از درفش کاویانی تا نشان شیر و خورشید و پرچم سه رنگ ایران

۲۵ تيرماه يادآور چهل و يکمين سالروز تصويب طرح پرچم نظام جمهوري اسلامي ايران با نشان لاالله الا الله و الله اکبر و حذف نماد شير و خورشيد در سال ۱۳۵۹ است.
نماد شير و خورشيد که از قرن نهم شمسي و از دوره تيموريان در ترکيب پرچم ايران قرار گرفت، بعد از پنج قرن با نشان لاالله الا الله و الله اکبر جايگزين شد و بدين شکل هويت متفاوت و ماهوي با پرچم عصر سلاطين و پادشان ايران زمين پيدا کرد اما سه رنگ سبز و سفيد و سرخ که از دوره ناصرالدين شاه به پرچم کشورمان اضافه شد در دوره انقلاب اسلامي جلوه و جايگاه ويژه تري يافت.
انقلاب ۱۱ فوريه ۱۹۷۹ ايران انقلابي منحصر به فرد و ترکيبي هنرمندانه از نظام ليبراليسم و سوسياليسم غرب و شرق با محوريت احکام و آموزه هاي اسلامي است. اين نظام از نظر چارچوب و قالبهاي سياسي و اجتماعي شبيه نظامهاي رايج قرن بيستم اما از نظر محتوا و رنگ و نشان داراي هويتي کاملا مستقل است. اين هويت مستقل براي عينيت يافتن و متجلي شدن نيازمند عرصه اي ويژه و خاص به نام «پرچم» براي نشان دادن عرصه حکمراني خود بود و اصل ۱۸ قانون اساسي با تعيين رنگها و علائم و نشانهاي خاص، اين عرصه را به خوبي به وجود آورد. اين اصل، رنگ پرچم رسمي کشورمان را سبز و سفيد و سرخ با علامت مخصوص جمهوري اسلامي و شعار «الله اکبر» تعيين کرد.
تاريخچه پرچم
نشان ها و پرچم هاي ملي ايران از دوران باستان تاکنون در دورههاي تاريخي مختلف دستخوش تغييرات زيادي شده است. در عصر هخامنشيان نشاني تحت عنوان «دِرَفش» يا «عَلَم» نماد حکومت باستاني ايران زمين بود. سرداران پارسي معروف به فَرَتَرَکه در سده سوم پيش از ميلاد مسيح «عَلَمي» بسيار معروف و مقدس تحت عنوان درفش کاوياني داشتند که تا پايان دوره ساسانيان نماد و پرچم ملي حکومتهاي پادشاهي ايران بود و تصوير آنها بر سکه هاي باستاني ايران زمين حک مي شد.
علت مهم و مقدس بودن درفش کاوياني در اساطير ايران که در شاهنامه فردوسي نيز مورد قرار اشاره اين حکيم نامي ايران قرار گرفته، ريشه در قيام کاوه آهنگر عليه ظلم و ستم ضحاک است. ضحاک ماردوش شاهي است که در اثر بي عدالتي و ظلم شيطان شانههايش را بوسه زد و از جاي بوسههاي شيطان مارهايي روييد. ضحاک براي اينکه زنده بماند بايد روزانه مغز دو جوان را به مارها بدهد.
در اين نماد کاوه آهنگر نيز شخصيتي است که ۱۷ فرزندش قرباني مارها شده اند. کاوه براي آن که مردم را عليه ضحاک بشوراند، پيشبند چرمي خود را به صورت پرچم بر بر سر چوبي ميبندد و آن را بالا ميگيرد تا مردم گرد او جمع شوند. او با کمک مردم، کاخ فرمانروايي ضحاک خونخوار را در هم ميکوبد و فريدون را بر تخت شاهي مينشاند، فريدون هم پس از نشستن بر صندلي پادشاهي فرمان ميدهد چرم پيشبند کاوه را با ديباهاي زرد و سرخ و بنفش بيارايند و زر و گوهر به آن بيفزايند و آن را درفش شاهي مي خواند و بدين شکل دَرَفش کاوياني ايجاد مي شود.
طبق اسناد تاريخي و آثار گردآوري و بررسي شده باستاني توسط احمد کسروي، مجتبي مينوي و سعيد نفيسي، درفش کاوياني چهارگوشي منتظم با قاب فلزي بر پايهاي چوبين بر دست سوار نظام حمل ميشد.
