کوثری: دولت یازدهم نیز اصولگرا خواهد بود؛ اصلاح طلبان بی خاصیت هستند/ رئیس جمهور بعدی بخواهد خطا کند برخورد می کنیم
عصر ايران
بروزرسانی
عصر ايران/ نايب رييس کمسيون امنيت ملي همچنين با اشاره به اهميت اتحاد انتخاباتي براي جبهه اصولگرايي معتقد است که اتحاد انتخاباتي اصولگرايان واجب و مهم است و آن را امري ممکن الوصول مي داند ولي در ادامه به اين نتيجه مي رسد که اما چون رقيب اصلاح طلبي وجود ندارد، ممکن است آنها به اين واجب تن در ندهند.
او مي گويد:به همين دليل نگراني چنداني احساس نميشود و انشاءالله يازدهمين دولت جمهوري اسلامي دولتي اصولگرا خواهد بود.
* اصولگرايان در انتخابات مجلس نتوانستند اتحاد انتخاباتي را محقق کنند، پيش بيني شما از چگونگي حضورشان در انتخابات رياست جمهوري چيست؟
اينکه چطور وارد انتخابات شويم و چند کانديدا را معرفي کنيم، مهم است اما مهمتر اين است که "رييس جمهور"ي در ۲۴ خرداد سال بعد به عنوان منتخب مردم معرفي شود که اولويتهايش توجه نشان دادن به بايدها و نبايدهاي نظام و انقلاب باشد و حضور در راس دولت را فرصتي براي خدمت بداند نه قدرت طلبي.
اگر هم خداي ناکرده فرد منتخب بعد از ورود به پاستور نتواند و يا نخواهد آن طور که بايد ، رفتار کند، حتما واکنش مناسبي را نشان خواهيم داد تا کشور به واسطه ندانم کاريها با مشکل مواجه نشود.
اصولگرايان هيچگاه حاضر به تاييد فرد خطا کار نميشوند و اين طور نيست که بخواهيم به واسطه اصولگرا بودن چشم به روي کاستيها ببنديم تا جامعه بحراني نشود.
* منظورتان اين است که نميخواهيد شرايط به وجود آمده فعلي ، در دولت بعدي هم تکرار شود؟
بله، براي ما هيچ فرقي ندارد که اسم رييس جمهوري چه باشد و به کدام طيف سياسي تعلق داشته باشد. هر کسي که به عنوان نفر اول اجراي کشور انتخاب شود، بايد بداند که انتخاب شده است تا خدمت کند نه قدرت طلبي ، پس بايد اين مساله را هميشه در نظر داشته باشد که در صورت تخلف، حتما موانعي را پيش روي خود خواهد ديد.
به هر حال بايد برابر تحرکات هر مجموعهاي که که کارهايش منافع ملي را تهديد ميکند، ايستادگي کرد.
* خب! اصولگرايان براي رسيدن به کانديداي اصلح، چه ساز و کاري را پي ميگيرند؟
جبهه اصولگرايي شرايط حساسي را در حال تجربه کردن است و به همين دليل بايد برنامه ريزي خوبي داشته باشند تا بتواند همانند انتخابات اين چند سال اخير، انتخابات را به نفع خود تمام کند و بار ديگر زمام امور کشور به دست اصولرگرايان بيفتد.
به همين دليل بايد تلاش کنيم تا همه اصولگرايان در کنار هم وارد انتخابات شوند تا احتمال موفقيت بالاتر برود. چرا که حضور يک کانديداي واحد باعث خواهد شد که رايهايي که قرار است به حساب اصولگرايي ريخته شود، يک مسير مشخص را طي کند و دچار پراکندگي نشود.
* يعني اتحاد انتخاباتي؟
بله، اتحاد انتخاباتي که به معناي واقعي کلمه ، هم مهم و هم واجب است.
* شما اميد داريد که متحد شويد؟
بله، چرا اميدوار نباشيم؟
* اما شواهد نشان ميدهد که اين احتمال، احتمالي محال براي اصولگرايان است.
در دنياي سياست هيچ چيز محال نيست و به همين دليل اميدواريم بتوانيم در فرصت باقي مانده تا خرداد ۹۲ بتوانيم شرايطي به وجود بياوريم که اصولگرايان به هم نشيني انتخاباتي برسند.
