نماد آخرین خبر

سرمقاله جوان/ راه‌حل مشکلات اقتصادی درونی یا بیرونی؟

منبع
جوان آنلاين
بروزرسانی
سرمقاله جوان/ راه‌حل مشکلات اقتصادی درونی یا بیرونی؟
«راه‌حل مشکلات اقتصادي دروني يا بيروني؟» عنوان يادداشت روز روزنامه جوان به قلم دکتر يدالله جواني است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: واقعيت آن است که بخشي از مردم با مشکلات اقتصادي جدي روبه‌رو شده و اين مشکلات اقتصادي، بر بسياري از ابعاد زندگي آنان اثر منفي گذاشته است. با پذيرش اين واقعيت، عقل و شرع حکم مي‌کند تا دولتمردان و مسئولان براي حل اين مشکلات، چاره‌انديشي نموده و فشار‌هاي اقتصادي و معيشتي را که بر دوش مردم سنگيني مي‌کند، کاهش دهند. با پذيرش اين دو مطلب، سوال اصلي آن است که راه‌حل مشکلات اقتصادي ايران در شرايط کنوني،‌دروني بوده و بايد با بهبود شيوه‌هاي مديريتي و پايان بخشيدن به بي‌تدبيري‌‌ها و انجام اصلاحات ساختاري و... مشکلات را حل نمود يا براي برون‌رفت از اين وضعيت بايد نگاه به خارج داشت و تلاش نمود با اصلاح روابط خارجي به ويژه با کشور‌هاي غربي و در رأس آنها با امريکا، به مشکلات اقتصادي کشور پايان داد؟ بديهي است که براي پاسخ صحيح به سؤال اساسي مذکور، بايد به ريشه مشکلات اقتصادي ايران توجه شود. اگر براي حل يک مشکل، آن مشکل به خوبي ريشه‌يابي نشود، ‌راه‌حل‌هاي تجويزي، نه تنها آن مشکل را حل نخواهد کرد، بلکه ممکن است با عمل به راه‌حل‌هاي به ظاهر درست، با گذر زمان بر ابعاد و عمق مشکلات افزوده شود. با اين نگرش منطقي بايد به اين سؤال اساسي پاسخ داده شود که مشکلات اقتصادي ايران، ريشه در خارج از کشور و مقوله «تحريم‌ها» دارد يا ريشه مشکلات در داخل و سوء مديريت‌هاست؟ بررسي مباحث اقتصادي در سال‌هاي اخير، نشان مي‌دهد که کارشناسان و صاحب‌نظران پاسخ‌هاي متفاوتي را در قبال سؤالات مذکور ارائه کرده و هر کدام براي پاسخ‌هاي خود دلايلي را نيز بيان مي‌کنند. هيچ کارشناسي، بر يک راه‌حل دروني يا بيروني به صورت مطلق تکيه نمي‌کند. به هر حال، برخي از مشکلات اقتصادي کشور، داراي منشأ خارجي مانند تحريم‌ها بوده و برخي از اين مشکلات، ريشه در داخل دارد. تفاوت اساسي در نگاه‌ها به نقطه تمرکز برمي‌گردد. براي حل مشکلات بايد روي کدام راه‌حل دروني يا بيروني تمرکز کرد؟ به عبارت ديگر، ريشه اصلي مشکلات، داخلي يا خارجي است؟ در اينجا دو نگاه در کشور شکل‌ گرفته است؛ ديدگاهي معتقد است که مشکلات کشور، ريشه در سياست خارجي کشور و نحوه تعامل ما با دنيا و به ويژه غربي‌ها دارد. ديدگاه ديگر معتقد است که مشکلات کشور، عمدتاً داخلي بوده و بايد براي حل آن به صورت اساسي به داخل توجه کنيم. کساني که ريشه مشکلات کشور را در سياست خارجي و مقوله تحريم‌ها ارزيابي مي‌کنند،‌تجديد نظر در سياست خارجي و اصلاح رابطه با امريکا از طريق مذاکره را، به عنوان راه‌حل اساسي مورد توجه قرار داده، معتقدند تا ايران با امريکا رابطه برقرار نکند، نمي‌تواند بر مشکلات اقتصادي غلبه نمايد. در نقطه مقابل کساني که ريشه مشکلات اقتصادي را در ساختار‌هاي داخلي مي‌بينند، نگاه به بيرون را نه تنها غيرمفيد، بلکه همراه با مخاطراتي براي استقلال، عزت ملي و منافع و امنيت ملي کشور ارزيابي مي‌کنند. هواداران و سردمداران در ديدگاه اول به دنبال تحولات سياسي کشور پس از انتخابات 92، فعال شده و به دنبال هموار کردن مسير برقراري رابطه با امريکا