«انتخابي براي فراغت از دلنگراني» عنوان يادداشتي به قلم علي ربيعي (استاد دانشگاه و فعال سياسي) است که در روزنامه شرق منتشر شده و ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
1- يکي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي، وجود انتخاباتهاي متعدد است که تا پيش از تصويب تجميع انتخابات، به طور ميانگين، رکورد هر سال يک انتخابات را به ثبت رسانده است. نگاهي به سير انتخابات از خبرگان قانون اساسي تا مجلس نهم نشان ميدهد، به اصل اين پديده بايد به عنوان يک اهرم شکلدهنده برخي رفتارهاي سياسي و اجتماعي نگريسته شود که مثلا در انتخابات رياستجمهوري، داراي موج ملي نيز هست. مشارکت نيز داراي متغيرهاي متعددي بوده که مثلا در خرداد 76 و 80، مجلس ششم و خرداد 88، داراي حدي بالاتر از ميانگين و در ساير موارد، وضعيتي ميانه داشته است.
2- در قانون اساسي ظرفيتهاي زيادي براي اداره کشور توسط مردم منبعث شده است که همچنان فعال نشدهاند.
پيشبيني فعاليتهاي اتحاديهها، انجمنهاي صنفي و مدني و... همگي حاکي از نگاه راهبردي تدوينکنندگان قانون، به نقش و جايگاه مردم در اداره و توسعه کشور هستند و مردمسالاري، اصل محوري نظام در کنار اسلاميت آن، در نظر گرفته شده است.
3- تفاوت انتخابات رياستجمهوري با ساير انتخاباتها در اين است که مردم در تمام کشور، به چند کانديداي محدود راي ميدهند و معمولا هنجارهاي مشترکي را نيز ايجاد ميکنند. همچنين يک ايده کانوني و محوري در ميان اکثريت جامعه وجود دارد که سبب رايآوري يک کانديدا ميشود. در اين ميان، هم شخصيت و هم برنامه فرد براي مردم داراي اهميت است. آنها علاقهمند هستند فردي را برگزينند که بتوانند به عنوان يک الگو به او بنگرند. به بيان ديگر نوعي همذاتپنداري، حس تجانس و نمادبودن براي کشور، در انتخاب جامعه در رياستجمهوري به چشم ميخورد.
4- با اين حال اين نوع از مشارکت، نيازمند تکميل و تداوم است. ارتقاي ظرفيتها و نهادينهکردن کنش سياسي در کشور و به تعبيري، گسترش «سامان سياسي» و «فعاليت حزبي» به عنوان مولفههاي کنش سياسي، بايد به عنوان يک هدف مهم، در دستور کار قرار گيرد و اين بديل و نقطه مقابل «سياستزدگي» خواهد بود. يکي از مشکلاتي که امروز در جامعه جاري است، تبديلشدن امکان مشارکت به زمانهاي فشرده، حرکتهاي لحظهاي و به تبع آن، بروز پديده «مشارکت همراه با هيجان» است که البته تا حدي در انتخابات، اجتنابناپذير است. با پذيرش اين دو گزاره، يکي از روندهاي اساسي که بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که مشارکت از مرحله فعاليت سياسي تا انتخابات، نظارت رايدهندگان بر آن و اصلاح امور توسط انتخابشدگان، به عنوان يک سير تکاملي، در پيش گرفته شود.
5- نکته قابلتوجه در اين انتخابات، رفتارشناسي رايدهندگان است. هيجانات انتخاباتي در اين دوره، براساس فهم عمومي و درک مشترک از شرايط کشور بهوجود آمده است. اين اشتراک، «اقشاري» و «طبقاتيبودن» انتخابات را ميزدايد. اين يعني جامعه به دنبال آن است تا فارغ از هرگونه نمايندگيکردن از يک کانديداي خاص، کار را در شکل و شمايل يک خرد جمعي به پيش برد. جامعه به دنبال انتخابي براي فراغت از دلنگرانيهاست و اين، نقطه محوري «همبستگي عمومي» است. اينکه با وجود فرازوفرودهاي ماههاي اخير، همچنان بر حفظ انسجام و حرکت «اجماعي» پافشاري ميشود، نويد نتيجهگيري از آن را نزديک ميکند.