
سرمقاله جوان/ چند نکته در باب یک «نظرسنجی»
بروزرسانی

«چند نکته در باب يک «نظرسنجي»» عنوان يادداشت روز روزنامه جوان به قلم محمد اسکندري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
چندي پيش سخنگوي دولت رسماً از دستور تهيه نظرسنجي درمورد سفر رئيسجمهور به امريکا خبر داد و گفت: دولت معتقد است بايد به حقوق شهروندي توجه کافي داشته باشد و يکي از حقوق شهروندي اين است که بتواند بر روش و منش خدمتگزاران خودش اعمال نظرکند. در خصوص اين دستور رئيسجمهور چند نکته قابل توجه است که در ذيل بدانها اشاره ميگردد.
1- يکي از نقاط قوت دولت نوپاي يازدهم «پويايي» در عرصه سياست خارجي است. تلاش براي ترسيم وجههاي منطقي و صلحجو از ايران در منطقه و جهان از جمله دستورالعملهاي تيم ديپلماتيک دولت است که نتايج مثبتي نيز به جا گذاشته است. اگرچه در اين مسير برخي اتفاقات نابجا نيز رخ داده، اما در کل حرکت دولت در عرصه ديپلماسي مثبت و رو بهجلو ارزيابي ميشود. عليالخصوص در حوزه «ديپلماسي عمومي» دولت يازدهم سرمايهگذاري جدي کرده است و رئيسجمهور و وزير امور خارجه تلاش بسياري براي جلب نظر افکارعمومي جهان به مواضع اصيل ايران سامان دادهاند که قابل ستايش است. به نظر ميرسد که طرح موضوع نظرسنجي درباره سفر رئيسجمهور به امريکا نيز در همين راستا ديده شده است و دولت سعي دارد تا بيش از پيش بر قرابت سياستهايش بر مطالبات و خواستههاي مردمي تأکيد کند.
2- مسئله نظرسنجي در خصوص رابطه با امريکا از جنبه روشي قابل اعتماد نيست. مطمئناً آشنايي هرچه بيشتر با ديدگاههاي مردمي ميتواند دولت را در ادامه مسير ديپلماتيک خود ياري نمايد، اما تأکيد برنظرسنجي آن هم در اين خصوص معايب متعددي دارد که در چند روز اخير منتقدان بارها بدان اشاره نمودهاند. يکي از اين معايب غيرقابل اعتماد بودن نتايج نظرسنجيهاي اينچنيني است.
از نقدهاي جدي به دانش «علوم سياسي» عدم تعريف دقيق واژهها و متغير بودن پديدهها و در نتيجه سخت بودن تحليل در اين زمينه است. برخلاف علوم طبيعي که قابل سنجش و پايش دقيق هستند، نميتوان در علوم سياسي به قطع در مورد يک پديده ارزيابي دقيقي انجام داد، چراکه همواره پيشفرضهاي محققين بر روش تحقيق اثرگذار است و نتايج کاملاً يکساني از پروسههاي تحقيقي مشابه به دست نميآيد. ضمن آنکه در پديدههاي سياسي عوامل متعددي از ساير حوزهها اثرگذار هستند که بر دشواري عمليات تحقيق ميافزايد. ضمن آنکه بايد به اين مسئله توجه داشتيم که قاطبه مردم به اطلاعات محرمانهاي که مطمئناً مربوط به وقايع ميان ايران و امريکا است اشراف نداشته و لذا نظر آنها بدون توجه به اين اطلاعات نميتواند حجت باشد.
