برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

سفرهای فضایی چه تأثیری روی ذهن انسان دارند؟

منبع
زوميت
بروزرسانی
سفرهای فضایی چه تأثیری روی ذهن انسان دارند؟
زوميت/ سفر فضانوردها به سياره‌هاي منظومه‌ي شمسي ممکن است ماه‌ها و حتي سال‌ها به طول بينجامد؛ بنابراين اين مأموريت‌ها چه تأثيري بر مغز آن‌ها خواهد گذاشت؟ فضانوردهاي ايستگاه فضايي Skylab در سال ۱۹۷۳، از برقراري ارتباط با بخش کنترل مأموريت سرباز زدند. درخواست آن‌ها براي برنامه‌ي کاري سبک‌تر پذيرفته نشده بود و نسبت به برنامه‌ي کاري سنگين رضايت نداشتند به همين دليل، خود کنترل امور را به دست گرفتند و کل روز را به تماشاي چشم‌انداز از پنجره‌ها و کارهاي کوچک ديگر پرداختند. ويليام پاگ، فضانورد اسکاي‌لب درباره‌ي اين شورش مي‌نويسد: برنامه‌ بيش از اندازه سنگين بود. کل روز با شتاب و عجله طي مي‌شد. کارها به‌شدت خسته‌کننده و کسل‌کننده بودند. تنها مزيت، منظره‌ي چشم‌نواز بيرون بود. مقاومت فضانوردان در خلال مأموريتي ۸۴ روزه نيمه‌کاره به‌سر‌آمد و آن‌ها بعدا از اقدام خود با عنوان «اعتصاب» ياد کردند. به هر حال اين سفر يکي از اولين نمونه‌هايي است که تأثير سفرهاي فضايي طولاني بر فضانوردها و چالش‌هاي متعدد آن را نشان مي‌دهد که معمولا در سفرهاي فضايي کوتاه ديده نمي‌شوند. با جدي شدن عزم انسان براي سفر به مريخ، يکي از بزرگ‌ترين تهديد‌ها مي‌تواند وضعيت رواني فضانوردان باشد. شرايط انزواي اقامتگاه‌هاي قطبي نمونه‌ي خوبي براي انزواي طولاني‌مدت در سفرهاي فضايي است پژوهشگران براي بررسي سلامت ذهن در طول سفرهاي فضايي طولاني‌مدت، بررسي‌هايي را در جنوبگان آغاز کردند. قطب جنوب به دلايل متعددي، نمونه‌ي مقايسه‌اي خوبي است؛ زيرا در درجه‌ي اول تاريک است؛ به‌نحوي که در طول زمستان، به مدت چند ماه کاملا در تاريکي است و چرخه‌ي روز و شب متفاوتي دارد. در درجه‌ي دوم به‌شدت سرد است و دماي آن ممکن است به منفي ۸۰ درجه‌ي سانتي‌گراد هم برسد. در درجه‌ي سوم، ايزوله است و حمل‌ونقل در زمستان تقريبا غيرممکن است. در درجه‌ي چهارم از نظر اجتماعي هم ايزوله است، براي مثال در طول يک روز ممکن است تنها چند فرد تکراري را در منطقه‌اي محدود ببينيد. شورش اسکاي‌لب يک نمونه از «پديده‌ي سه‌ماهه‌ي سوم» است که بسياري از افراد در شرايط مشابه از جمله کاوشگرهاي قطبي آن را گزارش کرده‌اند. اشخاص در چنين شرايطي احساسي مي‌کنند در وضعيتي اجتناب‌ناپذير رها شده‌اند و انگيزه‌ي خود را از دست مي‌دهند. گرچه همه به چنين پديده‌اي باور ندارند اما اين شرايط به‌ويژه در شبيه‌سازي مأموريت‌هاي فضايي به وجود مي‌آيد. گرو ميلديم سندل، استاد علوم روانشناسي دانشگاه برگن نروژ در بررسي احساسات ۲۷ نفر در ايستگاه کنکورديا در قطب جنوب به نتايج مشابهي رسيده است. در اين ايستگاه دماي فضاي بيرون به منفي ۵۱ درجه‌ي سانتي‌گراد مي‌رسد و دسترسي به ايستگاه تنها از ماه نوامبر تا فوريه امکان‌پذير است. در اين بررسي، شرکت‌کنندگان براي پيشگيري از افسردگي به خواب زمستاني رواني رفتند. اين خواب به يکنواختي احساسات آن‌ها کمک مي‌کند. خواب زمستاني مزايايي دارد براي مثال حفظ و صرفه‌جويي در منابع کمک مي‌کند؛ اما با وجود مزاياي اين روش، خواب زمستاني روانشناختي مي‌تواند ريسک‌هايي را هم در پي داشته باشد. به‌ويژه اگر اتفاقي در طول سفر مريخ رخ دهد. سندل مي‌گويد: براي مثال در موقعيت‌هاي فوريتي، افراد بايد به‌سرعت واکنش نشان دهند؛ بنابراين در طول مأموريت‌هاي طولاني مدت فضايي، جنبه‌ي