* تلاشي که به نظر نميرسد به نتيجه برسد.
ما شرايط موجود در کشور را به خوبي درک کردهايم و با اين علم به استقبال انتخابات ميرويم که اگر بتوانيم يک نفر از جانب اصولگرايان وارد انتخابات شود، احتمال اينکه رييس جمهوري بعدي با پشتوانه راي بيشتري کارش را شروع کند، بيشتر است و در نتيجه ميتواند کارايي موثرتري داشته باشد.
به همين دليل است که تاکيدمان اتحاد است. اما واقعا نميدانم شما چرا اين همه اصرار داريد که اتحاد را براي اصولگرايان امري غيرقابل دسترسي بدانيد؟
* به دليل شرايطي که در فضاي اصولگرايي مشاهده ميشود و البته اتفاقهاي رخ داده در روزهاي منتهي به انتخابات مجلس نهم که حتي قسم دادن آيتالله کني هم کارساز نشد.
هم احتمال دارد که متحد شويم و هم اين احتمال ميرود که گروههاي مختلفي با يدک کشيدن عنوان اصولگرايي هر کدام با کانديداي مشخصي وارد انتخابات رياست جمهوري شوند.
انشاء الله در ماههاي آتي مشخص ميشود که جبهه اصولگرايي با چه شرايطي و با چند کانديدا به بحث انتخابات وارد خواهد شد. به هر حال نکته حائز اهميت اين است که حتما يک چهره اصولگرا به جاي احمدينژاد در راس دولت يازدهم قرار خواهد گرفت. به همين دليل تاکيد اين است که نگراني چنداني احساس نميشود و انشاءالله يازدهمين دولت جمهوري اسلامي دولتي اصولگرا خواهد بود.
* «انشاءالله يازدهمين دولت جمهوري اسلامي دولتي اصولگرا خواهد بود.» خيلي مطمئن هستيد.
ببينيد! مردم به ماهيت اصلاح طلبان پي بردهاند و به همين دليل ميدانند که آنها هيچ خاصيتي براي کشور نخواهند داشت. به همين دليل اصولگرايان فرصت خوبي دارند تا بتوانند رايها را به حساب خود واريز کنند و بتوانند براي بار چندم در اين سالها، فرصت خدمتگزاري به ملت را به دست بياورند.
* يعني حضور جريان اصلاحات نميتواند در انتحابات موثر باشد؟
همه سليقهها با هر نگاهي ميتوانند خود را در معرض رأي مردم بگذارند و اگر توانستند نظر مثبتشان را جلب کنند، روي کار بيايند. اصلاح طلبان هم با وجود اينکه نميتوانند اميدي به موفقيت داشته باشند، بايد حق حضور در انتخابات را داشته باشند. البته حضور آنها در انتخابات آن طور که برخي ميگويند، مهم نيست و نميتواند تاثيري بر انتخابات بگذارد.
* با توجه به تجربه سال ۸۴ براي ۹۲ چه برنامه مشخصي داريد؟
يادآوري اتفاقهاي سال ۸۴ و چند پاره شدن کانديداهاي اصولگرايان و آنچه در انتخابات مجلس نهم مشاهده شد، اين نگراني را به وجود آورده است که شايد جبهه اصولگرايي براي بار چندم نتواند يکصدايي را با گروههاي محتلف خود تجربه کند که اين احتمال ميتواند هزينههاي زياي را به اصولگرايان تحميل کند.
اگر نتوانيم به اتحاد انتخاباتي برسيم ، وجهه اصولگرايي تخريب خواهد شد و اين شائبه به وجود ميآيد که ما نميتوانيم با گروهها و افرادي در اصول اشتراک نظر داريم، به راي واحد برسيم که خب! اين هم باعث ميشود تا در افکار عمومي مورد قضاوت قرار بگيريم.
* اما اين ساز اختلاف است که همچنان کوک ميشود.
اگر قرار بود چهرههاي اصولگرا با رقيبي اصلاح طلب رقابت کنند شايد به حکم ضرورت به وحدت تن ميدادند،اما با شرايط فعلي نياز چنداني به يکي بودن در بين اصولگراها احساس نميشود و به همين دليل هر کدام از گروه هاي اصولگرايان تلاش ميکنند تا خود، زمام امور کشور را به دست بگيرند.