اعتراض آمنه بهرامی به آزادی پسر اسیدپاش

به گزارش مهر ، مجيد -پسر اسيدپاش- شامگاه سه شنبه با سپردن وثيقه از زندان آزاد شد. مجيد از جنبه عمومي جرم اسيدپاشي به 10 سال حبس محکوم شده بود که شش ماه از اين مدت به خاطر تمکين محکوم‌عليه به راي کاسته شد. با کم شدن اين شش ماه، 9 سال و نيم از مدت حبس موحد باقي مانده بود که يک سوم اين محکوميت نيز در عيد فطر امسال مشمول عفو شد.او بقيه محکوميت خود به حبس را در طي سال‌هاي گذشته گذرانده بود که بر اين اساس از زندان آزاد شد. مجيد همچنين به چهار سال و نيم تبعيد محکوم شده بود که بايد اين محکوميت خود را هم بگذراند. پس از اعلام خبر آزادي مجيد از سوي قاضي اجراي احکام دادسراي جنائي تهران، آمنه با حضور در دفتر حجت الاسلام اژه اي - دادستان کل کشور- به آزادي مرد اسيدپاش اعتراض کرد. قرباني اسيدپاشي در گفتگو با خبرنگار مهر گفت : متهم مدعي شده است 50 ميليون تومان ديه به من داده است که اين موضوع صحت ندارد و تاکنون هيچ پولي بابت ديه دريافت نکرده ام. اين در حالي است که پنج سال قبل ديه اعضاي آسيب ديده بدنم 128 ميليون تومان اعلام شده بود. آمنه افزود : مجيد با عفو رهبري آزاد شده اين درحالي است که او شاکي خصوصي داشته و نمي توانسته از عفو استفاده کند. به همين خاطر امروز به دفتر دادستان کل کشور رفته و موضوع را اعلام کردم. مجيد هنوز ديه مرا پرداخت نکرده و نبايد او را آزاد مي کردند. پرونده جنجالي آمنه، بعدازظهر يکي از روزهاي آبان 83 گشوده شد. در آن زمان، دختر جوان در حال بازگشت از محل کارش به خانه بود که در نزديکي پارک رسالت، پسر جواني به او نزديک شد و به‌صورتش اسيد پاشيد. با فريادهاي دلخراش دختر جوان، شاهدان به کمک او شتافتند و وي را به بيمارستان رسالت منتقل کردند. او بعد از شست‌وشوي اوليه صورتش، به بيمارستان مطهري و مدتي بعد به بيمارستان لبافي‌نژاد انتقال يافت. درحالي‌که آمنه روي تخت بيمارستان بستري بود، جوان اسيد پاش که مجيد نام دارد از سوي پليس دستگير شد. با دستگيري مرد جوان معلوم شد که وي خواستگار آمنه بوده اما وقتي از او جواب رد شنيده بود، تصميم به اسيد پاشي به‌صورت او گرفته بود. در آن زمان آمنه درباره اين حادثه گفت: وقتي در دانشگاه درس مي‌خواندم متوجه شدم که يکي از دانشجويان به نام مجيد به من علاقه‌مند شده است. حتي چند بار خانواده‌اش با منزل ما تماس گرفتند اما مادر من به‌دليل مخالفت من با اين ازدواج و تفاوت‌هايي که بين خانواده‌هاي ما وجود داشت به او جواب منفي داد. بعد از آن بود که مزاحمت‌هاي مجيد شروع شد تا اينکه روز حادثه، او در مسير برگشتم به خانه، کمين کرد و به‌صورتم اسيد پاشيد. درحالي‌که پسر جوان با دستور قضايي راهي زندان شده بود، مداواي آمنه در ايران و سپس در اسپانيا ادامه يافت اما هيچ‌کدام از اين درمان‌ها نتيجه‌اي نداد و آمنه بينايي هر دو چشم خود را از دست داد.به اين ترتيب وقتي پرونده اسيد پاشي به دادگاه کيفري استان تهران ارسال شد و متهم پرونده 6 آذر سال 87 در شعبه 71 پاي ميز محاکمه قرار گرفت، قضات دادگاه مجازات سنگيني را براي او درنظر گرفتند. آنها در پايان جلسه محاکمه با توجه به اصرار آمنه براي صدور حکم قصاص و اينکه خودش بايد با ريختن اسيد، بينايي چشمان مجيد را بگيرد، راي به قصاص 2 چشم متهم به شيوه‌ مورد درخواست شاکي و پرداخت ديه‌ جراحات وارد شده به شاکي، دادند و مدتي بعد اين راي در ديوان‌عالي کشور تاييد شد تا شمارش معکوس براي قصاص چشمان مجيد آغاز شود. در حالي که قرار بود حکم اسيدپاشي در بيمارستان دادگستري اجرا شود آمنه در آخرين دقايق از قصاص چشم گذشت کرد.