یادداشت جامجم/ از خیابانهای رم تا آسایشگاه سالمندان تهران
بروزرسانی
«از خيابانهاي رم تا آسايشگاه سالمندان تهران» عنوان يادداشت روز روزنامه جامجم به قلم سجاد روشني است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
درست پارسال همين موقعها بود که شماره پيرمرد را در ايتاليا گرفتم تا با او گپي کوتاه درباره تازهترين ترجمههايش بزنم. پيرمرد مثل هميشه گوشي را برداشت و با حوصله به پرسشهايم جواب داد و از ترجمههاي تازهاش گفت، اما در پايان گفتوگو، خبر مهمي را اعلام کرد.
اينکه قصد دارد بعد از 53 سال براي هميشه به ايران برگردد. علتش را پرسيدم. گفت که ديگر بس است و دوست دارم به کشورم برگردم. گفت که شرايط زندگي در اروپا سخت شده است. گفت که بيکاري و مشکلات اقتصادي اينجا غيرقابل تحمل شده است.
مدتي بعد خبر بازگشت بهمن فرزانه مترجم پيشکسوت به کشور در خبرگزاريها منتشر شد. تا پيش از بازگشت هميشگي، فرزانه معمولا سالي يکبار در ايام نمايشگاه کتاب تهران، به ايران سفر ميکرد. در همان سفرهاي کوتاه نيز معمولا با خبر ترجمه کتابهاي تازهاي از نويسندگان بزرگ به تهران ميآمد. او مترجمي است که بسياري از کتابخوانها او را ميشناسند. شايد بيشتر علاقهمندان به ادبيات داستاني، فرزانه را با ترجمه درخشان رمان «صد سال تنهايي» نوشته گابريل گارسيا مارکز بشناسند. اما او جز ترجمه آثاري از مارکز، کتابهايي از آلبا دسس پدس، گراتزيا کوزيما دلدا، لوئيچي پيراندلو، آنا کريستي، اينياتسيو سيلونه، رولد دال، گابريل دانونزيو، واسکو پراتوليني، ايروينگ استون، جين استون و… را به فارسي برگردانده است.
هفته گذشته خبر رسيد که پيرمرد به علت بيماري ديابت در بيمارستان بستري شده است. اما اواخر هفته گذشته خبري منتشر شد تا علاقهمندان به ادبيات و اين مترجم پرکار، بيش از پيش نگران شوند. خبر اين بود که فرزانه از بيمارستان مرخص شده و در يک آسايشگاه سالمندان تحت مراقبتهاي پزشکي است.
به هر حال انتقال مترجم «صد سال تنهايي» به آسايشگاه سالمندان خبر خوبي نيست، حتي اگر خواهر اين مترجم بگويد که او را به يکي از بهترين مراکز نگهداري ســـالـمنــدان در شميـــران تهران بردهاند که نزديک منزلشان باشد و بتوانند مرتب به او سر بزنند.
حتي اگر رسانهها اين خبر را منتشر کنند که وضع جسمي بهمن فرزانه اين مترجم پيشکسوت رو بهبود است، اما در هر حال زندگي هنرمنداني چون او در سرايسالمندان دلگيرکننده است.