«پشت جبهه مذاکرات ژنو» عنوان يادداشت روز روزنامه جوان به قلم عباس حاجينجاري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
اهميت مذاکرات هستهاي ايران و گروه 1+5 در طول هفته گذشته نه تنها تحولات سوريه و جهان اسلام، بلکه بحران مالي امريکا و اختلافات کنگره و کاخ سفيد را نيز تحتالشعاع خود قرار داده بود. از منظر ايران نشست ژنو اگرچه معطوف به مسئله هستهاي و ميداني براي آزمون مدعيات کشورهاي غربي است،اما از منظر جريان مقابل، اين نشست برآيند راهبردهاي سهگانه نظام سلطه عليه ايران اسلامي در طول بيش از سه دهه از عمر انقلاب است،چرا که وقتي نظام سلطه از جنگ سخت و نرم خود عليه انقلاب اسلامي طرفي نبست و تمامي ظرفيت خود را در تحريم اقتصادي براي فشار بر مردم ايران متمرکز کرده و در عين حال از روي ميز بودن همه گزينهها سخن ميگويد، ترديدي باقي نميماند که ميز مدور اجلاس ژنو در اصل خط مقدم مواجهه با انقلاب اسلامي است؛ جبههاي که محوريت آن نه غنيسازي هستهاي ايران، بلکه آنگونه که سناتورهاي کنگره امريکا طي هفتههاي اخير بارها تأکيد کردهاند، شامل موضوع حقوق بشر در ايران، عدم حمايت از جبهه مقاومت، توقف فعاليتهاي موشکي و حتي به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي ميشود. به همين دليل است که پس از تعظيم اوباما در برابر رژيم صهيونيستي در ديدار با نتانياهو و تأکيد بر حفظ مصالح آن رژيم در بحث مذاکرات با ايران و تکرار روي ميز بودن تهديد نظامي، هفته گذشته پس از درخواست تلفني نتانياهو از ديويد کامرون، نخستوزير انگليس و فرانسوا اولاند، رئيسجمهور فرانسه مبني بر اينکه فشار تحريمها عليه ايران را سبک نکنند، خبرگزاري فرانسه گزارش ميدهد که اولاند به نتانياهو اطمينان ميدهد که «فرانسه در برابر ايران قاطع و جدي است و از موضع اسرائيل در اين زمينه حمايت ميکند.»
در برابر اين صفبندي جبهه مقابل، منطق ايجاب ميکند که در جبهه خودي نيز همه ظرفيتها بسيج شده و در پشت سر و همراستا با تلاشهاي ديپلماتيک کشور قرار گيرد. مقام معظم رهبري در آستانه اين مذاکرات بر اين مهم تأکيد کردند و در مراسم اعطاي سردوشي دانشجويان دانشکده افسري ارتش با اشاره به اينکه ما از تحرک ديپلماسي دولت از جمله سفر نيويورک حمايت ميکنيم، زيرا به دولت خدمتگزار اعتماد داريم، از مسئولان ميخواهند که با ملاحظه همه جوانب، گامها را محکم بردارند و منافع ملي را به فراموشي نسپارند اما به نظر ميآيد اين مهم کمتر در خط مقدم جبهه دروني و به ويژه در ميان مدعيان حمايت از دولت مورد توجه قرار گرفت و به طور قطع در محاسبات و واکنشهاي گروه 1+5 در اين دور از مذاکرات و مذاکرات آتي اثر خواهد گذاشت که به بخشي از آن اشاره ميشود:
الف: در هفته گذشته و در آستانه مذاکرات بيشترين سياهنمايي در عرصه اقتصادي کشور صورت گرفته، از مواضع متعدد و متفاوت دولتمردان در زمينه ناتواني در پرداخت يارانه مهرماه تا اعلام رسمي عدم پرداخت توسط معاون اول پس از آن سخنان رئيس محترم جمهور در جمع دانشجويان درست يک روز قبل از آغاز مذاکرات، آنگاه که ميگويد «دولت با يک خزانه خالي و انبوه بدهکاري مواجه است» که اين سخنان نيز متأسفانه با کف زدن حضار مواجه ميشود، براي دشمنان ترديدي باقي نميماند که عقبه جبهه خودي در اين مواجهه ضعيف است و آنها مسير درستي را براي افزايش فشارها انتخاب کردهاند. از ياد نبردهايم که هفته قبل از آن خانم وندي شرمن، معاون ارشد وزارت خارجه امريکا که در نشست ژنو نيز رياست تيم امريکايي حاضر در مذاکرات را بر عهده داشت، گفته بود که در حقيقت روحاني و ظريف و همه گفتهاند و به خصوص در زمان مبارزات انتخاباتي اين مسئله روشن شده که او انتخاب شده تا جلوي تحريمها را بگيرد و اقتصاد را بهبود بخشد. پس اين را ميدانيم که اين مسئله براي آنها مهم است. پس اينطور هم نيست که تا قبل از اينکه نتيجه مدنظرمان را بگيريم آنها را (تحريمها را)برداريم. ما به همکاري با کنگره براي افزايش فشارهاي مورد نياز به ايران ادامه ميدهيم.
ب: بازتاب منفي انتشار مجدد خاطرات رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در زمينه منتسب کردن «حذف شعار مرگ بر امريکا» به حضرت امام (ره)، موضوع ديگري بود که نه تنها به زير سؤال رفتن يکي از شعارهاي کليدي انقلاب اسلامي در مواجهه با نظام سلطه انجاميد، بلکه برخي از مطبوعات زنجيرهاي در توصيف آن تا به آنجا پيش رفتند که مردم و نظام را به خاطر ايستادگي در برابر نظام سلطه زير سؤال بردند. اين ماجرا البته نه تنها به تصحيح آن نينجاميد، بلکه باز انتشار آن در سايت شخصي آقاي هاشمي به اين دليل نادرست قلمداد شد که بدون هماهنگي منتشر شده است. اين در حالي است که سايت راديو فردا در روز دوشنبه هفته گذشته ضمن درج اين خبر مينويسد: به رغم اين توضيح، هنوز در وبسايت رسمي آقاي هاشمي مطالب و خاطراتي با عنوانهاي «امام موافق حذف مرگ بر امريکا بودند» و «قهر با امريکا ابدي نيست» عناوين اصلي را تشکيل ميدهند.
ج: در روزهاي اخير رسانههاي بيگانه عمليات رواني گستردهاي را آغاز کردند که بهبود روابط ايران و امريکا به ضرر کشورهاي منطقه نظير رژيم صهيونيستي، عربستان و... است. اين خط خبري که با استقبال برخي مطبوعات داخلي و حتي روزنامه منتسب به دولت نيز مواجه شد، هدفي جز تمکين و تعجيل طرف ايراني در کوتاه آمدن از اصول و تسليم در برابر خواست امريکا براي برقراري رابطه با ايران را دنبال نميکند و اين در حالي است که موضوع رابطه اصلاً در دستور کار ايران نيست و تنها ايران مذاکره براي حل مسئله هستهاي را دنبال ميکند. از سوي ديگر ترديدي وجود ندارد که عربستان و رژيم صهيونيستي نقطه اصلي اتکاي امريکاييها در تشديد تحريمها عليه ايران بودهاند. همراهي با اين عمليات رواني جز فريب و خودباوري افکار عمومي و احتمالاً تيم مذاکرهکننده، نتيجه ديگري در پي ندارد.
د: ملاحظات فوق و بسياري از علائم و نشانهها که بيان آن به مصلحت نيست، شايد بيانگر اين نگراني رئيس تيم مذاکرهکننده باشد که از دشواري مذاکرات سخن به ميان ميآورد. فارغ از ابعاد و پيچيدگي فني اين مذاکرات، اين نکته به ذهن متبادر ميشود که شما با حريفي مواجهيد که گراي تمام نقاط استراتژيک و پشت جبهه شما را دارد.
هـ : مقام معظم رهبري پيش از اين بارها نقشه راه اين مواجهه را در رهنمودهاي خود ترسيم کردند و ضمن تأکيد بر ضرورت انسجام و وحدت داخلي و تکيه بر ارزشهاي انقلابي و اسلامي بر تقويت استحکام دروني و اتکا بر مؤلفههاي درونزاي اقتدار اسلامي تأکيد فرمودند و دولتمردان را به هوشياري و بصيرت در اين عرصه فراخواندهاند و اين نکته حتي در سخنان رياست محترم جمهور در جمع نخبگان نيز مورد تأکيد قرار گرفته است، آنجا که ميگويد: بايد خود را باور داشته باشيم و استقامت کنيم و در برابر نقشه ديگران نهراسيم و با تدبير در برابر همه قدرتهايي که عليه منافع ملي ما بخواهند حرکت کنند، مقاومت کنيم.