امنيت، اهميت زيادي دارد. درواقع فضانوردها از ريسک‌ بي‌حوصلگي و يکنواختي در طول سفرهاي فضايي به‌خوبي آگاه هستند و بايد با سرگرمي اين ريسک را خنثي کنند. فضانوردهاي ايستگاه فضايي بين‌المللي، گروه منتخب مناسبي براي سفر به مريخ هستند در مأموريت‌هاي مريخ، خواب، نقش مهمي در واکنش فضانوردان به نيازهاي ذهني ايفا مي‌کند؛ اما در نبود چرخه‌ي طبيعي روز و شب، خواب مناسب کمي دشوار مي‌شود. روي زمين، چرخه‌ي خواب و بيداري به دو عامل بستگي دارد: ميزان خستگي و شبانه‌روز. جوآن پاو، پژوهشگر خواب در دانشگاه دي مونتفورت ليکستر بريتانيا مي‌گويد: فضانوردها از نور شبانه‌روز براي هماهنگ‌سازي الگوهاي خواب‌ و بيداري محروم هستند. به‌ويژه افرادي که برنامه‌ريزي دقيقي ندارند، بيشتر از الگوهاي خواب رنج مي‌برند. مشابه چنين مشکلي قبلا در شبيه‌سازي مأموريت‌هاي مريخ روي زمين ديده شده است. در مأموريت ۱۷ ماهه‌ي Mars 500 که در سال ۲۰۱۱ به پايان رسيد، چهار نفر از شش فضانورد به اختلال‌هاي خواب دچار شدند. يکي از فضانوردها به بي‌خوابي مزمن دچار شد و برنامه‌ي خواب يکي از آن‌ها کاملا با گروه ناهماهنگ شد. بوور، پژوهشگر خواب مي‌گويد: «در صورتي که افراد خواب بهتري داشته باشند، نسبت به محيط بهتر واکنش نشان مي‌دهند. محافظت از سلامت خواب براي شادي و سلامتي در زندگي و فضا ضروري است.» مأموريت‌هاي فضايي، ابعاد متعددي دارند که شبيه‌سازي تمام‌ آن‌ها روي زمين امکان‌پذير نيست. براي مثال، در مرحله‌اي از سفر به مريخ، زمين از ديد فضانوردها به نقطه‌ي کوچک و نوراني در آسمان تبديل مي‌شود. از طرفي، فضانوردها معمولا از چشم‌انداز زمين از فضا به‌عنوان يکي از بهترين تجربيات خود در طول مأموريت‌هاي فضايي ياد مي‌کنند. بوور در اينباره مي‌گويد: اگر فقط يک عامل در افزايش حس اميد و مثبت‌انديشي فضانوردها نقش داشته باشد، آن حس ديدن چشم‌انداز زمين از فضا است؛ خانه‌اي که قرار است فضانوردها ماه‌ها دور از آن زندگي کنند. بنابراين با از بين رفتن اين تصوير بايد به فکر جايگزيني براي آن باشيم تا به حفظ انگيزه‌ي فضانوردها کمک کند» بوور و همکاران او، فهرستي از ۲۳ کار موردنياز را براي حفظ سلامت مسافران فضايي ارائه داده‌اند که روي شرکت‌کنندگان بررسي قطب جنوب در طول زمستان، تست شده‌اند. براساس اين پژوهش، هرچقدر مدت اقامت طولاني‌تر باشد، نوسان احساسات بيشتر مي‌شود. همچنين تمرکز بر احساسات مثبت مي‌تواند کليدي براي درک رفتارهاي سودمند در سفرهاي فضايي طولاني‌مدت باشد. بوور مي‌گويد: «طبق گزارش‌ها افرادي که عملکرد بهتري داشتند، اغلب به نکات مثبت محيط توجه مي‌کردند و تمرکز کمي روي نکات منفي داشتند؛ بنابراين وضعيت آن‌ها تغيير نمي‌کرد که بخواهند نياز به ترميم آن داشته باشند.» با اينکه ناديده گرفتن اشتباهات دور از انتظار است و اشتباه در فضا مي‌تواند بسيار گران تمام شود، اما در بعضي موقعيت‌ها بي‌خيال بودن بهترين گزينه است. بوور مي‌افزايد: وقتي در فضا باشيد و کاري از دستتان ساخته نباشيد تا اندازه‌اي مي‌توانيد استرس را کاهش دهيد و ذهن خود را به سالم‌ترين و مثبت‌ترين اتفاقي که اطرافتان رخ مي‌دهد، منحرف کنيد. فضانوردها نبايد نسبت به سلامت ذهني خود غافل شوند. تأخير ارتباطي در سفر به مريخ به ۲۲ دقيقه مي‌رسد؛ بنابراين فضانوردها هميشه نمي‌توانند به‌راحتي با افراد روي زمين ارتباط برقرار کنند. درنتيجه بايد به سلامت ذهن خود اهميت دهند و تا جايي که ممکن است شرايط را براي خود آسان کنند. به‌گفته‌ي بور: «مراقبت در سفر فضايي به‌معني