هستند. فضاسازي براي حذف شعار «مرگ بر امريکا» و طرح نظرسنجي از مردم براي «مذاکره و رابطه با امريکا»، نمونه‌هايي از اين قبيل تحرکات است. اين جريان به طرق مختلف سعي در القاي اين مطلب به افکار عمومي دارد که مشکلات اقتصادي کشور به خاطر قطعي رابطه با امريکا بوده و بايد با برطرف کردن موانع سر راه ارتباط با امريکا، از طريق برقراري رابطه، مشکلات را حل نمود. نگارنده معتقد است ‌اين نگاه يک نگاه عمدتاً سياسي بوده و اهداف سياسي را دنبال مي‌کند. بررسي‌هاي دقيق نشان مي‌دهد،‌عمده صاحب‌نظران اقتصادي ايراني و غير ايراني آشنا با اقتصاد ايران، ريشه اصلي مشکلات اقتصادي کشورمان را داخلي ارزيابي مي‌کنند. اين کار‌شناسان و صاحب‌نظران، سهم‌ تحريم‌ها و فشار‌هاي خارجي در بروز مشکلات اقتصادي ايران را، حد‌اکثر 30 درصد ارزيابي نموده و معتقدند 70 درصد مشکلات اقتصادي ايران داخلي است. در چنين شرايطي، خطر بزرگ آن است که با نگاه به بيرون و اميد بستن به مذاکرات، نه تنها از رفتن به سمت راه‌حل‌هاي اساسي براي ريشه‌کن کردن مشکلات بازمانيم بلکه شرايط را براي تشديد فشار‌هاي خارجي به اقتصاد کشور بيش از گذشته، به دست خود فراهم سازيم. سخنان اوباما رئيس جمهور امريکا پس از مکالمه تلفني با دکتر روحاني، مبني بر اينکه فشار‌هاي اقتصادي و تحريم‌ها نتيجه داده و بالاخره تحت فشار‌ها، ايراني‌ها به پاي ميز مذاکره آمدند را بايد جدي گرفت. افزون بر اين سخنان، ديگر سخنان رئيس جمهور امريکا مبني بر اينکه تحريم‌ها تا زمان تغيير رفتار عملي ايران ادامه خواهد داشت و تمام گزينه‌ها در قبال ايران، از جمله گزينه نظامي همچنان روي ميز قرار دارد را، نبايد به فراموشي سپرد. اظهارات ديگر مقام‌هاي امريکايي در اين خصوص، بايد تمرکز بر راه‌حل خارجي جهت گره‌گشايي از مشکلات اقتصادي کشور را، با ترديد جدي مواجه سازد. رئيس کميته روابط خارجي مجلس نمايندگان امريکا در اين موضوع مي‌گويد: «تحريم‌هاي اقتصادي، روحاني را وادار به مذاکره تلفني کرد. اين فشار‌ها بايد تا توقف کامل فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران افزايش يابد.» سخنان «وندي شر‌من»، معاون ارشد وزير امور خارجه امريکا را به دليل نقش و تأثير‌گذاري نگاه‌هاي او بر سياست‌ خارجي ايالات متحده، بيش از سخنان ديگران بايد مورد توجه قرار داد. وي مي‌گويد: «اوباما از حق استفاده صلح‌آميز سخن گفت نه «حق غني‌سازي». اوباما معتقد است که زماني که ايران تمام نگراني‌هاي ما را برطرف ساخت، مردم ايران حق دستيابي به انرژي صلح‌آميز هسته‌اي و بر‌نامه‌ هسته‌اي را دارند. ما معتقديم که به دليل تحريم‌ها بود و اين تحريم‌ها بخش قابل‌توجهي از انگيزه ايران براي نشستن پشت ميز مذاکرات را تشکيل داده است. در حقيقت روحاني و ظريف و همه گفته‌اند و به خصوص در زمان مبارزات انتخاباتي اين مسئله روشن شده که او انتخاب شد تا جلوي تحريم‌ها را بگيرد و اقتصاد را بهبود دهد. پس اين را مي‌دانيم که اين مسئله براي آنها مهم است. پس اين طور هم نيست که تا قبل از اينکه نتيجه مدنظر‌مان را بگيريم، آنها را (تحريم‌ها را) بر‌داريم و ما به همکاري با کنگره براي افزايش فشار‌هاي مورد نياز به ايران ادامه مي‌دهيم!» سؤال اين است که منظور از «نتيجه مد‌نظرمان» در سخنان «شرمن» چيست؟ سؤال اين است که منظور اوباما، جان کري، هيگ و... از تغيير رفتار‌هاي عملي ايران چيست؟ به عبارت ديگر، جمهوري اسلامي و ملت ايران، در چه زمينه‌هايي بايد «تغيير موضع» و «تغيير رفتار» داشته باشند تا غربي‌ها تحريم‌ها و فشار‌هاي خود بر ايران را بر طرف کنند يا کاهش دهند؟ پاسخ اين سؤالات و ديگر سؤالات مشابه را خداوند در قر‌آن کريم به اهل ايمان داده است : «ولن ترضي عنک اليهود و لا النصاري حتي تتبع ملتهم...» خداوند به پيامبر مي‌فرمايد يهود و نصار‌ا از تو راضي نمي‌شوند، مگر آنکه از آيين آنها پيروي کني.» (بقره آيه 120) آري، آنچه غرب و خصوصاً امريکا به صورت عملي از ملت ايران و جمهوري اسلامي انتظار دارد، دست شستن از اعتقادات، باور‌ها، ارزش‌ها، استقلال و عزت ملي از يک طرف و همراه شدن با آنان در راستاي تأمين منافعشان از طرف ديگر مي‌باشد. البته غربي‌ها، اين خواسته‌ها را در قالب مفاهيمي چون «رعايت حقوق بشر»، «عدم حمايت از تروريسم»، «توقف فعاليت‌هاي هسته‌اي نظامي» و... دنبال مي‌کنند. بنابر‌اين، غرب سلطه‌گر، همچنان در فکر تجديد سلطه خود بر ملت ايران است. آيا مي‌توان گفت براي حل مشکلات اقتصادي کشور چاره‌اي جز پذيرش اين سلطه نيست؟ پاسخ روشن است. خداوند حکيم چنين راهي را نه تجويز کرده و نه مي‌پسندد. خداوند در اين خصوص مي‌فرمايد: «و لن‌يجعل‌الله للکافرين علي المؤمنين سبيلا... (140 نساء) خداوند هرگز راهي را براي سلطه کفار بر مؤمنين قرار نداده است. در واقع اگر چنين اتفاقي رخ دهد و سلطه کفار بر مسلمانان پديد آيد، اين وضعيت، به دليل اشتباهات راهبردي خود مسلمانان بوده است. حال چه بايد کرد؟ بايد راه درست را پيمود، راه درست آن است که به جاي دل بستن به خارج و اميد داشتن به حل مشکلات اقتصادي از طريق لغو تحريم‌ها، به داخل توجه کنيم و با ريشه‌يابي دقيق مشکلات داخلي، گشايش‌‌هاي اقتصادي در معيشت مردم را به وجود آوريم. شعار سال‌‌هاي اخير اعلام شده از سوي رهبر فرزانه انقلاب اسلامي از قبيل سال جهاد اقتصادي، سال حرکت به سمت اصلاح الگوي مصرف، سال حماسه اقتصادي و شعار اقتصاد مقاومتي، همگي براي گره‌گشايي از مشکلات اقتصادي ايران با نگاه مبتني بر «درون» است. آري در اين مسير بايد مجاهدت کرد. اگر مجاهدت کرديم، همان خداوندي که راه سلطه کفار بر مؤمنين را مسدود کرده، راه‌‌هاي ديگر براي برون رفت از مشکلات را پيش روي قرار مي‌دهد. هم او فرمود: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين» (عنکبوت 69) کساني را که در راه ما مجاهدت کنند، به راه‌‌هاي خويش هدايتشان مي‌کنيم، خداوند با نيکوکاران است. ملت ايران راه‌‌هاي الهي را طي 34 سال گذشته، با تمام وجود تجربه کرده است. دفاع مقدس براي ملت ايران حاصل نشد، مگر با حرکت در مسيري که خداوند پيش روي ملت ايران قرار داد. بر همين اساس حضرت امام (ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» بدون ترديد اگر ملت ايران و مسئولان جمهوري اسلامي و به ويژه دولتمردان در دولت يازدهم، جهاد اقتصادي، حماسه اقتصادي و اقتصاد مقاومتي را با نگاه به ظرفيت‌‌هاي دروني، جدي بگيرند و براي حرکت در اين مسير، عزم و اراده‌ها را همانند دوران دفاع مقدس پولادين سازند، آنگاه گشايش‌ها حاصل مي‌شود و علاوه بر شکوفايي اقتصادي، تحريم‌‌هاي جبهه کفر نيز رنگ خواهد باخت (ان‌شاءالله). البته پافشاري بر نگاه به درون و دل نبستن به خارج، به معناي نفي ديپلماسي هوشمندانه با استفاده از تاکتيک‌هايي چون «نرمش قهرمانانه» با هدف کاهش يا شکست تحريم‌‌هاي غيرقانوني و ناعادلانه غربي‌ها نيست.