متهم فراموشکار ارتکاب قتل را انکار کرد

اعتماد/ پسری که حین مستی جوانی را با چند ضربه چاقو به قتل رسانده است، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
متهم که مردی جوان است در دادگاه ادعا کرد، اصلاً نمیداند چطور ضربات به مقتول وارد شده و او چیزی از درگیری به یاد ندارد.
روز مادر دو سال قبل، دو مرد جوان فردی مجروح را به بیمارستانی در شرق تهران رساندند. آنها گفتند این مرد که پدرام نام دارد، چاقو خورده است. شدت ضربات وارده به حدی بود که پزشکان نتوانستند به او کمک کنند و مرد جوان جانش را از دست داد.
وقتی پلیس برای دستگیری دو مرد جوانی که پدرام را به بیمارستان برده بودند اقدام کرد، متوجه شد یکی از آنها فرار کرده است.
پسری که در بیمارستان بود گفت: ضارب دوستم آرش است. او با ضربات چاقو پدرام را زد. آنها دعوا کردند.
ماموران آرش را شناسایی و دو روز بعد در مخفیگاهش بازداشت کردند.
آرش به ماموران گفت: من اصلاً پدرام را نمیشناختم و فقط با احسان دوست بودم. ما در پارک نشسته بودیم و مشروب میخوردیم که پدرام هم آمد. او دوست احسان بود. پدرام با ما مشروب خورد. یادم نیست سر چه موضوعی با هم دعوا کردیم. پدرام به من حمله کرد و من هم با کاردی او را زدم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهم در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
در جلسه رسیدگی، اولیای دم درخواست قصاص کردند. آنها گفتند حاضر به گذشت نیستند.
وقتی نوبت به آرش رسید، او اتهام را رد کرد و گفت: من اصلاً چیزی یادم نمیآید. کاردی که من داشتم، کارد میوهخوری بود. مقتول به من حمله کرد و من هم او را زدم، اما چیز دیگری یادم نمیآید. قصد کشتن نداشتم، حتی یادم نمیآید چطوری او را به بیمارستان بردیم اما باید بگویم که اگر من قصد داشتم او را بکشم، بعد از مجروح شدنش او را به بیمارستان نمیبردم.
در این هنگام قاضی گفت: تو اگر قصد کشتن نداشتی چطور چاقویی را که تا ۲۰ سانت طول دارد، در شکم مقتول فرو کردی؟ ضرباتی که زدی بسیار عمیق است و با کارد میوهخوری نمیشود چنین ضرباتی را زد.
متهم گفت: من هیچ چیز یادم نمیآید، حتی چیزهایی را که در دادسرا گفته بودم، فراموش کردهام.
در پایان، هیات قضات دفاع آخر را از متهم اخذ کردند و برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.