوع فضاسازي ها قرار دهند و بايد کار خودشان را بر اساس يک برنامه ريزي دقيق انجام دهند و در يک اتاق فکري بنشينند و تمامي اينها را مشخص کنند و پيشنهاد نهايي را محرمانه بدون اينکه رسانه اي شود به رئيس جمهور دهند تا ايشان هم بتوانند از بين همه اينها آن ياري که بتوانند روي آن حساب کنند و مي توانند به آن اطمينان کنند که مي تواند بار سنگين را به دوش بکشد خصوصا اينکه بتواند با چالش هاي موجود در هر کدام از اين حوزه ها مقابله کند و براي آنها راه حل داشته باشد، از بين اينها فرد مناسب را انتخاب کنند.
رئيسي از همان ابتدا اعلام کرده به هيچ گروهي تعهد ندارد
*اين سهم خواهي ها و بحث ميراثي که به آن اشاره کرديد آيا ممکن است دولت آقاي رئيسي را با دردسرهايي رو به رو کند؟
اين نوع مسائل معمولا در همه دولت ها بوده و بستگي به اين دارد که چقدر رئيس جمهور متاثر از اين نوع فضاسازي ها باشد و چقدر توجهي به اينها نداشته باشد. بعضي از رؤساي جمهور خودشان را مديون همه جريان ها مي دانند و مجبور هستند به شکلي تبعيت کنند و ملاحظه اينها را داشته باشند ولي بعضي ها اينگونه نيستند؛ آقاي رئيسي از همان اول هم اعلام کردند که من تعهد به هيچ کجا ندارم و اين کمک ميکند به اينکه بتوانند به راحتي در اين زمينه تصميم بگيرند و فردي را که واقعا کارآمدي لازم را دارد و مي تواند از پس مشکلات و چالش ها برآيد را براي ياران خودشان انتخاب کنند.
*فکر مي کنيد تندروها نفوذي در دولت آينده داشته باشند؟
من نمي دانم شما چه تعريفي از تندرو داريد. اگر ما ملاک و معياري را که ايشان و مقام معظم رهبري مدنظرشان است مثل ويژگي انقلابي بودن، داشتن روحيه جهادي و خستگي ناپذيري را ملاک قرار دهيم که بايد هم ملاک قرار بگيرد، طبيعتا از نيروهايي بايد استفاده شود که اولا روحيه انقلابي داشته باشند و دوم در اجرا روحيه جهادي داشته باشند يعني با کمترين هزينه بيشترين کار را بتوانند انجام دهند، سرعت و دقت را در انجام کارها تا حتي المقدور مورد توجه قرار دهند و از کارآمدي لازم و تسلط کامل روي کارشان برخوردار باشند، اگر اينها ملاک باشند من فکر نميکنم تندرو و کُندرو در اين ملاک ها بگنجد.
تندروها با روحيه انقلابي و جهادي سازگاري ندارند
افرادي که چه تفريطي باشند و چه افراطي باشند قطعا اينها در قالب کارآمدي، روحيه انقلابي گري، جهادي و ... ممکن است نگنجند لذا تصور من اين است که ملاک انقلابي بودن و ملاک روحيه جهادي در کار داشتن و تقوايي که مورد نظر مقام معظم رهبري است، اگر اين ملاک ها را داشته باشند اينها مي تواند پررنگ ترين ملاک و شاخص براي انتخاب يارانشان باشد.
انقلابي گري فراتر از اصولگرايي است
*به نظر شما کابينه کاملا اصولگرا خواهد بود يا اينکه ما يک کابينه فراجناحي را مي توانيم انتظار داشته باشيم؟ با توجه به اينکه بيشتر اصولگراها از آقاي رئيسي حمايت کردند...
بحث فراتر از اصولگرايي است، بحث انقلابي گري است. انقلابي گري و روحيه انقلابي گري مقداري فراتر از جناح بندي هاي موجود کشور است بنابراين اگر ما آن ملاک و شاخص را در نظر بگيريم طبيعتا کسي که روحيه انقلابي دارد يعني تداوم انقلاب را مي خواهد و به آرمان هاي انقلابي اعتقاد دارد، اين آرمان ها هم در گام دوم دولت سازي اسلامي، جامعه سازي اسلامي و نگاه تمدني به انقلاب اسلامي است، اينها در مباني فکري بسياري از جريان هاي موجود سياسي کشور به ويژه در اصلاح طلبان اصلا وجود ندارد و آنها به اين نوع مباني پايبندي و اعتقادي ندارند.
بنابراين طبيعي است که اگر ايشان مبنا را پايبندي به اصول و آرمان هاي انقلابي اسلامي قرار دهند از نيروهايي استفاده مي کنند که هم مباني فقه سياسي آنها کاملا همراه باشد و هم در روش و اجرا بتوانند روي نيرو و توانمندي آنها براي جبران عقب ماندگي هاي کشور استفاده کنند و حساب باز کنند.
*اگر بخواهيد چند وزير کليدي در کابينه رئيسي مثل سياست خارجي و اقتصاد و بانک مرکزي را نام ببريد چه کساني مدنظرتان است؟
من نام نمي برم. من کلا با نام بردن مخالف هستم و هر نام بردني به گمانه زني هاي قبلي اضافه مي کند که در اساس من به آنها انتقاد دارم و مي گويم اين نوع گمانه زني ها نه تنها هيچ فايده اي ندارد بلکه دولت جديد را هم دچار چالش و مشکل مي کند و ممکن است انتخابش را تحت تاثير قرار دهد.
کابينه رئيسي بايد محرمانه تهيه شود
*يعني مي گوييد کابينه بايد به صورت محرمانه تهيه شود؟
بله، بايد همه مراحل آن دقيق بررسي شود. نه کسي مطرح شود که اگر بعدا اسم او در کابينه نبود، مردم بگويند پس فلاني به درد نمي خورده و باعث تضعيف جايگاه او در داخل جامعه شود و حيثيت او از بين برود و نه اينکه کسي که اصلا هيچ بحثي روي او نشده است و هيچ شاخصي از او مورد بررسي قرار نگرفته است بي جهت در اذهان عمومي جامعه بزرگ شود و از هيچي چيزي بسازيم.
*دولت جوان انقلابي مدنظر رهبري از نظر شما در اين دولت عينيت پيدا مي کند يا خير؟
قطعا با روحيه اي که آقاي رئيسي دارند و خودشان هم جوان به حساب مي آيند من فکر مي کنم که از نيروهاي جوان کارآمد، تحصيل کرده، متخصص و کاردان استفاده خواهند کرد.