هم ابوالحسن مسعودي و هم محمد بن جرير طبري در کتاب تاريخ طبري به مشخصات فيزيکي و جنس درفش کاوياني اشاره کرده و نوشتند: از پوست پلنگ درست شده و درازاي آن ۱۲ اَرَش بود که اگر هر اَرَش حد فاصل بين نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج در نظر گرفته شود، ۶۰ سانتيمتر مي شد بنابراين درفش کاوياني تقريبا پنج متر عرض و هفت متر طول داشت.
ابن خلدون هم در توصيف درفش کاوياني نوشت: درفش کاوياني داراي ستارهاي در مرکز بود و چنين اعتقادي وجود داشت که تا زماني که کسي آن را حمل ميکند شکست ناپذير خواهد بود.
درفش کاوياني در حمله اعراب به فرماندهي سعد ابي وقاص به ايران که بعد از چهار شبانه روز جنگ خونين موفق به غلبه بر سپاه ساسانيان به فرماندهي رستم فرخزاد در منطقه قادسيه شد، به همراه غائم زيادي ديگر به دست مسلمانان افتاد و چون آن را نزد عمر بن خطاب، خليفه مسلمانان بردند، او از گوهرها و جواهراتي که به درفش آويخته بود شگفت زده شد. به نوشته تاريخ بلعمي سپس خليفه دستور داد جواهرات درفش به عنوان غنيمت برداشته شود خود درفش را بسوزانند.
بعد از نابود شدن درفش کاوياني به دست اعراب، نشان شير و خورشيد از حدود سده نهم هجري در دوره تيموريان به پرچم ملي ايران وارد شد و استقبال شاهان و سلاطين ايران زمين از اين نشان در دوره هاي تاريخي مختلف نشان از محبوبيت تاريخي آن داشت. اين نشان نزد سلسلههاي پادشاهيِ مختلف تعابير متفاوتي داشت. در ابتدا تنها نمادي ستاره شناسي بود سپس معناي اسلامي - شيعي پيدا کرد و در عصر قاجاريه و پهلوي به نماد مليگرايي و سلطنت تبديل شد.
در عصر فتحعلي شاه به دست شير، شمشير داده شد که اين نماد تا مقطع انقلاب اسلامي در سال ۱۳۵۷ بخش اصلي پرچم ايران را تشکيل مي داد.
با توجه به حذف نشان شير و خورشيد و شمشير از پرچم سه رنگ کشورمان در تير ماه ۱۳۵۹، کهنترين عنصر پرچم ايران يعني سه رنگ سبز و سفيد و قرمز از دوره ناصرالدين شاه قاجار تاکنون به يادگار ماند. اين سه رنگ در طراحي پرچم نظام جمهوري اسلامي به دست حميد نديمي و تيم ۱۸ نفره اش نيز به عنوان بخش هويت ساز ايراني - اسلامي در ترکيب پرچم کشورمان حفظ شد.
در سدههاي آغازين پس از اسلام، رنگ سياه رنگ خلفاي عباسي و پيروان آنان بود و رنگهاي سبز و سفيد نيز رنگهاي مورد علاقه مخالفان عباسيان يعني علويان، فاطميان و شورشيان ايران بود. در دوره نظام جمهوري اسلامي نيز اين دو رنگ در کنار رنگ قرمز حاوي پيام صلح و دوستي و استقامت ايرانيان ماندگار شد.
نقش شير و خورشيد بر پرچم
صفويه
نشان خورشيد در صورت فلکيِ اسد در منطقه البروج از قرن هفتم هجري به نقشي نمادين و رايج در نشانهاي ايران مبدل شد. تحقيقات مينوي، نفيسي و کسروي نشان ميدهد اين نشان از علم ستاره شناسي وارد فرهنگ عام، نشانها و نقوش هنري شد و از آنجا به تدريج و در حدود قرن نهم هجري به نقوش پرچمها وارد شد. شاپور شهبازي در دانشنامه ايرانيکا در اين باره گفت: اين نماد تلفيقي از سنن کهن ايراني، عرب، ترک و مغول بود.
قديميترين پرچم شير و خورشيد دار شناخته شده ايراني به سال ۸۰۴ هجري شمسي يعني دوره تيموريان بر مي گردد. اين پرچم در مينياتوري از شاهنامه شمس الدين کاشاني، يک منظومه از جهانگشايي مغولها به تصوير کشيده شد. اين مينياتور که حمله مغولان به حصار شهر نيشابور را نشان ميدهد سربازان مغولي را نشان ميداد که پرچمي مزين به نشان شير و خورشيد در کنار پرچمي ديگر مزين به هلال ماه را حمل ميکرد.
در ميان شاهان سلسله صفويه که حدود ۲۳۰ سال بر ايران حکومت کردند فقط شاه اسماعيل اول بر روي پرچم خود نقش شير و خورشيد نداشت ولي در عروض پرچمهايي سبز رنگ داشت که سرعَلَم آن به شکل ماه بود. اگرچه در دوران حکومت صفويان بر ايران از علمها و پرچمهاي متفاوتي استفاده کردند اما نشان شير و خورشيد تا زمان شاه عباس کبير پرچم اصلي صفويان بود. در آن زمان اروپايياني که به ايران سفر کردند پرچمهاي ايران را سه گوش، مزين به نقشهاي شير و خورشيد، شمشير ذوالفقار با آيات قرآني توصيف کردند.
به بيان روشن تر در اين دوره نشان شير و خورشيد در کنار شمشير و آيات قرآن تفسيري اسلامي و شيعي پيدا کرد. آنگونه که پيداست در دوره صفويان که حکومتي شيعه داشتند، شيرِ موجود در نماد شير و خورشيد، مظهر امام علي و خورشيد، مظهر فّر دين يا عظمت خداوندي بود که همان تغيير شکل يافته فّر ايزدي است.
به گفته افسانه نجمآبادي، استاد دانشگاه هاروارد، شير و خورشيد در پرچم ايران عصر صفويه مظهر مذهب و حکومت بود.
قاجاريه
در دوره آغامحمد خان قاجار پرچمي چهارگوش با زمينه سرخ و دايرهاي سفيد رنگ در مرکز که درون اين دايره شير و خورشيدي شمشيردار نقش بسته بود.
در سفرنامه سرهنگ گاسپار دروويل افسري فرانسوي که در سالهاي ۱۱۹۰ و ۱۱۹۱ شمسي در دوره فتحعلي شاه به ارتش ايران خدمت کرد، درباره پرچمهاي آن زمان ايران نوشت: درفشهاي بزرگ و کوچک ايرانيان داراي نقش دولتي است که شير خفتهاي است در برابر خورشيدي در حال طلوع و با اين عبارت «سلطان بن سلطان فتحعلي شاه قاجار» يعني سلطان پسر سلطان، فتحعلي شاهي که از طايفه قاجار است. مانند بيرقهاي ما مزين از نوارهاي تافته سفيد و ريشههاي زرين است. بيرقهاي بزرگ سرخ است و بالاي آنها دستي است از نقره که دست علي باشد. بيرقهاي کوچک کبود است و در بالاي آن نيزه زريني است که به تيزي نيزههاي سواران اروپايي است.»
همچنين در کتاب «مسافرت به ايران» نوشته الکسيس سولتيکف شاهزاده روس که حاصل سفر او به ايران در دوره محمدشاه قاجار است، تصويري سياه و سفيد از هيات ديپلماتيک ايران به رياست ميرزا ابوالحسن خان شيرازي نقاشي شد که جلوي اين هيات پرچمي منقوش به شير و خورشيد شمشيردار بود.
تغيير شکل پرچمهاي ايرانيان از سهگوش به چهارگوش (مربع يا مستطيل) در دوره فتحعلي شاه قاجار اتفاق افتاد.
ژان لوئي دوبو دو لافوره نويسنده قرن ۱۹ ميلادي نوشت: محمدشاه قاجار (جانشين فتحعلي شاه) دو پرچم داشت. يکي با نقش شمشير علي(ع)، که دوزبانه است و ديگري با نقش يک شير خوابيده و خورشيدي که از پشت آن طلوع ميکند. پرچم دوم پرچم اصلي کشور است. گويا از اواخر دوران فتحعلي شاه به تدريج دو پرچم شير و خورشيد و ذوالفقار حضرت علي با هم تلفيق ميشوند و شير که مظهر حضرت علي بود، شمشير دريافت ميکند.
در زمان صدارت اميرکبير در دوره ناصرالدين شاه پرچم شير و خورشيد ايران بر فراز سفارت ايران در لندن برافراشته شد.
