نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

نجات دختر 16 ساله از دست هیولای هوسران

منبع
خراسان
بروزرسانی
نجات دختر 16 ساله از دست هیولای هوسران

خراسان/ دختر 16 ساله که از دست مرد شیطان صفت نجات یافته است، داستان زندگی‌اش را بازگو کرد.

در خانواده‌ای آشفته و نابسامان به دنیا آمدم. پدر و مادرم هیچ گونه تفاهم اخلاقی با یکدیگر نداشتند به گونه‌ای که گریه ها و فریادهای صبحگاهی مادرم، صدای زنگ بیدار باش منزلمان بود. او از بی مسئولیتی، اعتیاد و بیکاری پدرم می نالید اما هر بار هدف کتک و فحاشی قرار می گرفت. در این شرایط من و دریا هیچ ارتباط کلامی یا چشمی نداشتیم و مدام در اتاق دربسته از خشم فرو خورده و نفرت های آکنده از این نابسامانی ها سخن می گفتیم.

 مادرم برای کمک به مخارج زندگی در یک شیرینی فروشی کار می کرد و با حقوق اندک خود روزگار می گذراند. بالاخره مادرم تصمیم آخر خود را گرفت و قیچی طلاق بین آن ها جدایی انداخت. در همین حال دریا که از من بزرگ تر بود مدام تلفنی با دوست پسرش صحبت می کرد و گاهی ساعت ها بیرون از منزل بود به طوری که من و مادرم هیچ خبری از او نداشتیم و نمی دانستیم کجا می رود! تا این که یک روز مادرم او را تعقیب کرد و متوجه شد با مرد میان‌سال و متاهلی رابطه دارد! وقتی این ماجرا فاش شد، دریا روبه روی مادرم ایستاد و به او گفت: قرار است در شرکت آن مرد کار کند و او مردی مهربان است که مرا درک می کند و از نظر مالی هم مرا به خواسته هایم می رساند!

خلاصه مدتی بعد هم دریا به طور کامل ناپدید شد که بعد فهمیدیم با همان مرد متاهل« ازدواج سیاه» کرده است و او هم خودرو و خانه ای در اختیارش گذاشته است. با رفتن خواهرم از منزل این آشفتگی و نابسامانی به آخر خط رسیده بود و من تنها زیر یک سقف با مادرم زندگی می کردم. در این وضعیت مادرم برای آن که بتواند اجاره منزل آپارتمانی را هم بپردازد ناچار شد در یکی از تاکسی‌های اینترنتی هم کار کند ولی این شرایط روح و روان او را نیز به آشفتگی کشاند چرا که دیگر خیلی برای من سخت می گرفت تا مسیر اشتباه خواهرم را تکرار نکنم! او همه تلاشش را می کند تا خواسته های من تامین شود. مرا به کلاس های زبان می فرستد و لباس های مدروز برایم می خرد اما همواره با یکدیگر در جدل و جر و بحث هستیم. او اعتقاد دارد من باید سطح توقعاتم را کاهش بدهم تا بتواند هزینه های زندگی و اجاره منزل را بپردازد ولی من دیگر تحمل ناله ها و اشک های مادرم را ندارم! مدام به حال خواهرم غبطه می خورم و حسودی می کنم که چرا من نباید مانند او راحت زندگی کنم! و هر آنچه دوست دارم برای خودم به دست بیاورم!

اکنون نیز وقتی با مادرم مشاجره می کنم بلافاصله از خانه خارج می شوم و بدون هدف در خیابان ها راه می روم. آخرین بار نیز برای خرید تلفن همراه با مادرم درگیر شدم چرا که او معتقد بود گوشی تلفن گران است و درآمدش برای خرید کافی نیست! من هم با شنیدن این جمله خانه را ترک کردم و مقابل منزل یکی از دوستانم منتظر خواهرم دریا بودم که یک جوان تبعه خارجی(افغانستانی) از داخل ساختمان در حال احداث بیرون آمد و با من صحبت کرد. من هم خیلی معمولی پاسخش را دادم اما ناگهان او دست مرا کشید تا به داخل ساختمان ببرد، خیلی ترسیده بودم. در آن اطراف کسی صدای مرا نمی شنید اما من فقط جیغ می کشیدم تا این که بالاخره خواهرم از راه رسید و آن هیولای هوسران دوباره به داخل ساختمان فرار کرد. ولی در این هنگام خواهرم با پلیس تماس گرفت و ما به کلانتری آمدیم. این جا وقتی در جریان سرگذشت دخترانی قرار گرفتم که به خاطر فرار از خانه یا آشفتگی های خانوادگی هستی و عفت خود را از دست داده اند، خیلی پشیمان شدم و تازه فهمیدم که خانه نابسامان بهتر از سرگردانی در خیابان‌هاست. ای کاش ...

با توجه به اهمیت این ماجرا، تلاش ماموران انتظامی با شکایت مادر این دختر۱۶ساله برای دستگیری جوان تبعه خارجی با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ ابراهیم خواجه پور(رئیس کلانتری سجاد مشهد)در حالی آغاز شد که بررسی های کارشناسی و اقدامات روان شناختی برای آشنایی دختر نوجوان از آسیب های اجتماعی فرار از خانه ادامه یافت.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

00:00/00:00

نجات دختر 16 ساله از دست هیولای هوسران

نجات دختر 16 ساله از دست هیولای هوسران
00:00
00:00
نجات دختر 16 ساله از دست هیولای هوسران
1 / 1
نجات دختر 16 ساله از دست هیولای هوسران
00:00
00:00
0 MB
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره