

تسنیم/ قانون فعلی بهکارگیری سلاح، به مأموران یگانهای حفاظت محیط زیست تنها در صورتی اجازه استفاده از سلاح میدهد که در ابتدا به سوی آنها شلیک شود؛ شلیکی که ممکن است در همان ابتدا کار آنها را تمام کند. همان اتفاقی که برای برای هدایتالله دیدهبان رخ داد.
غروب روز سهشنبه 13 خردادماه 1404، در منظقه حفاظت شده خائیز تلختر از همیشه بود؛ خائیز منطقهای که صدای پرندگان و زوزه شبانه گرگها را در دل خود دارد، این بار با صدای گلولهای خاموش شد. هدایتالله دیدهبان، محیطبان شجاع سازمان حفاظت محیط زیست، در حین انجام وظیفه و درحالی که برای جلوگیری از تخلف به سمت شکارچیان غیرمجاز در حرکت بود، با اصابت گلوله سلاح کلاشینکف شکارچیان غیرمجاز به سرش به شهادت رسید. او یکی از همان مردان بیادعایی بود که در سکوت، سالها از حیات وحش و زیستبوم طبیعی ایران دفاع کرد اما این بار، در برابر متخلفان مسلح، بیسلاح و بیپناه ماند.
دیدهبان، نه اولین شهید راه محیطزیست است و نه، متأسفانه، آخرین خواهد بود اگر قانون همچنان به سکوت خود ادامه دهد. براساس اعلام رسمی سازمان حفاظت محیطزیست، تا امروز بیش از 150 محیطبان در حین انجام وظیفه به شهادت رسیده یا مجروح شدهاند؛ بسیاری از آنان در شرایطی جان باختهاند که حتی اجازه استفاده از سلاح سازمانی خود را نداشتند. قانونی که سالهاست بر دوش محیطبانان سنگینی میکند، نه تنها حافظ جان آنان نیست، بلکه در مواردی آنان را در معرض اتهام و پیگرد قضایی هم قرار داده است.
قانونی ناقص که حمایت نمیکند
قانون فعلی بهکارگیری سلاح، به مأموران یگانهای حفاظت محیط زیست تنها در صورتی اجازه استفاده از سلاح میدهد که در ابتدا به سوی آنها شلیک شود؛ شلیکی که ممکن است در همان ابتدا کار آنها را تمام کند. همین تعریف مبهم و محدود، بسیاری از محیطبانان را در شرایط سخت و خطرناک، وادار کرده تا بدون استفاده از سلاح، تن به خطر دهند. نتیجه روشن است: خونهایی که بر خاک جنگلها و کوهها ریخته شده، گواه سکوت و تعلل قانون است.
هرچند پیشنهاد اصلاح قانون در مجلس مطرح شده، اما روند آن کند و پُر از پیچوخمهای حقوقی است. برخی نمایندگان معتقدند که اعطای اختیار بیشتر به محیطبانان میتواند زمینه سوءاستفاده یا درگیریهای بیشتر را فراهم کند، اما واقعیت میدانی چیز دیگری میگوید. محیطبانان، برخلاف سایر نیروهای مسلح، نه حقوق کافی دارند، نه تجهیزات کافی، و نه پشتوانه حقوقی محکم و در صورتی که قانون به کارگیری سلاح اصلاح نشود، اسلحهای که در دست دارند به عنوانه باری بر دوش آنها باقی خواهد ماند.
دنیا چگونه عمل میکند؟
در بسیاری از کشورها، محیطبانان اختیاراتی برابر با مأموران پلیس دارند. در کنیا، نیروهای محافظ حیاتوحش در پارکهای ملی، آموزشهای نظامی میبینند و در صورت درگیری با شکارچیان غیرمجاز، بدون نیاز به مجوز لحظهای، مجاز به استفاده از سلاح هستند. در آمریکا، محیطبانان بهعنوان «Officers of the Law» شناخته میشوند و اختیارات گستردهای دارند، از جمله دستگیری، تفتیش و استفاده از سلاح گرم در برابر تهدید.
در هندوستان نیز با توجه به گسترش شکار غیرمجاز ببر و فیل، نیروهای محیطزیست نه تنها به سلاح، بلکه به هواپیماهای بدون سرنشین، جیپیاس، و خودروهای زرهی مجهز شدهاند تا امنیت جانیشان حفظ شود. آیا جان یک محیطبان ایرانی کمارزشتر از یک محیطبان هندی یا کنیایی است؟
زمان اقدام فرارسیده است
اگرچه سخن گفتن از اصلاح قانون به کارگیری سلاح تکراری شده، اما شهادت هدایتالله دیدهبان به ما یادآوری میکند که تعلل در این زمینه، با جان انسانها تاوان داده میشود. قانون باید بهگونهای اصلاح شود که محیطبان ایرانی، هنگام مواجهه با تهدید، پشتش به قانون گرم باشد، نه اینکه نگران پیگرد قضایی پس از دفاع از خود باشد.
جامعه امروز ایران نیاز دارد تا قدر حافظان طبیعت خود را بداند و تنها با حرف و شعار و کمپین نمیتوان از محیطزیست پاسداری کرد. در چین شرایطی اصلاح قانون بهکارگیری سلاح نه یک گزینه، بلکه ضرورتی حیاتی برای حفظ جان محیطبانان است. باید پیش از آنکه شاهد ریختن خون دیگری در سکوت کوهستان یا دل جنگل باشیم، این قانون اصلاح شود.