پرچم سهرنگ عصر ناصري
نمونههايي از پرچم سه رنگ سبز و سفيد و قرمز بر فراز کاخهاي سلطنتي در نقاشيهايي از اين کاخها ديده ميشود. تابلوي آبرنگ محمود خان ملک الشعرا از چشمانداز پشتبامهاي کاخهاي سلطنتي داخل ارگ و کوه البرز به سال ۱۲۴۴ شمسي داراي پرچم سهرنگ بود به نحوي که شير و خورشيد در نوار سفيد جاي داشت و نوارهاي سبز و سرخ که باريکتر از نوار سفيد بودند به ترتيب در بالا و پايين پرچم جا گرفته بودند.
در نقاشي کاخ شهرستانک اثر مسعود غفاري به سال ۱۲۵۰ شمسي نيز شير و خورشيد بر زمينهاي سفيد رنگ جاي داشت و نوارهايي سبز رنگ در لبه بالايي و نيز لبه ميله پرچم و نوارهايي سرخ رنگ در لبه پاييني و لبه مقابل ميله پرچم نقاشي شده بود. نقاشي همين کاخ اثر کمال الملک به سال ۱۲۶۵ شمسي نيز چنين پرچمي را نشان مي دهد.
در اينکه اين سه رنگ با چه معني و تعبيري در آن زمان انتخاب شده بود، محل اختلاف است اما انتخاب رنگهاي سبز و سفيد بيارتباط با سنتهاي شيعي و اسلامي نبود و رنگ قرمز نيز نشان دهنده قدرت نظامي آن روزگار داشت البته بعدها رنگها در پرچم تعبيري منطقي بدين صورت يافت که رنگ سبز به عنوان نشان اسلام، رنگ سفيد نشان صلح و سرخ نشان رشادت و دلاوري تفسير شد.
مشروطه
در آغاز جنبش مشروطه برخي آزادي خواهان تلاش کردند پرچمهاي تک رنگ و به رنگ قرمز را معمول کنند اما با تصويب متمم قانون اساسي مشروطه و در اصل پنجم اين قانون رنگ پرچم سبز و سفيد و سرخ همراه با نشان شير و خورشيد را رسمي کرد.
متن اصل پنجم متمم قانون اساسي مشروطه که مهر ۱۲۸۶ شمسي به تصويب رسيد، اين بود: الوان رسمي بيرق ايران سبز و سفيد و سرخ و علامت شير و خورشيد است.
پهلوي
در عصر پهلويِ پدر شکل پرچم دوره مشروطه حفظ شد با اين تفاوت که چهره شير داخل پرچم واقعيتري ترسيم شد همچنين چهره خورشيد از صورت زنانه خارج شد و داراي انوار تابنده شد. در همين زمان واژههاي مصطلح در زبان فارسي شامل دِرَفش (پارسي)، عَلَم (عربي) و بيرق (ترکي) با واژه «پرچم» جايگزين شدند.
جمهوري اسلامي
با وجود پيروزي انقلاب اسلامي ايران و استقرار نظام سياسي جديد در کشور تا تابستان ۱۳۵۹ همچنان از پرچم شير و خورشيد دار استفاده شد و دولت موقت در مناسبت ها و برنامه هاي رسمي مختلف اين پرچم را به کار برد.
ماجراي طراحي آرم از جايي آغاز شد که پس از رفراندوم جمهوري اسلامي و به دستور امام تصميم گرفته مي شود تا نمادهاي طاغوتي برچيده شده و نمادهاي اسلامي جايگزين آن شود.
امام خميني در ۱۰ اسفند سال ۵۷ در جمع مردم در مدرسه فيضيه قم خواستار تغيير نشان شير و خورشيد شد و گفت: «ما يک «مملکت محمدي» ايجاد مي کنيم. بيرق ايران نبايد بيرق شاهنشاهي باشد، آرمهاي ايران نبايد آرمهاي شاهنشاهي باشد. بايد آرمهاي اسلامي باشد. از همۀ وزارتخانه ها، از همۀ ادارات، بايد اين «شير و خورشيد» منحوس قطع بشود؛ عَلَم اسلام بايد باشد. آثار طاغوت بايد برود. اينها آثار طاغوت است. اين تاج آثار طاغوت است. آثار اسلام بايد باشد.»
با وجود اين سخنراني تا مدتي دولت موقت همچنان به استفاده از پرچم شير و خورشيد ادامه داد اما سرانجام مسابقهاي عمومي براي طراحي نشان جمهوري اسلامي ترتيب داد. اگرچه طرح پرچم کنوني کشورمان که اثر دکتر حميد نديمي، استاد دانشگاه بهشتي نيز به اين مسابقه ارسال شد اما نخست طرح پرچم صادق تبريزي، نقاش و خوشنويس کشورمان که خورشيدي با ۲۲ ستاره و ۸ مشت گره کرده بود در تاريخ ۱۰ بهمن ۱۳۵۸ از سوي شوراي انقلاب پذيرفته شد و با افزوده شدن الله اکبر در وسط آن بر روي پرچم ايران نقش بست و تا تاريخ ۱۵ تير ۱۳۵۹ از آن استفاده شد.
