سرمقاله قانون/ حل معادله هسته ای ایران میراث تاریخی اوباما
قانون آنلاين
بروزرسانی
قانون آنلاين/ «حل معادله هسته اي ايران ميراث تاريخي اوباما» عنوان يادداشت روز روزنامه قانون به قلم مهدي مطهرنيا (استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بينالملل) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
باراک اوباما را بايد يکي از مهمترين روساي جمهوري دهههاي اخير در آمريکا دانست. او اگرچه در ساختار قدرت آمريکا قرار دارد اما از همان آغاز با شعار «تغيير» بر آن بود که روشهاي موجود در سياست حکومتداري در آمريکا را در آستانه يک ترميم معنادار قرار دهد.
اوباما در واقع يکي از مجريان اصلي طرح «قدرت هوشمندتر آمريکايي» در آستانه دهه دوم قرن ۲۱ ميلادي بود و توانست باوجود تمام محدوديتهاي ناشي از ساخت قدرت زمينههايي براي پياده کردن اين طرح را فراهم آورد؛ قدرتي که در غايت حرکت خود به دنبال ترميم چهره مخدوش آمريکا در نظام بين الملل بود. اين طرح بر آن است تا حضور ايالات متحده آمريکا در گستره منطقهاي و بين المللي به جاي ترس، خوش بيني صادر کند.
ميزان رودررويي نئوکانها يا نومحافظه کاران و گروههاي صهيونيستي در برابر اوباما در دور نخست و هم اکنون، بر اساس اصل سوم از قانون نيوتن، نشان دهنده تاثيرگذاري حرکتهاي اوست؛ چرا که هر عملي را عکسالعملي است و به همان نسبت در جهت معکوس و اوباما توانست در اين مسير نشان دهد که در حوزه سياستهاي داخلي و خارجي ميتواند اجرا کننده مناسبي براي طرح قدرت هوشمندتر آمريکايي باشد.
اکنون اوباما توانسته از يک سو با ايجاد فضاي مناسب در جهت مديريت بحران اقتصادي در ايالات متحده، ميزان وابستگي آمريکا به نفت ـ به ويژه به نفت خاورميانه را بسيار کاهش دهد. تشکيل سازمانهاي انرژيهاي غيرفسيلي و پاک و موفقيتهاي نسبي آن از يک سو و موفقيت نسبي اوباما در مديريت بحران اقتصادي و تحرکات جديد رشد خواهانه اقتصادي از سوي ديگر، نشانههاي مثبتي در جهت خروج از قاعده U گونه بحران اقتصادي در آمريکاست. در صحنه سياست خارجي نيز، اوباما توانسته با کاربرد قدرت هوشمندتر نسبت به جورج بوش بسيار موفقتر جلوه کند.
او هم اکنون با کاربرد همين روش در سوريه خود را در جبهه مخالفان اسد و در همان حال در رودرويي با تروريستهاي تکفيري قرار داده است. تسليحات استراتژيک اسد را از او گرفته است و به يک پيروزي راهبردي دست يافته است و در همان حال در چارچوب تئوري قدرت هوشمندتر، حاضر شده پيروزي سياسي را به رقباي خود در اين صحنه تقديم کند و معقولانه آرام آرام تاهنگام تشکيل دولت پسا بشار اسدي، وجود اسد در راس قدرت تا موقعيت مقتضي را بپذيرد.
اوباما در ارتباط با ايران توانسته است برخلاف روساي جمهوري قبلي، از يک سو با مديريت اعمال تحريمهاي بيشتر عليه ايران و از سوي ديگر، تکيه بر ديپلماسي مکاتبهاي زمينههاي مناسبي را در جهت موفقيت سياست خارجي فراهم آورد.
وي در چارچوب نامه نگاريهاي انجام يافته با رهبران جمهوري اسلامي ايران و همچنين بازگشايي راه گفتوگوهاي دوجانبه، از مسير رد و بدل کردن پيامهاي پنهاني تا ورود آشکار به گفتوگوهاي دوجانبه به محوريت پرونده هستهاي زمينههاي مناسبي را در حل و فصل غيرخشونت آميز پروندههاي فراروي سياست خارجي آمريکا فراهم کرده است.