ارتباط با روانشناس يا روانپزشک روي زمين نيست بلکه فضانوردها بايد از وضعيت خود آگاه باشند.» اولين قدم در سفر به مريخ، يافتن فضانورداني با ويژگي‌هاي مناسب است. شش ماه اقامت در ايستگاه فضايي مانند اقامت در پارک نيست؛ بنابراين ايستگاه فضايي بين‌المللي کانديدا خوبي براي انتخاب فضانوردان است. سندل مي‌گويد: «براي مأموريت‌هاي طولاني‌تر نيازي به فضانوردي کاملا متفاوت نيست» در انتخاب فضانوردها علاوه بر معيار مقاومت در برابر بي‌حوصلگي، درون‌گرايي فضانوردها هم معيار مناسبي است. سندل مي‌گويد: بايد افرادي را اعزام کنيم که نياز شديد به تغييرپذيري اجتماعي نداشته باشند. فکر مي‌کنم درون‌گرايي اعضا پيش‌نياز مناسبي باشد. درون‌گرايي پس از ثبات احساسي يکي از ويژگي‌هاي مهم در سفرهاي فضايي است. علاوه بر اين، تيم سازگار اهميت زيادي دارد و سندل با بررسي داده‌هاي جمع‌آوري‌شده از فضانوردهاي روسي به بررسي تأثير عملکرد تيمي و گوناگوني فرهنگي بر عملکرد مي‌پردازد. پس از انتخاب تيم ايده‌آل، نوبت به تنظيم محيط فضاپيما براي افزايش روحيه‌ي فضانوردها مي‌رسد. براساس نظريه‌ي بازيابي توجه، قرار گرفتن در معرض طبيعت به کاهش استرس و بهبود تمرکز کمک مي‌کند؛ اما در فضاپيما، طبيعت واقعي به‌ندرت پيدا مي‌شود. جي باکي، استاد پزشکي کالج دارتماوث در نيو همشاير و فضانورد سابق پرواز فضايي شاتل STS-90 در ۱۹۹۸، با استفاده از واقعيت مجازي (VR) در ايستگاه‌هاي جنوبگان استراليا و قطب جنوب دست به اجراي آزمايشي جديد زد. آزمايش او تلاشي براي برآورده‌سازي نيازهاي روانشناختي در فضاي ايزوله است. او مي‌گويد: «استفاده از هدست VR باعث مي‌شود انسان از محيط روزمره جدا شود» آزمايش باکي هنوز هم ادامه دارد و طبق بازخوردهاي اوليه در ايستگاه‌هاي قطبي، نتايج مثبت بوده‌اند. چشم‌اندازهاي مجازي شامل ساحل‌ استراليا، آلپ باواريا، سواحل ايرلند و پاييز در نيوانگلند و همچنين چشم‌اندازهاي شهري در بوستون هستند. در سفر به مريخ، فضانوردان چگونه مي‌توانند با نديدن چشم‌انداز زمين از فضا کنار بيايند؟ باکي تنظيمات مشابهي را در طول مأموريت شبيه‌سازي مريخ Hi –Seas در هاوايي اجرا کرد و از شرکت‌کنندگان خواست محيط مجازي مورد علاقه‌ي خود را انتخاب کنند. چشم‌اندازهاي طبيعي با کيفيت بالا، بيشترين رتبه را به خود اختصاص دادند اما برخي شرکت‌کنندگان از چشم‌اندازهاي شهري هم لذت بردند. به‌گفته‌ي باکي: «برخي افراد به دليل خاطرات مشترک با اطرافيان خود در زمين، چشم‌اندازهاي شهري را پسنديدند.» VR با شبيه‌سازي چشم‌انداز زمين از فضا به مبارزه با کسالتي که بر اثر پديده‌ي «زمين خارج از ديد» به وجود مي‌آيد، کمک مي‌کند. طبق نمونه‌ي شورش اسکاي لب، استراحت و اوقات فراغت يکي از ضروريات سفرهاي فضايي است. امروزه فضانوردها درباره‌ي روش‌هاي بهينه‌ي استراحت در ايستگاه فضايي بين‌المللي آموزش مي‌بينند. به عقيده‌ي سندل، اضافه شدن ورزش‌هايي مثل يوگا و مديتيشن به برنامه‌هاي آموزشي فيزيکي فضانوردها، مي‌تواند به کاهش استرس آن‌ها در مسير مريخ کمک کند. تنها مشکل، پيدا کردن روشي براي تمرين يوگا در شرايط بي‌وزني است. باتوجه به عزم جدي براي سفر به مريخ، حفظ سلامت عقلي در طول سفر اهميت زيادي دارد. باکي مي‌گويد: «جنبه‌ي روانشناختي اهميت زيادي دارد؛ زيرا اگر به‌درستي رعايت شود، مأموريت‌ها بسيار سرگرم‌کننده خواهند بود؛ اما اگر مشکلي جدي به وجود بيايد مي‌تواند به قيمت پايان مأموريت تمام شود.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره