سرقت از گاوصندوق شوهر برای آزادی برادر
![سرقت از گاوصندوق شوهر برای آزادی برادر](https://app.akharinkhabar.ir/images/2025/02/15/e25780c1-d4be-4b2f-92c3-0d719c587ba3.jpeg)
ایران/ زن جوان برای آزاد کردن برادر خلافکارش از زندان، دو سارق اجیر کرد تا از گاوصندوق شوهرش سرقت کنند و او با پولهای سرقتی، رد مال برادرش را بدهد و او را از زندان آزاد کند.
اوایل مهرماه مرد جوانی از سرقت 7 میلیارد تومانی از خانهاش در شمالغرب تهران خبر داد و گفت: از شرکت تجاریام بیرون آمدم و دو مرد با تهدید چاقو مرا کتک زده و داخل خودروشان انداخته و به خانه قدیمی بردند و در آنجا حبس کرده و با تهدید، کلید خانهام را گرفته و در مدتی که در اسارتشان بودم به خانهام رفته و 7 میلیارد تومان دلار و سکه به سرقت بردند و بعد از ساعاتی برگشتند و مرا در حوالی خانه رها کردند.
با شکایت مرد جوان، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان تصاویر طلاهای سرقتی را در اختیار صنف طلافروشان قرار دادند تا در صورت مشاهده مورد مشکوک با پلیس تماس بگیرند.
در حالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، چند روز بعد از سرقت، مرد طلافروشی با پلیس تماس گرفت و گفت: دو مرد جوان برای فروش طلاهای بدون فاکتور به مغازهام آمدهاند. آنها مشکوک به نظر میرسند و طلاهایشان بسیار شبیه طلاهایی است که از مدیر شرکت خصوصی به سرقت رفته است.
به دنبال این تماس، کارآگاهان راهی محل شده و موفق شدند یکی از سارقان را دستگیر کنند. متهم در تحقیقات به سرقت اعتراف کرد و گفت:من و دوستم به خاطر جیببری 5 سال به زندان افتادیم و در آنجا با سرکرده یک باند زورگیری و سرقت مسلحانه همسلولی شدیم. او به ما گفت خواهرم برای شما سند میگذارد تا آزاد شوید اما در عوض باید گاوصندوق شوهرش را سرقت کنید. با سهمی که از سرقت گاوصندوق به شما میرسد، میتوانید رد مالتان را بدهید؛ ما هم قبول کردیم و بعد از سرقت، خواهر مرد زندانی مقداری طلا به عنوان دستمزد به ما داد.
با اظهارات سارق، زن جوان نیز بازداشت شد و در تحقیقات گفت: یک سال قبل با مرد ثروتمندی ازدواج کردم. چون برادرم خلافکار بود و به خاطر سرقت و زورگیری به زندان افتاده بود، برای آزادیاش نیاز به پول داشتم اما شوهرم این پول را نمیداد. به همین دلیل تصمیم گرفتم از او سرقت کنم، یکبارخودم کلیدهای گاوصندوقش را برداشتم اما به محض اینکه میخواستم سرقت را انجام دهم سر رسید و نشد. بار دیگر هم به او قهوه مسموم دادم اما وقتی بیهوش شد برایمان میهمان آمد و مجبور شدیم او را به دکتر برسانیم. این شد که برادرم این دو نفر را پیشنهاد داد.
در ادامه بررسیها، دومین سارق نیز دستگیر شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.