3- در خصوص نتايج اين نظرسنجي نيز تقريباً اکثر صاحبنظران معتقدند که براي کشور عايدي خاصي ندارد. به طور کلي سه حالت براي نتايج اين نظرسنجي قابل تصور است يا اکثريت مردم موافق رابطه با امريکا هستند، يا جامعه به دو نيمه در اين زمينه تقسيم ميشود يا اکثريت مردم مخالف رابطه با امريکا هستند. در صورتي که گزينه ابتدايي رخ دهد آنگاه هيئت ديپلماتيک ايران در برابر غربيها دست به عصا ميشود، چراکه غربيها اينگونه استدلال ميکنند که مردم ايران خواهان هرنوع رابطهاي با امريکا هستند و دولتمردان نبايد در اين زمينه اظهارنظر مخالف داشته باشند. اگر هم گزينه دومي حاصل شود بازهم دولتتحت فشار قرار ميگيرد و دچار ترديد در اتخاذتصميم قاطع ميشود و اگر اکثريت مردم نيز با رابطه با امريکا مخالف باشند آنگاه فضا براي انجام راهبرد «نرمش قهرمانه» مسدود ميگردد.
4- رفتارهاي پوپوليستي يا عوامگرايانه انگي بود که دومخرداديها بارها و بارها به دولت دکتر احمدينژاد وارد ميکردند. آنها توجه دولت به قشر مستضعف را رفتاري پوپوليستي ميخواندند و ادعا ميکردند دولت از رويه نخبگي عدول کرده است. هرچند که در پاسخ به اين انگ مطالب بسياري قابل گفتن است، اما دولتهاي نهم و دهم هيچگاه مسئله منافع ملي را به بوته نظرسنجي نگذاشتند. دولت تدبير و اميد در حالي مسئله نظرسنجي براي موضوع مذاکره با امريکا را مطرح ميکند که بايد دانست اين مسئله در ارتباط مستقيم با امنيت و منافع ملي کشور است و هرگونه تصميمي در اين رابطه تاثير بسيار زيادي در استمرار راه انقلاب، تأمين امنيت کشور و حتي کيفيت زندگي مردم دارد. امريکاييها نشان دادهاند که هرگاه ضعفي از جمهوري اسلامي ببينند گرگتر ميشوند. گو اينکه همين فتنه 88 باعث شد تا آنها به تحريمها اميدوارتر شوند و بر شدت و حدت آنها بيفزايند. امروز نيز انتظار از دولت تدبير و اميد و ديپلمات خبره و کارآزموده نظام يعني شخص آقاي دکتر روحاني آن است که با درايت و هوشمندي بيشتري در اين زمينه عمل کنند و اسير برخي فضاسازيهاي رسانههاي دومخردادي نشوند. اين رسانهها بارها و بارها ذوقزدگي خود را از مسئله رابطه با امريکا نشاندادهاند و درگذشته نيز برخي از مزدوران غرب و ستون پنجم دشمن در همين رسانهها فعال بودهاند. از اين رو نسخههايي که آنها براي دولت ميپيچند زياد قابل اعتماد نيست.
5- يکي از مميزات ويژه نظام مردم سالاري ديني که بيشک در موفقيتهاي کشور در سه دهه اخير اثرگذارترين نقش را داشته است وجود مبارک ولي فقيهي آگاه به زمان، مدبر و سياستمدار است. در تمام چالشها و بحرانهايي که نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران تاکنون پشت سر گذاشته است حضور رهبري آنچنان خيره کننده و موفقيتآميز بوده است که حتي دشمنان نيز بدان اذعان دارند. در خصوص رابطه با امريکا نيز تاکنون سياستهاي داهيانه مقام معظم رهبري منجر به حفظ اقتدار، عزت و استقلال کشور شده است. جالب اينجاست که مردم نيز در تمام مقاطع اعتماد و اطمينان کاملي به اين سياستها داشتهاند و نظرات رهبري را نصبالعين و فصلالخطاب ميدانند. مردم ايران معتقدند رهبري انقلابي که نايب وليعصر «ارواحنا فداه» است بهترين مرجع براي تصميمگيري در زمينههاي حساس است و بارها نيز در بزنگاههاي تاريخي همچون حماسه 9 دي از سياستهاي رهبري و نظام دفاع نمودهاند و امروز نيز بهترين راهحل براي مواجههبا امريکا را در عمل به رهنمودهاي معظمله ميدانند.