ايسنا نوشت:
داستان ناتمام هم داستاني دارد. نويسندگاني بوده و لابد هستند که نگارش رماني را آغاز ميکنند، اما بعد به دلايلي از جمله مرگ، رمانشان ناتمام ميماند تا مخاطبها در ذهن خودشان برايش پاياني رقم بزنند.
فرانتس کافکا، گراهام گرين و ولاديمير ناباکوف در شمار نويسندگاني هستند که رمانهايي ناتمام دارند.
خبرنگار ادبيات و نشر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در اين گزارش مروري دارد بر تعدادي از رمانهاي ناتمام دنياي ادبيات.
گراهام گرين وقتي روز سوم آوريل 1991 دنيا را براي هميشه ترک کرد، غير از آثار داستاني متعددي که منتشر کرد، رماني ناتمام نيز داشت که گم شده بود. رمان «صندلي خالي» اين نويسنده چند سال بعد از مرگش پيدا شد. سردبير نشريه آمريکايي «Strand» امتياز چاپ اين اثر ناتمام را به صورت پاورقي به انحصار گرفت و از مخاطبان اين جريده دعوت کرد کار ناتمام گراهام گرين را به انجام برسانند و برايش پاياني بنويسند.
خبرگزاري رويترز در اعلام خبر پيدا شدن رمان توضيح داد، اين رمان عناصر رمانهاي پليسي - جنايي آگاتا کريستي را دارد، در عين حال ردپاي شخصيتپردازيهاي درخشان گرين نيز در آن مشهود است. رمان ناتمام «صندلي خالي» در پنج فصل و 22هزار کلمه نوشته شده است. گراهام گرين نگارش اين رمان را از سال 1926 در 22سالگي آغاز کرد. دستنوشتههاي «صندلي خالي» را فرانسوا گاليکس - گراهام گرينشناس معروف - در مرکز مطالعات انساني دانشگاه تگزاس کشف کرد.
***
ولاديمير ناباکوف با وصيت به سوزاندن رمان ناتمام «اصل لورا»، فرزندش را تا سالها بر سر دوراهي نشر يا عمل به وصيت گذاشت تا اينکه مدتي پيش اعلام شد اين رمان منتشر خواهد شد. رمان «اصل لورا» ترکيبي از 138 دستنوشته است که ناباکوف آنها را روي کارتهاي فيشبرداري نوشت. او نگارش اين رمان را سال 1975 دو سال قبل مرگش شروع کرد. شايد به همين دليل رمان زيرتيتري دارد با عنوان «مردن خوشايند است». آنها که اين رمان ناتمام آقاي نويسنده را ديدهاند، ميگويند به تمامي دربارهي «مرگ» نيست؛ بلکه لحظههاي شوخ و شنگ ناباکوفي هم در آن وجود دارد و او همچنان بسياري از موارد را در پرانتز قرار ميدهد و باز خواننده را به ياد همان نخستين خط رمان معروف «لوليتا» مياندازد. اين رمان نيز به زبان انگليسي تأليف شده است.
***
لابد داستانخوانها ميدانند وقتي ميگوييم خالق رمان «گتسبي بزرگ»، از اسکات فيتزجرالد حرف ميزنيم؛ نويسندهاي که با رمان «Tycoon» در شمار نويسندگاني است که حضرت عزراييل امان نداد رمانش را تمام کند و بعد از دنيا برود. سهيل سُمي مترجمي که آثاري از اين نويسنده را ترجمه کرده است، ميگويد، عنوان اصلي کتاب «Tycoon» در فارسي به معناي غول - در معني اقتصادي - است. اين رمان هم مانند بيشتر شخصيتهاي اصلي آثار فيتزجرالد است؛ شخصيتهاي سرمايهداري که در ميانه دنياي مدرن و احساسات و افکار درونيشان، دوشقه ميشوند و تناقضهايشان عيان ميشود. اين کتاب با وجود ناتمام ماندن، بارها در آمريکا چاپ شده و به زعم بسياري از منتقدان، يکي از شاهکارهاي فيتزجرالد حتا بالاتر از «گتسبي بزرگ» است.
***
چارلز ديکنز براي بسياري يعني «اليور توييست». اين نويسندهي رئاليست قرن نوزدهم انگليس سالهاي آخر عمرش نگارش تريلر روانشناسانهاي به نام «اسرار ادوين درود» را آغاز ميکند، اما مرگ از راه ميرسد و کتاب ناتمام ميماند. تا مدتها از اين رمان ناتمام خبري نبود تا شبکهي بيبيسي خواست به پاسداشت اين نويسنده، بر اساس اين رمان ناتمام فيلمي بسازد و دوباره اين رمان بر سر زبانها افتاد. اگرچه در عنوان اين رمان نام «ادوين درود» ذکر شده، اما تأکيد و محوريت داستان بر دايي قهرمان و رازهاي اوست. چارلز ديکنز لابد آن روزهاي ژوئن همچنان پشت ميز کارش درگير اسرار ادوين درود بود که بر اثر سکتهي قلبي در سال 1870 از دنيا رفت.
