مشایی: دوست دارم بهار مردم ایران بهار بیخزان باشد
ايسنا
بروزرسانی
ايسنا / اسفنديار رحيممشايي، براين نکته که دوست دارم بهار مردم ايران بهار بيخزان باشد، تصريح کرد.
رييس دبيرخانه جنبش غيرمتعهدها که در جشن درخت دوستي در جمع اهالي هنر حاضر شد، سخنان خود را با جمله «سلام بر بهار انسانها» آغاز کرد و گفت: اين براي من يک افتخار است که در کنار شما حضور داشته باشم .
رييس دبيرخانه جنبش غيرمتعهدها با اشاره به سخنرانيهاي ايراد شده در اين مراسم، گفت: اساتيد بزرگي امروز تشريف آوردند و نکات مهمي را بيان کردند،و من نيز امروز ميخواهم در فضيلت هنر و انسان هنرمند نکتهاي را عرض کنم.
مشايي ادامه داد: مدتي به اين موضوع فکر ميکردم که وضعيت بشر در آينده چطور خواهد بود. شايد در کمتر از 100 سال آينده با انسانهايي زندگي خواهيم کرد که خودمان آنها را خلق ميکنيم و ميسازيم. نظريهها و ايدههايي که هست نشان ميدهد اين امر در ساليان آينده تحقق پيدا خواهد کرد.
وي افزود: انسانهايي که ظاهرشان نيز پوست است و خيلي شبيه خودمان هستند و حتي اگر دست در دستش بگذاريم همين گرماي 37 درجه را دارد.ما با آنها انس ميگيريم و زندگي ميکنيم و بسياري از کارهايي که ما انجام ميدهيم ،آنها فردا انجام ميدهند اين آينده قطعي بشريت است.
مشايي با بيان اينکه به نظرم سادهترين انساني که انسانها خواهند ساخت«مهندس» است، اظهار داشت: من خودم هم مهندس هستم، اما آن انساني که آخر همه ساخته ميشود هنرمند و شاعر است اين مطلب را عرض کردم تا عرض ادبي کرده باشم به خدمت اهالي ادب ، ذوق،فن ، قريحه، استعداد و خلاصه اهل عشق.
رييس دبيرخانه جنبش غيرمتعهدها همچنين در بخش ديگري از سخنان خود مطالبي را درباره ايران مطرح کرد و گفت: اينکه ايران يکي از پايه گذاران تمدن بشريت است ،احتياجي به گفتن ندارد دوست و دشمن ميدانند ايران از پايه گذاران اصلي تمدن و فرهنگ است. ما شش هزار سال پيش موسيقي داشتيم، بيش از 4 هزار سال پيش عمل جراحي انجام دادهايم و در شوش در حدود سه هزار سال پيش مرکز داد و ستد زيورآلات و طلا و جواهر داشتهايم.
مشايي ادامه داد: شوش اولين شهر عالم بشريت بوده است. شهريت و مدنيت در ايران آغاز شد. بسياري ديگر از حرفهاي زيبايي که درباره ايران مطرح ميشود. مورد قبول دوست و دشمن در جهان است.
وي با بيان اينکه البته پايگاههاي ديگري از تمدن مانند چينيها، مصريها و هنديها در عالم حضور داشته است، خاطر نشان کرد: آنها هم از پايه گذاران تمدن بشري بودهاند و شايد در برخي از جاها نيز از نظر سختافزاري جايي مثل مصر بزرگتر از ايران نشان داده شود، اما من به عنوان يک کارشناس ميراث فرهنگي اين حقيقت را ميگويم که يک تفاوت بزرگ ميان ايران و ساير اقوام پايهگذار تمدن وجود دارد.
مشايي تصريح کرد: البته من ناسيوناليسم نيستم که اين حرفها را بيان ميکنم، من واقعيت را مي گويم. اگر ايرانيها با مصريها، هنديها و چينيها در يک طراز و رده ديده و شناخته شوند، اما به لحاظ انديشه و نگاه استراتژيک و آرماني تفاوتي ميان ايران و آنها وجود دارد. ايرانيها به لحاظ ارائه خطي براي حيات انساني برتر بودهاند.
وي با بيان اينکه امروز همه ملتها داراي آثار و اشياء تاريخي هستند، سوالي را مطرح کرد و گفت:اگر بنا باشد يک قضاوت و ارزشگذاري بين همه اشيا تاريخي در عالم صورت پذيرد و در آن مسابقه با منشور کوروش را ارائه کنيم، دنيا چه اثري دارد که با اين منشور قابل مقايسه باشد.
مشايي افزود: دنيا واقعا اثري معادل منشور کوروش ندارد. موضوع منشور کوروش انسان است، اما بقيه آثاري که وجود دارد در ساير نقاط جهان در خدمت انسان است. منشور کوروش موضوع انسان ، حقوقش و ارزشگذاري براي انسان را مطرح ميکند. البته ممکن است در محتواي آن اختلاف نظر وجود داشته باشد. اين منشور 2500 سال پيش حقوق انسان را مورد توجه قرار داده که در دنيا بينظير است.
رييس دبيرخانه جنبش غيرمتعهدها خاطر نشان کرد: از نظر کيفي و محتوايي ما افتخار ميکنيم که ملتي داشتيم که 2500 سال پيش به حقوق انسان توجه کرده است. اهميت اين امر آنجا بيشتر ميشود که بدانيم ادبيات منشور کوروش در آن زمان مطابق با ادبيات امروز بشريت راجع به انسان است و امروز آن ادبيات با ادبيات امروز جهان مشابهت کاملي دارد. گويي ملت ايران 2500 سال بعد را ديده بودند.
