بخشش پای چوبه دار بعد از قتل مادر به دست زن همسایه

هفت صبح/ با تلاش هیئت بخشایش ستاد صبر استان اردبیل و هم زمان با سفر معاون قوه قضائیه پرونده قتل منجر به بخشش شد.
بخشش بیقید و شرط!
عبارتی که سالهای زیادی است که با آن روبهرو نمیشویم و این روزها پروندههای قتل اگر هم به گذشت از قصاص منجر شود با شروط سنگین مالی همراه هستند.اما در این میان هیئت بخشایش ستاد صبر استان اردبیل با همت و تلاش موفق به جلب رضایت اولیای دم زن میانسال شدند که به دست زن همسایه به قتل رسیده بود.خانواده مقتول بزرگوارانه پای چوبه دار بدون هیچ قید و شرطی قاتل مادرشان را بخشیدند.
ماجرا چه بود؟
دو سال قبل جسد زن میانسال به نام زینت در خانهاش واقع در یکی از روستاهای بخش عنبران شهرستان نمین استان اردبیل توسط یکی از همسایههایش کشف شد.زن همسایه که میدانست زینت به تنهایی زندگی میکند معمولا به او سر میزد و با یکدیگر گپ میزدند. روز حادثه هم سراغ زینت رفت تا به او سر بزند اما ناگهان با جسدش مواجه شد که وسط هال خانه افتاده بود و خیلی سریع موضوع را به فرزندان او که ساکن کرج بودند و همچنین به سایر همسایهها اطلاع داد.
فرزندان مقتول که گمان میکردند نفس مادرشان به خاطر بیماری آسم بند آمده و او را به کام مرگ کشانده مراسم تدفین مادرشان را انجام دادند اما چند روز بعد متوجه شدند از خانه مادرشان یک گلیم دستباف به سرقت رفته است. همچنین در ادامه متوجه ربوده شدن النگویی شدند که همیشه در دست مادرشان بود.
به این ترتیب ماجرا را به پلیس آگاهی اطلاع داده و اعلام کردند به مرگ مادرشان مشکوک هستند.به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و با دستور بازپرس جنایی نبش قبر صورت گرفت و معاینات و آزمایشهای لازم روی جسد انجام شد. نتیجه این آزمایشها مشخص کرد که زینت بر اثر خفگی جان خود را از دست داده بود.بنابراین تلاش کارآگاهان برای پیدا کردن ردی از عامل جنایت آغاز شد.
دستگیری قاتل
ماموران جنایی میدانستند که قاتل بعد از ارتکاب جنایت النگویی را که در دست زینت بوده سرقت کرده بود بنابراین احتمال میرفت او خیلی سریع اقدام به فروش النگو کند.به این ترتیب تحقیقات جنایی از طلافروشیهای سطح شهرستان نمین آغاز شد و ماموران یک به یک طلافروشیها را مورد تحقیقات قرار دادند تا ردی از فروشنده النگو پیدا کنند.
بالاخره به یکی از طلافروشیها که مشخصات النگو را ارائه دادند مرد طلافروش شوکه شد و گفت:«روز گذشته مرد و زن جوانی به مغازه من مراجعه کردند و گفتند میخواهند النگویی با همین مشخصات را بفروشند. من از آنها فاکتور خرید خواستم اما مرد جوان گفت که چند وقت قبل همه خانه و زندگیاش در یک آتشسوزی سوخته است و فاکتور طلا هم در همان حادثه از بین رفته است.
حالا که فهمیدم آنها دروغ گفتهاند و النگو سرقتی بوده چیزی که از آن متعجب میشوم فیلم بازی کردن زن جوان است.چون او خودش را خیلی ناراحت نشان میداد و میگفت مایل به فروش النگو نیست. وانمود میکرد النگویش را دوست دارد و به اجبار همسرش تن به فروش آن داده است. برای همین من به آنها شک نکردم و قبول کردم که النگو را از آنها بخرم.النگو حدود بیست و پنج میلیون تومان میارزید اما گفتم که پول نقد ندارم و باید روز بعد برای فروش طلا اقدام کنند. برای همین با آنها قرار گذاشتم که فردا دوباره به مغازهام بیایند.»