علت حذف اين پرچم و جايگزيني طرح پرچم جديد اعتراض مرحوم آيت الله هاشمي رفسنجاني و تماس او از قم و دستور جمع آوري پرچم و اسکناسهاي چاپ شده با اين نشان را مي دهد و امام را هم قانع مي کند و آرم حميد نديمي را تنفيذ مي کند.
حميد نديمي با اشاره به چگونگي ماندگار شدن طرح پرچمش گفت: گويا وقتي آيت الله هاشمي رفسنجاني که طرح آماده شده ام را که به دفتر امام در قم ارسال کرده بودم را ديد به امام نشان داد و از ايشان خواست که آرم پرچم تغيير کند که با تاييد امام، ايشان فورا دستور مي دهد آرم هاي منتشر شده قبلي جمع آوري شود. ايشان همان شب با بنده تماس گرفت و خبر از تنفيذ آرم طراحي شده ام توسط امام در تاريخ ۱۹ ارديبهشت ۱۳۵۹ را داد و از بنده خواست بر روي طرح پرچم نيز کار کنم.
البته بعد از تصويب طرح، شايعه مي شود که اين طرح آرم گروه سيکهاي هندوستان است سپس انتقادهايي به شکل ۲۲ الله اکبر روي پرچم مي شود که مي گفتند در اللهاکبر عبارت (USA) ديده ميشود و نديمي بر خلاف ميل باطنيش، طرح الله اکبرها را تغيير مي دهد.
دکتر نديمي در مصاحبه هايي که در سال ۱۳۵۹ با روزنامه هاي جمهوري اسلامي و کيهان داشت اين گونه به تشريح طرح آرم پرچم پرداخت و گفت: هلالهاي تعبيه شده در اين آرم از نقش مبارکي ريشه ميگيرد که حضرت رسول(ص) بارها با شمشير مبارکشان به عنوان امضا بر روي شنها ترسيم کردند. اين طرح پنج بخش دارد که نشاندهنده پنج اصل دين است. اصل توحيد را در حکم عمود دو ساقه اصلي در ميان خود دارد. علاوه بر کلمه الله که در ترکيب اصلي آن ديده ميشود، لاالهالاالله نيز در آن مستتر است. جزء قائم مياني در ترکيب با شکل تشديد که در خط فارسي و عربي نشانه شدت است، شمشير را تداعي ميکند و اين همان تعبير کلمهء «حديد» است. تقارنهاي اين آرم هم نشانه تعادل و توازن است و اين همان ميزان است. بزرگترين و اصليترين ويژگي اين آرم همان بيان کلمه الله است که قالب و محتوا را در خود جاي داده است. آرم به صورت کروي طراحي شد تا نشاندهنده پيام جهاني آن باشد.
پرچم فعلي کشورمان در ۱۵ تير ۱۳۵۹ به تصويب شوراي انقلاب رسيد و طبق مصوبه شوراي انقلاب و تأييد بنيانگذار جمهوري اسلامي ميبايست نشان لاالله الاالله به رنگ سبز ميبود اما ابوالحسن بنيصدر رييس جمهور معزول در ابلاغ مصوبه شورا، اين نظر را تغيير داد و رنگ آرم را قرمز تعيين کرد که در نهايت نيز همين رنگ عموميت يافت.
شوراي انقلاب در تاريخ ۱۵ تير ۱۳۵۹ با ابلاغ ويژگيهاي کلي پرچم، اعلام کرد که مشخصات هندسي و فني پرچم با رعايت استانداردهاي ابلاغي مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران انجام شود. استاندارد پرچم کشورمان سه بار طي سالهاي ۱۳۵۹، ۱۳۸۳ و ۱۳۹۵ بازنگري شد.
پرچم به ترتيب عمودي از سه رنگ مساوي سبز، سفيد و سرخ تشکيل شده است. علامت مخصوص جمهوري اسلامي ايران (نشان لاالله الاالله) به رنگ سرخ در وسط پرچم قرار ميگيرد. شعار اللّه اکبر، به نشانه ۲۲ بهمن ۱۱ بار به صورت نواره در مرز رنگ سبز با رنگ سفيد و ۱۱ بار به صورت نواره در مرز رنگ سرخ با رنگ سفيد (در مجموع ۲۲ بار) و به خط بنايي تکرار مي شود.