وي تصريح کرد: آن ادبيات نه تنها امروز، بلکه 2500 سال بعد هم از همان اعتبار برخوردار است.
مشايي همچنين به بيان يکي از خاطرات خود در سفر به مکزيک براي افتتاح نمايشگاهي از آثار هنري ايران اشاره کرد و گفت: وقتي به آنجا رفتيم صفي چندکيلومتري از کساني را ديديم که براي ديدن اين آثار هنري ايران، شکل گرفته بود. البته مکزيک هم جزو کشورهايي است که آثار تاريخي را در خود جاي داده است آنها 1500 سال پيش انسان را در پاي خدايان قرباني ميکردند در صورتي که هزار سال پيش از اين اقدام انسان در ايران از شان بالايي برخوردار بوده است.
مشايي گفت: در آنجا اين سوال براي من مطرح شد که چرا آنها براي ديدن آثار ايران صف کشيدهاند.
وي ادامه داد: وقتي مشغول بازديد از آن موزه بودم صداي جيغ خانم وزير امور خارجه مکزيک را شنيدم و بعد متوجه شدم وي وقتي زينتآلات زن ايراني در سه هزار سال پيش ديده است، فرياد کشيده است.
مشايي افزود: زينت و جواهرآلات متعلق به لايههاي بالاي زندگي است و به درد وقت شکم سيري ميخورد و متعلق به زماني است که نيازهاي اوليه زندگي برطرف شده باشد و انسان به سطوح بالاتري از حيات فکر کند.
وي خاطر نشان کرد: انسانها براي زندگي نيازها، گرايشات و تمايلاتي مشابه هم دارند و در پايينترين سطوح گرايشات انسان مشابه حيوانات است، اما لايههاي بالاتري از حيات هم وجود دارد که مختص انسان است مانند عشق، زيباييشناسي و زيبايي گرايي.
مشايي اظهار داشت: ما افتخار ميکنيم که ايراني هستيم، اگر امروز به هر دليلي در شرايط دشواري قرار داريم ما در نزد خود خورشيد داريم. خورشيد در پس ابر هميشه برقرار نخواهد ماند.
وي با بيان اينکه برخي ميگويند ايرانيان 2500 سال پيش بردگي را ملغي کردهاند، گفت: اين مطلب درست نيست، ايرانيان 2500 سال پيش وقتي بابل را بدون خونريزي فتح کردند، بردگي را در بابل ملغي کردند. ايرانيان اصلا بردگي نداشتند و اين موجب افتخار ماست.
مشايي ادامه داد: خدا انسان را آفريد و به آفرينش انسان افتخار کرد، البته اين حرف قرآن است و حديث نيست که برخي بتوانند آن را جعل کنند. من داشتم به اين مطلب فکر ميکردم که خداوند چطور به خودش افتخار ميکند، خدا که کار سخت و آسان ندارد.
وي با اشاره به اينکه وقتي داشتم به اين مطلب فکر ميکردم که چرا خدا به انسان افتخار ميکند، به اين نتيجه که به نظر خودم بسيار زيبا است، رسيدم که خدا به خلق موجودي فکر کرد و آن را انجام داد که مثل خودش باشد.
رييس دبيرخانه جنبش غيرمتعهدها در ادامه بابيان اينکه خدا، خداگونهاي را آفريد،اظهار داشت: البته اين حرف من نيست که فردا بگويند مشايي باز هم از اين حرفها ميزند، اين حرف معارف ديني ماست. ما ميتوانيم مثل خدا باشيم.
وي با بيان اينکه انسانهايي که در آينده توسط ما ساخته ميشوند، ظريف و لطيف هستند، گفت: در آن زمان تازه ميفهميم که اين همه جنگ و مشکل به وجود آمده بود، دليلي نداشت. آن زمان ميفهميم که چطور زندگي کردهايم. به مانند الان که وقتي خودمان را با انسانهايي که در غارها زندگي کردهاند، مقايسه ميکنيم.
وي خاطر نشان کرد: آنچه که باقي ميماند علم و عشق است که هر دو از جنس نور هستند، وقتي از اين دنيا ميرويم، هيچ چيزي که از جنس خاک باشد با ما همراه نخواهد بود و ما فقط علم و عشق را با خود به همراه ميبريم پس دستانمان را از توشههاي سفر پر کنيم.
مشايي همچنين با تبريک گفتن فرا رسيدن فصل بهار، اظهارداشت: دوست دارم بهار مردم ايران بهار بيخزان باشد.
وي ادامه داد: من داشتم فکر ميکردم پاييز براي چه هست، وقتي در روز درختکاري به همراه نمايندگان غيرمتعهدها در حال درختکاري بوديم، يکي از آنها گفت که فلسفه پاييز چيدن گل است. فصلي هم تعريف شده است که در آن گل به مقصد برسد گل بايد چيده شود، نه اينکه پژمرده گردد.
مشايي افزود: پاييز حقيقت و موضوعيتي ندارد، پاييز و زمستان نبود بهار است. حقيقت بهار است. خوشحاليم بشريت بهارش هميشگي است.
وي همچنين با بيان اينکه ملت ايران اميدوارترين ملت جهان نسبت به آينده هستند، اظهار داشت: ما آينده را درخشانتر از همه دنيا ميشناسيم و اين مکتب سبز بهاري ما است.
مشايي در پايان سال درخشان، شادمان و خوبي را براي مردم ايران آرزو کرد.