نقشه عجیب تاجر نابغه برای فرار از بدهی ۲میلیاردی

همشهری آنلاین/ مرد تاجر پس از معامله یک خودروی لندکروز، تصمیم گرفت برای فرار از بدهی ۲ میلیاردی، نقشه عجیب کلاهبرداری بکشد اما برخلاف تصورش، نقشهاش لو رفت.
چند روز قبل تاجری سالخورده به اداره پلیس رفت و گفت مردی او را فریب داده است. این مرد توضیح داد: مدتی قبل ماشین لندکروزم را به یکی از همکارانم به نام امیر که با او مراوده کاری و مالی داشتم، فروختم. او بخشی از پول را پرداخت کرد و ماشین را تحویل گرفت. قرار شد ۲ میلیارد تومان دیگر را ظرف چند روز به حسابم واریز کند یا در ازای آن دلار بپردازد اما خبری از او نشد. وقتی با امیر مرد تاجر تماس گرفتم مدعی شد که پولی به من بدهکار نیست، حتی برگه ای برایم فرستاد که نشان می داد، او بدهیاش را تسویه کرده و من نیز پای آن را امضا کردهام.
شاکی ادامه داد: خیلی تعجب کردم و بعد یادم افتاد که چند روز قبل زنی به مقابل خانهام آمد و خودش را کارمند سازمان هدفمندی یارانه معرفی کرد. زن جوان مدعی بود که من یارانه دریافت نمیکنم و به این بهانه از من خواست تا فرم پرم کند. او حتی کارت هم نشانم داد و به قدری خوب نقش بازی کرد که کوچکترین شکی نکردم. آنجا بود که متوجه شدم زن جوان از سوی خریدار ماشینم اجیر شده و ظاهرا در بین برگهها، یک برگه سفید بوده تا مرد شیاد، نقشهاش را عملی کند.
بازداشت زن گلفروش
با این شکایت، تحقیقات زیر نظر قاضی محمد تقی شعبانی بازپرس دادسرای محلاتی آغاز شد و پس از بررسی تصاویر دوربین های مداربسته تصویر زن جوان به دست آمد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که او سوار بر یک خودروی اینترنتی شده که در ادامه تجسس ها، زن جوان شناسایی و دستگیر شد. او پشت چراغ قرمز و چهارراه ها، گل می فروخت. زن جوان گفت که از سوی مردی به نام امیر اجیر شده تا نقش کارمند سازمان هدفمندی یارانه را بازی کند و تاجر سالخورده را فریب بدهد. او گفت که در ازای این کار، ۱۵ میلیون تومان دستمزد گرفته است.
با اعتراف زن گلفروش، امیر بازداشت شد و به کلاهبرداری اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای محلاتی، هر دو متهم بازداشت شده و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
به من می گویند تاجر نابغه
امیر تاجر لوازم خودروست که خودش را مغز متفکر و نابغه می داند. می گوید نقشه ای که کشید، حساب شده بود اما فکرش را نمی کرد که دستش رو شود.
انگیزهات از نقشهای که کشیدی چه بود؟
می خواستم از پرداخت دو میلیاردتومان پول فرار کنم.
مگر مشکل مالی داشتی؟
نه. من تاجرم و وضع مالی خوبی دارم.
پس چرا با وجود اینکه مشکل مالی نداری و تجارت می کنی، نقشه کلاهبرداری کشیدی؟
از بازی کردن خوشم میآمد. چون مغز متفکر و نابغهام. همه اطرافیانم مرا نابغه میدانند اما نمیدانم چه شد که اینبار لو رفتم.
چه شد که چنین ایدهای به ذهنت رسید؟
قبل از خواب تصمیم گرفتم، چنین نقشهای را اجرا کنم تا فروشنده ماشین را فریب بدهم و ۲ میلیاردتومان هم توی جیب خودم بگذارم. برای اجرای این نقشه در خیابانهای تهران چرخیدم تا زن گلفروشی را پیدا کردم. در ازای دریافت ۱۵ میلیون تومان پذیرفت تا نقش بازی کند. حتی خودم هم برای زن جوان کارت جعلی تهیه کردم به خیال اینکه هرگز دستم رو نخواهد شد اما تصورم اشتباه بود؛ پیرمرد تاجر زرنگ تر و باهوش تر از من بود!