درست است که وي هم اکنون از محبوبيت کمتري نسبت به آغاز زمامداري خود برخوردار است اما همين ميزان محبوبيت هم پس از بالغ بر 6سال رياست جمهوري در آمريکا قابل اتکاست. در اينجاست که اوباما تلاش ميکند از حل و فصل پرونده هستهاي ايران به صورت ديپلماتيک به عنوان ميراث دولت خود براي نسلهاي بعدي استفاده کند. اوباما در صورت موفقيت در حل و فصل ديپلماتيک پرونده هستهاي در کارنامه خود برگ روشني در جهت اداره پروندههاي بحران خيز و مستعد ايجاد درگيري براي سياست دولت آمريکا خواهد داشت.
فلذا هم اکنون او در يک منطق پذيرفته شده سياسي، ادبيات مدبرانه خود، رفتارها معقولانه و کنشهاي تاثيرگذار دولتي را مديريت ميکند و براي حفظ اين روند حاضر است در برابر کنگره با اکثريت جمهوريخواهان تندرو ايستادگي کند و علنا بيان کننده اين معنا باشد که براي حفظ اين ميراث حاضر خواهد بود که راي نمايندگان کنگره آمريکا را وتو کند. اين عزم جدي اوباما براي حل ديپلماتيک مسئله، پاسخ مثبتي را هم از جانب افکار عموميايران و جهان دريافت کرده است.
فراموش نکنيم، رهبري نظام جمهوري اسلامي ايران به عنوان بالاترين مقام تصميم گيرنده در ساختار سياسي ايران، سالهاي پيش بر اين نکته تاکيد کردند که نگران آنند در دستکش مخملي رو به جلوي اوباما، دست چدني و غيرقابل اعتماد پنهان شده باشد.
امروز اوباما ميخواهد نشان دهد که بر آن است در چارچوب معادلات پذيرفته شده ديپلماتيک و با تاکيد بر قبول برنامه غني سازي در ايران زمينههاي ايجاد تفاهم را فراهم آورده است. اگرچه او با کاربرد دانش واژه «برچيده شدن» در چند هفته گذشته به بيان نکاتي پرداخت، اما تمام تحليلگران به واسطه موضعگيري بعدي نماينده کاخ سفيد دريافتند که بيان چنين ديدگاهي بيشتر براي پاسخگويي به فشارهاي نومحافظه کاران و حمايتهاي لابيهاي صهيونيستي براي برهم زدن توافقنامه ژنو ۳ است و بيشتر نقش خوراک داخلي را دارد.
باراک اوباما براي حفظ اين ميراث تاريخي خود خواهد ايستاد چرا که تمام سيگنالهاي موجود نشان ميدهد اوباما يک سياستمدار انديشه ورز، عملگرا و آينده نگر است و خواهان آن است که آمريکا چهرهاي ترميم شده و قدرتي مجدد را در ميان افکارعمومي جهان داشته باشد. اوباما در پي ايجاد فضاي مثبت در جهت گذار آمريکا از منطق قدرت سخت با عبور از تونل قدرت نرم و استقرار قدرت هوشمندانه آمريکا در براي احياي اين کشور در نظام بين الملل است.
اوباما اگرچه در اين مسير نقاط ضعفي را هم از خود نشان داده اما کارنامهاي قابل قبول داشته که آيندگان با نگاه مثبت در باب آن قضاوت خواهند کرد. فراموش نکنيم که اگر در مسير مذاکرات شکستي تعبير و تفسير شود، اين شکست ديگر به عهده اوباما نخواهد بود بلکه به عهده کنگره ايالات متحده و کارشکنيهايي خواهد بود که نومحافظهکاران و دموکراتهاي وابسته به اسرائيل به انجام رساندند.