با همکاری مرد طلافروش ماموران در کمین جنایتکاران منتظر رسیدن آنها شدند و بالاخره سر بزنگاه فروش طلا آنها را دستگیر کردند. مرد جوان اظهار داشت که از سرقتی بودن النگو خبر داشته و همسرش گفته بوده آن را از کسی ربوده اما از اینکه صاحب آن به قتل رسیده بیخبر است.در همین حال زن جوان به نام سهیلا اعتراف کرد که عامل قتل زینت است.
اعتراف به قتل
سهیلا در اعترافات خود گفت:«زینت زن خوبی بود.او همسایه قدیمی ما بود و همه اهالی روستا میدانستند که فرزندان او وقتی به سر و سامان رسیدند برای زندگی به کرج رفتهاند.برای همین خیلی وقتها به او سر میزدیم تا او را از تنهایی در بیاوریم و او هر کمکی از دستش برمیآمد به ما میکرد و به همه ما اعتماد داشت.تا حدی که اگر از او وسیلهای قرض میخواستیم جای وسیله را به ما میگفت و خودمان از داخل خانهاش پیدا میکردیم و برمیداشتیم.»
متهم ادامه داد:«روز حادثه مثل خیلی وقتها برای سر زدن به او به خانهاش رفتم. زینت بلند شد که برایم چای بریزد و من یک لحظه چشمم به النگوی در دستش افتاد و وسوسه شدم که آن را بردارم. برای همین روسریام را دور گلویش انداختم و فشار دادم. وقتی بیجان روی زمین افتاد النگو و گلیم خانهاش را برداشتم و متواری شدم.»
بخشش پای چوبه دار
با اعترافات صریح متهم او محاکمه شد و با درخواست فرزندان زینت به قصاص محکوم شد. در همین حال تلاش هیئت بخشایش ستاد صبر در شورای حل اختلاف استان اردبیل برای ایجاد صلح و سازش آغاز شد. در همین حال معاون قوه نیز به استان اردبیل سفر کرده و برای ایجاد صلح و سازی در این پرونده میانجیگری انجام شد.
در حالی که متهم پای چوبه دار رفته و حتی طناب را دور گردنش انداختند اولیای دم حاضر شدند بی قید و شرط از قصاص مادرشان گذشت کنند. دختر مقتول با گریه به متهم گفت:«خودت میدانی هر چه میخواستی مادرم به تو میداد اگر به او میگفتی النگویش را هم به تو میداد چرا او را به خاطر یک النگوی ناچیز کشتی؟» که متهم با ضجه و التماس ابراز عجز و پشیمانی کرد.
گذشت بزرگوارانه در سایه تلاشهای بیوقفه دادستانی شهرستان نمین، همت والای هیئت جهادی «بخشایش» از ستاد ملی صبر، مشارکت دلسوزانه کارکنان زندان مرکزی اردبیل، همراهی صمیمانه امام جمعه اهل تسنن عنبران و بزرگان معتمد این خطه صورت گرفت. اولیای دم با درک عمق تلاشهای صورتگرفته و با حضور حجتالاسلام دکتر هادی صادقی، معاون محترم قوه قضائیه و رئیس مرکز حل اختلاف کشور در اردبیل، تصمیمی شجاعانه و الهی اتخاذ کردند و از حق قصاص قاتل که همسایهای مادرشان نیز بود و در پی نزاعی ناخواسته، مرتکب این جنایت تلخ شده بود، چشم پوشیدند.
در ادامه، حجتالاسلام علوی، رئیس حل اختلاف استان اردبیل، ضمن قدردانی از همه دستاندرکاران این پرونده، این گذشت را نشانهای از بلوغ اجتماعی، اخلاقی و دینی مردم منطقه عنبران دانست و تاکید کرد:«این اقدام انسانی، مصداق بارز تحقق عدالت ترمیمی و پیوند عاطفه با قانون است؛ و امید است که چنین الگوهایی در سراسر کشور گسترش یابد تا از آلام قربانیان کاسته و راه بازگشت برای نادمین هموارتر شود.»