***
جين آستين ديگر نويسنده انگليسي اين گزارش است و نويسنده رمان ناتمام «واتسونها» است که استقبال هواخواهان آثارش سبب شد اين رمان از پستوها بيرون بيايد و در حراجي دستنويس آن به قيمت 1/6 ميليون دلار فروخته شد. گزارشها ميگويد، نسخهي دستنويس اين رمان در 68 صفحه با خط ريز و در 11 قسمت به هم متصل است. گفته ميشود اين رمان در سال 1804 نوشته شد و ماجراي اما واتسون را بازميگويد، اما جوانترين دختر از ميان چهار خواهر است و در کنار عمه متمکنش بزرگ ميشود، اما فشارهايي است که ميخواهد او به نزد خانوادهاش بازگردد و اين در حالي است که دو خواهر او در تلاش براي يافتن شوهر هستند. گفته شده اين دستنويس يکچهارم از رمان اصلي را دربر ميگيرد و در مقايسه با شش رمان ديگر نويسنده نشاندهنده روند استادانه نوشتاري اوست. رمان «واتسونها» در فاصلهي خلق رمانهاي «کليساي نورت انگر» و «پارک مانسفيلد» نوشته شد و دليل نيمهکاره رها شدن آن هم نامعلوم است. البته برخي صاحبنظرها علت ناتمام ماندن اين اثر را مربوط به درگذشت پدر نويسنده به سال 1805 ميدانند.
***
آلبا د سس پدس طرح اوليه رمان «با عشق بزرگ» را سال 1939 با عنوان «رمان کوبايي» نوشت، ولي نوشتن آن را دهه 70 آغاز کرد و عنوانش را «جزيره» گذاشت. در سال 1977 در ملاقاتي با فيدل کاسترو در کوبا از او سؤال ميکند که چطور توانست در مدت کوتاه آن همه کارهاي مفيد براي کوبا بکند. کاسترو هم در جوابش ميگويد: «با عشقي بزرگ». آلبا نيز از آن جمله الهام ميگيرد و عنوان قطعي کتاب «با عشقي بزرگ» ميشود. اين رمان به دليل مرگ نويسنده ناتمام ميماند. آلبا د سس پدس از پدري کوبايي و مادري ايتاليايي در رم به دنيا ميآيد و از پدربزرگ کوبايياش به عنوان پدر ميهن ياد ميکنند. از همينرو نويسنده در رمان «با عشقي بزرگ» به روايتي از کوبا و علاقهاش به اين سرزمين ميپردازد.
***
از ميان اين نويسندگان که گفتيم، فرانتس کافکا با دو کتاب «قصر» و «آمريکا» بيشتر از ديگران، رمان ناتمام دارد. از رمان «قصر» اين نويسندهي چک آلمانيزبان از نظر حجم و اعتبار به عنوان بزرگترين کارش ياد ميشود. اين رمان که مثل ساير آثار کافکا به زبان آلماني نوشته شده، رماني است ناتمام که مرگ زودهنگام او در 41سالگي مجال نداد پايانش رقم بخورد. قصر در ۲۰ فصل نگارش يافته که فصل پاياني همان فصل ناتماممانده است. اين اثر مانند ديگر رمان ناتمام نويسنده يعني «آمريکا» بعد از مرگش منتشر شد. رمان ناتمام «آمريکا» نوشتهي فرانتس کافکا اگر قرار بود بنا به وصيتش عمل شود، سوخته بود، اما دوستش ماکس برود از اين کار سر باز زد. بر اساس گزارش سالشمار زندگي، کافکا نگارش رمان «مفقودالاثر» يا «گمشده» يا «آمريکا» را در سال 1912 آغاز ميکند که سرانجام پس از مرگش منتشر ميشود.
تاليف اين رمان در زمستان 1913 ناتمام رها ميشود. کافکا بخشهايي را براي دوستانش ميخواند و به اين نتيجه ميرسد که تنها بخش اول آن يعني «آتشانداز» کامل است و اين بخش به درخواست کورت وُلف ماه مه 1913 در لايپزيگ منتشر ميشود. بر اساس گزارشها، ظاهرا شروع نگارش اين رمان براي کافکا با سرخوشي همراه بوده است.
فصلهاي ششگانهي «مفقود الاثر» يا «آمريکا» را کافکا در نامهاي به فليسه باوئر- نامزدش که هيچوقت با هم ازدواج نکردند - به اين ترتيب معرفي کرده است: «آتشانداز»، «دايي»، «خانهي ييلاقي در حومهي نيويورک»، «راهپيمايي به سوي رامسس»، «در هتل اکسيدنتال» و «قضيهي رابينسون».