«بي خوابي در غرب، بي تابي در سوريه» عنوان يادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سيدمحمد اسلامي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
«دخترم، "نورا"ي من! ما از نبودن تو بيمار شده ايم. به خانه مان برگرد. به خانه ات! زمان براي من از وقتي که تو رفته اي متوقف شده است. "مادرت" » (اين جملات بخشي از نامه يک زن بلژيکي خطاب به دختر 18 ساله اش است که رو به دوربين شبکه يورونيوز آن را ميخواند(1). دختر جوان او حاضر نيست به کشورش باز گردد. نورا فقط يکي از دخترهاي جوان اروپايي است که براي کمک به جهادگران به سوريه رفته است. منابع غربي گفته اند حداقل 300 جوان مسلمان بلژيکي همراه با 2000 جوان مسلمان اروپايي ديگر از سوئد، فرانسه، انگلستان ، دانمارک و ...به سوريه رفتهاند و در کنار شورشيان مي جنگند. همزمان روز گذشته دولت کنيا فاش کرد که يکي از عوامل حمله تروريستي به مرکز خريد وستگيت در پايتخت اين کشور يک نروژي بوده است.
اگرچه خانواده اين افراد که گرفتار گروه هاي تکفيري شده اند نگران جان آن ها هستند، اما دولت هاي غربي نگراني ديگري دارند. شبکه يورونيوز ديروز گزارش داد که : «در وضعيت کنوني نگراني هايي وجود دارد که بازگشت اين جنگجويان به کشورهاي اروپايي تهديدي براي اين کشورها باشد، چرا که آن ها در سوريه در کنار شورشيان القاعده افراطي تر شده اند و ممکن است افراطي گري را به کشورهاي اروپايي انتقال دهند.» موضوعي که خواب سياست مداران اروپايي و آمريکايي را آشفته کرده است.
اين همان موضوع نگران کننده اي است که همين روزها در کميته امنيت داخلي مجلس نمايندگان آمريکا هم مطرح شده است. آمريکايي ها فعاليت هاي الشباب در سومالي را با فعاليت هاي جبهه النصره در سوريه مشابه مي دانند. اگرچه بررسي شرايط اين 2 گروه در يک جلسه نشان مي دهد که آن ها احتمالا ارتباط هايي را هم بين اين 2 گروه کشف کرده اند. موضوع نگران کننده براي کشورهاي غربي بروز اولين شواهد براي واقعيتي دردناک است. عمليات گروه الشباب در کنيا و خارج از مرزهاي سومالي، نشان دهنده اين است که يک جريان داخلي در اين گروه که بر انجام فعاليت هاي بين المللي اصرار دارد قوت بيشتري گرفته است. چهارشنبه هفته گذشته در کميته امنيت داخلي مجلس نمايندگان آمريکا گزارشي درباره بازگشت اعضاي آمريکايي گروه الشباب به کشورشان ارائه شد. اين گزارش بيانگر اين است که گروه احمد غودان رهبري جريان هاي داخلي در الشباب را به دست گرفته است.(2) اين گروه برخلاف ديگر گروهها، معتقد است که عمليات الشباب نبايد به سطح محلي محدود شود و بايد از مرزهاي سومالي فراتر رود. نکته مهم درباره الشباب وجود نيروهايي با مليت هاي غربي است که به آساني مي توانند با بازگشت به کشورهايشان عمليات تروريستي را به قلب کشورهاي غربي بکشانند. اما مشکل فقط الشباب نيست. گروه تروريستي جبهه النصره در سوريه هم رفتار مشابهي دارد.
گزارش ارائه شده در کميته امنيت ملي مجلس نمايندگان آمريکا به واقعيت تلخ ديگري هم اشاره ميکند. خانم استفاني سوناک که متن اين گزارش را قرائت مي کند، مي گويد: «درباره جبهه النصره مهم است که توجه کنيم اگرچه اين گروه در سال 2012 اعلام حضور جهاني کرد، اما اين گروه در واقع سال هاست که ايجاد شده است. پس از فرار گروه هاي تروريستي از افغانستان در سال 2001، با ايجاد زير مجموعه هايي در کشورهاي شرق مديترانه (Levant) ماموريت نخست اين گروه تسهيل ورود افراد مسلح خارجي به عراق بوده است. پس از آغاز انقلاب سوريه در سال 2011، اين گروه امروز يکي از مهم ترين و موثرترين گروه هاي مسلح در سوريه است.» همين گزارش تصريح کرده است که دست کم 5500 فرد خارجي درگير با ارتش سوريه هستند.(3)
اکنون بايد تمام اين مقدمات را همراه با خبرهايي که اين روزها از سوريه مي رسد، در نظر بگيريم. روز گذشته 70 گروه مسلح ضددولت سوريه اعلام کردند "ائتلاف ملي نيروهاي انقلابي و مخالفان سوريه" را به قصد ايجاد تشکيلاتي اسلامي که در برگيرنده جبهه النصره است، ترک کرده اند. البته اين خبر جديدترين خبر از اين دست نيست. هفته گذشته هم راشاتودي خبر داد که بيش از 100 گروه نظامي و غيرنظامي با جدايي از ائتلاف موسوم به ائتلاف ملي انقلابي، ائتلاف جديدي تحت عنوان «اتحاديه آزادگان سوريه» تشکيل داده اند. اين گروه هاي مسلح احتمالا همان گروه هايي هستند که تاکنون به عنوان گروه هاي سياسي ادعاي نمايندگي مردم سوريه را داشتند. گروه هايي که امروز بيش از گذشته روشن مي شود که اراده برخي کشورهاي منطقه را نمايندگي مي کرده اند که تفکرات تکفيري را ترويج مي کنند.
بشار اسد، رئيس جمهور سوريه 2 سال پيش اعلام کرد که ارتش اين کشور با القاعده درگير شده است. اما کشورهاي غربي مدعي شدند اين مردم سوريه هستند که دست به سلاح گرفته اند. به نظر مي رسد کشورهاي غربي هنوز روزهاي نخست چشيدن طعم تلخ حمايت از تروريسم در سوريه را مي گذرانند. اين کشورها اگر براي آرام شدن و دستيابي به صلح در سوريه هزينه نکنند، بايد اندوخته هايشان را صرف پيامدهاي بازگشت شهرونداني بکنند که حالا راديکال تر شده اند، راه و رسم بمب گذاري را آموخته اند و وطن شان را در اشغال سرمايه داري و دموکراسي ظالمانه مي بينند. تلاش غربي ها براي برگزاري نشست ژنو 2 مي تواند اولين گامها براي پايان دادن به بي خوابي ها در غرب و بي تابي در سوريه باشد.
پي نوشت:
1. گزارش شبکه يورونيوز با عنوان «شرکت جوانان بلژيکي در جنگ سوريه»؛ ۱۸اکتبر
2. Statement before the U.S. House of Representatives Committee on Homeland Security: “FROM AL-SHABAAB TO AL-NUSRA
۳ .همان