حرف الف «الله اکبر» در نواره بالا در زير کلمه و در نواره پايين در بالاي کلمه بهطور افقي و در مرز رنگ سفيد با سرخ و سبز قرار ميگيرد. لابهلاي حروف الله اکبرهاي فوقاني، به رنگ سبز و الله اکبرهاي تحتاني به رنگ سرخ پر ميشود.
نسبت طول به عرض پرچم، هفت به چهار است. ميله پرچم، به رنگ اکليل نقره و قطر آن دو تا چهار سانتيمتر و درازاي آن سه برابر عرض پرچم ميباشد. در بالاي ميله و بلافاصله بعد از پرچم، يک قبّه (گوي) قرار داده ميشود که نسبت قطرِ گوي به قطرِ ميله، برابر سه به دو ميباشد. طناب مورد استفاده براي پرچم، بايد از جنس نايلون و حداقل قطر يک سانتيمتر باشد. اگر پرچم در ميدانها نصب شود، اندازه ميله نسبت به اندازه ميدان متغير است.
نشان الله سرخ رنگ که در مرکز پرچم جمهوري اسلامي ايران درج ميگردد، عبارت لا اله الا الله ميباشد.
در آخرين اصلاح استاندارد پرچم ايران آمده است: رنگها، علامت مخصوص و شعار الله اکبر با تمام مشخصات آن بايد در هر دو روي پارچه پرچم مشخص شود ولي در صورت يکلايه بودن پرچم، برعکس بودن نوشتهها در طرف ديگر پرچم مانعي ندارد. متأسفانه مشخص نشده است که روي پرچم آن سويي است که ميله در سمت چپ آن قرار ميگيرد يا آن سويي که ميله در سمت راست آن جاي دارد.
طراح اصلي پرچم جمهوري اسلامي ايران حميد نديمي است اما يک کميسيون ۱۹ نفره ويژگيهاي پرچم را تعيين کرد.
احترام به پرچم
در سال ۱۳۱۶ بخشنامه اي تصويب شد که تمام مردم را موظف به اداي احترام به پرچم رسمي کشور ميکرد. مثلاً تصريح ميکرد که اگر فردي به هشت قدمي پرچم برسد، بايد با احترام حرکت کند و سپس به صورت صاف بايستد و با برداشتن کلاه، به پرچم اداي احترام کند و يا افرادي که لباس رسمي به تن دارند، سلام نظامي دهند و يا اگر پرچم از مقابل فرد نشستهاي حرکت داده ميشود، آن فرد بايد به احترام پرچم بايستد. اين مقرره هنوز هم وجود دارد و معتبر است.
نيمه افراشتن پرچم
در سال ۱۳۶۹، معاون اول رئيسجمهور دستور داد در هفته عزاي عمومي که به مناسب اولين سالگرد ارتحال سيدروحالله موسوي خميني، بنيانگذار کشورمان برگزار شد، پرچم رسمي کشور به صورت نيمه افراشته درآيد. بعدها، طبق دستور معاون اول رئيسجمهور، نظر به اين که پرچم ايران، متضمن عبارت «اللّه» و «لاالله الاالله» و «الله اکبر» است و با توجه به قداست کلمه الله هيچکس حق نيمهافراشتن پرچم رسمي کشور را در ايام سوگواري و عزاداري ندارد. طبق اين بخشنامه، در سوگواريها ميتوان پرچم سياه در کنار پرچم رسمي کشور به اهتزاز درآورد اما اين بخشنامه در عمل چندان مورد توجه قرار نگرفت نشد و اين بخشنامه رسما در ششم بهمن ۱۳۹۵ به دستور معاون اول رييسجمهور ملغي و ممنوعيت نيمهافراشتن پرچم کشور لغو شد.
منابع:
صحيفه امام، ج ۶، ص ۲۷۵
سولتيکف، مسافرت به ايران، ۸
کوپريلي، پرچم، دانشنامه جهان اسلام
کسروي، تاريخچه شير و خورشيد، ۱۵
ذکاء، «تاريخچه تغييرات و… ۱- هنر و مردم، ۱۵
۱۳۷۱، اوستا کهنترين سرودها و متنهاي ايراني، ۱۴۷
نيرنوري، تاريخچه بيرق ايران و شير و خورشيد، ۱۰۵